📍امت اسلامی یعنی تحمل مسئولیت الهی بر روی زمین
🔺مقصود از امت اسلامی، تنها گردآمدن فیزیکی شماری از مسلمانان نیست، بلکه امت اسلامی به معنی تحمل مسئولیت الهی بر روی زمین، از سوی افراد آن امت است؛ بنابراین امت اسلامی مسئولیت دارد در بُعد داخلی مردم را به کار پسندیده فرمان دهد و از کار ناپسند بازدارد؛ یعنی عقیدۀ خود را به فرایندی سازنده تبدیل کند: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللهِ﴾ (شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شدهايد به كار پسنديده فرمان مىدهيد، و از كار ناپسند بازمىداريد و به خدا ايمان داريد.
📚 کتاب اسلام راهبر زندگی، صفحه ۲۱۵
🆔 @shahidsadr
📍 معنای صبر
🔺با اين وضعيت تا امت اسلام دركش را از صبر تغيير ندهد و باور نكند كه صبر، عبارت است از شكيبايى در انجام وظيفه و تحمل سختىها در راه مقاومت در برابر ظلم و سركشى و صرفنظركردن از دغدغههاى كوچک برای دغدغههاى بزرگ، هرگز نخواهد توانست جنبشى فراگير را در حياتش محقق سازد: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» (آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد، بىآنكه خداوند جهادگران و شكيبايان شما را معلوم بدارد؟!).
🔺 هيچ مكتب اجتماعى بهجز خود اسلام قادر نخواهد بود صبر را به خاستگاه راستين خود بازگرداند و امتى صابر را با مفهوم درست اسلامى آن پايهگذارى كند.
📚 کتاب اسلام راهبر زندگی، صفحه ٢٢۵
🆔 @shahidsadr
📍 معنای صبر
🔺مىتوان ارزشهاى اخلاقیدينىاى كه طى شرايط عقبماندگى چهرهاى منفى گرفته، تصحيح و آنها را از چهرۀ منفى به چهرۀ مثبتِ شايستۀ اسلامى تبديل نمود. برای مثال صبر، يک ارزش بزرگ اخلاق اسلامى است؛ اما همين ارزش، در نتيجۀ شرايط عقبماندگى جهان اسلام، چهرهاى منفى به خود گرفته است؛ زيرا صبر در اين شرايط بهمعناى خوارى و تحمل ناگوارىها با روحيۀ بىتفاوتى و عدم تعامل با موضوعات مهم امت اسلام و دغدغههاى بزرگ آن تبديل شده است.
🔺با اين وضعيت تا امت اسلام دركش را از صبر تغيير ندهد و باور نكند كه صبر، عبارت است از شكيبايى در انجام وظيفه و تحمل سختىها در راه مقاومت در برابر ظلم و سركشى و صرفنظركردن از دغدغههاى كوچک برای دغدغههاى بزرگ، هرگز نخواهد توانست جنبشى فراگير را در حياتش محقق سازد: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» (آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد، بىآنكه خداوند جهادگران و شكيبايان شما را معلوم بدارد؟!).
🔺 هيچ مكتب اجتماعى بهجز خود اسلام قادر نخواهد بود صبر را به خاستگاه راستين خود بازگرداند و امتى صابر را با مفهوم درست اسلامى آن پايهگذارى كند.
📚 کتاب اسلام راهبر زندگی، صفحه ٢٢۵
🆔 @shahidsadr
💠 من وقف شیعه و سنیام
🔰 من از آن زمان که [جایگاه] خودم و مسئولیتم را در این امت شناختم، وجودم را بهطور یکسان وقف شیعه و سنی و عرب و کُرد کردهام؛ زیرا من از رسالتی دفاع کردم که همۀ آنها را متحد میکند و از عقیدهای دفاع کردم که همۀ آنها را دربر میگیرد و تاکنون هرگز در اندیشه و وجودم جز برای اسلام نزیستهام؛ اسلامی که راه رهایی و هدف همه است.
🔰 پس ای برادر و فرزند سنیمذهبم! من به همان اندازه با توام که با برادر و فرزند شیعیام هستم. من به همان اندازه با هر دوِ شما هستم که شما با اسلام هستید…
📚 کتاب بارقهها، صفحه ۳۸۴
🆔 @shahidsadr
💠 من وقف شیعه و سنیام
🔰 من از آن زمان که [جایگاه] خودم و مسئولیتم را در این امت شناختم، وجودم را بهطور یکسان وقف شیعه و سنی و عرب و کُرد کردهام؛ زیرا من از رسالتی دفاع کردم که همۀ آنها را متحد میکند و از عقیدهای دفاع کردم که همۀ آنها را دربر میگیرد و تاکنون هرگز در اندیشه و وجودم جز برای اسلام نزیستهام؛ اسلامی که راه رهایی و هدف همه است.
