سال ۹۵ با بچههای جلسه رفته بودیم اردو. اون ایام خیلی از شهادت سید مجتبی ابوالقاسمی نگذشته بود و فضای شهر هنوز شهدایی بود. تو جمع رفقا به شوخی بهش گفتیم آقا دیگه شهید بعدی مدافع حرم دزفول شمایی! البته ما قضیه رفتنش به سپاه رو نمیدونستیم و تا زمانی که میخواست بره دوره کسی نمیدونست. با اینکه به شوخی گفته بودیم شهید بعدی تویی، ولی خب فکر اینکه نباشه هم اذیتمون میکرد. هم مربی بود برامون، هم برادر. یادمه همونروزا تو حسینیه امام خمینی یکی از جانبازهای دفاع مقدس وسط سخنرانی آقای پناهیان داد زد، به آقا بگید حرف از رفتن نزنه. فضای حسینیه رو با درد و دلش کاملا عوض کرد. بچههای جلسه هم همون جمله رو با عکس حسین درست کردن و گذاشته بودن پروفایل شون. به آقا بگید حرف از رفتن نزنه...
#خاطرات
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
دستنوشتهای که تا مدتها روی مزار شهید بود و ماجرای خوابی که یکی از رفقای شهید ولایتی دید.
@shahidvelayati
بعضیا فکر میکنند شهدا آدمهای عارفی بودند که همه زندگیشون در حال عبادت بودن و نسبت به مسائل مختلف هم بی تفاوت بودن و موضعی نداشتند. اصلا اینجوری نبود. مثلا حسین واقعا از کنار شبههها نمیگذشت. مینشست بحث میکرد. استدلال میاورد تا طرف رو متوجه کنه. دیده بودم وقتی کسی تو یه مسئلهای سوال میپرسه و حسین خودش نمیتونه جوابشو بده میره با اهلش مشورت میکنه. از اونا میخواست کمک کنن واسه باز کردن گره های اعتقادی.. نمیشست به طرف بگه ۱۴۰۰ ساله همه علما اینطور گفتن حالا تو یه الف بچه نمیخوای قبول کنی؟ سر بحث ولایت فقیه، سر بحث حجاب، سر جریانات تاریخ معاصر و کلا مسائلی ک این روزا خیلی هجمه هست علیهشون و دائم شبهه جدید منتشر میشه، الحق والانصاف وقت میزاشت. ولی وقتی کسی وسط صحبت فحش میداد یا بیاحترامی میکرد دیگه بحثو باهاش ادامه نمیداد. دیگه هم سمت اون طرف نمیرفت.
یادمه درد و دل میکرد میگفت من نمیفهمم چطوری میشه این شبکه های ماهوارهای و کانالهای مجازی یه مسئله باطل رو اینجوری میکنن تو کله بعضی آدما...
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#خاطرات
@shahidvelayati
سلام برادر. سربازان امام زمان از هیچ چیز نمیترسند بجز گناهان خودشان ! پایینش رو هم امضا زد. از طرف حسین پورخیشکن (ولایتی). عادت داشت اگر میخواست حرفی بزنه غیر مستقیم بگه. گاهی نامه مینوشت.
#خاطرات
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
💠 تصویری از نوجوانی شهید حسین ولایتیفر
و حضور در راهپیمایی
#دهه_فجر
#ماه_رجب
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahidvelayati
داشت صحنه شهادت حسین رو برامون ترسیم می کرد گفت: یک متر از من فاصله نگرفته بود که تیراندازی شروع شد. دو تیر به پهلوش اصابت کرد و زمین افتاد. صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا..
#روایت_ها
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
وقتی میخواست برای کسی دعا کنه سعی میکرد ربطش بده به سربازی امام زمان. برای یکی از بچهها یادگاری نوشته بود آخرش نوشت ان شاءالله جز کسایی باشیم که آقا روشون حساب جدایی باز کرده ...
