#دلنوشته_ای_برای_بابک #شهیدمدافع_حرم_بابک_نوری_هریس #کانال_شهید_تورجی_زاده🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯

دلنوشته ای خطاب به خواهران شهدایی که راه و هدف شهید خود را ندید می گیرند و به هزار بهانه به سمت و سوی دیگر می روند... #خواهران شهدا الگوهای جامعه ی امروز نسل جدید ما هستند . #زینب زمانه هستند🌹 #کانال_شهید_تورجی_زاده🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯

۳۴ عکس از شهدا و رزمندگان و بسیجیان دفاع مقدس همراه با مداحی #کانال_شهید_تورجی_زاده🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯

سلام رفقای شهید خب بریم سر #ادامه_خاطرات_شهید تورجی_زاده😊🌹 #یازهرا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده ╭─┅*═ঈ🇮🇷ঈ═*┅─╮  @shahidtoraji213 ╰─┅*═ঈ❤️ঈ═*┅─╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#یازهرا #خاطرات_شهید_تورجی_زاده #عملیات_تکمیلی #صفحات_150_151_152_153_154 👇👇👇👇👇

عملیات کربلای پنج به بیشتر اهداف خود دست یافت هرچند عراق با بمباران شیمیایی و... قصد داشت جلوی حرکت نیروهای ما را بگیرد . اما بنا بر آنچه از بی سیم های عراقی شنیده میشد ‌. این حماسه بزرگ که چهل و پنج روز به طول انجامید تلفات سنگینی زرا به نیروهای عراقی وارد کرد. آنها بیشتر مواضع خود را در شلمچه از دست داده بودند

پیشرفته ترین سیستم های جنگی آنها از بین رفته بود . موانع وحشتناک و گستره آنها نابود شد . صدام بسیاری از فرماندهانی راکه عقب نشینی کرده بودند را اعدام کرد . برای تثبیت مواضع بدست آمده باید چند منطقه دیگر آزاد میشد . یکی از این مناطق در شمال منطقه درگیری قرار داشت بخاطر شکل ظاهری اسم این منطقه را ذوزنقه گذاشته بودند .

سه بار در طی علمیات این منطقه آزاد شده بود . اما صبح روز بعد دشمن پاتک کرده بود . منطقه ذوزنقه هنوز در اختیار دشمن بود . با صحبتی که با حاج حسین داشتیم خیلی ناراحت بود . دوستداشت این منطقه که به لشگر ما واگذار شده آزاد شود . با محمد تورجی رفتیم برای شناسایی . منطقه ذوزنقه پر از نیرو بود عراقی ها در اطراف آن موانع زیادی را ایجاد کرده بودند . نفوذ به این منطقه خیلی سخت بود . بعد از شناسایی باهم برگشتیم به محمد گفتم : بیشتر مسئولین و معاونین گروهانهای ما شهید رو زخمی شدند ما نیروی کادر نداریم . محمد نگاهی به من کردو گفت اینکه مشکلی نداره . همینجا بنشین .

به هرحال کادر گردان ما کامل شد . با بچه هایی که قبلا در منطقه ذوزنقه بودند صحبت کردم آنها خیلی راحت پیروز شده بودند اما ! کانالی در پشت ذوزنقه قرار داشت دشمن از طریق همین کانال صبح روز بعد آنها را محاصره کرده بود طرح حمله را آماده کردیم این حمله هم همانند مراحل قبل بود ‌. قرار شد ما از مقابل به دشمن حمله نکنیم .! بلکه از پهلو وارد محوطه ذوزنقه شویم . همه شرایط سنجیده شد در پایان هم مثل قبل توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها داشتیم .

محمدتورجی اشک میریخت و میگفت مادر اینها بچه های شما هستن ما منتظر عنایت شما هستیم . برای عملیات جدیدحرکت کردیم . از لشگر خواسته بودم یک واحد مهندسی و یک لودر به همراه ما بفرستند ! ما به نزدیکی منطقه رسیدیم حاج حسین پیش از همه منتظر کار ما بود . طبق معمول گروهان یکم به فرماندهی تورجی زاده جلو رفت سه نفر تخریب چی به همراه او بودند . از کمی عقب تر از روی بلندی شاهد پیشروی آنها بودم . در دل فقط ذکر میگفتم ممکن بود اتفاق ناگواری رخ دهد . یکدفعه صدای انفجار آمد یکی از تخریبچی ها روی مین رفت .

با اینحال بچه ها سریع وارد منطقه دشمن شدند . با استفاده از اصل غافلگیری بیشتر نیروهای دشمن از بین رفتند . ضلع شرقی ذوزنقه پاکسازی شد تلفات عراقی ها بسیار بود ولی ما زیر آتش مسقیم دشمن قرار داشتیم . بچه ها مشغول پاکسازی اطراف بودند بلافاصله راننده لودر را صدا زدم . گفتم سریع کار خودت را شروع کن . این خاکریز باید دوجداره شود .! با روشن شدن هوا دشمن از طریق این کانالها از پشت به ما حمله خواهد کرد . کار لودر شروع شد ‌ .