eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت19 رف
💔

🔰  🔰
📕 رمان امنیتی ⛔️  ⛔️


✍️ به قلم:  




...هرکسی، درجه زنده بودنش بستگی داره به این که چقدر به این منشاء زندگی نزدیکه! تو چقدر زنده‌ای عباس؟

سوالش را زیر لب از خودم می‌پرسم. من چقدر زنده‌ام؟ اصلاً زنده‌ام یا مُرده؟ چرا تا الان این را از خودم نپرسیده بودم؟ این همه سال است که آیه‌الکرسی می‌خوانم و هیچ‌وقت به جمله اولش فکر نکردم!

تبلتم را از کیفم درمی‌آورم. دیگر باید نزدیک تدمر باشم؛ آن هم با این سرعتی که من گاز دادم. نقشه را باز می‌کنم و درحالی که یک چشمم به جاده است و چشم دیگرم به صفحه تبلت، مسیر را بررسی می‌کنم. چیزی تا  نمانده است؛ حدود پانزده کیلومتر.
دارم نزدیک می‌شوم به سخت‌ترین قسمتِ کار: عبور از حائل بین داعش و نیروهای خودی!

تقریباً سه ماه از آزادسازی دوباره تدمر می‌گذرد. تدمر، شهر استراتژیکی ست و برای همین، در طول یک سال چندبار بین داعش و دولت سوریه دست به دست شده.
فروردین سال نود و پنج از دست داعش آزاد شد و آذر همان سال دوباره به دست داعش افتاد؛ اما ارتش سوریه با کمک نیروهای ایرانی، توانستند در ماه اسفند، دوباره تدمر را پس بگیرند. 

شاید یکی از جنبه‌های اهمیت تدمر، بقایای تمدن باستانی  بود که داعش با فروش قاچاقی عتیقه‌هایش، می‌توانست پول خوبی به جیب بزند. بخش زیادی از تمدن پالمیرا هم به دست داعش تخریب شد و داعش در قسمت‌های بازمانده‌اش، اعدام‌های دسته‌جمعی راه انداخت.

این آخرین ایست بازرسی ست که به آن رسیده‌ام و حس خوبی نسبت به آن ندارم؛ برای همین است که قبل از رسیدن به ایست بازرسی، اسلحه‌ام را درمی‌آورم و آماده می‌کنم؛ اما آن را پنهان نگه می‌دارم.

به ماشین ایست می‌دهند و من برای این که حساس نشوند، روی ترمز می‌زنم. بدجور خسته‌ام و چشمانم می‌سوزند؛ اما با دست یک نیشگون از خودم می‌گیرم که هشیار بشوم. این‌بار دونفر در ایست بازرسی هستند.
اصلش هم این است که دونفر باشند؛ ولی معمولا یک نفر می‌رود که بخوابد و یکی بیدار می‌ماند. نمی‌دانم چرا این‌ها دونفرند؟

چهره هیچ‌کدام شبیه مردم بومی سوریه و کلا مردم عرب نیست. یک نفرشان موهای قرمز دارد و پوست سپید کک‌مکی و دیگری موهای بور و چشمان روشن؛ هردو با سبیل تراشیده شده و ریش پرپشت.
فکر کنم مرد موقرمز اهل چچن باشد؛ کارم زار شد.🙄 چچنی‌هایی که به داعش می‌پیوندند معمولاً داعشی‌های دوآتشه‌ای می‌شوند. زیر لب بسم‌الله می‌گویم. مرد موقرمز عقب می‌ایستد و اسلحه کلاشینکفش را به سمت من می‌گیرد؛ و مرد موطلایی جلو می‌آید و کنار پنجره سمت راننده می‌ایستد.
اخم‌هایش را در هم می‌کشد و با عربیِ دست و پا شکسته می‌گوید: بطاقۀ المرور!(کارت مجوز تردد!)
لبخند می‌زنم: علی عینی یا اخی.(چشم برادر.)

کارت تردد را نشانش می‌دهم؛ اما نگاه گذرایی به آن می‌اندازد و دوباره آن را پس می‌دهد، بعد هم با نگاهی پر از خشم زل می‌زند به چشمانم. از رفتارش تعجب می‌کنم و مطمئن می‌شوم اتفاقی افتاده است. خونسردی‌ام را حفظ می‌کنم و می‌گویم: ماذا حدث اخی؟(چی شده برادر؟)

نگاهش تیزتر می‌شود؛ انگار می‌خواهد با تیزی نگاهش مغزم را بشکافد و داخلش را ببیند. می‌گوید: أين تذهب؟(کجا میری؟)

اوه اوه...دارد به جای باریک می‌کشد. نگاهی می‌اندازم به مرد موقرمز که همچنان اسلحه را به سمت من گرفته و با اخم نگاهم می‌کند. می‌گویم: لدي مهمة سرية. لا أستطيع إخبارك.(ماموریت محرمانه دارم. نمی‌تونم به تو بگم.)

سرش را تکان می‌دهد و اخمش غلیظ‌تر می‌شود: إيراني مجوسي قتل أحد إخواننا في بوكمال. یجب أن نجده.(یه ایرانی مجوس یکی از برادران ما رو در بوکمال کشته. باید پیداش کنیم!)
عربی را به سختی و با لهجه انگلیسی حرف می‌زند. می‌گویم: كيف يمكنني مساعدك؟(چه کمکی می‌تونم بکنم؟)

ذهن و دستانم را برای درگیری آماده می‌کنم؛ اسلحه‌ام هم آماده شلیک است. داد می‌زند: انزل! انت مشبوه!(پیاده شو! !)

اگر پیاده بشوم، در بهترین حالت اسیرم می‌کنند و بعدش دیگر معلوم نیست شانس نجات داشته باشم؛ با عصبانیت و شکی که این‌ها دارند هم نمی‌شود با زبان چرب و نرم دورشان زد. باید همین‌جا حلش کنم.
دوباره داد می‌زند: انزل و إلا سأطلق!(پیاده شو وگرنه شلیک می‌کنم!)

دیگر چاره‌ای نیست. نگاهی به مرد موقرمز می‌اندازم که آماده شلیک است. باید فکری برای او هم بکنم... 

نفس عمیقی می‌کشم و در کسری از ثانیه، اسلحه را درمی‌آورم و ماشه را می‌چکانم. حتی نگاه نمی‌کنم تیرم به کجا خورد، سریع تمام تنه‌ام را می‌اندازم به سمت صندلی کمک‌راننده؛ چرا که می‌دانم الان مرد موقرمز تیربارانم می‌کند.

...
 

