شهید شو 🌷
💔 در دل مردم ما شوق شهادت باقیست به شهیدان وطن، بانگ ارادت باقیست همه ی شهر پر از عطر سلیمانی ش
💔
حاجی وارد منطقه ای در سوریه شد.
نیروها تا فهمیدند یکی یکی آمدند و دورش حلقه زدند.
یکی از بچه ها گفت : حاجی نصیحتی از حضرت آقا برای ما بگید.
حاجی گفت :
🔔 حرفهای " آقا " نصیحت نیست ، " امر " است.☝️🏻
همینقدر مطیع ولایت
#روزشمار_دلتنگی💔
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
رفقای شهدایی🌿
یادتون نره نت رایگان دوشنبه سوری آخر هر ماه رو بگیرید🌹
📲⇢ *۱۰۰*۶۴#
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۱۳۷) قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْ
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
(۱۳۸) هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ
اين (قرآن) براى همهى مردم بيانى روشنگر، ولى براى متّقين (وسيلهى) هدايت و پندآموزى است.
✅ نکته ها
كلمهى «هذا» يا اشاره به آيات 130 تا 137 است و يا اشاره به سنّتها و عبرتهاى تاريخ است كه در آيهى قبل آمده بود.
🔊 پیام ها
- قرآن، قابل فهم براى همهى مردم، در هر عصرى است. «بَيانٌ لِلنَّاسِ»
- قرآن، براى همهى مردم، در همه زمانها و مكانهاست. «لِلنَّاسِ»
- با آنكه قرآن براى عموم مردم است، ولى تنها افراد پرهيزگار و متّقى پند پذير هستند. «مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ»
- روحيّهى افراد در استفاده و بهرهمندى از آيات الهى مؤثّر است. «لِلْمُتَّقِينَ»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
📹 #ببینید | عامل بزرگترین عملیات شهادتطلبانه
برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی مدیر اندیشکده راهبردی سعداء و نویسنده #منظومه_جهاد
الگوگیری از شهادت #حسین_فهمیده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 📹 #ببینید | عامل بزرگترین عملیات شهادتطلبانه برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی مدیر اندیشکده ر
💔
وصیتنامه عجیب #شهید_علی_منیف_اشمر
بسم اللّه الرحمن الرحیم
سلام بر رهبر امت اسلامی و ولی امر مسلمین حضرت آیتاللّه سید علی خامنهای{دام ظله}
مولای من، یا اباعبدالله(ع)!
با خداوند پیمان بستم و با شما عهد، که در راه خداوند گام بردارم، درحالی که جانم را به کف دست گرفته و خونم را به خاک جبل عامل آمیختهام.
همانطور که خون شما بر خاک مقدس کربلا ریخته شد؛ و امروز به عهدی که بسته بودم، وفا میکنم.
مولای من، یا صاحب الزمان(عج)!
چقدر آروز داشتم که شهادتم در مقابل دیدگان و وجود مبارک شما باشد؛ ولی طولانی بودن غیبت شما و اشتیاق من به مولا و سرورانم و اجداد پاکت، موجب شد که نتوانم بیش از این در انتظار بمانم.
از خداوند میخواهم که با این شهادت، اجر شهادت در رکاب شریف شما را به من عطا فرماید.
راه جهادگرانه ما، سخت و طولانی و پر از مشقّت و ابتلائات است؛ لذا برای پیمودن این راه، باید تلاش کنید تا روحیه های عالی و پاک داشته باشید؛
باید سینه ها را از هر گونه تیرگی و حجابی که انسان را از خدایش دور میسازد، پاک کنید؛
نباید خون شهدا را ضایع کنیم و باید اَمانات آنها را که در نزد ماست، به خوبی پاسداری کنیم.
به راهنمایی های حضرت رهبر امام خامنهای{جانم به فدایش} و دبیر کل حزب اللّه لبنان جناب سید حسن نصراللّه، ملتزم باشید
ادامه در پست بعد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔
ادامه پست قبل
عکس های شهدا را همیشه مقابل چشمانتان قرار دهید و برای محقق شدن اهدافی که آنها به خاطرش به شهادت رسیدند، سعی و تلاش کنید و در خط آنها باقی بمانید
.
بدانید که اشغال و اشغالگران به زودی مضمحل خواهند شد و ان شاءاللّه پیروزی نزدیک و آزادی در راه است و سرنوشت صهیونیست ها و مزدورانشان، کشته شدن و نیستی است
همانا گروه گروه مسلمانان را می بینم که در مسجدالاقصی به امامت حضرت حجّت منتظر{عج} نماز به پا داشتهاند
.