#روایت_ها
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
کارش طول کشیده بود. آخر شب اومد خونه. حوالی دو سه شب. خسته و کوفته. گوشیشو جوری تنظیم کرده بود که هر ده دقیقه یبار زنگ میخورد. بیدار میشد، گوشیو تنظیم میکرد و دوباره میخوابید. تا نماز صبح بیست بار گوشیش زنگ خورد. میخواست هم استراحت کنه که روز بعد بره دنبال کارش هم با خیال تخت نخوابه که بره توی عمق خواب و نمازش قضا بشه...
#خاطرات
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت متأسفم برای کسی که بره پای منبر بشینه و وقتی از مسجد خارج شد امروز و فرداش مثل هم باشه ..
صحبتهای مادر شهید ولایتیفر در جمع بچههای جلسه نوجوانان هیئت رأیة الهدی
#روایت_ها
#شهید_حسین_ولایتی
#ارسالی_شما
@shahidvelayati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز این هدایا رو از کربلا به مادر شهید دادن. (خاک تربت و نگین انگشتری از سنگفرشهای حرم امام حسین (ع) هست) بنده هم سعادت داشتم اونجا بودم. مادر شهید این شعر رو خوندن برام و گفتن اگه خواستید منتشر کنید این رو زیرش بنویسید:
ای خفته به خون برابر من
نور و روح و دل و پیکر من
ای مظهر جد اطهر من
ناکام علی اکبر من
بودی تو ستارهی سحر گاه
عمر تو چقدر بود کوتاه
پنهان شدی از نظر به ناگاه
ناکام علی اکبر من
ای باد صبا برو خدا را
با آه و فغان به نزد صغری
او کشته شد از جفای عهد و ناکام علی اکبر من
تشکر، اجرتون با شهید بزرگوار
#ارسالی_شما
@shahidvelayati
باید جوری رفتار کنیم که اگر کسی با ما برخورد کرد آیینه ای از اخلاقهای خوب ببیند. نمونهای از شهدا
#رفیق_شهیدم
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
سربازی امام زمان کار آسونی نیست. بزرگترین وظیفه منتظر امام زمان(عج) اینه که خودشو از لحاظ معنوی
از لحاظ اخلاقی،
از لحاظ پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مومنين
و برای رویارویی با ظالمین و مستکربین آماده کنه.
و اینها تنهایی محقق نمیشه. نیاز به همراهی و حضور در جمع و گروهی هست. جمعی با هدف مشترک...
پن:
اردوی بهار ۱۳۹۵
جلسه عاشقان حضرت مهدی(عج)
اولین نفر ایستاده از سمت چپ: شهید حسین ولایتی فر "مربی گروه"
#شهید_حسین_ولایتی
#رفیق_شهیدم
@shahidvelayati
🔴 تصویری از اسماعیل احمدی مشاور وزیر ورزش و مدیرکل وزارتی این وزارتخانه بر سر مزار شهید حادثه تروریستی ۳۱ شهریور شهید حسین ولایتیفر
🔹اسماعیل احمدی دقایقی پیش بعلت شدت جراحات بر اثر سانحه سقوط بالگرد درگذشت، وی اوایل امسال همراه با رئیس جمهور به دزفول سفر کرده بود./عماریون
@shahidvelayati
توی اردوها معمولا کارهای تدارکاتی را حسین و یکی دو نفر دیگر انجام می دادند. خیلی کاری بود و چون زیاد شوخی میکرد، کنارش به آدم خوش میگذشت. ما دنبال این بودیم که اگر برنامهای بود حتما حسین حضور داشته باشد. اصلا اگر نبود یک جای کار می لنگید.
