نشسته بودم روی صندلی تا کمی استراحت کنم،
متوجه یک جوان عراقی پشت سرم شدم!
فکر کردم چیزی نیاز داره
پرسیدم: شی ترید خویه؟(چیزی میخوای داداش؟)
گفت: من برای خدمت به زوار حسین چیزی ندارم جز سایه ام..
اینجا ایستادم تا شما توی سایه استراحت کنید.
#حب_الحسین_يجمعنا♥️
@shahidshalamche_8
طرح لبخند تو پایان پریشانی هاست
روزت مبارک داداش وحیدم❤️
#شهید_وحید_زمانی_نیا
@shahidshalamche_8
دوری و دلتنگیِ شهدا
فقط اونجا که یهو و خیلی بےاراده
با خودت میخونی:
وقتی رسیدی همهجا
نسیم کربلا پیچید
تو مگه کجا بودی، تو مگه کجا بودی..؟!
@shahidshalamche_8