🔰 پس ای برادر و فرزند سنیمذهبم! من به همان اندازه با توام که با برادر و فرزند شیعیام هستم. من به همان اندازه با هر دوِ شما هستم که شما با اسلام هستید…
🔰 طاغوت و یارانش میکوشند تا به برادران اهل تسنن اینچنین القا کنند که مسئله، مسئلۀ شیعه و سنی است؛ تا از این رهگذر، اهلسنت را از میدان نبرد حقیقیشان بر ضد دشمن مشترک بیرون کنند.
ولی ای فرزندان علی و حسین! و ای فرزندان ابوبکر و عمر! من میخواهم به شما بگویم که نبرد، بین شیعیان و حکومت سنی نیست…
🔰 علمای شیعه نیم قرن پیش فتوا دادند که جهاد برای حکومت سنی که پرچم اسلام را به دوش دارد، واجب است و صدها هزار نفر از شیعیان به میدان جنگ شتافته و بهراحتی برای حفظ پرچم اسلام و برای دفاع از حکومتی سنی که بر اساس اسلام بهپا شده بود، خونشان را دادند.
📚 کتاب بارقهها، صفحه ۳۸۴
🆔 @shahidsadr
💠 ارشاد همزمانِ عواطف و افکار
🔰 ارائۀ سخنرانیهای نظری کافی نیست؛ [بلکه] بر ماست تا اثرگذاریمان در دیگران را در سطح حس نیز تحقق بخشیم. باید کاری کنیم که دیگران از ما تأثیر حسی بگیرند و در این راه از هر وسیلهای که از آن تأثیری پاک و پالوده و دینی میگیرند استفاده کنیم؛ زیرا دیگران نیز همانند ما هستند. دیگران نیز بشرند و بشر بیش از عقل با حس تأثر میپذیرد.
📚 کتاب امامان اهلبیت علیهمالسلام، صفحه ۹۷
🆔 @shahidsadr
💠 ارشاد همزمانِ عواطف و افکار
🔰 ما نیز باید به این بیندیشیم که به هدایت دیگران تنها از راه ارائۀ مفاهیم و اعطای نظریههای محض و نگارش کتابهای ژرف چشم نداشته باشیم. ارائۀ نظریههای محض و نگارش کتابهای ژرف بس نیست.
🔰 ارائۀ سخنرانیهای نظری کافی نیست؛ [بلکه] بر ماست تا اثرگذاریمان در دیگران را در سطح حس نیز تحقق بخشیم. باید کاری کنیم که دیگران از ما تأثیر حسی بگیرند و در این راه از هر وسیلهای که از آن تأثیری پاک و پالوده و دینی میگیرند استفاده کنیم؛ زیرا دیگران نیز همانند ما هستند. دیگران نیز بشرند و بشر بیش از عقل با حس تأثر میپذیرد.
🔰 پس بر ماست که در زندگی مان با دیگران و در اثرگذاریمان بر دیگران، تنها به تأثیر در سطح نظریهها چشم ندوزیم. این عامل گرچه ضروری است، کافی نیست. بلکه ما باید بر اثرگذاریمان در سطح نظریهها، پالودن جانهایمان و کامل کردن روحهایمان و نزدیکسازی رفتارمان به رفتار انبیا و اوصیا علیهمالسلام را نیز بیفزاییم تا بتوانیم با بودنمان آن ارزشها و آرمانها را در برابر حس دیگران تجسم بخشیم؛ پیش از آن یا هم زمان با آنکه این ارزشها و آرمانها را بهدست عقلهای دیگران میدهیم.
📚 کتاب امامان اهلبیت علیهمالسلام، صفحه ۹۷
🆔 @shahidsadr
🌻 بیعت با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در لحظههای ناب
🔰 هیچ انسانی نمیتواند صددرصد محمدی زندگی کند، وگرنه همۀ مردم در شمار شاگردان راستین ایشان بودند. هیچ انسانی محمدی زندگی نمیکند جز در لحظههایی مشخص که بهاندازۀ همکنشی وی با رسالت حضرت محمد ص کم و زیاد میشود.
🔰 بنابراین در آن لحظههایی که بر هریک از ما میگذرد و ما حس میکنیم که دلمان برای حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله گشایش یافته و حس می کنیم که عواطف و احساساتمان سراسر از نور رسالت این پیامبر والا برافروخته شده، در آن لحظهها فرصتی مغتنم است تا انسان ذخیرهسازی کند.
