eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت126 وقتی کوچک
💔

  
📕 رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  



و چه لذت‌بخش است این که مجبور نباشی یک بدن سنگین و محدود را دنبال خودت به این سو و آن سو بکشی!

از تمام نقص‌ها رها شده‌ام. دیگر نه تشنه می‌شوم نه گرسنه. نه درد می‌کشم و نه خستگی را می‌فهمم.
حس‌هایی را تجربه می‌کنم که هیچ بدنی قدرت تجربه‌اش را ندارد.

جهان را طور دیگری درک می‌کنم؛ عمیق‌تر، زیباتر، واقعی‌تر.

به صحن حرم می‌رسم. صدای روضه می‌آید؛ کسی دارد برای خودش مداحی زمزمه می‌کند:
- دارند یک به یک و جدا می‌برندمان/ شکر خدا به کرب و بلا می‌برندمان...

تمام وجودم پر از لبخند می‌شود. همراهش زمزمه می‌کنم.

- ما نذر کرده‌ایم که قربانی‌ات شویم/ دارند یک به یک به منا می‌برندمان...

در چشم به هم زدنی کنار ضریحم. کمیل و همه رفقای شهیدم دور ضریح حلقه زده‌اند و سینه می‌زنند.

جلوتر می‌روم تا میانشان جا بگیرم. دیگر تمام شد. دیگر تمام دردها و غم‌هایم تمام شد

 من تا ابد همین‌جا خواهم ماند؛ کنار کمیل، کنار سیاوش، کنار حاج حسین و از همه مهم‌تر: کنار خود .

سینه می‌زنم؛ نه با دست که با تمام ذرات وجودم. انگار اصلا از اول برای همین لحظه خلق شده بودم.

- اول میان عرش خدا سینه می‌زنیم/ بعداً به هیئت‌الشهدا می‌برندمان...

از تمام آینه‌کاری‌ها و حتی شبکه فلزی ضریح عبور کرده‌ام. به باطن اشیاء رسیده‌ام؛ به باطن حرم. به اصلش؛ به جانش. به عرش رسیده‌ام شاید.

این‌جا خیلی زیباتر از چیزی ست که همیشه می‌دیدم. تمام شهدا در این حرم جا شده‌اند. تمام دنیا.

باطن این حرم چیزی جز نور نیست. نور؛ نه آن نوری که در دنیا می‌دیدم. نوری که می‌توان لمسش کرد، می‌توان در آغوشش گرفت، می‌توان بوسیدش، می‌توان غرقش شد.

- سربند یا حسین به ما می‌دهند و بعد/ با هروله به عرش خدا می‌برندمان...

و بعد با هم دم می‌گیرند:
- بابی انت و امی یا اباعبدالله...

ما شهید شده‌ایم...
ما برای حسین جان داده‌ایم...
 اما الان تازه فهمیده‌ام یک بار جان دادن برایش  بود.

من باز هم میل زندگی دارم؛ .

کم بود.  علیه‌السلام کم بود. هرکس مثل الان ما او را ببیند، این را می‌فهمد.

هرکس ببیند، دلش می‌خواهد هزار بار دیگر زندگی کند تا هزار بار دیگر فدا شود.

اصلا مگر ما برای چیزی جز این خلق شده‌ایم؟

کسی صدایم می‌زند؛ صدایی دخترانه. صدای مطهره است: 
- عباس! عباس برگرد!

مطهره مقابلم ایستاده و با همان چشمان نگران نگاهم می‌کند:
- عباس برگرد!

- چرا؟

- برگرد. الان وقتش نیست. هنوز کارت تموم نشده! برگرد!

حالا که شیرینی دیدار زیر زبانم رفته است، دیگر نمی‌توانم به تلخی فراق تن بدهم.

دیگر نمی‌توانم بپذیرم به جسم ضعیف و ناقصم برگردم. نمی‌توانم بپذیرم از این‌همه لذت محروم شوم.

تازه فهمیده‌ام همه آن‌چه یک عمر در دنیا حس کرده‌ام، در مقابل این جهان تنها مانند یک خواب پریشان و کوتاه بود؛ یک توهم.

نه... من برنمی‌گردم!

مطهره با چشمانش التماس می‌کند. می‌گویم:
- ببین! الان دیگه کنار همیم. دوست نداری با هم باشیم؟

- هنوز وقتش نیست. اصلا مگه نمی‌خواستی یه بار دیگه برای اباعبدالله فدا بشی؟


...
...



💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 جمالش قبلهٔ دلها ،دَمَش حلّال مشکلها به پشت پردهٔ غیبت ،حقیقت همچنان باقیست دعا کن تا که بازآید ،جمالش جلوه گر گردد نیاید زهرا ، مصیبت همچنان باقیست 💚 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 می گویند... شهادت را به بها دهند نه به بهانه... اما خدایا دلمان سخت، بهانه‌ی شهادت دارد🥀 #شهید_
💔 جواد نیست و صدای بلندش توی خانه نمی پیچد. چشمهایم را می‌بندم و برمی‌گردم به قبل... دور هم نشسته اند و بحث می‌کنند بحث سیاسی و فرهنگی و هر حرفی که پیش بیاید. به قول خودش "نشسته ایم لیچار می‌گوییم"... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... حامد همیشه می گفت: "دوست دارم خونه ام شلوغ باشه. باید نسل شیعه رو زیاد کنیم” حتی رفقای خ
💔 ... آیت الله بهاءالدینی: روز قیامت نیکی‌های مان را به محبوبترین فرد زندگیمان نخواهیم داد! اما مجبور میشویم به کسی نیکی‌های‌مان را بدهیم که از او بودیم و را کردیم. گناه خصوصا اوج حماقت است نه زرنگی! زرنگی . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» بقره | ۱۵۹ دوست داشتی دلم بهت گرم باشه ببخش که حواسم نبود... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 روزۍ جنگ به وسیله👇🏻 توپ🎱 تانڪ⛓ بمب💣 اسلحه🔫 موشڪ🚀 و آتش🔥 بود. ⚡اما جنگ امروز به وسیله👇🏻 ماهواره📡 موبایل📱 رایانه💻 اینترنت🌍 و رسانه است.💻📡 ⚡روزۍ هدف از جنگ حمله به👇🏻 جان🗣♥️ خاڪ 🌫 ناموس 🧕 آب 🌊 و وطن بود🇮🇷 ⚡اما امروز حمله به👇🏻 اعتقاد🚫 مذهب📙 باور و ارزش هاست. روزۍ شیوه جنگ، سخت بود. اما امروز شیوه جنگ،نرم است. اما دشمن همان دشمن است و ما نیز همان نسل آزاده ایم...✌️🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران آيه 176 وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَرِعُونَ فِى الْكُفْرِ
✨﷽✨ آيه 177 إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْكُفْرَ بِالْإِيمَنِ لَّن يَضُرُّواْ اللَّهَ شَيْئاً وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيم ٌ ترجمه🔻 ↩️قطعاً كسانى كه ایمان را با كفر معامله كردند، هرگز به خداوند ضررى نمى‏ رسانند و براى آنان عذاب دردناكى است. ─┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅─ نکته ها🔻 تفسیرنور☀️ ✨🍃در قرآن مسأله ‏ى خرید و فروش و سود و زیان سرمایه عمر، بارها تكرار شده است. ✨🍃قرآن، دنیا را بازار مى‏ داند و مردم را فروشنده و عقاید و اعمال انسان را در طول عمر، كالاى این بازار. ✨🍃در این بازار، فروش اجبارى است ولى انتخاب مشترى با انسان است. یعنى ما نمى‏ توانیم آنچه را داریم، از قدرت و عمل و عقیده رها بگذاریم، ولى مى‏ توانیم مسیر عقاید و كردار را سودبخش یا زیان آور قرار دهیم. ✨🍃در قرآن از عدّه ‏اى ستایش شده كه جان خود را با خدا معامله مى‏ كنند و در عوض بهشت و رضوان مى‏ گیرند، و از عدّه ‏اى انتقاد شده كه بخاطر انحراف و انتخاب سوء یا سودى نمى ‏برند؛ «فما ربحت تجارتهم» ✨🍃و یا دچار خسارت مى ‏شوند؛ «انّ الانسان لفى خُسر» و در بعضى از آیات همچون آیه ‏ى فوق، كسانى كه ایمان خود را با كفر معامله مى ‏كنند، تحقیر مى‏ شوند و در مقابل به مؤمنان دلدارى داده مى‏ شود كه ارتداد آنها، به خدا و راه خدا هیچ ضررى نمى ‏زند. ─┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅─ پيام ها🔻⚡️📨 1✨🍃سرمایه اصلى انسان، ایمان ویا زمینه ‏هاى فطرى ایمان است. «اشتروا الكفر بالایمان» 2✨🍃در یك انقلاب عقیدتى و فرهنگى، از ریزش‏هاى جزئى نگران مباشید. «اشتروا الكفر... لن یضرّوا اللَّه» 🍃اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم🍃 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ‌... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩگاﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 آن لحظه‌ای که... احساس تنهایی می‌کنید؛ تنها چیزی که.. شما را آرام می‌کند؛ من هستم... -امام‌زمان‌عج «اللهـم‌عجـل‌لولیـك‌الفـرج.» ... 💕 @aah3noghte💕
4_837459279156871206.mp3
9.56M
💔 🏴روضه امام حسین (علیه السلام) ▪️نمیشه باورم که وقت رفتنه حاج محمود کریمی 🚩 هیئت مجازی شب دهم محرم ۱۴۰۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 : اسلام هیچ ضربه ای بالاتر از بی خیالی امتش نخورده... رفقا گوشه نشینید کنار نرید پای کار وایسید.. تنها راه سعادت پیروی از ائمه است در سایه ولایت فقیه... ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 ماجرای تاجری که نامه عملش به دست امام حسین رسید حاج غلامرضا سازگار در مداحی منحصر به فرد خود داستان کوتاهی از برپایی هیئتی در یزد را برای مردم می‌گوید ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 عنایت ویژه امام‌رضا«علیہ‌الـسـلام» به علامه حسن زاده آملی 🔰نشر حداکثری با شما ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت127 و چه لذت
💔

