هدایت شده از کوچه شهدا✔️
♦️قدرت الله تمام نمازهایش را به جماعت و در مسجد میخواند. آنقدر به مسجد میرفت که ما به او کبوتر مسجد میگفتیم!
♦️او دائم الوضو بود و همیشه یک بطری آب در ماشینش برای وضو داشت. اگر جایی دسترسی به مسجد نبود و در راه بود، فوراً ماشین را کنار میزد، تجدید وضو میکرد و نمازش را همانجا میخواند.
♦️خیلی به نماز اول وقت و نماز جماعت تاکید داشت. حتی در وصیتنامهاش، خواهران، برادران و فرزندانش را به این دو امر سفارش کرده است. شبها خواب نداشت.
♦️نیمهشب بیدار میشد و نماز شبش را میخواند. زیارت تمام ائمه را در گوشیاش میگذاشت و همخوانی و گریه میکرد.
♦️همرزمانش میگفتند نماز شب قدرتالله در سوریه هم که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب نیز مواجه بودند، ترک نمیشد.
♦️میگفتند او تهماندهی آبهای بچهها را جمع میکرده و در آن سوزِ سرمای سوریه، تجدید وضو میکرده و نماز شب میخوانده است.
✍ راوی: همسر شهید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#نماز_اول_وقت_سفارش_شهدا
#شهید_قدرتالله_عبودی
#شهید
#شهدا
#مرگ_براسرائیل
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
عکس معروف لشکر۱۰ سیدالشهداء (ع)
📸 این عکس در تاریخ ۲۵ مرداد سال ۶۴ در قرارگاه خاتمالانبیا انداخته شد و این عکس یکی از زیباترین و خاطرهانگیزترین عکسهای دسته جمعی لشکر و به عبارتی برند لشکر۱۰ سیدالشهدا (علیهالسلام) است که از جمع چهارده نفری، ۱۰ نفر شهید شدهاند.
🔹 از راست ایستاده :
۱) شهید داود آجرلو فرمانده گردان
۲) برادر باقر تاجیک رئیس ستاد لشکر
۳) شهید احمد آجرلو فرمانده سپاه کرج
۴)شهید سیدابراهیم کسائیان مسئولمحور
۵) شهید داود حیدری فرمانده گردان
۶) شهید غلام کیانپور مسئول اطلاعات
۷) شهید سیدحسین میررضی مسئول عملیات.
🔹 نشسته از راست:
۸) شهید احمدعراقی مسئول اطلاعات
۹) برادر حسن امیری فرمانده گردان
۱۰) شهید رضاعبدی فرمانده گردان
۱۱) شهید زینالحسینی فرمانده تخریب
۱۲) شهید جعفر محمدی مسئول عملیات
۱۳) برادر حاجعلی فضلی فرمانده لشکر
۱۴) برادر محمد فلکی فرمانده گردان ادوات
#فرماندهان
#قهرمانان_وطن
#روحشان_شاد_باصلوات
💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
آنجا را نمیدانم
اما اینجا بدون شما ؛
خیابان به خیابان ، برگ به برگ
پاییز به شدت دارد اتفاق میافتد...
#قهرمانان_وطن
#دفاع_مقدس
💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
هدایت شده از 🇮🇷 ابوحسین / abuhossein
روایتی جالب از همسر شهید «مصطفی صدرزاده»
میگفت چند روز پیش به قاب عکسش نگاه کردم و گفتم: آقامصطفی! حسابش دستته چند شاخه گل بدهکاری!؟ آخه مصطفی رسمِ محبتش این بود که لااقل هفتهای یکبار برام شاخه گلی میخرید و هدیه میداد…
فاطمهاش از اونور اتاق گفت: مامان! خرج بابا زیاد میشه! اگر بخواد همهٔ این مدت رو جبران کنه باید یه دستهگل شیک برات بفرسته!
امروز صبح بدون هیچ برنامهٔ قبلی از جایی زنگ زدن و دعوتمون کردن برا مراسم بزرگداشت مصطفی. به محض ورودمون به مراسم، یک نفر با این دستهگل جلو آمد و گفت این رو آقامصطفی برای همسرش فرستاده!
اینکه میگن شهدا زنده هستند، به اعتبار لفظ و کلام و تشبیه و استعاره نیست. شهدا صرفا ناظر نیستند، حاضرِ فعالاند؛ مثل همین مصطفی صدرزاده.
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهیدان_زنده_اند✨
@Abuhossein
هدایت شده از جهاد تبیینJahaadtabyyn
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙خاطره گویی حاج ناصر رضا پور رزمنده هشت سال دفاع مقدس
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از هر روز با شهدا
☑️ یک روز بدون مقدمه پرسید صدقی! میخوای عاقبت بخیر بشی!؟
فوری جواب دادم، معلومه حاجی! چرا نخوام!؟
🔻انگار که بخواد یه گنجی را دو دستی بزاره توی بغلم با اشتیاق گفت؛
زیارت عاشورا بخون، من از زیارت عاشورا خیلی چیزا گرفتم!
اگر میتوانی هر روز بخوان، نتونستی هفتهای یک بار رو بخون ...🌱
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
🔴نمیدونم این کانال اسمش چی بوده
چندتاعضو داشته، ادمینش کی بوده
ولی دم اعضاش گرم که تا لحظه ی آخر موندن و لفت ندادن
فدای آخرین نفساتون
🔻شادی روحشان صلوات
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از 🇮🇷 ابوحسین / abuhossein
بله!
نون تو پاسدار شدنه
سلام بر شهداء مظلوم جنگ تحمیلی ۱۲ روزه
@Abuhossein
هدایت شده از پلاک ۸
#شهید
🇮🇷آمریکاییها بدن کدام شهید را با میخ سوراخ کردند؟
🔹مهدوی از جمله شهدای جوان جنگ بود و شخصیتی جالب و جذاب داشت. به گواه خاطراتی که از مهدوی به یادگار مونده، فردی قاطع و مصمم بوده که موقع کار با کسی شوخی نداشته.
شهرام ذوالقدر (از همرزمان مهدوی) میگفت: «نادر مهدوی نسبتاً قدکوتاه بود و چهرهای بشاش و مهربان داشت. صدای بمی داشت و خیلی با اعتماد به نفس حرف میزد. اغلب خندهای بر لب داشت. همیشه به گویش دشتی، که اهل آنجا بود، حرف میزد و هنگام حرف زدن، به نشانه مهربانی دست بر شانه افراد میگذاشت. همیشه در صحبتهایش از چاشنی طنز استفاده میکرد... در هر کاری، خودش نفر اول بود. کم میشد کاری باشد و نادر خودش در آن شرکت نکند.»
شهید مهدوی، خاطراتش رو در دفتر یا تقویمی یادداشت میکرده و از تعریف خاطرات برای دوستان و آشنایان، بهشدت پرهیز داشته. بهقول یکی از دوستاش، دلش نمیخواسته کسی بدونه که چی کار میکنه.
اما این دلاور بوشهری کاری کرد که نه تنها اطرافیانش، بلکه کل دنیا فهمید که چه کارهایی از دستش برمیاد.
منفجر کردن نفتکش «بریجتون»، چیزی نبود که بشه پنهانش کرد.
اجرای_قانون_حجاب
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔻زمین کارزار تل آویو است تهران نه
https://eitaa.com/raveyanpelak8