eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
128 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺هیچ وقت درجه نظامی‌اش را نمی‌گفت، همیشه می‌گفت بیل‌زن امام زمانم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
💌 🌱به اين طرف و آن طرف ننگــريد.فقط نگاه ڪنيد به نائــب امـــام زمانتــان تا فــريب نخـــوريد.در گــرداب غيبــت‌ها و تهمــت‌ها نيفتيد.خدا گــواه است ڪه اين بدگويي‌ها ايمــان را مي‌خـورد و انســان را از روحــانيت اخــراج می‌ڪند.لذت مناجات با خدا را از بيـن می‌بــرد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
🌷 🌷 و من یک بار هم نشد در را با صدای زنگی که او می زند باز کنم. همیشه پیش از او، قبل از این که دستش طرف زنگ برود، در را به روی خنده اش باز می کردم. خنده ای که هیچ وقت از من دریغش نمی کرد و با وجود آن نمی گذاشت بفهمم پشتش چه چیزی را پنهان کرده. نمی گذاشت بفهمم در جنگ و عملیات هایشان شکست خورده اند یا موفق بوده اند. آن قدر بهم محبت می کرد که فرصت نمی کردم این چیزها را ازش بپرسم. کمک حالم می شد. خیلی هم با سلیقه بود. تا از راه می رسید دیگر حق نداشتم بچه ها را عوض کنم، حق نداشتم شیرشان را آماده کنم، حق نداشتم شیرشان را دهانشان بگذارم، حق نداشتم لباس هایشان را عوض کنم، حق نداشتم هیچ کاری بکنم. یک بار گفتم: تو آن جا آن همه سختی می کشی، چرا من باید بگذارم این جا هم کار کنی، سختی بکشی؟ بچه بغل، خیس عرق، برگشت گفت: تو بیشتر از آن ها به گردن من حق داری، باید حق تو و این طفل های معصوم را هم ادا کنم. گاهی حتی برخورد تند می کرد اگر بلند می شدم کار کنم می گفت: تو بنشین، تو فقط بنشین. بگذار من کار کنم. لباس ها را می آمد با من می شست. بعد می برد روی در و دیوار اتاق پهن‌شان می کرد، خشکشان می کرد، جمع‌شان می کرد می برد می گذاشت‌شان سر جای اول‌شان. سفره را همیشه خودش پهن می کرد و جمع می کرد. تا او بود، نود و نه درصد کارهای خانه فقط با او بود. به نقل از همسر شهید ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
‍ 📌 ماجرای مادری که فرزند شهیدش را غسل داد و بر لبانش بوسه زد. 🔹️ آنچه که در تصاویر دیده مي شود ، خانم آفاق بصیری؛ مادر دانشجوی شهید «سیدمحمد محمد‌نژاد» از لشگر ۲۵ کربلا در استان مازندران است ◇ شهید محمدنژاد در ادامه عملیات بیت‌المقدس در وسط معرکه جنگ شهر خرمشهر بر اثر اصابت گلوله کاتیوشا به پشت سرش به شهادت رسید. 🔹️ وقتی به مادرشهید گفتند؛ که پسر شما غسل نمی‌خواهد گفت: درست است که فرزند من نیاز به غسل و کفن ندارد، ولی من او را غسل می‌دهم و کفن می‌پوشم، تا به دشمنان بگویم ما از مرگ و شهادت هیچ ترس و واهمه‌ای نداریم و به مردم بگویم که افتخارم این است که پسرم فدای اسلام، انقلاب و حضرت امام شده است. ◇ این مادرشهید خودش وارد قبر شد و از احساس او پرسیدند گفت: خیلی نوازشش دادم و با او درددل کردم و بعد از آن نیز خودم وارد قبر شدم و تلقینش را خواندم. لبانم را جلوی گوشش گرفتم و به او گفتم: پسرم! سلام مرا به مادرت (س) برسان و به او بگو: من یک مادر پیری دارم و از او بخواه که در روز قیامت از من شفاعت کند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