خانواده عزیزم، از خداوند متعال برای شما صبر و شکیبایی خواستارم، در شهادت من اندوهگین نباشید و از هیچ کس پذیرای تسلیت نباشید و فقط تبریکات افراد را بپذیرید و به گونهای برخورد کنید که روز شهادت من، روز خوشحالی و سُرورم باشد
برادرتان
علی منیف اشمر
#شهید_علی_منیف_اشمر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
ای بابا نگو این حرفارو .... "
لئوناردو دیکاپریو ۴۵ سالشه ؛
بیست تا دوستدختر داشته که همگی مدل و
با میانگین سنی زیر ۲۵ بودن ،
با هیچکدوم ازدواج هم نکرده
هیچ تعهدی هم به هیچکدوم نداشته
مهر و نفقه و .... خبریم نبوده اصن
ولی چون رسانه و اونوریا میـخان
برات میشه ستاره هالیوود و میشه
نمـاد روشنفکری و ازادی عقیـده و .... ؛
👈 ولی بهت یاد دادن بگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله
زیاد زن داشته و اسلام دینِ زنبارگی هستش
و هرچـیم بگی محکومی به توجـیه و .... ،
👌 انصـاف، انـصاف، انـصاف
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت90 میخواه
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت91 دستانش را بالا میگیرد و به التماس میافتد: - Please don't kill me! I beg! Let me go! (خواهش میکنم منو نکش! التماس میکنم! بذار برم!) و چفیه را از صورتش باز میکند. مطمئن میشوم از مردم بومی سوریه نیست. نفس عمیقی میکشم و میپرسم: - where are you from? (اهل کجایی؟) - I am Norwegian. (من نروژیام.) - Are you alone? (تنهایی؟) سرش را به نشانه تایید تکان میدهد. نگاهی به اطراف میاندازم. خبری نیست. میخواستم بعد از این که شر تکتیرانداز را کندم، پیکر آن دو شهید را عقب بیاورم؛ اما حالا ماجرا فرق میکند. نمیشود همینجا رهایش کنم؛ کشتن یک زن هم نامردی ست. باید تحویلش بدهیم به دولت سوریه تا برگردد کشور خودش. میگویم: - We are different from ISIS; I'm not hurting you. You must come with me. (ما با داعشیها فرق داریم؛ من بهت آسیب نمیزنم. ولی باید با من بیای.) با اسلحهام اشاره میکنم که بلند شود. هنوز اعتمادش جلب نشده؛ اما چارهای ندارد. انگار خودش میداند باید چکار کند که رو به دیوار میایستد و دستانش را روی آن میگذارد. شاید میترسد عصبانیام کند و بلایی سرش بیاورم. میگویم: - Take out everything you have in your pocket. (هرچی توی جیبات داری رو بریز بیرون!) متعجب نگاهم میکند؛ منتظر بوده بازرسی بدنیاش کنم. صدایم را کمی بالا میبرم: - hurry up! (زود باش!) سرش را تکان میدهد و کمی آرامتر میشود. کمی فاصله میگیرم تا نتواند به سمتم حمله کند. دست میکشد روی پیراهن بلندش تا مطمئن شوم چیزی زیر آن پنهان نکرده. میدانم الان میتواند از قیافهام این را بفهمد که اگر هر حرکت اضافهای بکند، به رگبار میبندمش. بعد هم جیبهای شلوار نظامیاش را نشانم میدهد که خالیاند. با دست به یکی از پنجرهها اشاره میکند: - My tools are there! (وسایلم اونجان.) نگاه کوتاهی به سمتی که اشاره کرده میاندازم. راست میگوید. پایه اسلحه، یک ظرف غذا و بطری آب و یک زیرانداز. به دستور من، بند یکی از پوتینهایش را درمیآورد و درحالی که یک دستم به اسلحه است، دستانش را میبندم. پشت سرش میایستم و میگویم: - go on! (برو جلو!) از ساختمان بیرون میرویم. هنوز میلرزد. با حسرت به دو شهیدی نگاه میکنم که روی محوطه آسفالت افتادهاند. شرمندهشان میشوم. دوست ندارم پیکرشان اینجا بماند. به خودم دلداری میدهم که وقتی زن را رساندم به بچههای خودی، برمیگردم و پیکر شهدا را میبرم. مسیر آمده را مثل قبل برمیگردیم؛ در پناه خاکریز کنار جاده. من پشت سر زن حرکت میکنم. به حاج احمد بیسیم میزنم: ما داریم میایم. هوامونو داشته باشین. پارچههای استتار اتاقکها را میبینم که در باد تکان میخورند. به نزدیک اتاقکها که میرسیم، حاج احمد را صدا میزنم. سیدعلی بیرون میآید و با دیدن من و زن تکتیرانداز، چشمانش گرد میشوند: این دیگه کیه آقا حیدر؟ - همون تکتیراندازه دیگه. سیدعلی ناباورانه به زن اشاره میکند: این؟ مطمئنی؟ از خستگی و تشنگی نای حرف زدن ندارم. سر تکان میدهم و میپرسم: حامد کجاست؟ سیدعلی لبش را میگزد و نگاهش را میدزدد. تازه متوجه میشوم چشمانش کمی قرمز شدهاند. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...`
شهید شو 🌷
💔 آرامش ما بود دلآرام جهان شد... #شهید_جواد_محمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞
💔
#پائیز ، ثانیه ثانیه به اتمام می رسد
و این ما هستیم
که سرگرمِ زمان شده ایم
و ای بسا از #صاحبِ زمان، غافلیم
بُرد با شهدا بود
اسیر زمان نشدند و مُهر سربازیِ #امام_زمان بر پیشانی شان خورد...
