7⃣ قسمت هفتم/ سلطنت مظفرالدین شاه
📕 کتاب فاجعه قرن، تألیف پژوهشگر فقید، استاد جواد بهمنی
✳️ @ShahidRabe
🌹به بهانه ایام عملیات موفق "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)"
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد، یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔰👇👇
✳️ عملیاتی مزین به نام مبارک #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔰
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز پیروزی عملیات "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی🔰
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ عملیات متعددی برای شکست حصر آبادان از تاریخ ۹ مهر ۱۳۵۹ با عملیات کوی ذوالفقاری آغاز شد و تا پایان عملیات ثامن الائمه(ع) درششم مهر ۱۳۶۰ که منجر به شکست محاصره آبادان شد، انجام گرفت.
عملیات شهید شیخ فضل الله نوری که در تاریخ بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۶۰ با هدف آزادسازی تپههای مدن صورت گرفت، یکی از این عملیات ها است.
به گفته کارشناسان، عمليات «مدن» به فرماندهی «شهید غلامرضا مؤذنی» اولين عمليات منظم و موفق سپاه در جنگ تحمیلی بود.
روستای مدن در شمال شرقی آبادان واقع شده است، در شمال این روستا میدان تیر آبادان قرار داشت كه قبل از جنگ، بر اثر دو عارضه مصنوعی با ارتفاع چند متری از سطح مناطق مجاور ایجاد شده بود و به صورت تپه هایی در دشت هموار منطقه شمال بهمنشیر مشاهده می شد، یکی از واقعیت ها و موقعیت های ارزشی جنگ در آبادان است که تا حدود زیادی از یاد رفته است. عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره) به شیوه غیركلاسیک با هدف انهدام توان دشمن در محور شهید موذنی صورت گرفت، منجر به 2 كیلومتر پیشروی و تسخیر تپه های مدن در محور شهید موذنی، شمال آبادان شد، دشمن از آن برای دیده بانی و هدف قرار دادن آبادان بهره می برد، عراقی ها با استقرار در این تپه ها علاوه بر اینکه جاده قفاص را کنترل می کردند، بر شهر آبادان دید داشتند و آن را دقیق زیر آتش قرار می دادند. در این حمله، سپاه و ارتش به میزان نیروی برابر، شركت كردند و موفق به انهدام و غنیمت گرفتن ۱۵ دستگاه تانک و اسارت ۱۷۰ تن از قوای دشمن شدند، ضمن اینکه تعدا زیادی از بعثی ها نیز به هلاکت رسیدند.
⁉️سردار شهید موذنی، فاتح تپه های مدن که بود؟
رضا موذنی در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده مذهبی در شهر آبادان به دنیا آمد، او اصالتا خمینی شهری بود که به دلیل انتقال کار پدر به آبادان در این شهر به دنیا آمد، ایام كودكی را در كوچههای آباد و پر رونق شهر سپری كرد و پس از مدتی به همراه خانواده به وطن اصلی خود خمینی شهر مراجعت کرد اما تصویر كوچهها، خانهها و خیابان های آنجا را به خاطر سپرد تا روزی با تقدیر الهی باز گردد. رضا سال های تحصیل را پشت سر گذاشت و موفق به اخذ مدرك فوق دیپلم شد. در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی اعزام و با شروع جنگ تحمیلی از آنجایی كه با منطقه جنوب آشنا بود به جبهه شتافت و در خرمشهر بر اثر اصابت تركشی به دستش مجروح شد و با همان دست گچ گرفته در جبهه ذوالفقاریه حاضر شد و به عنوان فرمانده عملیات سپاه در آن منطقه حماسهای جاوید را رقم زد.
با طرح او تپههای«مدن» كه محل دیدهبانی دشمن بر جاده آبادان بود در عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره)، آزاد شد و دشمن پس از عملیات به وسیله تیربار مستقر بر روی تپهای رزمندگان را هدف قرار داد و رضا با شجاعت درصدد انهدام آن برآمد اما خود نیز هدف تک تیرانداز قرار گرفت و در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۶۰ صدای اذان شهادت را از مأذنه خاک خونین رنگ جبهه ذوالفقاریه شنید و اذن لقای یار را دریافت كرد.
گفتنی است؛ تپه های مدن پس از افتخار آفرینی شهید موذنی به نام این شهید بزرگوار تغییر نام یافت.
✍ سردار شهید حسن باقری، درباره محسنات عملیات شهید شیخ فضل الله نوری(ره)، طی گزارشی نوشته: اطلاعات دقیق از دشمن، هماهنگی بین ارتش و سپاه در اجرای مرحله اول عملیات و روحیه بسیار عالی افراد از جمله محسنات این طرح [عملیات] است. سپس در بخش پایانی گزارش، پیشنهادات تکمیلی را که نشاندهنده نکتهسنجی و تسلط او بر صحنه عملیات است را به نگارش درآورده است.
