مادرم بعد از کلی تشکر از دبیر ادبیات مون
و کادر مدرسه اومد.
من که رفتم خونه
خانواده ام گفتن که جستجو کنیم ببینم کجا کلاس خوب هست برو
من بهونه آوردم که نه من نمیرم
درس هام زیاده تازه سال بعد وارد دبیرستان میشم درس هام سخت میشه.
من نمیتونم برم اذیت میشم
الان تایم کلاس نیس.
خلاصه بهونه آوردم (((((((:🚶♀
نرفتم کلاس....
تا گذشت چند سال...
سال 99 آخرای سال 99 نزدیک های سال ۱۴۰۰ بود من یکبار یک دلنوشته برای شهدای فراجا نوشتم.
بعد ارسال کردم.🥲💔
بعد اینکه ارسال کردم
اونام دقیقا ازم پرسیدن که نویسنده هسم یا نه
گفتم نه من فقط همینجوری دلی واسه شهدا نوشتم...
بعد...
بعد گفتن میتونید واسه شهدای ما بنویسی گفتم دلی مینویسم.
ولی نویسنده نیستم (:
که خلاصه نوشتم...
با اولین شهیدی که آشنا شدم و چشم بهش خورد این شهید بود...😭💔🥲
بعد که چشم خورد به این شهید.
بهش گفتم حالا که شدی راه نور موفقیت هام
خودت بهم بگو کلاس کجا برم
من جایی نمیشناسم
اصلا مگه کلاس نویسندگی پیدا میشه؟
یک مدت خیلی تو جستجو بودم ولی پیدا نمیکردم...
تا....
یک روز بعد ظهر بود گلزار شهدا دقیقا همین گلزار شهدا نشسته بودم.
یک آقایی اومد تقریبا ۳۰ الی ۳۴ بود یک کیف همراهش بود. بعد داشت با یکی راجب شعر و شاعری اینجور چیزها صحبت میکرد.
منم پیش خودم گفتم بزار ازش بپرسم شاید بدونه و بشناسه کلاس جای بهم بگه...
بهش گفتم ببخشید آقا شما کلاس نویسندگی میشناسید؟
من هرچی میگردم یک مدت پیدا نمیکنم.
گفت میشناسم آدرس بهم داد اسم استاد هم بهم گفت.
منم رفتم اول مکان اشتباه رفتم بعد فهمیدم ساختمون بغل دستی هستش.
seyed jalal mirasgarifile.mp3
زمان:
حجم:
10.4M
اینو گوش بدین تا ادامه روایتگری بگم.🥲
رفتم پیش استادش که یک خانوم خیلی خوب ی هم بودن الانم البته استادم هستن.
و بهشون گفتم که خیلی دنبال کلاس گشتم
و پیدا نکردم.
و ایشونم ساعت و روز کاری کلاس هارو بهم گفتن و من کلاس رفتنم شروع شد.
خب من قبلا گفتم من دانشجوی شهر قزوین هستم.
یکی از دوستام که دانشگاهش تهران هستش.
و رشته اش کامل با من فرق داره.
بهم گفت یک همایش هست داره دانشگاه ما برگزار میشه.
چون نزدیک سالگرد شهادت حاج قاسم
گفتن هرکسی تو زمینه نقاشی . دلنوشته. مهارت داره میتونه شرکت کنه
حتی اگر دانشجوی شهر دیگ باشه .
من میخوام نقاشی کنم
اگر دوست داری یک دلنوشته برای حاج قاسم بنویس.
دقیقا سال ۱۴۰۱ بود. من دلنوشته رو نوشتم
خیلی با خودم کلنجار رفتم که
بنویسم یا نه
اگر نوشتم قبول نشدم چی.
توسل کردم به حاج قاسم و همین شهید که بهتون گفتم. شهید مهران اقرع🥲💔
من هدفم از این روایتگری که به خودم مربوط میشد
تنها هدفم این بود که شهدا راه نشون میدن.
حضرت آقا میگن : با این ستاره ها میشه راه پیدا کرد.
من فقط هدفم این بود بگم بهتون از خط شهدا فاصله نگیرید...