•••
"جـوانانمــا
عـاشقمبـارزهبـااسرائیلهستنـد!
ارهوَالا......
#آسیدعلۍجان•💚•
.
. به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#دوکلــــوم_حرف_حساب ✋
شہید آوینی میفرماید ڪه:
بچه حزب اللهی ها دچار
#عُجب شده اند.
#عُجب یعنی خود پسندی و خودشیفٺگی!
یعنی من از همه بہترم
#حواسمونجمعهست؟!
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#دوکلــــوم_حرف_حساب ✋
گاهی تلنگر میتواند همین باشد☝️🏻
که حرفی از شھیدی گفته شود
و آن این باشد که:
[ما از حلالش گذشتیم
شما از حرامش نمیتوانید بگذرید؟!]‼️
#شهدا_شرمنده_ایم😔✋
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
نگاهِ پُر مهــــرِ خدا
گوارای پسرانی که
مدافع چشمان پاک اند👀
همانهایی که
چشمانشان به زمین است
و دلشان تا هفت اسمان💓
#پسران_حیدرے
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#قشنگ_طور❤️🙂
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
👌☘مراقب حرفهایتان باشید
وقتی
زده شدند
فقط قابل
بخشش هستند..
👌☘نه فراموش شدن...
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرض کنید این اتفاق بیفتد...
چه جوابی داریم؟
😔😔😔
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
دست شـهید پیش خدارد نمیشود
باید دعاڪنیم ڪه مارا دعا ڪنند
امـروز،حاج قاسم،ڪاش از بهشت...
لطفی کند، یڪ نظری هم به ماڪند
شهید حاج قاسم سلیمانی
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
رفقـا!
تا جوونیـد،جوونهـ🌱 بزنیـد!
جوونـے بهـارِ عُمرهـ🌸
#حاجحُسیـنیڪتا🔮
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
رفیق خوب یعنے ؛😍
وقتے دوتایے از ڪنار نامحرم رد میشین ؛🧔🏻
بگہ:↓
رفیق!!بند ڪفشات رو بستی؟!😉
#رفیق_جانمـ💞
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
♨️ احسنت به🌀🔰🔰
♥️احسنت به پسری که دختر خانوم با حجاب میبینه میگه ان شاءالله خوشبخت بشه...❤️✨
♥️احسنت به دختری که سنگین و با شخصیت تو خیابون راه میره نشونه یه دختر ایرونیه...💐✨
♥️احسنت به دخترای با حجاب که کسی نمیتونه بهش بی احترامی کنه...😍✨
♥️احسنت به پسری که ناموس مردم ناموس خودشه سر به زیر راه میره...😌✨
♥️احسنت به پسری که دختر آرایش کرده میبینه سرشو میندازه پایین چشماشو درویش میکنه...😑✨
♥️احسنت به دختری که برای چادر بی بی فاطمه زهرا احترام قائله...😌✨
♥️احسنت به پسری که سینش مهر سینه زنی حضرت ابوالفضل خورده...✨
♥️احسنت به پسرای غیرتی و دخترای با اصالت که با حجاب خیلی خشگلترن...✨
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
••| بچه هاتونو یه جوری تربیت کنین😍 که هر جا عکس سردارو دیدن #سلام_نظامی🙃 بدن...✌️🏼♥️|••
#بهیادتیمسردار💫
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
🦋| #ریحانہ
•|در روزگارۍ ڪه
دشمن تمـــام امــیدش از بیـن بردݩ
🧕🏻حجاب توسٺ
تو همچنان پاڪ بمان!
تو امیدش را ناامید ڪݩ!💪🏻😌
بگذار از چادرت ببشتر از اسلـــحه بترسد این چــادر سـ🖤ـیاه سلاح توسٺ...
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#ثواب یهویی💡
همین الان سه تا صلوات بفرست و به سه ساله ارباب هدیه کن🎁
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#دلتـڹــڱـے ❣🍃
" [ تـــو ] "
{ هزار سال است منتظرے
و من هنوز جای سرباز ؛
سربارت بوده ام ...!
کسر همین یک نقطه،
تعادل دنیا را به هم میریزد ...}
#اللهمعجللولیڪالفرج ❥
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔
🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....
🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷
🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🔹شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم....
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
.
"خاطراتطنزجبهہ"🙊😂
یڪبار سعید خیلے از بچہها کار کشید...
#فرمانده دستہ بود
شب برایش جشن پتو گرفتند...
حسابے کتکش زدند😂
من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش
دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا
شاید کمے کمتر کتک بخورد..!
سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے
آن جشن پتو ، نیمساعت قبل از وقت #نماز صبح، #اذان گفت...😱
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچہها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت:
اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟
گفتند : ما #نماز خواندیم..!✋🏻
گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟
گفتند : سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من برایِ #نماز شب اذان گفتم نہ نماز صبح..!😂
#شهیدسعیدشاهدی
#شادیروحشانصلوات🍃
#خنده_حلال
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
✳ سه دقیقه با پدرم صحبت کردم؛ از حقوقم کم شود!
📌 از مواردی که شهید صیاد رعایت میکرد حقوق #بیتالمال بود. من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس میگرفت و میگفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کردهام. ما در طول این مدت تماسهای شخصی او را یادداشت میکردیم سر ماه جمعبندی میکردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیتالمال واریز میکردیم که رسید همهی این پرداختیها هم موجود است. شهید صیاد یک پیکان داشت در حالی که دهها ماشین مدل بالا در اختیار ما بود، اما ایشان پرهیز میکرد و میگفت کارهای شخصی را با ماشین شخصیام پیگیری کنید.
👤 راوی: حسن کلانتری رئیس دفتر سابق #شهید_صیاد_شیرازی
📚 از کتاب #صیاد_دلها
📖 ص 70
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
گفت یه ذکر بهت میگم
هربار گیرکردی بگو
من خیلی قبول دارم
گره کارِ منم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت)
گفتم باشه داداش بگو
گفت تسبیح داری
گفتم اره
گفت بگو الهی به رقیه س حتما سه ساله ارباب نظر میکنه
#شهید_حسین_معزغلامی
پس اگر گرفتاری یه تسبیح بردار...
بگو الهی به رقیه س...♥️
به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
#حدیث
#امام_على_عليه_السلام
💕 افسوس های گذشته را در دل خود بیدار مکن ، زیرا تو را از آمادگی برا #پیروزی باز می دارد. 💪👌
غررالحکم، ص۷۶۶
┄┅─═◈═─┅┄
♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•
@kafeh_shohada
•┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•