🔷 ۸ بهمن سالروز شهادت اولین ذبیح لشکر فاطمیون، شهید رضا اسماعیلی گرامی باد. 🔹متولد افغانستان، ساکن مشهد و جز اولین کسانی بود که از ایران به همراه شهید ابوحامد فرمانده فاطمیون از حرم حضرت زینب (س) می کرد. یک شب امام حسین (ع) را در خواب می بیند که به او می گوید فردا سرت را خواهند برید و مانند من شهید می‌شوی، اما نترس، هیچ دردی ندارد؛ همانگونه که بریدن سر من هیچ دردی نداشت! 🔹منقلب می شود و از خواب می پرد. همان لحظه همه دوستانش را از خواب بیدار می‌کند و به آنها می‌گوید که من فردا شهید می‌شوم! فردا صبح وقتی یکی از نیروها در محاصره افتاده بود، رضا برای جان نجات جان او رفت و اسیر شد. صدایش را در بیسیم سراسری قرار می دهند و از او می‌خواهند که به حضرت علی (ع) و حضرت زینب (س) فحاشی کند اما او امتناع می‌کند و می گوید جانم فدای حضرت رقیه (س)، جانم فدای حضرت علی (ع) و حضرت زینب (س). 🔹در همین حین چاقو را زیر گلویش قرار می دهند و در حالی که «یا علی یا علی» می گفت ذبح شد و به کاروان عاشورا پیوست‌. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
‿𖣔💖𖣔 از باد مرا بوی تو آمد امروز شکرانه‌ ی آن به باد دادم دل را صبحتون شهدایی🌷🌷🌷
❤️ 🖇راوی: استاد محمدشاهی ☘بیشترین مطلبی که از احمد آقا می‌شنیدیم درباره‌ بود. 💫یک‌بار به همراه چند نفر دور هم نشسته بودیم. احمد آقا گفت: بچه‌‌ها، کمی به فکر اعمال خودمان باشیم. بعد گفت: یکی از بین ما شهید خواهد شد. داشته باشیم تا شهادت قسمت ما هم بشود. 🌼بعد ادامه داد: حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر سه روز مراقبه و محاسبه‌ اعمال را انجام دهید حتماً به شما می‌شود. ⁉️بچه‌ها از احمد آقا سوال کردند: چه کنیم تا ما هم حسابی به خدا نزدیک شویم؟ ⚜احمد آقا گفت: چهل روز گناه نکنید. مطمئن باشیدکه گوش و چشم شما باز خواهد شد. این سخن به همان حدیث معروف اشاره دارد که می‌فرماید: «هر کس چهل‌روز اعمالش برای خدا باشد خداوند چشمه‌های حکمت را بر زبان او جاری خواهد کرد». 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عارف شهید🌹 احمد علی نیری🌹 درود خداوند متعال بر همه شهیدان اسلام 💔 این حرفهادرجامعه خیلی به کارمان می آید.که فقط در یک لحظه می شود بنده شیطان شد. 🌹شادی روح مطهرهمه شهدابخوانیم فاتحه مع الصلوات 🌹
❣️هر روز همراه با یک رفیق شهید 💔 ✍ اینجا که او خوابیده است، میدان جنگ است نه از جنگ بریده .. و نه بی درد است نه مجروح است و نه شهید. در آن روزگارانی که او اینچنین آسوده بخواب رفته است، هم بگو مگوهای سیاسی در شهر بوده و هم دغدغه های روزمرگی؛ اکثر چالشهای امروز به رنگی دیگر و با کمی بالا و پایین تر .. آن روز ها هم بود .. هم هجوم فرهنگی .. هم شیطنت شیاطین ... هم داخلی هم خارجی اما .... آنچه این رزمنده جوان را اینچنین آرام خوابانده است، دلی است که او آن را در دست خدا گذاشته است. او سرباز همان مهدی باکری است که نه شلیک گلوله های مستقیم و نه شهادت برادرش هیچ کدام نتوانست دل آرامش را متلاطم سازد. وقتی دل را به خدا سپردی انجام وظیفه بدون چشم داشت به عاقبت آن، می شود عبادت. و پس از آن غم هیچ چیز را نخواهی خورد نه شکست تورا می شکند... و نه پیروزی تو را غره می کند. بعد از قریب چهل سال از حماسه دفاع.. چقدر در انتقال  این فرهنگ به نسل من که دهه هزار و سیصد و جنگ است و یا نسل امروز، موفق بوده ایم؟
💠 اعتکاف متفاوت دانش‌آموزان تهرانی به یاد ۲۴۰۰۰ شهید پایتخت 🔹در راستای برگزاری کنگره ملی ۲۴۰۰۰ شهید پایتخت، ۲۴۰۰۰ دانش‌آموز تهرانی، ضمن حضور در مراسم معنوی اعتکاف، یاد و خاطره شهدای گرانقدر را گرامی داشتند. 🔹علاوه بر حضور پررنگ نوجوانان و جوانان در اعتکاف شهدایی امسال، چندین برنامه دیگر نیز از ابتدای بهمن‌ماه امسال در چارچوب کنگره ملی ۲۴ هزار شهید پایتخت برگزار شده‌است؛ این ویژه برنامه‌ها تا ۱۱بهمن‌ماه ادامه داشته و با برگزاری اجلاسیه پایانی کنگره در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی، خاتمه خواهد یافت. 🟢کانال های حقوق کشوری و لشکری👇🏽 @hoghogh_20 @fieshhoghoghi
یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت می‌کند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد می‌خواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی می‌گفتی؟ چرا اینقدر بی قراری می‌کردی؟چی‌شده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من به‌خاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز می‌خواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر التماس برای چه بوده است !. راوی: مادرشهید 🌷 ‌‎‌‌‌‎ @Modafeaneharaam
🔷 ۸ بهمن سالروز شهادت اولین ذبیح لشکر فاطمیون، شهید رضا اسماعیلی گرامی باد. 🔹متولد افغانستان، ساکن مشهد و جز اولین کسانی بود که از ایران به همراه شهید ابوحامد فرمانده فاطمیون از حرم حضرت زینب (س) می کرد. یک شب امام حسین (ع) را در خواب می بیند که به او می گوید فردا سرت را خواهند برید و مانند من شهید می‌شوی، اما نترس، هیچ دردی ندارد؛ همانگونه که بریدن سر من هیچ دردی نداشت! 🔹منقلب می شود و از خواب می پرد. همان لحظه همه دوستانش را از خواب بیدار می‌کند و به آنها می‌گوید که من فردا شهید می‌شوم! فردا صبح وقتی یکی از نیروها در محاصره افتاده بود، رضا برای جان نجات جان او رفت و اسیر شد. صدایش را در بیسیم سراسری قرار می دهند و از او می‌خواهند که به حضرت علی (ع) و حضرت زینب (س) فحاشی کند اما او امتناع می‌کند و می گوید جانم فدای حضرت رقیه (س)، جانم فدای حضرت علی (ع) و حضرت زینب (س). 🔹در همین حین چاقو را زیر گلویش قرار می دهند و در حالی که «یا علی یا علی» می گفت ذبح شد و به کاروان عاشورا پیوست‌.😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 🌹 🕊🕊شادی روح مطهرش صلوات 🤲🤲🤲🤲🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹نماز اگر قضا شد امکان مجدد آن وجود دارد، اما نظام اگر آسیب دید نماز آسیب می‌بیند دین آسیب می‌بیند، به این دلیل امام(ره) حفظ نظام را اوجب واجبات و واجب‌تر از نماز دانستند.
44.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 رونمایی مجازی از نماهنگ " گلزار بهشت " با نوای دلنشین و ماندگار حاج صادق آهنگران 🔺ای دوکوهه، دلم از شهر گرفته بخدا... 🇮🇷شهدا مظهر قدرت ایران🇮🇷 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
حسین حسین‌زاده یکی از شهدای آتش نشان ساختمان پلاسکو است که روز حادثه در ساختمان پلاسکو بوده و پیکر او هنوز پیدا نشده است. شهید حسین‌زاده عاشق کار آتش نشانی بود و بسیار هم دل‌رحم و مهربان بود. شهید حسین زاده ۲۷ ساله بود و سه سال بود که ازدواج کرده بود، هنوز فرزندی نداشت و صبح هنگامی که شیفت را تحویل می‌گیرد جزو نخستین نیروهای اعزامی به پلاسکو بوده است. او همان ابتدا قبل از ریزش ساختمان با همسرش تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد که به محل حادثه پلاسکو بیاید. هنگامی که همسرش را می‌بیند کارت‌های اعتباری خود را به او تحویل می‌دهد و می‌گوید که قسط‌های او را پرداخت کند و به او می‌گوید که ممکن است دیگر مرا نبینی. وی جزو رزمی‌کاران بوده است و همچنین در تیم‌های کشوری رتبه داشته است. بسیاری از ورزشکاران رزمی برای ابراز همدردی به ما سر زده‌اند. شهید حسین زاده  از آتش‌نشانان ایستگاه ۶۰ خیابان پیروزی بوده است که در فاجعه ساختمان پلاسکو به شهادت رسیده است.