🔸منابع: خبرگزاری رسا، سایت راهیان نور، سایت خط شکن، سایت، دفاع پرس(خبرگزاری دفاع مقدس)، پایگاه نشر آثار شهید باقری، کتاب فاتح تپه ها، زندگینامه سردار شهید مؤذنی، اثر دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی و...
✳️ @ShahidRabe
nf00009885-1.mp3
257.6K
🎧 عملیاتی مزین به نام مبارک #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🌹 ۲۵ اردیبهشت، سالروز پیروزی عملیات "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" گرامی باد
✍ عملیاتی که زمینه ساز شکستن حصر آبادان شد
🌹 و همچنین گرامی باد، یاد و خاطره شهدای گرانقدر این عملیات، بخصوص سردار فاتح آن، شهید غلامرضا مؤذنی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
📕 #معرفی_کتاب
🔸عنوان: کتاب «فاتح تپهها»
🔸موضوع: پیرامون زندگی سردار شهید غلامرضا مؤذنی فرمانده عملیات پیروز "شهید شیخ فضل الله نوری(ره)" که در همین عملیات به شهادت رسید.
این کتاب به کوشش دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی و توسط کنگره سرداران و ۲۳۰۰ شهید شهرستان خمینی شهر در ۲۴۷ صفحه به صورت تمام رنگی و با کیفیت عالی تهیه شده است + مشخصات عملیات و تصاویر شهید👇
http://isfahan.navideshahed.com/fa/news/389102/
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام ارتحال عالمِ واعظِ درس آموز، حاج سید عبدالله فاطمی نیا رضوان الله تعالی علیه
✍ قابل ذکر است که مرحوم فاطمی نیا در تهران از مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی(فرزند مرحوم ملا محمد آملی، از اصحابِ خاصِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره) تلمذ نمود و همچنین در مسجد مرحوم آیت الله حاج آقا جمال نوری، از اقوام نسبیِ علامه شیخ فضل الله نوری(مسجد محمدیه در محله سنگلج، حسن آباد، جنب اتکا) به مناسبت ها، منبر می رفت.[۱]*
💢 پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی درگذشت، آقای سید عبدالله فاطمینیا
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالمِ واعظِ درس آموز، جناب حجتالاسلام آقای حاج سیّد عبدالله فاطمینیا رضواناللهعلیه را به خاندان گرامی و همهی صاحبان عزا و ارادتمندان و مستفیدان ایشان تسلیت عرض میکنم.
اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پر فیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن مایهی تاسف و اندوه است. از خداوند متعال مسئلت میکنم که رحمت و غفران خود را شامل حال ایشان فرماید و پاداش وافر به ایشان عنایت کند. سیّد علی خامنهای
۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
🌹الفاتحه مع الصلوات
[۱]* شیخ محمد تقی آملی، از دوستان حاج آقا جمال نوری و امام جماعت مسجدمدرسه مجدالدوله(حسن آباد-سنگلج) بود، این مسجدمدرسه به همت علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پایه گذاری شد، در روز افتتاح، علامه نوری شخصاً، اقامه نماز فرمود و پدر محمدتقی را (ملا محمد)، به امامت جماعت آنجا منصوب کرد.
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام شمسی ارتحال آیت الحق، عارف بالله، یار امام و رهبری، مرجع عالیقدر، مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی رضوان الله تعالی علیه/۲۷ اردیبهشت ۸۸
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ دیدگاه آیتالله بهجت(ره) درباره علمای غفلت زدهِ حامیِ مشروطه و حقانیت راه مرجع شهید علامه شیخفضلالله نوری(ره)🔰
🔶🔸از: گروه تاریخ انقلاب، خبرگزاری تسنیم
✍ #مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره) مجتهد اول تهران و از علمای مشروطهخواهی بود که نقش اساسی در پیشبرد نهضت ملت ایران در آن زمان ایفا کرد.
با آغاز نهضت مشروطه در 1284ش و پیشگامی شیخ فضلالله(ره) و پس از صدور فرمان مشروطه در مردادماه 1285 و تدوین قانون اساسی مشروطه، شیخ که میدید این قانون برگرفته از قوانین دولتهای اروپایی مانند فرانسه و بلژیک است و عناصر فرقههای ضاله مانند "بابیه" و "ازلیه" و فراماسونها در صفوف نهضت رخنه کردهاند، با تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، خواستار مشروطه مشروعه و انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام شد.
تحصن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم، همزمان با به توپ بستن مجلس توسط طرفداران محمدعلی شاه قاجار و دستگیری و اعدام برخی مشروطه چیان [بابی ازلی ماسون] شد، برخی [تحت تأثیر تبلیغات مسموم عناصر معاند و غربگرا] تصور کردند که شیخ فضلالله از حامیان استبداد است در حالیکه قصد وی از این تحصن که همراهی بسیاری از متدینان [وعلما] را بهدنبال داشت، "مشروطه مشروعه" بود.
