eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3.1هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
12.2هزار ویدیو
236 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
فرارسیدن ایام سوگواریِ شهادت خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت نور دیده ایشان سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع) و شهادت هشتمین امام شیعیان علی بن موسی الرضا (ع) را خدمت امام عصر مهدی موعود (عج) و شیعیان و محبان اهل بیت تسلیت عرض مینماییم. (ص) و (ع) تسلیـــت باد 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅─┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سید میلاد مصطفوی 🕊 🌸او بسیار اهل بود، کمربند مشکی جودو داشت، و در ورزش‌های رزمی مقام دومی کشور را به دست آورده بود.💪 🌸اهل بود و به خیلی اهمیت می‌داد. 🌸همیشه مالش را دقیق حساب و پرداخت می‌کرد 🌸هیچ وقت در هیچ شرایطی برنامه را ترک نمی‌کرد. ☝️ 🌸سید میلاد شخصیت داشت مشکلات همه رو حل میکرد، و اگر کسی از ایشان کمک می‌خواست چیزی کم نمی‌گذاشت. و تا مشکلش را بر طرف نمیکرد دست بردار نبود.😊 💠 : فضیلت پاداش بر طرف كردن , از هزار حجّی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزاد کردن یک بنده در راه خدا و صرف بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش, است. 🌺 🌷🌷🕊🕊 💠مهندس شهید سید محمد (میلاد)مصطفوی تولد:1365/2/15 شهادت:1394/7/25 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 ☘☘☘☘ 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛چالش مومو چیست؟ جدّی به والدین پلیس: 🔹والدین تهدیدات ارسال‌کنندگان کلیپ‌های «مومو» را جدّی نگیرند. 🔹دستگیری این مجرمان سایبری در دستور کار است. ♨️ این کلیپ را پخش کنید و والدین را از این خطر آگاه کنید. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
شهید والامقام حسن لاسمی موحد تولد روز ولادت امام حسن ع تدفین بعد ۱۱سال مفقودی در روز شهادت آقا امام حسن ع..بنازم به حسن مطلع و حسن ختام او.💐🌿 💛💚💛❤💔💔 محمودآباد بدنیا آمدن و تحصیلات ششم ابتدایی...بسیار انسان با تامل و دقیق و با درایت بودند و منزل همیشه محل اجتماع بسیجیها و حزب الهی ها بود و حتی جلسات فرماندهان برگزار میشد .بین نیروهای دینی همه محلات و شهرهای اطراف آشنایی و هماهنگی ایجاد میکرد و این ویژکی خاکی بودنش همیشه مورد تمجید شهید حاج حسین بصیر بودکه بارها بمنزل شهید تشریف میآورد.و دشمنان به تخریب ولی دوستان هم به تشویق نکته ای را باهم اتفاق نظر داشتند که شهید حسن لاسمی موحد عامل اصلی رفتن جوانان به بسیج و بعد از آموزش توسط خودایشان عازم جبهه و نهایتا شهادت آنان بوده، بس ک محبودب بین ایشان بود...نهایتا لحظات آخر مبارزه پس از سالها نجوایی چمران گونه با خداوندش و با خودش داشته ک به نگارش در آورده وپرده از اوج عروجش برداشته و به جنگ تن بتن به دیدار معبود رفت...و منزل شهید ک ماوای عشاق بودو هنوز موجود است سال ۶۶ بطور غیر منتظره قدمگاه رهبر عزیز گشته و ایشان در شامگاهی با حضورش از فرزندان و همسر و مادرشهیدلاسمی موحد دلجویی کرده و و نیروی معنوی بانها دادند...خانواده این منزل را وقف کردند برای موزه شهدا تا اگر توان و هزینه ای تخصیص یابد صرف این موزه گنج جنگ گردد.راهشان پر رهرو و یادشان گرامی.💐 شادی روح این شهید عزیز صلوات هدیه بفرمایید 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
