eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3.1هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
12.1هزار ویدیو
225 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
👑 رضاخان زمانی که مهتر اسب سفیر هلند بود ✍ انتشار این تصویر در دوران پهلوی ها کیفر سنگینی درپی داشت تازه این تصویر، رضای قزاق را پس از دوره دلاکی در حمام محله صابون پزخانه تهران، حمالی در برابر بازار سید اسماعیل و شرارت وقمار در محله سرقبر آقا نشان می دهد! ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
21.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باسلام قابل توجه همه ولایتمداران!!!! انتشار و پخش این کلیپ در شرایط کنونی، واجب است. لطفاً در رساندن آن به گروه ها و شبکه های اجتماعی، مضایقه نکنید. یاعلی ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
همه عمرتان را صرف این بدنی که قرار است غذای کرم ها شود نکنید , صرف یک چیزی بکنید که فرشتگان میخواهند ببرند 👈 الهی قمشه ای @shahidtoraji213
به زنگنه بگید بدون FATF فروش نفت از یک میلیون و دویست هزار بشکه بیشتر شد! که گفته بودی بیشتر 200 هزارتا نمیشه ها؟! ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
❌️از تهدید های ، از براندازی های ، از طراحی حمله با پنهان‌کار ، از تمام لات بازی هاشون برای ایران ، رسیدیم به جایی که نظام رو با 🤔 و نارنجک تهدید میکنن ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
🔴 ژنرال مصری: اگر بخواهد به حمله کند، مسلمان و در ایران خواهیم بود. ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
‏💡 فقط لجن پراکنی میکنید... 🧩ولی برای آزادگان و کسانی که واقعاً براشون سوال شده بود ‎ داخل پایگاه بسیج در حال آموزش جنگ شهری برای اعزام به سوریه و دفاع از ایران فرسنگ ها دورتر از مرزهاش بوده که عکس بالا رو به عنوان نیروی سرکوبگر در زمان شهادت جا زدن چند علت ‏ 🧩در اغتشاشات اخیر اصلا از سلاح کلاشینکف استفاده نشده زمان آموزش تابستان (لباس آستین کوتاه) بوده و زمان شهادت ایشون ٢١ آبان ماه اینجا شهید ریش داشتن اما در زمان اغتشاشات خير 🧩در زمان فتنه بصورتی رسمی از طرف بسیج اعزام شدن با لباس مشهور به کامپیوتری اما اینجا لباس شخصی و... ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
🔻شهیدی که با دو حوری به خوابِ همسرش آمد! وقتی محسن پسر بزرگم حدود چهار سال داشت و بسیاری از شب‌ها تب می‌کرد و مشکلات زندگی بسیار شده بود؛ یک شب در خواب من را برای دیدنِ شهید به بهشت بردند. وقتی به درب بهشت رسیدم، دیدم آنجا با طاق نصرتی زیبا که از گل‌های قرمز رُز پوشیده شده،‌ جلوه می‌کند و رودخانه‌ای در آنجاست که آنچنان زلال و بی‌همتاست که فقط از آن یک خط دیده می‌شود و همه از روی آن به آسانی می‌گذرند‌ و کوهی که مثل آینه برافراشته شده، در برابرم است😍 در حالی که انتظار آمدن شهید را می‌کشیدم، ناگهان او را در حالی که دو خانم خوشگل در کنارش بودند دیدم😱 آن‌ها آنقدر زیبا و ناز بودند که مو‌هایشان تا کف پایشان کشیده می‌شد و از دو طرف، شهید را محکم گرفته بودند! من با دیدن این صحنه حسادت زنانه‌ام گُل کرد و قهر کردم و روی برگرداندم و رفتم. شهید دنبالِ من می‌دوید که نروم و من می‌گفتم: بایدم بهت خوش بگذره! من با این همه مشکلات زندگی میکنم و بچه‌ها را نگه می‌دارم، اونوقت تو اینجا خوش می‌گذرونی و ما از یادت رفته‌ایم.. شهید گفت: بخدا باور کن این‌ها زنِ من نیستند. این‌ها اعمال من هستند و به من چسبیده‌اند، چکارشان کنم؟! و گفت: می‌خواهی بگویم بروند؟ دستی زد و آن‌ها غیب شدند و شروع به دلجویی کرد و می‌گفت: ما توی دنیا خیلی کار کردیم و اصلا زیادی هم آوردیم؛ حاضرم آن‌ها را با تو تقسیم کنم، ولی تو با من قهر نکن❤️ با اشاره، خانه‌ای زیبا را به من نشان داد و گفت: آن خانه را برای شما دارم می‌سازم که بعدا آمدید اینجا مستاجری نکشید و راحت باشید. خلاصه دل من را به دست آورد و خداحافظی کردم و آمدم. ▪منبع