eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
128 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر و مادر محترم شهیدان آقازاده❤️ ان شاالله خدای عزیز صبرتون بده.. @Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
هم خودشان خاکی بودند هم لباس هایشان! کافی بود باران🌧 ببارد تا عطرشان در سنگرها بپیچد ... 💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
شرط است آبِ وضو مطلق باشد ؛ اما این آب، مضاف شده است به اکسیرِ عاشقی .... 💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
بار سنگینی ست..! کسی بر دوش می‌گیرد که یک دنیا وفا و مرام دارد به سلامتی رفقای بامرام l📲 دفاع‌ مقدس https://eitaa.com/bank_aks
"این خانواده در بهشت هستند" به یاد یک خانواده باصفای پایین شهری "خانواده شهیدان دستواره🌷🌹🌷
📷 عکسی که در چنین روزهایی به ثبت رسید:. ۱ بهمن ۱۳۶۶ 🔰ماجرای این عکس چیست؟👆 زمستان سال شصت وشش عملیاتی به نام بیت المقدس دو در منطقه غرب کشور(کردستان) صورت می گیرد. در ساعات ابتدایی بامداد اول بهمن طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی ماووت عراق و در جنگ روبرو توسط تیر بار عراقی در تاریکی شب این دو شهید بزرگوار به شهادت میرسند همرزمان این شهدا این عزیزان رو زیر برف پنهان میکنند وبه عقب برمیگردند اما آقا عطا و چند نفر دیگه میمونند تا حتما دوستانشونو برگردونن. روزها به خاطر داشتن دید توسط دشمن حرکتی نداشتن و در تاریکی شب و در اون برف وسرما و کوهستان، شهدا رو روی دوششون حمل میکردن. سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن. که اونجا این عکس و چندتا عکس دیگه بیادگار می مونه سمت راست: شهید حجت مقدم🌷 وسط: آقا عطا سمت چپ: شهید مالک اوزم چلویی🌷 شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱ عملیات بیت المقدس۲ ⚪️ دوران جنگ تحمیلی هدیه بروح تمامی شهدای کربلای ۵ و بیت المقدس ۲ صلوات 🇮🇷به جمع بپیوندید: 🆔 👉 eitaa.com/joinchat/684196045C479c340905
هدایت شده از هیئت زنجیر زنان میرچوبان تبریز
☝️یک رأیِ من چه فایده ای دارد؟! و | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/550830581C3bbb082e49
هدایت شده از بهشت ایران
گفت جناب سرهنگ! من یک لیسانسه بودم، ولی افتخار می کنم که این جا تلفن‌چی دفتر تیمسار بودم. گفتم: «چطور؟» گفت: «من توی این مدت سه چیز از تیمسار یاد گرفتم؛ کم بخورم، کم بخوابم، زیاد عبادت کنم». راست می‌گفت. صیاد کم می‌خورد و کم می‌خوابید و زیاد عبادت می‌کرد. سه ماه رجب و شعبان و رمضان هر روز روزه بود. ماه‌های دیگر هم دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها.  وقتی هم روزه نبود و می‌خواست ناهار بخورد ناهارش چی بود؟ یک تکه نان بربری با مقداری کاهو، با یک لیوان شیر. اگر خودش مهمان داشت، یا توی جمعی بود، مثل دیگران ناهار می‌خورد، وگرنه غذایش معمولاً همین بود. از کتاب "خدا می‌خواست زنده بمانی" شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
هدایت شده از بهشت ایران
من آماده‌ام و هیچ کاری ندارم حاج احمد کاظمی می‌گفت: راه افتادیم برویم برای قرارگاه، من جیپ را می‌راندم و ایشان بغل دست من نشسته بود، آمد نزدیک‌تر شد، دستش را گذاشت روی شانه‌ام و گفت: «برادر احمد، من آماده‌ام و هیچ کاری ندارم همین دو سه روزه شهید می‌شوم». از این روشن‌تر و واضح‌تر؟ و همین هم شد. در اوج پیروزی عملیات و در موقعی که سختی‌ها پشت‌سر گذاشته شده بود و عملیات رو به اتمام بود یک گلوله زدند و همان یک گلوله فلسفه شهادت شهید خرازی شد. از کتاب "پرواز آخر" روایت شهید از شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
هدایت شده از بهشت ایران
به اين طرف و آن طرف ننگــريد. فقط نگاه ڪنيد به نائــب امـــام زمانتــان تا فــريب نخـــوريد. در گــرداب غيبــت‌ها و تهمــت‌ها نيفتيد. خدا گــواه است ڪه اين بدگويي‌ها ايمــان را مي‌خـورد و انســان را از روحــانيت اخــراج می‌ڪند. لذت مناجات با خدا را از بيـن می‌بــرد. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca