eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 به نام او که هدایتگر است #داستان_تمام_زندگی_من قسمت9⃣1⃣ مرگ خاموش یک زندگی 🍃
💔 به نام او که هدایتگر است قسمت0⃣2⃣ قدم نو رسیده... 🍃💠🍃💠🍃 اسمش رو گذاشت آرتا … وقتی فهمیدم آرتا، یه اسم زرتشتیه خیلی ناراحت شدم 😔… – چطور تونستی روی پسر مسلمان من، یه اسم زرتشتی بزاری؟ … یعنی اینقدر بی هویت شدی که برای ابراز وجود، دنبال یه هویت باستانی می گردی؟ … یا اینکه تا این حد از اسلام و خدا جدا شدی که به جای خدا … که به جای افتخار به چیزهایی که داری … یه مشت سنگ باستانی، هویت تو شده؟ … دلم می خواست تک تک این حرف ها رو بهش بزنم و اعتراض کنم اما فایده ای داشت؟ … عشقی که در قلبم نسبت بهش داشتم، به خشم و نفرت تبدیل می شد … و فقط آرتا بود که من رو توی زندگی نگه می داشت … 🍃💠🍃💠🍃 غریب و تنها … در کشوری که هیچ آشنا و مونسی نداشتم … هر روز، تنها توی خونه … همدم من، کتاب هام و یه بچه یه ساله بود … کم کم داشتم با همه چیز غریبه می شدم… و حسی که بهم می گفت … ایران دیگه کشور من نیست … و انتخابات 88، تیر خلاص رو توی زندگی ما زد … اون به شدت از دشمن حمایت می کرد … رویاهایی رو در سر داشت که به چشم من کابوس بود … اوایل سعی می کردم سکوت کنم … تحمل می کردم اما فایده نداشت … آخر، یه روز بهش گفتم … – متین تو واقعا متوجه نمیشی یا این چیزهایی که میگی انتخاب توئه؟ … 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 به نام او که هدایتگر است #داستان_تمام_زندگی_من قسمت0⃣2⃣ قدم نو رسیده... 🍃💠🍃💠
💔 به نام او که هدایتگر است قسمت 1⃣2⃣ قتلگاهی به نام ایران 🍃💠🍃💠🍃 دیگه هیچ چیز برام مهم نبود … با صراحت تمام بهش گفتم… – اونها با حزب سبز آلمان ارتباط دارن … واقعا می خوای به افرادی رای بدی که با دشمن کشورشون هم پیمان شدن؟… کسی که به خاکش خیانت می کنه … قدمی برای مردمش برنمی داره … مگه خون ایران توی رگ های تو نیست؟ … من با تمام وجود نگران بودم … ایران، خاک من نبود که حس وطن پرستی داشته باشم … اما ایران، و مرزهای ایران برای من حکم مرزها و آخرین دژهای اسلام رو داشت … حسی که با مشت محکم متین، توی دهن من، جواب گرفت … دهنم پر از خون شده بود … این مشت، نتیجه حرف حق من بود … پاسخ صبر و سکوت من در این سه سال … به تمام رفتارهای زشت و بی توجهی ها … پاسخ تلخی که با حوادث بعد از انتخابات، من رو به یه نتیجه رسوند … باید هر چه سریع تر از ایران می رفتم … وقتی آلمان ها به لهستان مسلط شدن، نزدیک به دو سوم از جمعیت لهستان رو قتل عام کردند … یکی از بزرگ ترین فجایع بشر … در کشور من رقم خورد … فاجعه ای که مادربزرگم با اشک و درد ازش تعریف می کرد … و حالا مردم ایران، داشتند با دست های خودشون درها رو برای دشمن قسم خورده شون باز می کردن … مطمئن بودم با عمق دشمنی و کینه اونها … این روزها … آغاز روزهای سیاه و سقوط ایرانه … و این آخرین چیزی بود که منتظرش بودم … باید به هر قیمتی جون خودم و پسرم رو از این قتلگاه نجات می دادم … 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 این دل تنگ ما را کجا درمانی هست؟!... غیر از آنجا که است؟!.. باید زائر شویم تا جلا بگیرد این قلبهای خاک خورده و تنگمان... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 عـاشق ڪه شد یـار به حـالش نـظر نڪرد اے خواجـه درد نیست وگــرنه طبیـب هست..💔 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سلام بر آنها که رفتند و مثل ارباب بی کفن، جان دادند... من خاک پای شهدا هستم؛ شهدایی که برای دفاع از اسلام رفتند و جان عزیز خود را بر طبق اخلاص نهادند. خدا کند به مدد شهدا و دعای دوستانم، مرگ من نیز قرار گیرد که بهترین مرگ هاست... سالروزشهادت🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 گــردن بگـیر بـے سـر و سامـانے مرا... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏وانظُر بِعَینِ الوُدِّ وَالعَطفِ اِلیّ با چشم محبت و مهربونی،نگام کن ... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 دکتر جان بیا... نبض ما را هم بگیر ببینی که چگونه قلب‌مان برای شما می‌تپد💓 ... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 رفقا مشهد نائب الزیاره همتون هستم✨ از ادمین کانال ... عشق ملکوتی💝 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏علی به کنگره‌ی شهر تا اذان می‌گفت حسینِ فاطمه در هر فراز...، جان می‌گفت ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 ‏مباركٌ للحسين و لنا قدومك 💜 جوونا روزمون مبارک عاقبتمون ختمِ به علی‌اکبرِ حضرتِ لیلا 🌸
شهید شو 🌷
چه نمازی بشود جنّت اعلا، وقتی تو مؤذن شوی و شیخ جماعت، پدرت! 😍
💔 ☑️ «محمدعلی موسی‌‌پور» سریال گاندو۲ کیست؟! موسی‌پور سریال گاندو۲ همان محمد علی شعبانی، از مشاوران سابق محمدجواد ظریف و یکی از افراد دو تابعیتی تیم مذاکرات هسته‌ای می‌باشد. شعبانی کارآموز سابق شورای ملی ایرانیان آمریکا یا نایاک در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) است. او همان سال به اسراییل سفر کرد و با نهادها و افراد بسیاری از جمله مئیر جاودانفر دیدار کرد. وی ۱۳۹۰ به ایران برگشت و «برغم سفر به اسراییل و کار در نایاک» کارمند حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و سردبیر نشریه انگلیسی مرکز تحقیقات شد. شعبانی در مذاکرات هسته‌ای نقش مسئول رسانه ای و اطلاع رسانی تیم مذاکرات را برعهده داشته و در زمان مذاکرات هسته‌ای نیز از برجام در رسانه‌های‌ غربی دفاع می‌کرد. به گفته جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد در مجلس، شعبانی در طول مذاکرات هسته‌ای جریان رسانه ای داخل و دیگر کشورها را هماهنگ می کرده و هم اکنون فراری است. طبق گزارشات، شعبانی اکنون ساکن انگلیس می‌باشد. ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (١٣٨) صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَح
✨﷽✨ (۱۳۹) قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ‌ (اى پيامبر! به اهل كتاب) بگو: آيا درباره‌ى خداوند با ما مجادله مى‌كنيد، در حالى كه او پروردگار ما و شماست و اعمال ما براى ما و اعمال شما از آنِ شماست و ما براى او خالصانه عبادت مى‌كنيم. ✅نکته ها اين آيه، هشدار به اهل كتاب است كه از ادّعاهاى بى‌دليل دست بردارند. آنها مى‌گفتند: ما به خدا نزديكتر و يا فرزندان او و يا محبوبان او هستيم. بنى‌اسرائيل گمان مى‌كردند كه بايد همه‌ى انبيا از نژاد آنان باشند و بخاطر قديمى بودن دين آنان و كتاب تورات، خودشان را برتر مى‌دانستند و لطف الهى را فقط مخصوص خودشان دانسته و با اين گمان با مسلمانان محاجّه و گفتگو مى‌كردند. 🔊 پیام ها - صاحب اختيار همه‌ى انسان‌ها، خداست. او به همه لطف دارد ومى‌تواند هر كس را از هر نژادى كه باشد، مورد عنايت خاصّ خود قرار دهد. «هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ» - ملاك قرب به خداوند، عبادت خالصانه ومنزّه دانستن او از شريك است. «نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ» ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 به نام او که هدایتگر است #داستان_تمام_زندگی_من قسمت 1⃣2⃣ قتلگاهی به نام ایران