  
📕 رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  



مطهره با چشمانش التماس می‌کند. می‌گویم:
- ببین! الان دیگه کنار همیم. دوست نداری با هم باشیم؟

- هنوز وقتش نیست. اصلا مگه نمی‌خواستی یه بار دیگه برای اباعبدالله فدا بشی؟

قلبم تکان می‌خورد. راست می‌گفت؛ همین چند لحظه پیش داشتم از خدا فرصت دوباره فدا شدن می‌خواستم. 

مطهره می‌گوید: می‌دونم، وقتی این‌جا رو تجربه کرده باشی، برگشتن سخت می‌شه؛ اما یه نفر هست که ارزش داره بخاطرش دوباره زجر دنیا رو تجربه کنی. می‌فهمی؟

می‌فهمم.
 کلام این‌جا چیزی فراتر از کلمات است؛ هر کلمه را با تمام معنی و طول و عرض و ارتفاعش می‌چشی.

برای همین است که عمق کلامش را می‌فهمم. برای همین است که لازم نیست بیشتر توضیح بدهد.

راست می‌گوید؛  علیه‌السلام تنها کسی ست که ارزش دارد بخاطرش یک‌بار دیگر  را تحمل کنی تا یک‌بار دیگر بخاطرش فدا شوی.

- تو برای خودت جنگیدی یا برای خدا؟ تو برای خودت شهید شدی یا برای خدا؟ کارِت توی دنیا ناتموم مونده...

فکر می‌کردم فقط دنیا محل امتحان و انتخاب است؛ اما این‌جا هم باید انتخاب کنم.

شاید هم ربطی به انتخاب من نداشته باشد و مطهره فقط دارد مرا برای قضای الهی آماده می‌کند.

می‌گویم:
- اما اگه برگشتم و خراب شدم و نتونستم شهید بشم چی؟ از کجا معلوم؟😔

- توکل به خدا. یادت باشه تو از مایی. ...

دیگر حرفی نمی‌ماند؛ پای  وسط است؛ پای . 

فقط یک نگاه به  کافی ست تا از بهشت هم دل بکـَنم.

اصلا مگر بهشت در مقابل لبخندش جرات ابراز وجود دارد؟

مطهره با خرسندی نگاه می‌کند؛ فهمیده است که راضی شده‌ام.

می‌گویم:
- قول بده نذاری خراب شم. قول بده دوباره شهید بشم.

مطهره فقط می‌خندد؛ تار می‌بینمش. همه آنچه می‌بینم محو و تار می‌شود؛ انقدر که چیزی جز سیاهی و تاریکی نمی‌ماند.

هیچ نمی‌بینم؛ اما صداهای گنگی می‌شنوم که شبیه صداهای دنیوی ست. دوباره انگار گوش‌های دنیوی‌ام به کار افتاده‌اند.

