🔰بخش چهارم🔰
💢فرجام سخن
مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر دو انقلاب به دنبال کنترل قدرت بوده و تلاش میکردند تا به پاسخگو کردن و مقید کردن صاحبان قدرت، از استبداد جلوگیری کنند. با این حال انقلاب مشروطه به دلیل حوادث مختلف به سمتی رفت که این مسئله نه تنها محقق نشد بلکه پس از آن فرد دیکتاتوری مانند رضاخان به قدرت رسید. همچنین هر دو انقلاب ضمن درک اهمیت قانونگذاری بر اداره کشور، حدود قانونگذاری را مقید به حدود شرعی میدانستند. یکی دیگر از وجوه مشترک این دو انقلاب تلاش برای نظارت بر قدرت و قانونگذاری بود. از این رو نظارت علما بر قانونگذاری در مشروطه توسط زعیمِ شهیدِ مشروعه خواهان گنجانده شد. همچنین در جمهوری اسلامی نیز نهاد شورای نگهبان برای نظارت بر قدرت و رعایت محدود شرعی در قانونگذاری گنجانده شد.
در نهایت میتوان دستیابی به استقلال سیاسی به معنی واقعی کلمه را از اهداف هر دو انقلاب دانست شاید از همین رو بود که مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره) در آخرین ساعات عمر خود به قیمت تاکید بر استقلال سیاسی کشور و از دست دادن جان خود حاضر نشد پرچم کشور بیگانهای را بر فراز خانه خود بیفرازد تا به مدعیان و حامیان مشروطه اعم از معمم و غیرِ معمم نشان دهد که نظامی که با حمایت بیگانگان به پیروزی برسد حتی اگر مشروع هم باشد پایدار نخواهد ماند.
امام خمینی(ره) پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت.
از نظر امام:
«شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز
«خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند».
همچنین امام، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند!
«اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
به گفته مورخ فقید معاصر، استاد دوانی، مزار مرجع شهید در قم، پیش از تبعید امام به عراق، پاتوق ایشان و دوستان محسوب می شد. امام با جمعی از یاران خود زمستانها در حجره مرقد شیخ شهید گرد می آمدند. مباحث مربوط به حکومت اسلامی و مصلحین حوزه...در آنجا مطرح می شد و در واقع آنچه آن #مرجع_بزرگ و #مجاهد [شیخ فضل الله نوری ره] می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت.
امام پس از پیروزی انقلاب نیز کراراً از شخصیت و مظلومیت شیخ و اصل پیشنهادی او در قانون اساسی (نظارت فقها بر مجلس) یاد و ستایش می کرد و ملت ایران را به غور در حوادث مشروطه و عبرت گیری از سرنوشت آن به ویژه شهادت جانگداز شیخ فرا می خواند:
«اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد...۶۰/۸/۴»
ایشان به نویسندگان توصیه می کرد در باره شیخ قلم بزنند. حسین مکی، سیاستمدار و مورخ مشهور، نقل می کند که امام در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۲ به وی گفته است که «چرا راجع به مرحوم شیخ فضل الله چیزی نمی نویسید؟»
امام در حاشیه مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه در نجف(مسجد شیخ انصاری ۱۳۴۸ش) فرموده بودند:
«این بزرگ مرد (شیخ فضل الله) را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...
و مخالفین و دشمنان شیخ را از جاهلین و معاندین میدانستند.(از:خاطرات یاران)»
آری، امام در مسیر تحقق حکومت اسلامی، دفاع از اسلام و ستیز با عناصر سکولار، شباهتهایی آشکار بین خود با مرجع شهید نوری می دید و دشمنان نظام جمهوری اسلامی را از سنخ کسانی می شمرد که در مشروطه، باعث فتنه شدند و مرجع شیعه را بردار کردند.
🔰ادامه در بخش پنجم/پایانی🔰
🔰بخش پنجم/پایانی🔰
💢اشاره ها
1.گرانت واتسن،تاریخ ایران از ابتدای قرن 19 تا 1858، ترجمه: وحید مازندرانی تهران، امیرکبیر، چاپ دوم 1384، ص 15.