...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...
💔 شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان (علیه السلام)است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است ... 💞 @aah3noghte💞
💔 به شهید برونسی پیشنهاد کرده بودیم مسئولیت را قبول کند. و هرچه اصرار کردیم ایشان قبول نکردند ، یک روزی آمد گفت مسئولیت تیپ را قبول می کنم. دلیلش را پرسیدم گفت ، (ع) را دیدم ایشان گفتند این مسئولیت را قبول کن شما می توانید. : ... 💞 @aah3noghte💞
💔 از چشم خدا افتاده ای ...🕊🌹اگر می‌خواهی ببینی از چشم خدا افتاده‌ای یا نه، یک راه بیشتر ندارد؛ هر وقت دیدی گناه می‌کنی و بعد غصه می‌خوری، بدان که از چشم خدا نیفتاده‌ای، اما اگر گناه می‌کنی و می‌گویی «مهم نیست» بترس که خط دورت کشیده شده باشد؛ امیرالمؤمنین(ع) فرمود« بدترین گناه، گناهی است که صاحبش آن را کوچک شمارد.» ✍️ استاد سید عبدالله فاطمی‌نیا ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 میگفت: دم سنگر بودیم؛ خداحافظے کرد نشست ترکِ موتور؛ حاج همت رفت... دو متر ازمون فاصلہ نگرفتہ بود کہ خمپاره زدن! شھید شد... میگفت: بیست سالہ دارم میدوَم کہ بہ اون دو مترے کہ فاصلہ بود بینمون، برسم...😭😭 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 😔 ❮در و دیوارِ اتاقـت، کامپیوترت، مـوبایلت، بویِ امام‌ زمان مـیده؟! آقا بگـه دل‌هاتونُ بزارید رویِ میز، نوت‌بـوک و موبایل‌هاتونم بزارید رو مـیز میخوام همـه رو باهم چک‌ کنم.. ببینم رومون میشـه؟!❯ 🌱 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 شهید نادر مهدوی که در خلیج فارس نفتکش تحت پرچم امریکا را غرق کرد پس از دیدن رضایت امام ره یک عملیات دیگر طراحی میکند اما در حوالی جزیره فارسی با حمله بالگردهای سوپرکبرای امریکا مواجه میشود یک بالگرد را سرنگون میکند اما بالگردهای دیگر قایق ها را هدف قرار میدهند ایشان پس از اینکه تا آخرین لحظات با امریکائی ها درگیر بودند دستگیری نادر برای دشمن بسیار بااهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازمانده ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر می آیند و از تک تک اسرا درباره نادر می پرسند. دست و پای نادر به صورت وحشیانه ای، توسط دشمن بسته می‌شود ولی او کماکان روحیه خود را تسلیم دشمن نمی‌کند و هم چنان مقاومت می‌نماید. هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار شهید نیز می ترسید. نادر بر عرشه ناو جنگی «یو. اس. اس. چندلر» آماج شکنجه‌های وحشیانه دشمن قرار می‌گیرد و سینه‌اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می‌شود و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت می‌رسد. شرح کامل این واقعه را در کتاب منتخب بخوانید. شهادت سردار سرلشکر پاسدار (فرمانده ناوتیپ ذوالفقار) سالروزشهادت ۱۶ مهرماه ۱۳۶۶ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 وای بر آنکس که در صحرای محشر سر از خاک بر دارد و نشانه‌ای از جهاد در بدن نداشته باشد! #شهیدآوینے
💔 قسم به های از ته دلِ روزی یقه مان را می‌گیرد آن در خون تپیده ای که روزی از پاره تنَش گذشت تا من و تو در آرامش و امنیت باشیم و کنیم... اگر نشویم☝️🏻 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 📜قسمتی از وصیت نامه : 🦋... بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می‎کنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقع‎ها این نفس سرکش سراغ من می‎آمد و مرا گول می‎زد، وسوسه می‎شدم، نق می‎زدم، در درونم اعتراض ایجاد می‌شد اما... خدا مرا کمک می‌کرد، متوجه می‌شدم، پشیمان می‌شدم، توبه می‌کردم و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردم و مرا می‌پذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود...😔 سالروزشهادت🥀 🖇🌺متن کامل وصیت نامه : https://www.mehrnews.com/amp/2938998/ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آه... خدا کنه ‌بیفته ‌باز نگام ‌به‌ حرم... #استوری #آھ_ارباب... #آھ_یارضا... #آھ_اے_شھادت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ... از کجا معلوم که همین الان امام زمان عج در اینجا حضور نداشته باشه؟💔 نوکر، رُخ ارباب نبیند، سخت است...😔 خوش بحال شهدا که لایق دیدار شدند و بعد لایق وصال یار❤️ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 مادر شهیدان (شهید عبدالحمید رودباری وشهیده صدیقه رودباری ) ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت و به فرزندان شهید خود پیوست. روحش شاد ویادش گرامی ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 همه‌ی حرف‌های من؛ با تو! آبرو، اعتبار دنیا تو ... نور، خورشید، بندگی، توحید؛ همه تفسیر می‌شود ب
💔 روییده در گلوگاهم، نهالی، که عطرِ تو را دارد؛ لب که می‌گشایم دنیا بوی تو را می‌گیرد... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا أَبَا الزَهْرٰا ... صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ✨ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَى اوست که مى خنداند و مى گریاند... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۵۲) فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى‌ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْ
✨﷽✨ (۵۳) رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ‌ پروردگارا! به آنچه نازل كرده‌اى ايمان آورده‌ايم و از پيامبر پيروى نموديم، پس ما را در زمره گواهان بنويس. ✅ نکته ها در عبارت‌ «مَعَ الشَّاهِدِينَ» معناى حمايت است كه در عبارت‌ «مِنَ الشَّاهِدِينَ» نيست. نظير تفاوت «آمنوا به» و «آمنوا معه». چون در آيه‌ى قبل حضرت عيسى به عنوان شاهد مطرح شد، پس «با شاهدان بودن» يعنى همراه و ياور انبيا بودن. 🔊 پیام ها - لازمه‌ى ايمان، پيروى از پيامبر است. «آمَنَّا ... وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ» - ايمان به تمام دستورات الهى لازم است. «آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ» - از خداوند بخواهيم ما را در ايمان ثابت و از حاميان انبيا قرار دهد. «فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 برای انسانی که از ترس پشه میره تو پشه بند.. تکبر و غرور چه معنی میده؟! -آری ای انسان به خود متکبر به کجا چنین شتابان:)) ... 💕 @aah3noghte💕
💔 گفت؛ کاش مسئول خوندن و برآورده کردن نوشته های اون نامه هایی می‌شدم که مردم واسه درد و دل میندازن تو ضریح امام رضا .. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 🔥 این مردک خائن هم خوراک مار و مور شد و انقلاب اسلامی خمینی کبیر همچنان بالنده و باقی‌است... 🔥 به امید رسوایی و نابودی بنی‌صدر ثانی... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 قسم به #خنده های از ته دلِ #دختران_شهدا روزی یقه مان را می‌گیرد آن #شهید در خون تپیده ای که روزی
💔 چشم های یک شهید♥️؛ حتی از پشت قاب شیشه ای؛ خیره به تو و به دنبال توست؛ که به گناه آلوده نشوی..🙂 به چشم هایش قسم "شهید تو را می بیند" ... 💞 @aah3noghte💞