اولین جمعه ماه محرم. همايش شیرخوارگان حسینی التماس دعای فرج ✨کربلاآتش به جان آسمانهامیزند کودک بےشیر رابردست بابامیزند شیرخواره آمده میدان تیرحرمله طعنه برحرف حسین ومشک سقامیزند شهادت حضرت علےاصغرتسلیت باد🖤 #اولین_جمعه #محرم💔🥀 #آجرک_الله_یاصاحب_الزمان_عج😭

ذکر مصیبت ماندگار شهید تورجی زاده

✅️ شهیدانه یک عمر روزہ دار شد مادری که . . . حکایت تشنگیِ پارہ ی تنش را شنید . . . جگرسوز تر از تشنگی ، جگرِ سوخته ی مادرِ شهـید است💔 #شهید 🖤#دهه_اول_محرم «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 #محفل_شهدا

▪️با دستهای کوچکت، دل ما را تا ابد گره زدی به روضه های عطش، بیا این بار با همان دستهای نازنین، گره کور غیبت را باز کن... 🏴 یا علی اصغر، یا باب الحوائج... امشب دخیل روضه های تو ام به عشق حسین | به نیت فرج ✋ #حضرت_علی_اصغرع

. 🟢 #مرثیه_سرایی_رهبری به زبان ترکی......... 😢😢😢 ✅ بسیار دیدنی با متنی بی‌نظیر و اثر گذار. ( آذری زبانها حتما ببینید) 👈 بفرستید برای دوستان و آشنایان و ..‌. 🎋🪴🌿🎋🪴🌿🎋🪴🌿 ✅ ورود به جمع #رویش‌ها : 👈 بسم الله 🎋🪴🌿🎋🪴🌿🎋🪴🌿

🎥 خستگی را خسته کرده بود... ✅اخبار سید ابراهیم رئیسی👇 ‎https://eitaa.com/joinchat/1673658370Cff4494efc9

احلی من العسل #حاج_قاسم #محرم #امام_حسین

شور محشر بود نوبت يک يار ديگر بود باز ميدان از خودش پرسيد: «نوبت جولان اسب کيست؟» دشت، ساکت بود از ميان آسمان خيمه‌هاي دوست ناگهان رعد گران برخاست اين صداي اوست! اين صداي آشناي اوست اين صدا از ماست! اين صداي زاده زهراست «هست آيا ياوري ما را؟!» کودکي از خيمه بيرون جست کودکي شورِ خدا در سر با صدايي گرم و روشن گفت: «اينک من، ياوري ديگر» ... آسمان، مات و زمين، حيران چشم‌ها از يک دگر پرسان «کودک و ميدان؟» کار کودک خنده و بازي ست! در دل اين کودک امّا شوق جانبازي است! پيچ پچي در آسمان پيچيد: کيست آن مادر، که فرزندي چنين دارد؟! و صداي آشنا پرسيد: «آي کودک، مادرت آيا خبر دارد؟» کودک ما گرم پاسخ داد: مادرم با دست هاي خود بر کمر، شمشير پيکار مرا بسته است!» کودکي تنها به سوي دشمنان مي‌راند مي خروشيد و رَجَز مي‌خواند دست? شمشير را در دست مي‌چرخاند در دل گرد و غبار در دل گرد و غبار دشت مي‌چرخيد ... کودک ما، با دل صد مرد تيغ را ناگه فرود آورد! و سواران را ز روي زين بر زمين انداخت لرزه‌اي در قلب‌هاي آهنين انداخت... من نمي‌دانم چه شد ديگر بس که ميدان خاک بر سر زد بعد از آن چيزي نمي‌ديدم در ميان گرد و خاک دشت مرغي از ميدان به سوي آسمان پر زد پرده هفت آسمان افتاد دشت، پرخون شد عرش، گلگون شد

رد #ترکش های پشت پیراهنش و صورتی که زمین خورده حرف هادارد برای خودش تو خودحدیث مفصل بخوان ازاین مجمل #شهدا_شرمنده_ایم