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐 یک ارادت خاصی به عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند. به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند . هر موقع به علیه السلام و علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان . 🌼
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 به مناسبت سالروز مردم غیور و « شهر هزار سنگر» این تعبیر کمی است؟ حرف کوچکی است؟ قضیه ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ برای این که حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است . شادی روح و طول عمر نائب امام زمان (عج) 🌹
محسن بود و نمازهاش ✍ محسن عجیب اهل نماز اول وقت بود. بعضی مواقع دیگر کفر آدم بالا می آورد. وسط کاریک دفعه می‌دیدی می رفت برای نماز . 📿 حتی روز جشن عقدش، رفت داخل اتاق و نماز خواند. به او گفتم: «حالا یه روز نمازت رو دیر بخونی، مشکلی پیش نمیاد!» اما او کار خودش را می‌کرد. 🍃 یادم هست رفته بودیم استخر یک باغ. محسن پرید توی آب، اما وسط آب تنی گفت: « اذان شد. باید برم نماز بخونم.» 📿 هرچه به او گفتیم حالا خیس هستی، بعد نمازت را بخوان، قبول نکرد و رفت. برادر شهید ...🌷🕊 💚 کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هـر انسـانی،🌸 لبخنـدی از خداونـد است... سلام بر  که زیبـــاتـرین لبخــند خـدایـند ...😊
🔷 ۷ بهمن سالروز شهادت ناجی جان حاج قاسم و بچه‌های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان در عملیات کربلای ۵، شهید مرتضی جاویدی گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «و بالاخره گمشده خویش شهید مرتضی جاویدی را یافتیم، فرمانده شهید گردان فجر، او را که می بینی به یاد آن چهار روز و پنج شبی می افتی که در عملیات والفجر ۲ با پنجاه نفر از بچه های گردان در محاصره دشمن افتاده بودند و هنگامی که کار به انتها رسیده بود، مرتضی گفته بود: ما مقاومت می کنیم و اجازه نمی دهیم که تاریخ تنگه احد تکرار شود. اجر مقاومت دلیرانه آنها پیروزی بود. نام و نشان سنگینی هایی است که سالکین طریق خدا از آن دو می گریزند و مرتضی بالاخره هم در برابر سماجت دوربین تسلیم نشد.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
🔷 ۷ بهمن سالروز شهادت سردار تنگه اُحُد و با استقامت‌ترین فرمانده دفاع مقدس شهید مرتضی جاویدی گرامی باد. ♦️شهید آوینی: «اگر درست بیندیشیم، تقدیر آینده‌ جهان نه در كف نام‌آوران دنیای تیره‌ سیاست، بلكه در كف دلاوران گمنامی چون مرتضی جاویدی و طمراس چگینی است كه فارغ از نام و نشان دست‌اندركار تغییر عالم هستند.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» #
🌷 🌷 .... 🌷در بیمارستان رزمنده‌هایی بودند که با کارها و صحبت‌هایشان دل پرسنل را قرص می‌کردند. یک روز جوان بسیار رشید و برومندی آوردند که خضوع زائدالوصفی داشت. بلافاصله بعد از ورود به بخش از من مفاتیح خواست. با دیدن حال و روزش گفتم: شرایط شما طوری نیست که بخواهی دعا بخوانی. باید تا می‌توانی استراحت کنی. ولی گردن نگرفت و با اطمینان جواب داد: نه! باید الان بخوانم. به صرافت افتادم کاری کنم که دعا خواندن از سرش بیفتد و کمی به خوراک و خوابش برسد؛ بنابراین آرام به او گفتم: شما برو اتاق عمل و برگرد، من به شما کتاب دعا می‌دهم. 🌷بالاخره بعد از جراحی به بخش منتقل شد و مرا صدا زد و گفت: الوعده وفا! خواهر به قولت عمل کن! کتاب دعا می‌خواهم. حیرت زده پرسیدم: این چه دعایی است که تا این حد مُصری بخوانی؟ با شرمساری گفت: من ۳۷ روز دعای عهد خوانده‌ام ولی چهله دارم. در ابتدا سعی کردم با طرح موضوعات متفرقه توجه او را به سمت دیگری ببرم و او را به کمی استراحت وادار کنم ولی تدبیرم کارساز نشد. به ناچار رفتم و مفاتیح خودم را آوردم. می‌دانستم نای در دست گرفتن کتاب را ندارد. روی صندلی کنار تخت نشستم و شروع به قرائت نمودم. بلافاصله به دنبال هر کلمه‌ای که می‌خواندم شروع کرد به تکرار. 🌷دلم می‌خواست بدانم پشت این نذر چه خواسته‌ای خوابیده که این جوان در حالت اغماء نیز دست از آن برنمی‌دارد. فردای آن روز همکاران زحمت خواندن دعا را برایش کشیدند. روز سوم که چهله دعای عهد تمام شد، شنیدم که بعد از اتمام دعا دو چشمش را بسته و با لبخندی به یک خواب آرام فرو رفته است. تازه آن موقع دریافتم این چهله برای شهادت و لقاء‌الله بوده است. بعد از آن اتفاق شب‌ها که در خوابگاه پلک‌هایم را می‌بستم چهره آن جوان در ذهنم جان می‌گرفت. با این‌که می‌دانستم طبق احادیث نخستین کسی که داخل بهشت می‌شود شهید است ولی مرتب با وجدانی ناآرام خودم را سرزنش می‌کردم و می‌گفتم: شهربانو کاش دعا را پسو پیش و درهم می‌خواندی تا نذرش ادا نمی‌شد! : خانم شهربانو چگینی امدادگر جبهه منبع: سایت نوید شاهد