☝️
ساخت خودرو ارس توسط پایگاه شهید شاهمرادی صنایع زرین خودرو
حوزه مقاومت بسیج ادارات
شهیدرجایی لنجان
@shahidrajaeilenjan
🔰 لوح | امیر مهربانیها
🔺️ رهبر انقلاب: کسانی که به فقرا کمک کنند و به خانوادههای مستضعف سر بزنند، زیادند؛ اما آن کسی که اوّلاً این کار را در دوران حکومت و قدرت خود انجام دهد، ثانیاً کارِ همیشهی او باشد، ثالثاً به کمک کردن مادّی اکتفا نکند؛ برود با این خانواده، با آن پیرمرد، با این آدم نابینا، با آن بچههای صغیر بنشیند، مأنوس شود، دل آنها را خوش کند، فقط امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
💻 @shahidrajaeilenjan
🌹شهید حاج قاسم سلیمانی:
☘بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند.
❗️ اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص)
@shahidrajaeilenjan
آئین تکریم و معارفه فرمانده حوزه مقاومت بسیج شهدای باغبادران با حضور امام جمعه، فرمانده ناحیه مقاومت بسیج لنجان، مسئولین بخش و شهر باغبادران، فرماندهان پایگاه های بسیج و بسیجیان در محل حسینیه و امامزاده سیدابراهیم برگزار شد و از زحمات جناب سروان سلیمیان تقدیر به عمل آمد و جناب سروان موذنی به عنوان فرمانده حوزه مقاومت بسیج شهدای باغبادران معرفی گردید.
🌴🌻🍃 ۰۰۰۰﷽۰۰۰۰🍃🌻🌴
💥 *ماتم عظمی* 💥
🥀 *غمنامه ای برای شهید فرهمند*
✍ به قلم: مصیب صیادی
افکارم را در پیچ و خم تاریخ و گذر ایام به چرخش در می آورم، تقویم را که نگاه میکنم، روز دوشنبه 26 اسفند سال 1364 مصادف با ۶ رجب ۱۴۰۶ را نشان میدهد.
فرشتگان آسمان خود را مهیای پایکوبی و جشن میلاد مولود کعبه، امام العارفین، حضرت علی ابن ابیطالب(ع) میکردند. مردم روستایم زیراب گرم خانه تکانی برای استقبال از عید نوروز و ما دانش آموزان مدرسه ابتدایی سرمست تعطیلی مدارس و بازیهای کودکانه خود بودیم.
صبح آن روز که خورشید طلوع کرد با همه روزهای سال متفاوت بود، از دیروز شایعه ای بهت آور و ناراحت کننده دهان به دهان در بین مردم پیچید، خبر، خبر شهات طلبه ی جوانی به نام شیخ رحمت الله فرهمند بود.
غم و اندوهی جانکاه بر گرده مردم سنگینی می کرد و همه دوست داشتند این خبر دروغ باشد...!
آری شایعه داشت رنگ واقعیت به خود میگرفت و آرام آرام باید می پذیرفتیم که دیگر آن طلبه مهربان و خوش قلب، در جمع ما نیست، دیگر کسی چهره متبسم و نورانی او را نخواهد دید، دیگر کسی صوت زیبای تلاوت قرآن و دعای کمیل او را نخواهد شنید، دیگر کسی ابراز دلتنگی او برای یاران شهیدش را نخواهد دید، دیگر دست پر مهر او بر سر کودکان معصوم کشیده نخواهد شد؛ چون او دیگر در بین ما نبود و در غروبی خونرنگ شمشیر ابن ملجم صفتان، پهلوی عارف الشهدای زیراب را شکافته بود و ملکوتیان، قهرمان جهاد فی سبیل الله را به عرش الهی دعوت کرده بودند تا او همصدا با مولایش علی(ع) ندای "فزت و رب الکعبه" را سردهد و راه آسمان را در پیش گیرد و در معراج خونرنگ خود، همنشین سفره سیدالشهدا(ع) و باده نوش شهد خوش گوار شهادت از دست ساقی کوثر گردد و به یاران شهیدش بپیوندد ...
او متعلق به این جهان نبود و سرانجام بهشت زمینی اش را پیدا کرد و به عرش پر کشید.
از روز قبل تعدادی از آشنایان و دوستان شهید برای شست و شو، تغسیل و آخرین دیدار شهید به داراب رفته بودند و از امروز صبح مردم فوج فوج با هدفی خاص از خانه های خود خارج می شدند، عده ای در ورودی زیراب روی پل "جوب سفید" تجمع کرده بودند، عده ای جلو مخابرات نوساز زیراب منتظر ایستاده بودند. عده ای هم به راه افتاده و به طرف سه پلی، فرج بیگی قدیم و لحشور در حال حرکت بودند.
انتظارها به پایان رسید و مردمی که از زیراب پیاده آمده بودند با اهالی فرج بیگی به صف استقبال کنندگان پیوستند.
ساعت حدود 9 صبح بود که چراغهای روشن و گرد و خاک ماشینها از پشت لحشور نشان از نزدیک شدن شهید والامقام داشت. مردم آمبولانس حامل پیکر مطهر را نگه داشتند و تابوتی که عمامه سفید شهید در بالای آن خودنمایی میکرد را پیاده کردند، دومین روحانی شهید روستا هم دین خود را به نظام و انقلاب ادا کرده و کربلایی شده بود. ازدحام جمعیت زیاد بود، مردم تابوت پیچیده شده در پرچم ایران را همچون نگینی در آغوش گرفتند و شعار میدادند: (یا حسین(ع)، یا زهرا(س)، این گل پرپر از کجا آمده، از سفر کرببلا آمده و ...).
تابوت خرامان بر روی دست مردم حرکت میکرد و من هرچه تلاش میکردم دستم به زیر آن نمیرسید،
"او مي رود دامن کشان من زهر تنهايي چشان؛
ديگر مپرس از من نشان کز دل نشانم مي رود...؛
در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن؛
من خود به چشم خويشتن ديدم که جانم مي رود..."
پشت سر او میدویدم و با خودم میگفتم:
«حلقه ای بر گردنم افکنده دوست؛
میبرد هرجا که خاطرخواه اوست»
کاش مثل مرغان هوا پر داشتم و پروازکنان خود را به او میرساندم.
تابوت بر فراز دست مردم در حالی که به سرزنان و ناله کنان، شیون سر میدادند و نوای گرم مداحان شور انقلابی مردم را بیشتر میکرد، بسان قایقی در دریای پرتلاطم جمعیت به خروش درآمده بود و با رسیدن به ابتدای زیراب، آرام آرام حرکت میکرد و برای آخرین بار بعد از زیارت خانه پدری و گذر از کوچه های روستا در نهایت با نماز اهالی بر آن پیکر ملکوتی، در ساحل دلنشین گلزار شهدای زیراب، در جوار همرزمان شهیدش به آرامش ابدی رسید.
🌺« *وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ* »
(آل عمران؛ 169)
(و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند).
امام راحل(ره): *"مقام شهادت اوج بندگی و سلوک در عالم معنویت است"*
🌲🌱شادی روحش صلوات🌱🌲
✅ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله:
📍 مَن قامَ لَيلَةَ القَدرِ إيمانا وَ احتِسابا ، غُفِرلَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ؛
📌 هر كه از روى ايمان و براى رسيدن به ثواب الهى، شب قدر را به عبادت بگذراند، گناهان گذشته اش آمرزيده مىشود.
📚 فضائل الأشهر الثلاثه، ص۱۳۶
@shahidrajaeilenjan