صدای جیرجیر پایه‌های تخت می‌آید، صدای گفت و گوی پزشک‌ها و پرستارها به زبان عربی، صدای پِیجِر بیمارستان. 

همزمان با تکان شدیدی که تمام بدنم را به درد می‌آورد، چشمانم را باز می‌کنم.

واقعاً تحملش سخت است که از یک جهان واقعی، پا به دنیای توهم بگذاری.

تاب باز نگه داشتن چشمانم را ندارم. پزشک‌ها و پرستارها را می‌بینم که دارند بالای سرم این‌سو و آن‌سو می‌روند.

یک نفرشان می‌بیند که من چشم باز کرده‌ام و چیزی به پزشک می‌گوید که درست نمی‌شنوم.

تک‌سرفه‌ای می‌کنم و دوباره چشمانم را می‌بندم. هوا سرد است و سوز سردی به صورتم می‌خورد.

احساس ضعف می‌کنم؛ انگار سال‌هاست که نه چیزی خورده‌ام، نه خوابیده‌ام و نه آب نوشیده‌ام. دارم تمام می‌شوم؛ درد دارد کم‌کم ذوبم می‌کند.

دور و برم را تار می‌بینم. زمزمه می‌کنم:
- یا حسین!🥀

- بیا عباس! زود باش!

همه‌جا تاریک است. کمیل را می‌بینم و پشت سرش راه می‌روم. صدای همهمه می‌آید و شکستن شیشه.

نمی‌دانم کجا هستم؛ اما می‌دانم خطر نزدیک است. مطهره نباید این‌جا باشد. سرم درد می‌کند. بدنم کوفته است. همه توانم را جمع می‌کنم و داد می‌زنم:
- این‌جا خطرناکه! برو!

مطهره سر جایش ایستاده است؛ کمی دورتر از کمیل. چند قدم جلو می‌روم و مطهره را صدا می‌زنم.

پاهایم دیگر جان ندارند. می‌نالم:
- کمیل! دیگه نمی‌تونم بیام!

کمیل دارد می‌رود؛ اما مطهره به من نگاه می‌کند.

کمیل برمی‌گردد به سمتم و لبخند می‌زند:
- چیزی نیست عباس! داره تموم می‌شه! بیا!

صدای نفس زدن کسی را از پشت سرم می‌شنوم. صدای خرناس کشیدن یک حیوان و فشردن دندان‌هایش روی هم. 

پریشانی از چشمان مطهره بیرون می‌ریزد و به پشت سرم نگاه می‌کند.

می‌خواهم برگردم که پهلویم تیر می‌کشد و می‌سوزد...

از درد نفسم بند می‌آید و پاهایم شل می‌شوند.

یک چیز نوک‌تیز در پهلویم فرو رفته؛ انقدر عمیق فرو رفته که حس می‌کنم الان است که از سمت دیگر بیرون بزند.

همان نفس نصفه‌نیمه‌ای که داشتم هم تنگ می‌شود.

دستی آن چیز نوک‌تیز را از پهلویم بیرون می‌کشد؛ دردش شدیدتر می‌شود.


...
...



💞 @aah3noghte💞
💔 تا افتخار بعدی خدانگهدار✋ 🙈😂 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 جواد نیست و صدای بلندش توی خانه نمی پیچد. چشمهایم را می‌بندم و برمی‌گردم به قبل... دور هم نشسته
💔 جواد در دوران دبستان درسش خوب بود و با پسرهمسایه، رقابت می‌کردند، سر همین رقابت هم خیلی با علی دعوایشان می‌شد. بعد می‌دیدم عصر دارد می‌رود بیرون. می گفتم کجا جواد؟ می‌گفت دارم میروم سراغ علی. می‌گفتم پس شما که همین ظهری با هم دعوا کردید! می‌گفت آن مال مدرسه بود؛ اینجا توی محل، بازی‌مان سر جایش هست.... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... آیت الله بهاءالدینی: روز قیامت نیکی‌های مان را به محبوبترین فرد زندگیمان نخواهیم داد! ام
💔 ... آیه الله سیدعلی قاضی: شب جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانید و هدیه کنید به امام زمان علیه السلام این عمل در صفا و جلاء قلب اثر بسیار زیادی دارد ... 💞 @aah3noghte💞