نصف شب‌🌙بابک فرمانده ‌رو بیدار میکنه و میگه من فردا‌ شهید میشم🌱 به خانواده ام بگو حلالم کنن.😢 👤فرمانده میگه:حرف الکی نزن برو بزار بخوابیم😑میخوابه و خواب میبینه که‌ بابک شهید شده ‌و از خواب می پره.😳 🤔پیش خودش‌ میگه نکنه فردا بابک شهید بشه.‌🙄 نقشه میکشه🗞‌که‌ صبح‌ به ‌راننده‌ پشتیبانی🚗بگه به یه بهانه ای ‌بابک رو با خودش ببره عقب.⛱ دوباره ‌میخوابه. 🌈صبح ازخواب بیدارش میکنن و میگن باید آتیش بریزیم🔥‌رو سر دشمن😕تو این شلوغی ها نقشه اش یادش میره و بابک شهید میشه.😭 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
🌹بسم الله الرحمن الرحیم.🌹 ⭕ختم #40دعای معراج هدیه به امام حسن و حضرت محمد و امام رضا برای امام زمان
بسم رب مهدی با سلام به بزرگواران کانال با لطف خدا و همکاری شما عزیزان این ختم دعای معراج به پایان رسید از تمام بزرگوارانی که کمکمون کردن و همراهمان بودن کمال تشکر را داریم الهی به حق امام حسن جگرپاره پاره امام حسن حاجت جمیع اعضا ختم به خیر و برآورده بشه زیر سایه امام زمان باشید یاعلی
🕌زیارت مجازی حرم رسول الله (ص) ✨ https://www.panoman.ir/projects/rasolallah/1.html ✨ ~•~•~•~•~•~ 🤲
آیت الله خامنه ای🔰 💠در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در همه‌ی حالات خدا را به یاد داشتن، به خدا تکیه کردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست. ۱۳۷۰/۰۷/۰۵ (ص)
یهویی از خواب پریدم اتاق نور خاص و کمی داشت دیدم ساعت 3:30 دقیقه صبح هست داشتم به این فکر میکردم که یهویی دیدم نصف دستم تو دیواره 😰 دستمو زود از دیوار کشیدم بیرون و با ترس زیاد بش نگاه میکردم!!! دوباره دستمو تو دیوار بردم رفت داخل دیوار!!!!!!!!!!! 😳 صدای خنده شنیدم نشستم دیدم برادرم کنارم خوابیده!! از تخت بلند شدم رفتم که صداش کنم اما جوابمو نمیده! رفتم اتاق مادرم سعی کردم پدرمو بیدار کنم هرچقدر صدا زدم کسی جواب نمیده رفتم مادرمو بیدار کنم که یهو از خواب پرید!!!! خودش از خواب پرید اما بام صحبت نکرد داشت بسم‌الله الرحمن الرحيم میگفت و هی تکرار میکرد پدرمو از خواب بیدار کرد بش گفت بیدار شو بیدار شو میخوام برم از بچه ها مطمئن شم پدرم با تعجب بش جواب داد الان وقتش نیست بزار بخوابم صبح خیر میشه اما با اصرار مادرم،با تعجب بیدار شد داشتم داد میزدم پدر مادر ولی کسی جواب نمیداد!!!! لباسای مادرمو گرفتم که صدامو بشنوه اما حس نمیکرد!!! پشت سر پدر مادرم میرفتم تا رسیدم به اتاق خوابم وارد اتاق که شدن چراغ هارو روشن کردن اما فرقی واسه من نداشت چون دنیا از همون اول برام نور خاصی داشت اما تعجب کردم از چیزی که دیدم😳 جسم خودمو دیدم!!! آره جسم خودم! داشتم خودمو نگاه میکردم، من دوتا شدم؟؟ گفتم این کیه؟ چطور اینقدر شبیه منه!!؟؟ داشتم خودمو میزدم که از این خواب شوم از این کابوس بیدارشم اما بیدار نشدم پدرم گفت ؛بیا دیدی بچه ها خوابن بزار بریم اما مادرم آروم نشد رفت سمت اون کسی که جای من خواب بود گفت محمد بیدار شو محمد جوابمو بده اما اون شخص جواب نمیداد!!! بیشتر از چند بار اون کسی که شبیه من بود رو لرزوند و صدا کرد اما هیچ جوابی نمیداد! یدفه اشکای پدرم شروع کرد به ریختن پدر قوی پدر خودم که تو کل عمرم غم و اشکاشو ندیده بودم الان دارم اشکاشو میبینم 😔 جیغو دادو گریه همه جارو پر کرد،،،،،، برادرم از خواب پرید گفت چی شده؟؟؟؟ مادرم با حالت گریه و جیغو داد بش گفت برادرت مرد محمد مرد 😔در حالی که گریش خون شده بود جیغو گریه بیشتر شد رفتم پیش مادرم بش گفتم مامان گریه نکن من اینجام نگام کن!! اما کسی ج منو نمیداد 😳چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا شروع کردم داد زدن من اینجام ببینید اما کسی جواب نمیداد شروع کردم ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بزار این خواب تمام شه صدایی شنیدم که داشت از دور میومد و کم کم زیاد میشد تا صدارو واضح شنیدم ((لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید)) یدفه دو نفر دستامو گرفتن اما آدم نبودن ترسیدم!! داشتم داد میزدم ولم کنین ولم کنید شما از کجا اومدین؟؟؟ چی میخواید؟،، گفتن ما نگهبانان تو تا قبر هستیم گفتم منکه نمردم من زندم چرا منو میبرید برا قبر ولم کنین من هم میبینم هم میشنوم هم حس میکنم با لبخند بم جواب دادن::؛ شما انسان ها عجیب هستید فکر میکنید مرگ پایان زندگی هست آیا نمیدونید زندگی که شما میکردید خواب کوتاهی بود و وقتی میمیرید این خواب تمام میشود؟؟!! اما هنوزم داشتن منو به سمت قبر میکشیدن تو راه که منو میکشیدن مردمی رو میدیدم که گریه میکردن بعضیا میخندیدند بعضیا جیغ میزدن و هر نفر باش دوتا نگهبان بود از نگهبانا پرسیدم چرا این انسانها اینطوررن؟؟ گفتن؛؛این مردم مسیر خودشونو دیدن،،بعضیا گمراه بودن حرفشونو قطع کردم گفتم یعنی میرن جهنم؟؟؟ 😳😳 گفتن؛؛بله و این هایی که میخندند میرن بهشت من زود جواب دادم::من دارم کجا میرم؟؟؟؟؟ گفتن؛؛تو یکم راه راست میرفتی توبه میکردی بعد یکم گناه میکردی وضعیتت با خودتم مشخص نبود و همینطور خواهی ماند حرفشونو قطع کردم با ترس پرسیدم،،، یعنی من میرم جهنم؟؟؟؟؟؟؟ جواب دادن؛؛::خدا رحمان و رحیمه و سفر ما طولانی، سرمو برگردوندم پدر، برادرم، عموم و کل فامیلامو دیدم منو با ی صندوق داشتن میبردن دویدم سمتشون گفتم ؛؛برام دعا کنید ؛؛ اما کسی جوابمو نداد بعضیا گریه میکردن بعضیا ناراحت بودن رفتم سمت برادرم بش گفتم داداش مواظب خودت تو دنیا باش و گول دنیا و زیباییهاشو نخور ایکاش صدای منو میشنید نگهبانایی که بام بودن منو کشیدن و بالای جسد خودم خوابوندنم پدرمو دیدم که داشت بالام خاک میریخت برادرامو دیدم که روم خاک میریخت همه روم خاک میریختن آرزو کردم ایکاش من جاشون تو دنیا بودم توبه میکردم نماز دیروز صبحمو میخوندم نماز دیروز ظهرمو میخوندم نماز دیروز مغرب و عشا رو میخوندم هرروز خدامو صدا میکردم و باش رازو نیاز میکردم هرروز توبه خودمو تجدید میکردم و پایبند تر میشدم گناهامو کاملاً ترک میکردم شروع کردم داد زدن ای مردم مواظب باشید دنیا گولتون نزنه 😔ایکاش یکی صدامو میشنید 😔 اما تو الان صدامو شنیدی!! درسته؟؟؟ پس مواظب دنیا و آخرت باش اگه دوست داشتید پخش کنید ثواب و توشه سفر آخرت میشه شاید کسی از غف