✅شهادت هنـــر مردان خداست
✍امام علی علیهالسلام»: از مرگ راه فرار و گریزی نیست، کسی که کشته نشود (بالاخره) خواهد مُرد، (آری) بهترین مرگ و میرها کشته شدن در راه خداست.
《📚 سفینه،ج ٢، ص ٥٥٣》
🥀•°]⤸ #شهیدانه
مولای من ! من بهشت را برای نعمتهای جاودانه اش نمیخواهم !
بلکه آنرا به طمع چیزی بزرگتر میخواهم !
مولای من !
بهشت من همنشینی با #اباعبدالله است ...
#شهید_مصطغی_حیدر 🕊
خدایا!🤲🏻
بگیرازمنآنچہکہ
"شهادت"رامیگیردازمن...
اینروزهاعجیبدلم؛
بہسیمخاردارهایدنیا!
گیرکردهاست..💔
#درآرزوشهادت
#ڪلام_شهید🌿
میگفتـــــ قبݪاز شوخے
نیتـــــ تقـرّبـــــ ڪن و تو دݪتـــــ بگوــ
"دݪِ یه مؤمنُ شاد میکنم، قربة اِلے اللّٰه"
- اینشوخے هاتم میشه عبادتـــــ ...
#شهید_حسین_معز_غلامی
#شهیدانه
#السلامعلٻڬٻااباعبدالله
【#تلنگر👌】
✍ امام علی«علیهسلام»:
🌱 کسی که بتونه بر نفس خودش غلبه کنه، شان و جایگاهش بالا میره🙂
❌و برعکس کسی که نفس شهوانیش مالک و فرمانروای او بشه😈 به ذلت و خواری دچار میشه😞
مصطفے جز معدود شهدای مدافع حرم است که سردار سلیمانی در خصوصش ابراز علاقه میکند و میگوید عاشق او بودم...♥️
سردار سلیمانے از پشت بی سیم صدای مصطفے را میشنود و میخواهد او را ببیند.
از دوستان و هم رزمانش بعدها شنیدم درجلسهای دیدند جوانی با پای لنگان گوشهای ایستاده و به حرفها گوش میدهد.
سردار آنجا سیدابراهیم را خواستند تا نظر او را در خصوص موضوع مطرح شده بدانند.🍃
مصطفے هم با ادب و احترام اینکه همه حاضرین جمع سرداران او هستند، نظر خود را اعلام میکند.
او آنجا میگوید جنگ سوریه تفاوت دارد.
در آن جلسه، شرایط خاص سوریه و نقشههای آن را توضیح میدهد یعنی جرات پیدا میکند که در جمع فرماندهان این توضیحات را ارائه دهد.🖐🏻
سردار خیلے نسبت به سرباز کوچک خود محبت داشتند :)♥️
این محبت و تعاریف سردار ناشی از آن است که نسبت به مصطفے شناخت داشتند و آدم شناس بودند سردار سلیمانی بزرگی آدمها را به سن و سال نمیبیند به عملکرد میبیند.🖇✨
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنقدر جلو رفته که نزدیک ظهوریم✨
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍃
#لبیک_یا_خامنه_ای🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #استوری | #راهیان_نور
🔻اگر میخواهید تاثیر گذار باشید،اگر میخواهید به عمر و خدمت و جایگاهتون ظلم نکرده باشید...
📌پسرک فلافل فروش
قسمت چهل و پنجم
جوانان میخواستند هرچه سریع تر به جبهه برگردند البته تفاوت حجاب زنان آن موقع با حالت قابل گفتن نيست‼
خوب به ياد دارم از زمانی که هادي در نجف ساکن شد، به اعمال و رفتارش خيلی دقت می كرد.
شروع كرده بود برخی رياضت هاي شرعی را انجام می داد. مراقب بود كه كارهای مكروه نيز انجام ندهد.
وقتی در نجف ساکن بود، بيشتر شب های جمعه با ما تماس می گرفت.
اما در ماه هاي آخر خيلی تماسش را کم کرد. عقيده ی من اين است که ايشان می خواست خود را از تعلقات دنيا جدا کند.
شماره تلفن همراه خود را هم عوض کرد. می خواست دلبستگی به دنيا نداشته باشد.
می گفت شماره را عوض کردم که رفقا تماس نگيرند. می خواهم از حال و هوای اينجا خارج نشوم.
خواهرش می گفت: هادی برای من اينكه ما ناراحت نشويم هيچ وقت نمی گفت در نجف سختی کشيده، هميشه طوری برای ما از اوضاعش تعريف می کرد که انگار هيچ مشکلی ندارد.
فقط از لذت حضور در نجف ومعنويات آنجا می گفت. آرزو می كرد كه روزی همه با هم به نجف برويم.
يک بار در خانه از ما پرسيد: چطور بايد ماکارونی درست کنم؟ ما هم يادش داديم.
طوری به ما نشان داد که آنجاخيلي راحت است، فقط مانده كه برای دوستان طلبه اش ماكارونی درست كند.
شرايطش را به گونه ای توضيح مي داد که خيال ما راحت باشد.هميشه اوضاع درس خواندن و طلبگی اش رادر نجف آرام توصيف
می كرد
️🔰 ادامه دارد... 🔰
📌پسرک فلافل فروش
قسمت چهل و چهارم
می گفت: آدمی كه ساكن نجف شده نمی تواند جای ديگری برود.
شما نمی دانيد زندگی در كنار مولا چه لذتی دارد.
هادی آن چنان از زندگی در نجف می گفت كه ما فكر می كرديم دربهترين هتل ها اقامت دارد‼
اما لذتی كه به آن اشاره می كرد چيز ديگری بود.
هادی آن چنان غرق در
معنويات نجف شده بود كه نمی توانست چند روز زندگی در تهران را تحمل
كند.
در مدتی كه تهران بود در مسجد وپايگاه بسيج حضور می يافت. هنگام حضور در تهران احساس راحتی ميكرد!
يك بار پرسيدم از چيزی ناراحتی⁉
چرا اينقدر گرفته ای❓
گفت: خيلی از وضعيت حجاب خانم ها توی تهران ناراحتم. وقتی آدم توی كوچه راه ميره، نمی تونه سرش روبالا بگيره.
بعد گفت: يه نگاه حرام آدم روخيلی عقب می اندازه. اما در نجف اين
مسائل نيست. شرايط برای زندگی معنوی خيلی مهياست.
هادی را كه می ديدم، ياد بسيجی های دوران جنگ می افتادم. آنها هم
وقتی از جبهه بر می گشتند.....
🔰ادامه دارد ...🔰
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اصل بهشت یعنی، در این حرم نشستن امروز با رضایم فردا خدا کریم است....
چهارشنبه هاے امام رضایے♡