در این دوره جنگ بین مشروطهخواهان و مستبدین با فتح تهران توسط قوای [مشروطه چی] بختیاری و گیلانی پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمد میرزا ولیعهد، بر تخت سلطنت تکیه زد. به شیخ فضلالله(ره) پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت دولت های خارجی پناهنده شود!، اما وی نپذیرفت [زیرا پناهنده شدن به سفارت اجنبی را ننگ میدانست]. شیخ فضلالله را سه روز در بازداشت نگاه داشتند و سرانجام در روز ۹-۱۱ مرداد ماه پس از محاکمهای [فرمایشی و کوتاه] توسط [روحانی نمای فاسدی بنام] ابراهیم زنجانی از اعضای لژ فراماسونری، [و از شاگردان، مُبلغین و معتمدینِ آخوند خراسانی]، در میدان توپخانه اعدام و به شهادت رساندند.
نزدیکی تاریخ تولد آیتالله بهجت به حوادث مشروطه و همچنین کسب فیض از محضر کسانی که آن ایام را درک کرده بودند، موجب شده تا مطالب و تحلیلهای دقیقی از نهضت مشروطه داشته باشند.
در ذیل به برخی مطالب نقل شده از زبان آیتالله بهجت(ره) درباره نهضت مشروطه و مرجع شهید، آیت الله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره) اشاره میکنیم. آنچه از این بیانات برمیآید، تجلیل آیتالله بهجت از شخصیت شیخ فضلالله و همچنین نفوذ افراد لامذهب و وابسته به انگلیس در صف نهضت است که در ادامه میخوانید:
"علمای مشروطهخواه [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی، سید عبد الله بهبهانی، سید محمد طباطبایی، برادران نجفی در اصفهان و...] به اسم تقلیل ظلم قاجار به میدان آمدند و مشروطه را تأیید و امضا کردند، اما چه تقلیلی، که سرانجام حاضر نشدند بگویند ما با مشروطه موافق شرع و دین (مشروطه مشروعه) موافقیم و سرانجام کار به جایی رسید که موافقت قوانین مجلس با نظر طراز اول فقها را که به همین وسیله مردم و علمای اسلام و نجف را اغفال کرده بودند، اسقاط کردند و آن شخصی که موافق مشروطه بود گفت: مگر میشود قانون با مذهب موافقت کند، آن هم مذهب شیعه؟! و وکلای مجلس در تطابق قانون با دین توقف و تردید داشتند، از اطراف تلگراف آمد که از این بهتر نمیشود." در محضر بهجت، ج2، ص381.
"امضای تأیید مشروطیت را زمانی از آخوند [خراسانی] گرفتند که کاملاً مشغول به فکر و در حال آمادهسازی و ترتیب مطالب درسی اش بود، هنگامی که آخوند از پلههای اطاق مطالعه شخصی به پایین میآمد تا به مجلس درس برود که تمام فکرش در جمعآوری درس بود و برای فکر کردن در امر دیگر وقت نداشت! اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را...
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
...به ایشان نشان دادند تا امضا کند. ایشان هم [بدون بررسی و تحقیق] دید قانون اساسی و مجلس قانونگذاری و وکلا و نمایندگان مورد وثوق و منتخب مردم و… همه موافق اسلام و دین است و همه احکام و قوانین جاری مملکت بر طبق قرآن و اسلام و زیر نظر شش نفر از فقهای طراز اول است، بیدرنگ در همانجا امضا کرد!!!
ما این قضایا را میبینیم و میشنویم، ولی باز هم مثل این است که ندیده و نشنیدهایم. یک امضا از روی غفلت و اشتباه و یا در اثر فریبخوردن که از انسان صادر میشود، خدا میداند که چقدر آثار زیانبار بر او مترتب میشود. نباید به خود تکیه کنیم، باید در هر حال به خدا پناه ببریم." در محضر بهجت، ج2، ص373.
دلیل مشروطهخواهان این بود که دولت قاجار ظالم و مستبد است و دفع ظلم قاجار با مشروطه امکانپذیر است؛ بنابراین، برای دفع ظلم قاجار، مشروطه واجب است. غافل از اینکه ظلم را چگونه باید رفع و برطرف کرد. هیچکس با ظلم و استبداد موافق نیست، ولی آیا میشود ظلم را با اشد ظُلماً (با ظلم بیشتر) برطرف نمود و آنگاه اسم آن را رفع ظلم گذاشت؟!
لذا آقایی که معتقد به مشروطه بود گفت: بعد از بیست سال فهمیدیم که به سود انگلیس تلاش میکردیم! آری، ما مسلمانها در گولخوردن مهارت داریم و آنها (کفار و ابرقدرتها) در گولزدن و فریبدادن مهارت دارند. به خدا پناه میبریم." در محضر بهجت، ج2، ص374.