2.جمیله کدیور، تحولات گفتمان سیاسی شیعه در ایران، تهران، طرح نو، چاپ دوم، 1379، ص300.
3.محمدعلی حسینی،اسلام سیاسی در ایران، تهران، انتشارات دانشگاه مفید، 1386، ص 228.
4.مقصود فراستخواه، سرآغاز نواندیشی دینی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1388، ص 400.
5.داود فیرحی، نظام سیاسی در اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1383، ص 253.
6.منوچهر طباطبایی، حقوق اساسی، تهران، نشر میزان، 1386، چاپ دوازدهم، ص 190.
7.جهانگیر منصور، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر دوران، 1387، چاپ پنجاهوهفتم، ص 68.
8. هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1375، ص 340.
9.ابراهیم متقی، الگو و روند در سیاست خارجی، قم، انتشارات مفید، 1390، ص 226.
10. همان، 228.
🔸منابع: مقاله مشرق نیوز کد 613665/ک، تنهای شکیبا، دوره هفت جلدی درباره مشروطه و علامه شیخ فضل الله نوری، از مرحوم استاد علی ابوالحسنی(منذر)/مقاله مرحوم استاد علی دوانی، یادمان تندیس پایداری/صحیفه نور و امام/...
✳️ @ShahidRabe
🏴 سالگرد شهادت حضرت امام هادی علیه السلام تسلیت باد
📷 صلوات خاصه امام هادی علیه السلام🔰
✍ ترجمه: خدايا درود فرست بر على بن محمد، جانشين اوصيا، و پيشواى پرهيزگاران، و يادگار امامان دين، و حجّت بر همه آفريدگان.خدايا چنانكه او را نورى قرار دادى، كه مؤمنان به وسيله او روشنى جويند، پس به پاداش شايانت مژده داد، و به كيفر دردناكت بيم داد، و از صولتت برحذر داشت، و آياتت را به ياد مردم انداخت، و حلالت را حلال و حرامت را حرام كرد، و قوانين و واجباتت را بيان فرمود، و مردم را به بندگىات ترغيب نمود و به طاعتت فرمان داد، و از نافرمانىات بازداشت، پس بر او درود فرست، برترين درودى كه بر يكى از اوليايت، و نسل پيامبرانت فرستادى، اى معبود جهانيان
📷 تصویر قدیمی و کم نظیر از "سامرا" 🔰
✍ سامَرّاء/سُرِّ مَن رَأیٰ شاد شد هرکه آن را دید/محل تولد و غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف/ مزار مطهر امامان هادی و عسکری علیهما السلام/درکرانهٔ دجله/حوزه علمیه اصلی شیعه در زمان میرزای بزرگ، سید محمد حسن شیرازی و شاگرد و جانشینش #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع/ رضوان الله تعالی علیهما
🏴 @ShahidRabe
🖊📄 #مقاله
✳️ مقایسه #انقلاب_اسلامی و #مشروطیت(جنبشی که انقلاب نشد)
📑🖊محقق و نویسنده: محمدجابر قنبری
🔸منبع: روزنامه کیهان
✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم.
◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[#مرجع_شهید_علامه] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند!
امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود.
◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد.
امام [که چون شیخ شهید] خواستگاهی الهی داشت[بر] جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی مبذول فرمود. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان[طرح شیخ]، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد.
◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی [اشتباه] که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند، مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند. حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، [این پیش بینی شیخ شهید بود که درست از آب درآمد و] مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفت.
برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است.
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
و به صراحت فرمودند که والله قسم من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم. در عین حال ایشان از اندک اعتمادی که آن هم غالبا به توصیه دیگران به لیبرال ها نموده اند اظهار پشیمانی کرده و متواضعانه در وصیت نامه خود از اعتمادی که در برخی موارد به لیبرال ها شد با عنوان اشتباه یاد می کنند.