💔 به نام او که هدایتگر است قسمت2⃣2⃣ رویای طوفانی🌊 🍃💠🍃💠🍃 برای فرار زمان بندی کردم و در یه زمان عالی نقشه ام رو عملی کردم ... وسائل و پاسپورتم رو برداشتم و مستقیم رفتم سفارت ... تمام شرایط و اتفاقات اون چند سال رو شرح دادم ... من متاهل بودم و نمی تونستم بدون اجازه متین به همراه پسرم، ایران رو ترک کنم ... شرایط خیلی پیچیده شده بود ... مسائل دیپلماتیک، اغتشاش های ایران، عدم ثبات موقعیت دولت در ایران که منجر به تزلزل موقت جهانی اعتبار دولت شده بود و ... دست به دست هم داده بود ... هر چند من دخالتی در این مسائل نداشتم اما احساس گناه می کردم ... که در چنین شرایطی دارم ایران رو ترک می کنم ... هر چند، چاره دیگه ای هم نداشتم ... هیچ چاره ای ... متین خبردار شده بود ... اومد سفارت اما اجازه ملاقات بهش ندادن ... دولت و وزارت خارجه هم درگیرتر از این بود که بخواد به خروج بی اجازه یه تبعه عادی رسیدگی کنه ... و من با کمک سفارت، با آرتا به لهستان برگشتم ... 🍃💠🍃💠🍃 پام که به خاک لهستان رسید از شدت خوشحالی گریه ام گرفته بود ... برام هتل گرفته بودن و اعلام کردن تا هر زمان که بخوام می تونم اونجا بمونم ... باورم نمی شد ... همه چیز مثل یه رویا بود ... اما حقیقت اینجا بود ... یه رویا فقط تا پایان خواب ادامه داشت ... جایی که بالاخره یه نفر صدات کنه و تو از خواب بیدار بشی ... مثل رویای کوتاه من، رویایی که کمتر از یک ماه، طوفانی شد ... کم کم سر و کله افراد عجیبی پیدا شد ... افرادی که ازم می خواستن علیه اسلام، حقوق زنان، حقوق بشر و ... در ایران صحبت کنم ... هنوز ایران درگیر امواج شدیدی بود اما اونها می خواستن با استفاده از من ... طوفان دیگه ای راه بندازن ... افرادی که می خواستن من رو به اسطوره آزادی خواهی در تقابل و مبارزه با جامعه ایرانی تبدیل کنن ... 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 به نام او که هدایتگر است #داستان_تمام_زندگی_من قسمت2⃣2⃣ رویای طوفانی🌊 🍃💠🍃💠🍃
💔 به نام او که هدایتگر است  قسمت 3⃣2⃣ دوربین های زنده 🍃💠🍃💠🍃 روز اول یه زن مسلمان اومد سراغم ... لهجه اش شبیه مردم خاورمیانه بود ... خودش رو معرفی کرد ... نشست و شروع کرد به صحبت کردن ... راست یا دروغ، از زندگی و سرگذشتش تعریف می کرد ... بعد از چند ساعت حرف زدن، بخش اصلی حرف هاش شروع شد ... - ما باید به عنوان زنان شجاع و مبارز ، حرف مون رو به گوش دنیا برسونیم ... ما باید به دنیا بگیم توی کشورهای مسلمان داره چه بلایی بر سر زن ها میاد ... چطور مردها، زن ها رو به بند می کشن و استثمار می کنن ... ما باید ... با هیجان تمام و پشت سر هم حرف می زد ... و ازم می خواست بیام جلوی دوربین های تلوزیون و ماهواره بشینم و حرف بزنم ... و از حق خودم و زن هایی مثل خودم دفاع کنم... نمی دونستم از این کار چه نیتی داره و چه افرادی پشت این حرکت هستن ... برای همین خودم رو زدم به اون راه ... 🍃💠🍃💠🍃 - شما از کدوم کشور مسلمانی؟ - چه فرقی می کنه ... مهم سرنوشت های یکسان ماست ... سرنوشتی که گریبان گیر تمام دختران و زنان مسلمانه ... - ولی شوهر من، مسلمان نبود ... - مگه شوهر شما ایرانی نبود؟ ... - چرا ... ایرانی بود ... - مگه شوهر شما مسلمان نبود؟ ... - نه، پدرشوهرم مسلمان بود ... گیج می خورد نمی فهمید چی دارم بهش میگم ... - من اصلا متوجه منظور شما نمیشم ... میشه واضح حرف بزنید ... - فکر می کنم این شما هستی که باید واضح صحبت کنی... من به خاطر سرنوشت تلخ شما واقعا متاسفم ... اما واقعا ما تلخ ترین سرنوشت زنان دنیا رو داشتیم؟ ... چیزی که من متوجه نمیشم اینه ... چرا ازم می خوای برم جلوی دوربین تلوزیون و حرف بزنم؟ ... زنان زیادی توی دنیا، سرنوشتی مشابه یا بدتر از من دارن ... چرا با اونها حرف نمی زنید؟ ... 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte💞