"کشتهشدن مرحوم شیخ فضلالله نوری مثل توپ در نجف صدا کرد، و علیه آخوند خراسانی تمام شد. اگر این قضیه نبود، ریاست مطلقه و مرجعیت عامه [شاید] به او میرسید. لذا وقتی بعد از قتل مرحوم نوری نزد آخوند [آمدند که ملا قربانعلی زنجانی از همفکران شیخ را هم اعدام کنند!]، گفت: دنیای مرا از بین بردید، آیا میخواهید آخرتم را هم از بین ببرید؟!"[البته بعید است آخرتی هم بعد کشتن شیخ، برایش مانده باشد! خیلی ها در نجف و ایران معتقد بودند تا شیخ فضل الله، به عنوان شاگردِ طراز اول میرزای شیرازی زنده است، نوبت به آخوند خراسانی نمیرسد]، برگرفته و تکمیل مطلب، از در محضر بهجت ج2ص620
"مرحوم شیخ فضلالله نوری میفرمود: مشروطه، مقدمه کشف حجاب است و کشف حجاب از لوازم مشروطیت است، همچنین مشروطه مقدمه جلوگیری و مبارزه با روحانیون است. ولی طرفداران مشروطه میگفتند: آیا میشود مجلس شورا و مشروطه را که خود آخوندها تأسیس کردهاند، آخوندها را از بین ببرد؟!
ولی چنان شد که مرحوم شیخ فضلالله نوری میفرمود، یعنی بعد از مدتی دستور دادند که نمایندگان مجلس، حتی مرحوم بهبهانی باید عمامهها را از سرها بردارند." در محضر بهجت، ج2، ص 261.
"مرحوم شیخ فضلالله نوری که از مخالفین مشروطه بود، از پیش خبر میداد که کشف حجاب از لوازم مشروطه است. آن مرحوم میدید که مقررات مشروطه به ظاهر اسلامی است، ولی از مصادر لاابالی و بلکه بیدین (سفارت انگلیس) سرچشمه میگیرد و تأیید میشود. لذا به مشروطهخواهان گفته بود: مرا میکشند، شما را هم میکشند. در نهایت نیز چنین شد، آقا سید عبدالله بهبهانی رحمهالله را که طرفدار مشروطه بود، بدتر از مرحوم آقا شیخ فضلالله نوری از بین بردند و تیر باران کردند!" در محضر بهجت، ج2، ص189.
"رؤسای مشروطه حتی روحانیون بانفوذ را یکی پس از دیگری کشتند، همانهایی را که توسط آنها دیگران را کشته بودند! حتی سید عبدالله بهبهانی رحمهالله را بدتر از شیخ فضلالله نوری رحمهالله کشتند، و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند، بهحدی که بعد از قضیه شهادت شیخ فضلالله نوری رحمهالله هرکس از علما که مخالفت میکرد میکشتند، بلکه قبل از قضیه مرحوم شیخ فضلالله هم چنین بود." در محضر بهجت، ج1، ص 325.
🔸تلخیص از تسنیم، کد مطلب
1398/05/11/2067343/
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰
🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز!
⏪ گناه بزرگتر از زنا!
آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بیجا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بیعقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷
⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی!
آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... #بیدرنگ در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ #ولی_باز_هم مثل این است که #ندیده و نشنیده ایم. 👈 یک #امضا_از_روی_غفلت و اشتباه و یا در اثر #فریب_خوردن، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳
⏪ گروه فشار و جام زهر!
آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶
⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه!
آیت الله بهجت: «[محمدحسین]نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰
⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!!
«به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷
⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)!
«آیت الله بهجت: "پس از #شهادت شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون #از_تأثرم_متأثرم!». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵
⏪ علمای حامی مشروطه در قتل شیخ، مقصر بودند و غفلت داشتند!
امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه!
آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰
⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند!
آیت الله بهجت:
«آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵
⏪ آیت الله بهجت:
«آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶
✳️ @ShahidRabe
#باغیرتان_گمنام_تاریخ
🌹 ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ هجری شمسی، سالگرد شهادت عبدالباقی خانِ چهاردولیِ کرمانشاهی (هلاک کنندهِ یپرم خبیثِ ارمنی، عامل جنایات بسیار در مشروطه و مجری اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره)
◽️عبدالباقی، پس از اطلاع از بردار شدن شیخ، بسیار اندوهگین شد و مسببین و عاملینِ این جنایت را لعن و نفرین می کرد.