شهدا ما را هم بینا و بصیر کنید
اسیر دنیاییم😔🥀
#شهید_جواد_محمدی
#شب_یلدا
#یلدای_فاطمی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... سیره عبادی #حاج_قاسم ما خیلی هنر کنیم، نصف شب دل از رختخواب می کَنیم؛ اگر خسته و کوفته
💔
#آھ...
چه #شب های ڪه نگفتیم
"ظَلَمْتُ نَفْسی"
و دوباره #ظلم کردیم به خودمان!!😔
با گناه
با نافرمانی از اوامر #خدا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #یاصاحبالزمانعج دور از ملال نیست هرآنکس که عاشق است این رسم #عشق نیست که بـی تو سلامتیم
💔
#یاصاحبالزمانعج
مستی نه از پیاله، نه از خُم شروع شد
از جاده سه شنبه شب قم شروع شد
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجبِحَقّحضرتزینب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#بسم_الله
پیامبر گرامی به فاطمه س فرمود:
کسی که بر تو درود فرستد خداوند متعال او را میآمرزد و او را در بهشت در آن جایگاهی که هستم، به من ملحق مینماید.
#کلام_نور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۱۳۸) هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِي
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
(۱۳۹) وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
و اگر مؤمن هستيد، سستى نكنيد و غمگين مباشيد كه شما برتريد.
✅ نکته ها
در جنگ احد، به خاطر عدم اطاعت از فرماندهى، بر قواى اسلام شكست وارد شد، مسلمانان روحيّه خود را از دست دادند، اين آيه نازل شد كه مبادا با شكست خود را ببازيد، بلكه با تقويت ايمان خود را تقويت كنيد كه در اين صورت برترى با شماست.
🔊 پیام ها
- شكستِ موضعى در يك جنگ، نشانهى شكست نهايى مسلمانان نيست. «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ»
- رهبر بايد روحيهها را تقويت كند. «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ ...»
- اگر به ايمان و اطاعت برگرديد، در جنگها به پيروزى خواهيد رسيد. «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
- در سايهى ايمان، مىتوان بر همه جهان غالب شد. «أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
- پيروزى و شكست ظاهرى ملاك نيست، برترى به خاطر عقايد صحيح و تفكّر سالم اصل است. «وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
- در جهان بينى مادّى، عامل پيروزى سلاح و تجهيزات است، ولى در بينش الهى، عامل پيروزى ايمان است. «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
a-madar-deltangam.mp3
12.01M
💔
ای مادر! هواتو کردم
کربلایی حسین طاهری
#فاطمیه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت91 دستانش
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت92 از خستگی و تشنگی نای حرف زدن ندارم. سر تکان میدهم و میپرسم: حامد کجاست؟ سیدعلی لبش را میگزد و نگاهش را میدزدد. تازه متوجه میشوم چشمانش کمی قرمز شدهاند. میپرسم: چیزی شده؟ سرش را پایین میاندازد: نه نه...بیاین تو. به زن میگویم وارد اتاق شود و خودم پشت سرش داخل میشوم. هرکس یک گوشه اتاق کز کرده است. احساس میکنم یک چیزی کم است، همه بهم ریختهاند. با دیدن من برمیگردند و با بهت به زن تکتیرانداز نگاه میکنند. قبل از این که چیزی بپرسند میگویم: تکتیرانداز این خانم بود. سیاوش مثل تیری که از کمان پرتاب شود، میجهد به سمت زن و دستش را بالا میبرد. زن با دیدن رفتار سیاوش قدمی به عقب میآید تا پشت سر من پناه بگیرد؛ اما سیاوش قبل از این که مجید جلویش را بگیرد، خودش