شهید هادی ذوالفقاری...♡
#دلتنگی_شهدایی💕✨ __________ 💔چنـد وقتـیست که مـا از دیـدنت محـروم شده ایـم و تـو چنـد وقتـ
#خاطره_شهید🎙💚
______________
با آقا سجاد دو خانواده بی سر پرست ویتیم میشناختیم که در قم ساکن و وضعیت مالی مناسبی نداشتند آقا سجاد از دوستانش پول جمع میکرد و مقداری هم خودش میگذاشت و برنج، گوشت، مرغ و.... تهیه میکردتا به این خانواده ها برسانیم...
______________
#شهید_سجاد_طاهرنیا🍃
3.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
ابراز ارادت ماهی به حسن روحانی:
روحانی مچکریم.🐟🕸
😂😂😂😂
15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدانه🌸
شهدا شرمنده ایم 😞
ممد
ممد
ممد جواب بده
ممد جان کجایی برادر
من به قربان خدا، تا مرا غمگین دید
بهر خوشحالی من دردلم انداخت تو را
#محمد_هادی ...♡
یاد همه شهدا با ذکر یک صلوات 💚☺️
2.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جون؛خادمالمهدی[عج]:
شھیدعطایـےمیگفت:↯
آقاجانتوکہآخرگرهروومیکنے
پسچرا امروزوفردامیکنے...!
:
#تلنگرانه🖐🏻🙂
-وَخدانکنهتومجازی
حقالناسکنیم.!
باچتنامحرم!✖️
بایهپروفایلکهبهگناهمیندازه!
بایهکانالمبتذل🚫
بایهکپیکردنکهراضینیستن!
بایهمزاحمت!
باایجادگروهمختلط|:
باتبرج🖐🏻
بایهلایکوکامنت🚫
-حواستباشههمشنوشتهمیشه،
#خاطرات_جبهه
آقا برگه من زخمی شده😂😂
بعد از داير شدن مجتمع هاي آموزشي رزمندگان در جبهه ، اوقات فراغت از جنگ را به تحصيل مي پرداختيم .يكي از روزهاي تابستان براي گرفتن امتحان ما را زير سايه درختي جمع كردند . بعد از توزيع ورقه هاي امتحاني مشغول نوشتن شديم .خمپاره اندازهاي دشمن همزمان شروع كرده بودند . يك خمپاره در چند متريمان به زمين خورد .همه بدون توجه ، سرگرم جواب دادن به سئوالات بودند . يك تركش افتاد روي ورقه دوست بغل دستيم و چون گرم بود قسمتي از آن را سوزاند . ورقه را گرفت بالا و به ممتحن گفت : برگه من زخمي شده بايد تا فردا به او مرخصي بدهي ! همه خنديدند و شيطنت دشمن را به چيزي نگرفتند.