✍ نحوه شهادت عبدالباقی خان و ماجرای به هلاکت رسیدن یپرم👇👇
🌹 ۲۹ اردیبهشت ۱۲۹۱ هجری شمسی، سالگرد شهادت عبدالباقی خان چهاردولی کرمانشاهی (هلاک کننده یپرم خبیث ارمنی، عامل جنایات بسیار در مشروطه و مجری اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)
⁉️ چگونه دست انتقام الهی توسط جوان رشید و دلاور کرمانشاهی، یپرم حرامزاده جانی را به درک واصل کرد؟🔰
يپرم نه مسلمان بود و نه ايراني، ازاین روی نميتوانست هيچگونه احساسي نسبت به مشروطه و غیر آن داشته باشد، بهخصوص كه مشروطهخواهان ايران نماينده نيروي ملي نبودند، كه از اقليتهاي كوچكي تشكيل شده بودند كه بيشترشان تحريک شده و كمترشان احساس آزاديخواهي داشتند و سياست خارجي نیز زير بال آنان را گرفته بود، یپرم که دست نشانده خارجی بود، كوره سوادي بيش نداشت و تقریبا همه او را عامي دانستهاند. نداشتن مربي صالح و احساسات تند و ماجراجويانه، او را به سوي يک زندگي ناراحت سوق داده و چون قسيالقلب بود، در اين راه با جنایتکاری، موفقيتهايي نیز به دست آورد. خودسريها و قانونشكنيهای او موجب شد كه ازسوی دولت و برای دور داشتن وی از مرکز، برای خاموش کردن شورش ها در غرب كشور مأموريت يابد. یپرم در كرمانشاه عدهاي از رجال و روحانيون را كشت و چون به قلعه «شورجه» از قراء «چاردولي» [در آن زمان این مناطق همگی از توابع کرمانشاه بودند] كه قبلاً محل برخورد قواي دولتي و سالارالدوله بود- رسيد، از قواي مهاجم در آن قلعه كسي باقي نمانده بود و ساكنين قلعه عبارت بودند از: عبدالباقيخان و محمدخان چناري با جمعي از دهقانان و كشاورزان.
«اجل» يپرم حرامزاده را وادار به تخريب قلعه و تارومار ساكنين قلعه كرد، لذا دستور داد توپها را رويِ تپه برابر قلعه نصب كنند و با خمپاره و توپ به قلعه حمله كنند.وقتي صداي غرش توپ و ريزش ديوارها بلند شد، از درون قلعه به اين تجاوز پاسخ دادند. با اينكه اكثريت سكنه قلعه در اين يورش كشته شدند، از سنگرهاي بالاي قلعه چند نفر به تيراندازي براي دفاع مشغول بودند. مزدوران یپرم، بر آن شدند كه با يورش بعدي قلعه را خراب و تصرف و مدافعين را نابود كنند، در اين هجوم چند تن از افراد یپرم هدف گلوله تيرافكنهاي قلعه قرار گرفتند و به هلاکت رسیدند، يكي از آنها دكتر سهرابخان معاون نظميه و طبيب اردوي مشروطه چیان بود. مرگ او يپرم را كه در پشت تپه استراحت ميكرد عصباني ساخت و برخاست و دیوانه وار شخصاً بهسوي قلعه هجوم برد، يكي از افرادش سعی کرد مانع رفتن او بهسوي مرگ شود، اما يپرم كشيدهاي به گوش او زد و با حس شديد انتقامجويي پيش رفت، هنوز به قلعه نرسيده بود كه گلولهاي به گوش او اصابت كرد و از گونه راستش بيرون آمد !و همانجا در دم به هلاکت رسید.
مزدوران ارمني آشفته شدند و شيونكنان خود را به كنار ديوارهاي قلعه رساندند و با وجود شدت آتش و رگبار گلولهها با كمک يار محمدخان قلعه را تصرف كردند و تمام اهالي بازمانده در قلعه را از زن و بچه و پير و جوان به استثناي 14 نفر مرد مسلح كه براي محاكمه و يافتن قاتل يپرم زنده گذاشتند، قتلعام كردند و در همانجا از اسيران(۱۴ نفر) شروع به تحقيقات كردند. در ميان آنان جواني بود بالابلند، چهارشانه، خوشقيافه و رشيد كه ارباب قلعه محسوب ميشد. نام او عبدالباقيخان کرمانشاهی بود و بيش از 24 سال نداشت، چهره مردانه و اندام برازنده او توجه حاضران را جلب كرد، پس از تحقيقات بسيار معلوم شد كه هلاک کننده يپرم حرامزاده، شخص عبدالباقيخان است. او با رشادت تمام به فرمانفرما گفت: «من يپرم جنایتکار را كشتهام، ولي قاتل نيستم! اگر كسي خانه شما را هدف توپ و خمپاره قرار بدهد و افراد بيگناه شما را به خاک و خون بكشد و شما در مقام دفاع برآييد، قاتليد؟» فرمانفرما تأملي كرد و به رشادت اين جوان پاكنهاد ميانديشيد، عبدالباقيخان به كلام خود ادامه داد و گفت: «مرا بفرستيد تهران، اگر خواستند مرا آنجا مجازات كنند».
فرمانفرما با اين پيشنهاد موافقت كرد و دستور داد تا مقدمات اعزامش را به تهران فراهم كنند، اما وقتي كه او را از پيش فرمانفرما برميگرداندند،، «ابرام ارمني» يكي از نوچه های يپرم، او را ناجوانمردانه از پشت سر هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند.