🆔 @shahidsadr
🌻 بیعت با پیامبر صلیاللهعلیهوآله در لحظههای ناب
🔰 هیچ انسانی نمیتواند صددرصد محمدی زندگی کند، وگرنه همۀ مردم در شمار شاگردان راستین ایشان بودند. هیچ انسانی محمدی زندگی نمیکند جز در لحظههایی مشخص که بهاندازۀ همکنشی وی با رسالت حضرت محمد ص کم و زیاد میشود.
🔰 بنابراین در آن لحظههایی که بر هریک از ما میگذرد و ما حس میکنیم که دلمان برای حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله گشایش یافته و حس می کنیم که عواطف و احساساتمان سراسر از نور رسالت این پیامبر والا برافروخته شده، در آن لحظهها فرصتی مغتنم است تا انسان ذخیرهسازی کند.
🔰 من به این روند ذخیرهسازی ایمان دارم؛ یعنی ایمان دارم که اگر انسان در این لحظه اندیشههایش را متمرکز سازد و بر مضمونی معیّن تأکید ورزد و آن را در خود ذخیره کند، این ذخیره در لحظههای ضعف بر او گشوده خواهد شد.
🔰 بدینگونه که پس از گذشت این تجلیِ والا و بازگشت انسان به زندگی عادتیاش این دریافت بهتدریج ژرفا مییابد. بذری را که او در لحظۀ تجلی در خود نهاده، یعنی در لحظۀ گشایش مطلق بهسوی ارجمندترین رسالت آسمان، بهموقع او را دربر میگیرد و به او میگوید: بپرهیز از کژروی! بپرهیز از نافرمانی! مبادا که سر سوزنی از راه محمد صلیاللهعلیهوآله به بیراهه روی!
🔰 چون انسان در لحظههای تجلی و گشایش، جان خود را به بندهای حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله پیوند دهد و بتواند در دمی از آن لحظهها با پیامبر گرامی پیمان ببندد که از رسالت ایشان کج نرود و از راه ایشان دل نکشد و با ایشان و با اهداف و رسالت و احکام ایشان زندگی کند، دراینصورت چون این جلوه از او درگذرد، که بسا به راحتی درمی گذرد، و بعد بخواهد کج برود، پیمانش را به یاد میآورد و پیوندش با حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله را یاد میکند.
🔰 چنین رابطه ای دیگر عقلیِ محض و نظری محض نیست، بلکه یک قرار است، یک عهد است، یک بیعت است که پیامبر در لحظۀ حس، در لحظهای نزدیک به حس به او عطا کرده است، در لحظهای که گویا پیامبر را پیش روی خود میبیند و با ایشان بیعت میکند.
📚کتاب امامان اهلبیت علیهمالسلام، صفحه ۹۴
🆔 @shahidsadr
🔺 تلاش همیشه برای مردم
🔸 میگفت من مستحبات زیاد که بهجا بیاورم، از نوشتن وقتم کم میشود. مستحبات برای خود من است، ولی نوشتن به خاطر مردم است. در هر فرصتی این قلم را بهدست میگرفت و مینوشت. اصلاً همان که مینوشت، همان چاپ میشد. پاکنویس و چرکنویس نداشت.
📚 کتاب بهرنگِ صبر، خاطرات همسر شهید صدر، صفحه ۲۱۲
🆔 @shahidsadr
🔰 اگر عقلمان را بهکار میانداختیم…
🔺 ما نیازمند آن هستیم که بهجای اخلاقِ ترجیحِ مصلحتِ شخصی، اخلاقِ فداکاری داشته باشیم. ما نیاز داریم که آمادگی این را داشته باشیم که مصلحت عمومی کیان را بر مصلحت شخصی این یا آن فرد ترجیح بدهیم. ما باید اخلاقِ گذشتن از مصالح شخصی در راه مصالح عمومی را داشته باشیم. اما آن چیزی که الآن ما با آن زندگی میکنیم، آن چیزی که الآن در وجود ما هست، عمدتاً ترجیح مصلحت شخصی بر مصلحت عمومی است.
🔺با این کار خودمان هم بهره میبردیم. اگر عقلمان را بهکار میانداختیم، میدیدیم- حتی بر اساس معیارهای دنیایی و زودگذر- بیشتر بهره میبردیم؛ بیشتر از بهرهای که در حال درگیری و نزاع و اختلاف در داخل مجموعهای نصیبمان میشود که در معرض فروپاشی و نابودی است.
📚 کتاب بارقهها، صفحه۴۹۳
🆔 @shahidsadr