eitaa logo
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
8.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
•| السلام علیک یا فاطمه الزهرا |• • • #اللهم_عجل_لولیک_الفرج • • • |اسفند هزار سیصد نود نه|• • • #سلامتی_تعجیل_در_فرج_امام_زمان_عج_صلوات • • مجنون عمه سادات زینب (س) • • • • #ادمین_گنبدآبی_دعا_کنید🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
بریم برای ادامه روایت دیشب....
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
خواهر محمد حسین روایت میکنه : بهترین خاطره‌های من از بچگی‌هام پر از پارک، تفریح و رستوران است. یعن
🌱 چون محمد حسین از سن خیلی کم، چهار پنج سالگی و یا حتی کمتر ؛ همیشه با بابا توی بسیج، پایگاه و ایست بازرسی بود وقتی بزرگ‌تر و‌ نوجوون و به نوعی مستقل شد و رفت و آمدهاش دست خودش بود ، دیگه بیشتر زمانش‌ رو توی بسیج، حوزه و پایگاه می‌گذروند. [ می‌تونم بگم : کل نوجوونی و جوونیشو رو توی این راه می‌دوید.] بعضی وقت‌ها می‌خندیدم و‌می‌گفتم : هرجا آشه محمد حسین فراشه .. محمدحسین خیلی شوخ طبع بود . همیشه اقوام وفامیل از همصحبتی باهاش لذت میبردند . همیشه دنبال این بود یک کاری کنه من رو بخندونه وشاد کنه .. رشته دانشگاهیش علوم سیاسی بود و به [مسائل روز جامعه ]و [صحبتهای رهبر] خیلی اهمیت میداد .
زلزله میومد محمدحسین اونجا بود درحال کمک هروقت درگیری کف خیابون بود محمدحسین حضور داشت. گاهی فقط ۲ساعت میخوابید دائم دنبال کمک رسانی و فعالیت های بسیج بود . در کنارش خادم هیئت رایةالعباس(ع) هم بود .
. محمدحسین خیلی با شهدا ارتباط داشت. دائم سر مزارشو ن بود . خصوصا : [ شهدای گمنام ] شهید ابراهیم هادی، شهید باقری. آخرین کتابی که قبلِ شهادت داشت می‌خوند و دستش بود زندگی نامه ی شهید باقری بود. یا سر مزار شهدا بود و یا ؛ داشت وصیت نامه ها و زندگی نامه‌هاشون رو می‌خوند .
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
#شهید_محمدحسین_حدادیان
. محمد حسین زیاد اهل اینکه بیاد و علنی بگه می‌خوام برم سوریه یا می‌خوام [شهید بشم ]نبود. یعنی ما حتی یک بار از زبانش نشنیدیم که بگه من می‌خوام شهید بشم! همیشه می‌گفت: [ یه حاجتی دارم دعا کنید حاجتم رو بگیرم] خودش رو سوریه رسوند . و مدافع حرم شد خیلی به ماسخت گذشت دوری وبی خبری ازش . همه مطمئن بودیم توسط داعش تو سوریه شهید میشه . . . اما انگار تقدیرش کف خیابونهای تهران رقم خورد ...
. قائله خیابون پاسداران از خیلی وقت پیش شروع شده بود. خیلی‌ها فکر می‌کنند فقط همون شبی که محمد حسین و سه نفر از نیروی انتظامی به شهادت رسیدند شلوغ شده بود! اما این‌طور نبود. محمدحسین یک ماه بود که هرشب می‌رفت خیابو ن پاسداران. [ شهادتش هم ایام فاطمیه بود .] یک ماشین از پارکینگ این دراویش داعشی بیرون می‌آید و با آینه به محمد حسین می‌زنه . همین که داداشم پرت می‌شه و زمین می‌خوره ، این‌ها ؛ داداشم رو به میو ن خودشون می‌کشن و هرکس با هرچیزی که تو دست داشته محمدحسین رو می‌زند.‌‌..🥀 فقط ۳۵ گلوله ساچمه‌ای به صورتش خورده بود. میله توی چشمش زده بودند و با تیغ موکت بری تموم بدنش رو بریده و اربا ارباش کرده بودند💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر میخواهید فرزندتان [محمد حسین]بشود . اول باید خودتان محمد حسین شوید! پ ن : یعنی شبیه شهید زندگی کنید .
پیرو خطّ رهبری باشید ؛ که قطعاً راهِ ‌درست و راه امام زمان(عج اللّه تعالی فرجه الشریف)‌ می‌باشد. اگر شهید نشویم، می‌میریم. بخشی از
حضرت آقا پس از بوسه بر «لباس خادمی هیئت» شهید محمدحسین حدادیان و مشاهده ی تمثال شهید فرموند: [ این واقعاً نور هست؛ یک نور معنوی.] خداروشکر کنید برای داشتن چنین فرزندی 📚