يپرم، تصور ميكرد بتواند با توسعه تروريسم در ايران به زمامداري مطلق برسد!بی شک اگر او به دست شهید عبدالباقي خان چهاردولی کرمانشاهی كشته نميشد، در اين كشور منشأ فتنههاي بسيار ميشد و نقشههاي خطرناكي را به زيان استقلال و مليت ايراني اجرا ميكرد. گويي در «چاردولي» به اين نكته پي برده بودند كه از عبدالباقيخان به عنوان يک قهرمان ملي ياد ميكردند و براي جواني و برازندگي و دليري او ترانههاي محلي ساختند كه هنوز ورد زبانهاست .آنان تا هم اینک نیز دلاوريهاي اين جوان اصيل و مسلمان شیعه ايراني را ميستايند و بر زندگي كوتاه او اشک ميريزند.
🌹جهت شادی روحش «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✍ درباره جرثومه فساد، یپرم ارمنی، بیشتر بدانید!👇
✍ یپرم داویدیان گانتاکتسی مشهور به یپرم ارمنی و یپرم حرامزاده، از مزدوران نظامی دوران مشروطه که در دوران استبداد صغیر و بعد از آن در نبردهای متعددی علیه نیروهای مخالف مشروطه شرکت کرده بود.
✍ دلایل حرامزاده بودن یپرم!🔰
عموم محققين و مورخين، حتی اسمعيل رائين كه سعی داشته است به دروغ از يپرم و اقدامات او قهرمانی افسانهاي بسازد، نامي از پدر يپرم نبردهاند و همگي زادگاه او را در نزديكيهاي گنجه از مادري بينام و نشان ذكر كردهاند. خود يپرم نيز در نامههايش هرگز اسمي از پدر نبرده است. رائين ميگويد:
«در طفوليت به سبب طبع سركش و روح عصيانگر خيلي زود درس و مدرسه را رها كرد و براي مبارزه با دولت عثماني و تقويت ارامنه تابع آن دولت رهسپار تركيه شد(عضو گروه تروریستی داشناک گردید)، ولي [به] وسيله دولت روس دستگير و محاكمه و محكوم به 24 سال زندان در دوردستترين منطقه سيبري شد، اما پس از چندي توانست از زندان فرار کند و طبق برنامه! به ایران بیاید! ابتدا در منطقه شمال به كار راهسازي مشغول شد، ولي بعد از به توپ بستن مجلس، خود را در جرگه آزاديخواهان جا زد».
⁉️ نمودهای آزادیخواهی وی!! (بخوانید جنایت هایش)🔰
‼️ یکی از اقدامات او تسخير شهر رشت بود كه با عده معدودي به دستياري معزالسطان، با يک يورش غافلگيرانه، سردار افخم حاكم رشت را کشت و مجتهد اسلام خواه گیلان و استاد میرزا کوچک خان(ملا محمد خمامي) را به شهادت رساند. تمام اموال دارالحكومه را تصرف كرد. او با نيرنگ ناصرخان پسر غياث نظام رشتي را كه طرفدار دولت بود، در يوزباشي چاي با اطرافيانش كشت و به نام اعانه به زور بيش از صد و پنجاه هزار تومان از مردم رشت پول گرفت !و قواي خود را تقويت كرد و عازم تهران شد.
‼️ در تهران او را به سمت رياست پليس(نظمیه) منصوب كردند، اما او بارها قانون را زير پا گذاشت و خودسرانه اقداماتي برخلاف قانون اساسي و دستورات دولت و مقررات ميكرد. او اداره تحقيقات و چند اداره ديگر را خودسرانه بست و كارمندان آن سازمانها را با لگد و پسگردني بيرون كرد.
‼️ او عامل اجرای حکم اعدام مرجع شیعیان، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) بود🔰
⁉️ پس از اعدام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پیکر مطهر را به حیات نظمیه [شهربانی] منتقل کردند و به گوشه ای انداختند، مشروطه طلبان جریان انگلیسی و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند، نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد، به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، یپرم ارمنی رئیس عیاش و لامذهب نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت، که از این قصد، منصرفش کردند. یپرم، جلوی چشم همگان بر جنازه مطهر ادرار کرد و با خوشحالی گفت پاپ مسلمانان را کشتیم...
...سپس گزارش اعدام را به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه و مخالف شیخ فضل الله، به نجف، تلگراف زد !!!🔰
📃 متن تلگراف:🔰
حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی،
شیخ فضل الله نوری مرتد و ضد انقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد/یپرم ارمنی
از، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص ۲۵۲
⁉️✍ پرسش مهم این است که چرا، شخصی مانند آخوند محمد کاظم خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را که نه مسلمان و نه مسیحی بود، به عنوان رئیس نظمیه مشروطه، قبول نمود!!!؟ و از وی گزارش دریافت می کرد!!!؟
لازم به ذکر است که رئیس دادگاه فرمایشی که حکم به اعدام علامه شیخ فضل الله داد، روحانی نمای فاسد فراماسون، ابراهیم زنجانی، شاگرد و معتمد آخوند خراسانی بود که با یپرم نیز مراوده و رفاقت داشت!
