eitaa logo
«شهید رسول خلیلی»❤️🕊️
333 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
20 فایل
「بِسمِ‌رَ‌بِ‌القاصِمِ‌الجَبارین♥️🕊」 #شهید_رسول_خلیلی🌿 🔸️تولد:1365/9/20 🔹️پرکشیدن:1392/8/27 🔸️محل شهادت:سوریه 🔹️مزار:گلزارشهدای بهشت زهرا 🔸️دانشجوی:رشته مدیریت حالاکه دعوتت کرده بمون♥️🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
3.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزعرفه به خدا بگیم؛ خدایا ماتنها رومون نشد بیایم بگیم اشتباه کردیم؛ باحسینت اومدیم... به حسینت مارو ببخش😔💔
میدونید‌ضرب‌المثل؛ "سرش‌بره‌قولش‌نمیره"از‌کجا‌اومده؟ ـ‌روی‌دستش"پسرش"رفت‌💔! ولی‌قولش‌نه...! نیزه‌ها‌تا‌"جگرش"رفت‌ولی‌قولش‌نه، ـ‌شیرمردی‌که‌در‌آن‌واقعه"هفتاد‌و‌َدوبار" دست‌غم‌بر"کمرش"رفت‌ولی‌قولش‌نه!" •هرکجا‌مینگری؛ نام‌حسین‌است‌و‌حسین:)💔؛ ای‌دمش‌گرم‌"سرش"رفت، ولی‌قولش‌نه:)💔!" 💔
1.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ای عشق ِدل‌افروز دل ِمن به تو گرم است :) _حفظه‌الله_
🙄 مذهبی کیه؟؟؟؟ مذهبی ابراهیم هادی هست تا دید دخترا واسه تیپش غش وضعف میرن با شلوار کردی وپیرهن گشاد ورزش رفت 🚶🏻‍♂ مذهبی کیه؟ مذهبی شیعه وپیرو پدرش امام علی ومادرش حضرت زهراست 🚶🏻‍♂💔 مذهبی کیه؟ مذهبی قهقهه مستانه اش جلو نامحرما نیست ⛔️ مذهبی کیه؟ مذهبی اونیه که با چفیه وتیپ چریکی مخ نزنه 🚶🏻‍♂ مذهبی کیه؟ کسی هست که خدا رو قبول داره میفهمه خدا میبینه 🌱 مذهبی کیه؟ مذهبی پیرو اسلام هست نه پیرو غرب در لباس اسلام 👋🏻 مذهبی کیه؟ مذهبی با چادر مادرش حضرت زهرا هر کاری نمیکنه 💔
: «عرفه» شاید شبیه روزیست که من آقاجان را شناختم. ✍️ شاید چهار پنج سالم بود، که خودم را به خواب می‌زدم که خانه‌ی آقاجان بمانم و مرا نبرند خانه! و این فقط یک فضولی بود شاید... برای شنیدن صدای مناجاتِ نیمه شبِ آقاجان، که روی ایوان خانه‌ی گِلی‌شان ساعتها می‌نشست، گاهی نماز می‌خواند، گاهی چای می‌خورد، گاهی حافظ می‌خواند، و گاهی هم مثنوی «طالب و زهره» را .... • شاید او فهمید که من تمام مدت خلوتش را بیدارم و جُم نمی‌خورم تا صدایش را گوش کنم، شاید هم هرگز نفهمیده باشد. • اما تمام سهم من از همین آقاجان، «بازی» بود. روی شانه‌هایش می‌نشستم و او مرا در حیاط می‌گرداند و برای خودم از روی درختان میوه می‌چیدم. گاهی ازگیل، گاهی نارنگی، گاهی گلابی .... • سالهاست که حالتهای عجیب آقاجان را که در کودکی برایم جالب بود می‌فهمم. امّا دیگر ندارمش که یواشکی تماشایش کنم. امروز داشتم فکر می‌کردم ماجرای ما و امام، ماجرای من و آقاجان بود. او دلش کجا گیر بود و نجوایش تا کجا بالا می‌رفت، و سهم من از او به اندازه‌ی درکم از او بود... بازی، بازی، بازی ... • ما قرنهاست داریم با نعمتهای خدا بازی می‌کنیم و حواسمان نیست. مخصوصاً با بزرگترین نعمت خدا، که همه‌ی خداست در کالبد انسان! «خلیفة‌الله» یعنی جانشین خدا! ما با جانشین خدا چه کردیم؟ راه به سمت خدا باز کردیم؟ یا دست توسل زدیم به او برای اینکه بازی‌های دنیایمان را قشنگ‌تر و جذّاب‌تر اداره کند. «عرفه» شاید شبیه روزیست که من آقاجان را شناختم. اما دیر شده بود! ※ما هنوز در دنیاییم امّا... و عرفه روز «فهم امام» است. نگذاریم دیر بشود... @ostad_shojae