◽️۴. یکی از آسیب های اساسی مشروطه اختلاف نظر در بین مراجع و رهبران نهضت بود. بدین توضیح که اشخاصی چون آخوند خراسانی در نجف، فتوای همراهی با مشروطیت[غربگرا] را صادر نمود، در مقابل شخصی چون شیخ فضل الله نوری(ره) در تهران، نظری در مقابل رای آخوند داشت. هرچند نظر #شیخ_شهید دوراندیشانه و مطابق با واقع بود.
امام خمینی بر پیروی موکد از ولایت فقیه، برای همیشه شاخص اصلی را فراروی ملت ایران قرار داد تا هیچگاه در فضای فتنه گون دچار ابهام یا تردید نشده و مسیر صواب را تشخیص دهند.
◽️۵. هدف از مشروطیت، نفی استبداد قجری بود اما غفلتی که در این رابطه رخ داد آن بود که خطر استعمار [استکبار زمان] جدی انگاشته نشد [و به هشدارهای شیخ شهید در این رابطه نیز توجه نگردید!]. به تعبیر دیگر، مردم در مشروطه برای رهایی از استبداد مع الاسف حتی تا پناه آوردن به دامن استعمار[استکبار انگلیس] نیز پیش رفتند؛ خاطره تلخ بست نشینی تعداد زیادی از مردم در سفارت انگلیس درپی غیبت علما که جهت مهاجرت کبری، متحصن در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بودند عاملی بود که قیام عدالت خواهانه ملت را از مسیر صحیح خویش منحرف ساخت.
در مقابل، امام هوشیار ملت ایران، انقلابی را به پیروزی رساند که استبداد گریزی و استعمارستیزی را توامان با خود به همراه داشت. ملت ایران همزمان با شعار «مرگ برشاه» که مظهر نفی استبداد بود، «مرگ بر آمریکا» را هم به عنوان مصداق استعمار مورد طرد قرار می دادند. جملات تاریخی امام از جمله «آمریکا شیطان بزرگ است» و «اسرائیل باید از بین برود» موید روح استکبار و استعمار ستیزی ملت و عامل بسیار مهم در امتداد صحیح و عدم انحراف انقلاب اسلامی است.
◽️۶. در مشروطه ذیل پوشش آزادی بیان، بسیاری از مقدسات اسلامی مورد وهن قرار گرفت اما امام از همان ابتدا اجازه چنین سوء استفاده ای را ندادند. به عنوان مثال هنگامی که جبهه ملی در مقابل لایحه قصاص ایستادگی کرد، ایشان اعلام داشتند که اگر آگاهانه این عمل انجام پذیرفته باشد اشخاص مزبور مرتد هستند. هم چنین در مقابل کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی که به رسول الله توهین شده بود، امام با فتوای تاریخی خود، وی را مرتد اعلام نمودند.
◽️۷. هرچند در فرمان مشروطیت که مظفرالدین شاه قاجار آن را صادر کرد، دستور تشکیل مجلس شورای اسلامی داده شد اما در ادامه، مجلس شورا که از لحاظ محتوا- مطابق آنچه در بند پیش گفته شد- ماهیت تطابق با اسلام را به خود نگرفت، از لحاظ شکل نیز به عنوان «مجلس شورای ملی» نام گذاری شد.
اما انقلاب اسلامی ۵۷ ملت که ماهیت اسلامی خود را حفظ کرده بود عنوان مجلس قانونگذاری آن نیز- البته اندکی با تاخیر- در سال ۱۳۶۸ (تجدیدنظر در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸) از «مجلس شورای ملی» به «مجلس شورای اسلامی» تغییر یافت.
◽️۸. ورود افراد با اندیشه های ناصواب وارداتی و روحیه غرب زدگی در مجلس مشروطه، تجربه ای بود که امام نسبت به تکرار آن در انقلاب اسلامی بیمناک بودند. از این رو با توجه به اهمیت بالای مجلس و به تعبیر امام، جایگاه در راس امور بودن آن، توصیه ایشان، ورود افراد انقلابی و متعهد به قوای حاکمیتی به خصوص مجلس بود؛ چنان که شخصیت های برجسته ای همچون رهبری معظم انقلاب و شهید دکتر چمران، نمایندگان منتخب ملت در مجلس اول شدند.