‼️ پس از شهادت علامه شیخ فضل الله نوری، هماهنگی میان یپرم و آخوند خراسانی همچنان ادامه داشت! 👇
در سال ۱۳۲۷ ق مشروطه چیان غربگرا، قوایی را به سرکردگی سه تن از مزدوران خود، معتضد، بهادر بختیاری و یپرم خبیث ارمنی جهت سرکوب مخالفان مشروطه انگلیسی به اردبیل و زنجان روانه ساختند. آنها، ملا قربانعلی زنجانی مجتهد بزرگ زنجان و از همفکران علامه شیخ فضل الله را به جرم اسلام خواهی و همدستی با شیخ فضل الله، دستگیر و بنا به دستور آخوند خراسانی به کاظمین تبعید نمودند! این مجاهد نستوه در سال ۲۹-۱۳۲۸ ق تنها و غریبانه در کاظمین دار فانی را وداع گفت.او تا آخرین لحظه عمر برای تحقق حکومت مشروعه پایداری نمود.
🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰
‼️ در قريه «نگي» قزوين به قواي دولتي حمله كرد و بنا به اعتراف خودش، عدهاي زن و كودک و دهقان بيگناه را بهطور عمدي به قتل رساند! بعد از تصرف قزوين به دستور او شيخالاسلام قزويني و قاسمآقا ميرپنج (سرتيپ) و عدهاي از سرشناسان قزوين را بهطرز فجيع و وحشيانهاي به قتل رسانيدند و عمارت ارک و چهلستون اين شهر را به آتش كشيدند و از مردم به زور مقدار زيادي اعانه دريافت و غارت و بين افراد خود تقسيم كردند.
‼️ به «سرآب» و «اهر» و «قرچهداغ» حمله كرد. بعد از تصرف آنها خانه و اثاث سران و سرشناسان آن سامان را با بيرحمي غارت و نصيب قشون ظفرنمون آزادي! نمود.
‼️ اين مشروطهطلب آزاديخواه! در جماديالثاني 1329 عدهاي پليس فرستاد و عدليه (دادگستري) را به زور بست، وقتي قضات فرمان دولت را مطالبه كردند، يپرم دستور داد آنها را در برابر اين گستاخي توقيف كنند!
‼️ دو روزنامه «بهلول» و «چنته» يپرم را در مورد اخراج كارمندان پليس و توقيف قضات سخت نكوهيدند، ولي پس از اينكه اين دو روزنامه به دست يپرم رسيد و از انتقاد آنها آگاه شد، چند نفر را فرستاد تا روزنامهها را توقيف و دفتر آنها را غارت و ميرزامحمود مدير روزنامه چنته را بازداشت كردند. وقتي ميرزااحمدخان مفتش ماليه بهموجب حكم وزير ماليه (دارايي) مأمور رسيدگي به حساب صندوق پليس شد، يپرم فرمان او را پاره كرد و با سر و دست شكسته از نظميه بيرونش انداخت. دستور بازداشت اقتدارالسلطنه كه از وجوه وزارت جنگ اختلاس كرده بود، از طرف دولت و وزارت جنگ به نظميه صادر شد، ولي يپرم بهطور علني او را در منزل خود برد و در پاسخ نامه نوشت: «اين شخص در تهران نيست»!
‼️ يپرم كه خود را مجاهد می نامید! در ماجراي پارک اتابک به مجاهدين آذربايجان به سرپرستي ستارخان و باقرخان حمله و پارک را محاصره كرد و به آتش كشيد و با گلوله توپ و تفنگ درحالي كه آنها بيرق سفيد صلحطلبي خود را نشان ميدادند، به آنان پاسخ داد و بسياري از آنها را به خاک و خون كشيد. ستارخان و باقر خان خود را همواره مرید و وابسته نظامی و تابع فرامین آخوند خراسانی می دانستند! ولی در کمال تعجب مشاهده کردند که آخوند خراسانی در جنایت پارک اتابک، سکوت اختیار کرده است! شاید بتوان گفت که ستار و باقر، چوب ساده لوحی خود را خوردند. آنها نتوانستند جبهه حق را از باطل، تمیز دهند. درست در بیخ گوش آنها و جلوی چشمانشان، آیت الحق، علامه شیخ فضل الله نوری(ره) توسط جریان غربگرای مشروطه و شخص یپرم، مظلومانه بردار شد و آنها اقدامی برای جلوگیری از این جنایت انجام ندادند! زیرا آخوند خراسانی و دوستانش را بر حق می دانستند!
‼️ یپرم حتي به روحانيت مسيحی اهانت ميكرد، چنانچه پس از هلاکتش توسط شهید عبدالباقی خان کرمانشاهی، اسقف همدان او را ارمني و مسیحی ندانست و از مراسم مذهبي خودداري كرد، ولي نوچه های ارمني یپرم، اسقف را به تير بستند و كشتند!
