24.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگمَرد فراموشنشدنی
♨️ جهادی به سبک #حاج_قاسم!
💢 قهرمانی که نقشه شوم #آمریکا را خنثی کرد!
#شهید_القدس
🔰 #حجت_الاسلام_راجی
🔻 12روز دیگر تا سالگرد شهادت #شهید_سلیمانی
❉᭄͜͡═══┈✾🕊✾
✍🌷باحاجقاسم تا ظهورقائم🌷
@bahajghasemtazohureghaem
5.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرهای شنیدنی از پزشک سردار دلها!
ماجرای تحویل حاج قاسم به #آمریکا
💢 وابسته نبودن به پُست و مقام
#شهید_القدس
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
5روز دیگر تا سالگرد شهادت #شهید_سلیمانی
#شهید_القدس
#قاسم_بن_الحسن
کانال #شهدا۰۱۲۰🦋 ⃟꯭ 🦋░꯭𓂃 ִֶָ
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
💢 #تنها_میان_داعش
🌹 #قسمت_بیست_و_دوم
💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند، میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
💠 دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد :«سِر نمیکنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
💠 به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
💠 انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
💠 انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
💠 لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند، بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
💠 از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...
ادامه دارد ...
نویسنده فاطمه ولی نژاد
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
💔
برای آنها که سنگ مذاکره با امریکا به سینه میزنند، پیشنهاد میکنم وصیت نامه این شهید را بخوانند:
"از شما میخواهم که برای نابودی استکبار جهانی ( آمریکا، اسرائیل، عربستان )، دعا کنید، که ان شاءالله، با نابودی اینها، ظهور، زمینه سازی خواهد شد."
قسمتی از وصیتنامه #شهید_میلاد_بدری
#مذاکره
#امریکا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
▫️ روی قبر مطهر سردار "شهید سلیمانی" نوشته شد:
به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا به شهادت رسید....!
▫️باقاتل او حرفی اگر هست، قصاص است.
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#آمریکا
#ایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
#نخبه علمی بود
به قدری باهوش بود که
در۱۳سالگی به راحتی
انگلیسی حرف میزد
درجبهه آموزش زبان مۍداد
والفجر۸ #شیمیایی شد
و در۱۷سالگی به #شهادت رسید
#شـهید_محمود_تاج_الدین
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#آمریکا
#ایران
#غزه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
▫️تاکید ویژهای به نمازشب داشت
و اگر نماز شبش قضا میشد میگفت:
شاید در روز گناهی مرتکب شدهام
که برای نماز شب بیدار نشدم.
🌺#شهیدمسلم_خیزاب
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#آمریکا
#ایران
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
#چند_خاطره
🔸چند روایت از زندگی شهید علی رفیقدوست
🌼 #جواببینظیرِپدر|علی وقتی رفت جبهه، توی یه نامه خطاب به خانوادهاش، نوشت: این اولین نامهای است که به طور جدی دارم برای شما مینویسم... پدر هم در جوابش گفت: پسرم! تو مدتهاست داری جدی مینویسی، ولی توی پروندهی اعمال خودت...
🌼 #خودسازی|هر شب قبل از خواب، با دقت خاصی دعاهای مربوط به خواب رو میخواند. به نمازش و دیگر عبادات هم خیلی اهمیت میداد. مادرش میگفت: علی از ۶ سالگی نماز واجبش ترک نشد و از ۱۲ سالگی مقید به انجام مستحبات بود...
🌼 #کمکبهدیگران|توی ۹ تا مسجدِ محلههای اطراف، کار فرهنگی و دینی میکرد. جالبه که دوستانش میگفتند که علیآقا وقتی شبها توی بسیج کارش تموم میشد، میرفت سراغ همسایههایی که سالمند بودند، براشون نفت میخرید.
🌼 #سجده| همیشه میگفت: دوست دارم سر به سجده شهید بشم... قرار بود برای خطِ مقدم آب ببریم. علی جلو بود و من هم پشت سرش. کمی که رفتیم خمپاره آمد و ترکشهاش اول به علی خورد؛ بعد هم من افتادم. وقتی به خودم اومدم و از جا بلند شدم، دیدم علی در حال سجده به شهادت رسیده...
📚منبع: مستند زندگی شهید
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#آمریکا
#ایران
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
21.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱#تماشایی
🔹و شهدا به ما یاد دادند...
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#آمریکا
#ایران
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌱
ـ مي گفت هر كاری مي خواهم بكنم
اول نگاه می كنم ببينم امام زمان (عج) از
اين كار راضيه؟ چه دردی از درد امام زمان
(عج) دوا می شود ؟
⛔️مي گفت اگر مي بينيد امام زمان (عج)
از كاری ناراحت مي شود ، انجام ندهيد .
🪴|• از خاطرات "شهید محمد مهدوی"
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#آمریکا
#ایران
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگه ما مراقبت کرده بودیم شهید میشدیم !
#حاجحسینیکتا
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#آمریکا
#ایران
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
2.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا غزه است؛ مرز میان حق و باطل
🔹️اینجا شام است، در شب غربت اهل بیت پیامبر پس از جنایات لشکر یزید.
🔹 اینجا میزان شرافت و شقاوت است؛
اینجا محل شکلگیری طوفانیست که جهانی را زیر و رو خواهد کرد!
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#آمریکا
#ایران
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