◽️۹. تاسیس دانشگاه به عنوان پایگاه علوم سکولار در مقابل حوزه های علمیه به عنوان مرکز علوم اسلامی به زمان رضاخان برمی گردد [مراکز آموزش عالی دوره قاجار را تجمیع کرده و نام دانشگاه بر آن نهادند] و از این حیث، ایران مشروطیت فاقد دانشگاه است اما نقش روشنفکران آن زمان که عموما تحصیل کردگان دانشگاه های فرنگ بودند در انحراف مسیر اسلام خواهانه مردم، قابل اعتناست با چنین پشتوانه ای، امام از همان اوان پیروزی انقلاب توجه ویژه ای به دانشگاه دارند و طرح مباحثی همچون انقلاب فرهنگی، اصلاح متون دانشگاه ها، وحدت حوزه و دانشگاه و... نشان از این دارد که به تعبیر ایشان، اصلاح کشور در گرو اصلاح دانشگاه هاست.
🔸منبع: روزنامه کیهان، شماره ۲۰۲۷۰
#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe
ترم دوم شیخ فضلالله-جلسه دهم.pdf
603.5K
📑 نسخه PDF #متن جلسه دهم
✳️ @ShahidRabe
ترم 2 شیخ فضل الله 10.MP3
4.98M
🔰 جلسات #دوره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🔰 جلسه دهم
🔰 درس #منبع_شناسی_تاریخ
🎤 با تدریس #استاد_احسان_عبادی
👈 انتشار فایل بلامانع است
🔗 در صورت مشکل در دانلود کردن ، می توانید فایل را از لینک https://uupload.ir/view/ترم_2_شیخ_فضل_الله_9_vuxb.mp3/دریافت نمایید
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام شمسیِ ارتحال رهبر قیام مسجد گوهر شاد علیه کشف حجاب رضاخانی،
مرجع مجاهد، حاج آقا سید حسین قمی طباطبایی، از شاگردان برجسته مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، ۱۷ بهمن ۱۳۲۵ش
🔴 حاج آقا حسین، استکبار ستیزی را از استادش"شهید رابع" آموخت
✍ نام عالم مجاهد آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی [از شاگردان خاص #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف] با قیام خونین مسجد گوهرشاد، آمیخته شده است، در مقام مرجع تقلید، نقش اساسی و محوری در این قیام داشت، و دیگران از او پیروی می کردند. او در آغاز ماه ربیع الثانی سال 1354 قمری از مشهد به تهران هجرت کرد و در باغ سراج الملک شهر ری به تحصن نشست، او می گفت: «اگر پیشرفت جلوگیری از کشف حجاب بستگی به کشته شدن ده هزار نفر که در راس آنها حاج آقا حسین قمی(خودم) داشته باشد ارزش دارد.» و «جایز است» هنگامی که مردم از ورود آیة الله حاج آقا حسین قمی به تهران با خبر شدند، گروه گروه به صورت دسته های عزاداری به دیدار او می شتافتند، به طوری که جمعیت زیادی در آن باغ و اطرافش اجتماع نمودند، رژیم رضاخان که سخت هراسناک شده بود، به وسیله کماندوهایش، آن باغ را محاصره کردند، و از ورود علما و مردم به آن جا جلوگیری نمودند، به این ترتیب حاج آقا حسین قمی را در آن باغ عملا" زندانی کردند.
او در یکی از جلسات با صراحت فرمود:
«امروز اسلام فدایی میخواهد، بر مردم است که قیام کنند.»