جسد ناپاک یپرم خبیثِ حرامزاده به تهران منتقل و علی رغم مخالفت ها، در محوطه کلیسای مریم مقدس دفن گردید.
‼️ يپرم بخاطر عداوت ذاتی با روحانیون مسلمان و حتی مسیحی، طرفدار ترور آنها بود، او قاتلین سید عبدالله بهبهانی که از علمای حامی خودشان بود را پناه داد و مانع از محاكمه آنها شد و فراریشان داد.
🔸منابع: مشرق نیوز/مؤسسه پژوهش های سیاسی/مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ آثار مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر)/ادیب شهیر مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا/مرحوم استاد جواد بهمنی/ماهنامه فرهنگی شاهد یاران/ خاطرات مرحوم آیت الله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی...
✳️ @ShahidRabe
✅ به مناسبت ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز تکریم دختر، یادی میکنیم از دختر محدث بزرگ شیعه و همسر با فضیلتِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و پنج دخترِ فاضله آن دو.🔰
✍ نام علامه شیخ فضلالله نوری(ره) را که میشنوید، فقیهی سیاستمدار را به خاطر میآورید که جنبش مشروطه ایران با نام او گرهخورده است. مرجع مشروعهخواهی که به جرم انتقاد از خارج شدن مسیر مطالبات بر حق مشروطهخواهی مردم، توسط غربگرایان وابسته به انگلیس، به دار آویخته شد.
بانوی فاضله، مرحومه سکینه خانم نوری، همسر با وفای شیخ شهید، دختر دایی ایشان، دختر محدث بزرگ شیعه، آیتالله میرزا حسین محدث نوری(صاحب مستدرک الوسائل) بود. سکینه خانم، سالها شاگردی پدر فرزانه خود را کرده و پس از آن در محضر شیخ شهید علوم مختلف را تلمذ نمود و فرا گرفت. در خوشی و ناخوشی، همواره در کنار همسر الهی خویش بود و حامی. در قضایای ترور نافرجام، دستگیری و بردار شدن مرجع شهید علامه نوری(ره) مصائب فراوانی را تحمل نمود، حتی گفته شده با تدبیر و شجاعت او بود که پیکر مطهر شیخ، بعد از نزدیک به دو سال از اعدام، که به طرز معجزه آسایی سالم مانده بود، از خانهشان، مخفیانه به قم و مقبرهای که شیخ، سالها قبل از شهادتش برای خود خریده و آماده کرده بود، منتقل شد.
وصیتنامه شیخ، تنها سند در دسترسی است که میتواند نشاندهنده نوع روابط ایشان با همسر و فرزندانشان باشد. علامه شیخ فضلالله(ره) در وصیتنامه با القاب و عناوینی فاخر از همسر خود یاد کرده و در مورد او مینویسند: «علیه عالیه متعالیه، خانم والده محترمه آقا ضیاءالدین(از پسران خلف شیخ)».
شیخ در بخش دیگری از وصیتنامه خود، که نمونه اعلای احترام و ارزشگذاری نسبت به زن، به طور مستقل است، در توضیح ملکیت اموال مینویسد: «اقرار مینمایم که آنچه دارا هستم از اموال... ملک طلق مال خالص علیه عالیه متعالیه خانم والده محترمه آقا ضیاءالدین و غیره سلمهم اللّه تعالی(است)» و در عین حال، نوع رفتار و کردار را به فرزندان نیز تذکر داده و ادامه میدهد: «و ابداً احدی از ورثه را نمیرسد با ایشان چون و چرا نماید؛ مال خود ایشان است، هر نحو بخواهند در آن تصرف نمایند و به هر که میل ایشان باشد، بدهند.»
در فراز دیگری از وصیتنامه، با شیرینترین لحن ممکن، بر تفاهم موجود میان خود و همسر اشاره کرده و مینگارد: «و من احتمال میدهم که کسی اقدام نماید و قروض مرا بدهد و اگر نداد کسی بر اولاد من و بر خانم حقی ندارد. لیکن میدانم که خانم از آن محبتی که به من دارد و از آن تقوا که دارد، خودش اقدام خواهد نمود؛ در ادای قروض من اختیار با ایشان است، الزامی بر ایشان نیست.»
مرجع شهید علامه نوری و بانوی فاضله، سکینه نوری، دارای پنج فرزند دختر به نام های، صفیه، انیس الشریعه، احترام الشریعه، بدیع الزمان و خدیجه بودند. همگی آنها زیر نظر پدر دانشمند و مادر فاضله خویش تحصیلات عالیه آن زمان را طی نمودند.
و اینگونه است که زندگانی علما، میتواند نمونه و چراغ راهی باشد برای ما، که میتوان اینگونه بود و اینگونه زندگی کرد.
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔸برگرفته از گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم/منبع: مهر خانه/ک، تنهای شکیبا، مرحوم دکتر علی ابوالحسنی(منذر)
🔰ادامه در بخش دوم🔰