متوقف میشود و دستش را پایین میآورد. چشمانش هنوز پر از خشم است: حیف که دست بلند کردن رو زن افت داره برام. وگرنه حالیت میکردم... خیلی بیمروتین! خیلی... سیدعلی بازوی سیاوش را میگیرد و کناری میکشد. زن حالا پشت سر من ایستاده و با نگرانی به من نگاه میکند. معلوم نیست وقتی عضو داعش بوده چه چیزهایی دیده که از این جمع مردانه میترسد. میگویم: - I told you, we are different from ISIS. We don't bother you. (بهت گفته بودم، ما با داعش فرق داریم. اذیتت نمیکنیم.) پیداست خیال زن هنوز کامل راحت نشده و بیشتر به من اعتماد دارد. میگوید: - I'm thirsty. (تشنمه.) قمقمه آبم را درمیآورم. خودم هم تشنهام. قمقمه را دراز میکنم به سمت زن و با دستان بستهاش آن را در هوا میقاپد. متوجه نبود حامد در جمع میشوم و از حاج احمد میپرسم: پس حامد کو؟ حاج احمد انگار دست و پایش را گم میکند. حس بدی در رگهایم میدود؛ هشدار قبل از حادثه. دوباره سوالم را تکرار میکنم و حاج احمد نمیداند چه بگوید. به زن اشاره میکنم که بنشیند و برای حفظ محرمانگی برخی مسائل، چشمانش را هم میبندم. سوالم را بلندتر میپرسم و سیاوش که هنوز عصبی ست، دوباره صدایش بالا میرود: رفت! رفت! نفسم بند میآید. یعنی چی که رفت؟ کجا رفت؟ صورت سیاوش سرخ میشود و به زور جلوی چکیدن اشکهایش را میگیرد. به سختی لب میجنبانم: یعنی چی که رفت؟ علی ایستاده جلوی در اتاقک و بیرون را نگاه میکند. سیبک گلویش تکان میخورد. انگار فرار کرده یا میخواهد فرار کند؛ شاید هم منتظر کسی باشد. دوربین دوچشمی میان دستانش مانده؛ بدون استفاده. مجید دوباره سیاوش را در آغوش میگیرد؛ اما سیاوش آرام نمیشود. حاج احمد را نگاه میکنم. حاج احمد میپرسد: رفیقید با حامد؟ میخواهم بگویم برادریم؛ اما فقط سرم را تکان میدهم و مینالم: کجاست؟ مجید با صدای خشدارش میگوید: یادته که، یه گروه از بچههای فاطمیون نزدیک سهراه اثریا محاصره شدن، بیشترشون هم مجروحن... لازم نیست ادامه بدهد. خودم قبل از رفتن شنیدم که حاج احمد داشت اینها را میگفت. شناختی که از حامد دارم را کنار حرفهای حاج احمد میگذارم و تا تهش را میخوانم. راستی حاج احمد یک چیز دیگر هم گفت؛ گفت از سیصدمتری اینجا به بعد جاده در تیررس موشک هدایتشونده تاو است... زمان را در ذهنم عقب میزنم. تویوتای هایلوکس که با سرعت از جاده رد شد و موشکهایی که تعقیبش میکردند... پس... خودش بوده... حامد! دنیا دور سرم میچرخد. قدم تند میکنم به سمت در اتاقک که مجید دستم را میگیرد: کجا میخوای بری؟ کاری نمیتونی بکنی! کلافه موهایم را چنگ میزنم. مجید ضجه میزند: بهش گفتم نرو مشتی! گفتم نرسیده میزننت! هرچی گفتم گوش نکرد! برگشت گفت مادرای اینا بچههاشونو به من سپردن! تهشم رفت. و با دست صورتش را میپوشاند. غرورش اجازه نمیدهد کسی اشکش را ببیند. تکیه میدهم به دیوار و ناامیدانه بیسیم را درمیآورم و فریاد میزنم: عابس عابس حیدر! عابس عابس حیدر! هیچ... #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...`لینک قسمت اول https://eitaa.com/aah3noghte/30730
شهید شو 🌷
💔 حاجی وارد منطقه ای در سوریه شد. نیروها تا فهمیدند یکی یکی آمدند و دورش حلقه زدند. یکی از بچه ها گ
💔
مرا کیفیت چشم تو کافےست
ریاضتکش به بادامی بسازد🥀
#روزشمار_دلتنگی💔
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
کاش فال #شب_یلدای همه این بشود
"یوسف گمگشته باز آید به کنعان ، غم مخور"
#یلدای_فاطمی
#پروفایل
#استوری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