[اقدام انقلابی ایشان منجر به تبعید وی ازسوی رضاخان به عراق شد.سرانجام در ۱۴ ربیعالاول سال ۱۳۶۶ هجری قمری در نجف از دنیا رفت و در حرم مولای متقیان، حضرت علی(علیه السلام) به خاک سپرده شد، روحش شاد و راحش پر رهرو باد ]/
⁉️ ارتباط والد شهید امام راحل، آقا سید مصطفی موسوی(ره) با حاج آقا حسین طباطبایی قمی(ره) و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه)🔰
◽️قرائن حاکی است که والدِ شهیدِ امام راحل، آیت الله سید مصطفی موسوی رضوان الله تعالی علیه، در زمان حضور در عتبات، از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) کسب فیض نموده و با یکی از شاگردان ایشان، یعنی حاج آقا حسین قمی نیز آشنا و مأنوس بوده است، در بایگانی سازمان اوقاف و امور خیریه سندی(نامه ای) تاریخی و ارزشمند یافت شده و موجود است كه در آن مرجع عالیقدر، حاج آقا حسین قمی(ره) زعیم قیام علیه کشف حجاب رضاخانی، سه ماه پس از شهادت پدر امام، جانشینش را در منطقه خمین، تعیین نموده و از قتل ایشان با كلمه «شهید» تعبیر کرده اند.
همچنین سندی از سال ۱۳۲۱ قمری حکایت دارد که شهید آقا سید مصطفی(پدر امام راحل)، عهده دار موقوفه ای در خمین بوده است و کسانی از علما از جمله مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) آنرا تأیید کرده اند.
🔸منابع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی)، مقاله شیخ فضل الله نوری از زبانی دیگر (از زبان دشمنان مغرض و معاند شیخ)/پایگاه اطلاع رسانی صدا و سیمای استان مرکزی/ كتاب، پنجاه و یك عریضه و حكم شرعی، امید رضایی/ تبیان، عطاالله باباپور.../ک، آقا سید مصطفی مجتهد کمره، شهید تیر اشقیا، محمد جواد مرادی نیا، حضور، ش ۶۰، بهار۸۶، ص۷۲، ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۷۹۹/نوید شاهد خراسان رضوی/کانال جهاد تبیینی...
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe
🇮🇷 #پرچم_افتخار تقدیم به شهیدِ اقتدار، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیمِ نهضت اسلام خواهیِ مشروطه (مشروعه)/شهادت: توسط مزدوران #انگلیس_خبیث، ۹-۱۱ مرداد ۱۲۸۸ ش
🇮🇷 در راستای پویش «پرچم افتخار»
✍ حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۵۹، درباره گرامیداشت ایام پیروزی انقلاب اسلامی توسط همه اقشار ملت و «نصب و اهتزاز پرچم» فرمودند: «در دههی فجر بر سَر در هر خانهاى پرچم بزنید، پرچم جمهورى اسلامى را در سطح شهرها و روستاها به اهتزاز در بیاورید. نشان بدهید که ملّت این خاطره را گرامى مىدارد.» ۵۹/۱۱/۱۷
«پرچم افتخار، به نام شهید اقتدار» عنوان پویش جدید بخش تعامل با مخاطب «همگام» است. پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR همگام با ملت ایران برای برگزاری هرچه با شکوه تر ایام دهه فجر ۱۴۰۰ ضمن اعلام پویش «#پرچم_افتخار، به نام شهید اقتدار» از مردم ایران بخصوص کاربران شبکه های اجتماعی دعوت کرده که از نصب پرچم ایران در سر در خانهها، مدارس، مغازهها و محلکار خود، یا معابر عمومی عکس بگیرند و آن را به یکی از شهدای کشورمان که پیشگامان اقتدار ایران هستند تقدیم کرده و یا با هشتگ #پرچم_افتخار و نام و تصویر آن شهید عزیز منتشر کنند.
🇮🇷 @ShahidRabe
✅ #انقلاب_اسلامی، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره)
✍ نوشتاری از: نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم شمس آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات 🔰
تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست:
۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود.
۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه:
الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود.
ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند.
بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟
🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد
🌺🍃#دهه_فجر
✳️ @ShahidRabe