#شهید_حسین_ولایتی
#خاطرات
@shahidvelayati
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
#دلتنگی
#رفیق_شهیدم
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
از سختی دوره تکاوری میگفت. میگفت تو دوره کویر خیلی از بچهها کم آورده بودند. هوای گرم و سختی دوره نفس بچهها رو گرفته بود. تنها چیزی که بهشون امید و انگیزه میداد، صحبتهای آقا در مورد نابودی اسرائیل بود. این جملهها عجیب روحیه بچهها رو تقویت میکرد.
#خاطرات
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
هدایت شده از همهینوکرها
enc_16759573710900739313175.mp3
3.28M
چقدر میتونه توی روضـه ها گره وا شه ؛
چقدر قشنگه زندگیم ، وقفِ تو آقـا شه . . .
صوت شب جمعه، بیاد همه شهدا
شهید حسین ولایتی، شهید علیرضاحاجیوند
@shahidvelayati
@shavadon
قسم به وعده شیرین من یمت یرنی
که ایستاده بمیرم به احترام علی..
#شهید_حسین_ولایتی
#رفیق_شهیدم
@shahidvelayati
چقدر دلم هوای روزهای زیبایی رو کرده تمام دغدغهمون این بود کی اذان میشه بریم مسجد و جلسه؟ یاد اون جمع باصفا، شوخیها و خندهها..
گفت خاطرات عجیبند...
گاهی می خندیم به روزهای که گریه می کردیم،
گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم!
#نعم_الرفیق
#رفیق_شهیدم
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
✨به «الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صاحِبَ الزَّمان» عهد کـه رسید منتظر بودم روی
پایش بزند...
دستش را از زیر چادر بیرون آورد
و روی سنگ مزار پـسر میزند...
انگار میخواست بگوید: آقاجان حسیـن من آماده حضور در رکاب شماسـت!
مادرِ حسین را از جنس مادران کربلا دیدم
و حسـین را از، یاران وفادار امام زمان خویش که اینگونه در کربلا هم عهد شدند...
«به خدا دوست داشتم کشته شوم و باز زنده گردم و سپس کشته گردم و هزار بار اين چنين باشم».
#روایت_شما
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
داشتیم فضای برگزاری جلسات قرآن رو آماده میکردیم. قرار بود از سقف اتاق یه ریسه آویزون کنیم. یکمی بزرگ بود. برای همین گفت مقداری از دو سمتش رو ببریم. اون بخشی که طرف اون بود رو راحت با دست جدا کرد. اما من هرچی زور زدم و کشیدم نشد. دستم از فشار بند ریسه قرمز شده بود. بهش گفتم نمیشه، دستم داره زخم میشه. گفت واسه اینه که کار نکردی پوست دستت زمخت نشده. زدیم زیر خنده...
#شهید_حسین_ولایتی
@shahidvelayati
هدایت شده از هیات محبان اباالفضل العباس(علیه السلام)
#اطلاعیه
مـراسـم سوگواری شهادت
امـام عـلـی عـلـیه الـسـلام
و ایـــام شـــبــهـــای قـــدر
هیئـت محـبـان اباالفضـــل
الـعبـــاس علـیـه الـســــلام
محفــل فدائیــان ولایــــت
دارالــمـــؤمــنین دزفـــــول
@mohebandez
@shohada_mohebandez
@jahadi_mohebandez
@shahidvelayati
دستنوشته شهید حسین ولایتی فر برای رفیقش، خوندنش تو این شبها خالی از لطف نیست..
.
بسم الرب الشهداء. سلام برادر. بسیاری از بچهها قدر این شبها و این روزها را نمیدانند و نمیدانند که این چه نعمتی است که نصیبشان شده و از آن استفاده ی مطلوب را نمیبرند. ان شاءالله ک شما برادر بزرگوار کسی باشی که در نزدیک کردن ظهور اقا امام زمان نقش داشته باشی. و جزو کسایی باشی که آقا روی شما حساب کشیده باشد و بداند که شما کسی باشی که واقعا منتظر آقا هست.
حسین پورخیشکن (ولایتی فر)
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#رفیق_شهیدم
@shahidvelayati