چند وقت پیش تقریبا ی اتفاقی افتاد ک اون اتفاق نمیتونم بگم چی بود
اما شخصی بود
با مهران درد دل کردم حرفامو گفتم...
ازش خواستم...
یکی دو روز گذشت خبری نشد
نشستم با مهران درد دل کردن
شکایت کردن
حتی بهش گفتم باهات قهرم...
خلاصه بقولی حرف زدم خالی شدم...
من داداش شهید زیاد دارم...
مهران یکی شونه...♥️
چرا میگم مهران؟!
عادت شده برام
گاهی اوقات هم میگم
داداش مهران
اما بیشتر اوقات مهران صداش میزنم
حس صمیمت بین خودمو شهدا دوس دارم..
اما همین ک هنوز صدامو میشنون
همین اینکه تو دم دستگاه شون هستم شکر...
روم نشد تو تنهایی هام با مهران حرف بزنم...
گفتم بیام اینجا هم یکم با شما حرف بزنم
هم با مهران...
https://harfeto.timefriend.net/16736478797910
کتاب مهران میخندد خوندین؟!
اصلا شنیدین؟!
اصلا برام بگید از داداش های شهید تون؟!
میخونم...🌿🌱