eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 «قسمت پنجاه و هشت» دکتر ادا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 «قسمت پنجاه و نه» ثریا نشست رو مبل و به بابک هم گفت بشینه. ثریا گفت: از اینا چی دستگیرت شد؟ بابک گفت: والا من که ... چی بگم ... خیلی فیلم شناس نیستم ... ولی خداییش خانم اگه به اینا میگن زن، به خارمادر ما تو ایران چی میگن؟ ثریا سری به نشان آفرین و تایید تکان داد و با ته خنده ای که گوشه لباش بود گفت: آفرین ... خیلی خوبه ... نگو فیلم شناس نیستی ... اینی که الان گفتی، نتیجه خیلی جالبیه. من این ده تا سریالو به بیست نفر دادم تماشا کنند. زن و مرد و پیر و جوون. همشون یه جورایی همین حرف تو رو زدند. از نقشی که این زنها داشتند خوششون اومده بود و تعریف کردند. بابک گفت: خانم ینی این الان حرف درستی بود که زدم؟ من فقط حسمو گفتم! ثریا از سر جاش بلند شد. بابک هم بلند شد. به بابک گفت: تو آخرین نفری بودی که این ده تا سریالو بهش نشون دادم و ازش نظرخواهی کردم. با خودم گفتم اگه این جوونِ غیر سینمایی، نظرش مثل بقیه بود، درسته و خطو درست انتخاب کردم. که دیدم خوشبختانه نظر تو هم همینه. بابک سری تکون داد و با خنده گفت: خب خدا رو شکر. کار من تو این بخش تموم شد؟ ثریا گفت: تازه شروع شد. اطلاعات کامل و دقیق این ده تا سریالو از حلما بگیر و به ایمیل زندیان برسون. بابک با خوشحالی گفت: چشم خانم. هستن؟ نرفتن هنوز؟ ثریا گفت: این اطلاعات رو بهش برسون. از فردا هم بگرد و یه دفتر خوب برای سه ماه اجاره کن. خودتم اونجا مستقر بشو. حلما برای مرتب کردن و چینش وسایلش میاد اونجا. خودت کلِ این سه ماه اونجا باش. بابک گفت: چشم. نپرسم که قراره کاربری اون دفتر چی باشه و مکان را بر اساس روحیات و کلاس چه مدل آدمایی انتخاب کنم؟ ثریا که به در نزدیک شده بود و داشت میرفت، رو به بابک کرد و گفت: یه دفتر شیک و جذاب سینمایی. برای جلسات خصوصی و مشورتی با اهالی سینما. 🔷 دو هفته بعد-لندن سوزان اون روز بعد از اینکه از باشگاه اومد، باید فورا آماده میشد و میرفت. دید اگه چند دقیقه دیگه بمونه، میتونه نمازشو بخونه و بعدش با خیال راحتتری بره. رفت وضو گرفت و شالِ آبی فیروزه ایِ مخصوصی که داشت برداشت و سر کرد. وقتی مطمئن شد که وقتشه، الله اکبر گفت و نمازش رو شروع کرد. بعد از نماز، با اینکه ضعف کرده بود، نشست و تسبیحاتش رو گفت و بعدش کیفشو برداشت و رفت بیرون. یک ساعت بعد، در اتاق پیتر نشسته بود. پیتر گفت: همون طور که گفتیم، قرار نیست اتفاقی بیفته و با کله بریم تو اشتباهات و تصمیمات مریم و آلادپوش. اما قراره بازی کنیم تا حرف شاهزاده و پیمان نوین زیر سوال نره. سوزان گفت: حدس زدم دعوت از آلادپوش به جشن تولد دختر شاهزاده صرفا یه جور بازیه که بگیم خیلی مهم هستن. پیتر گفت: ما نظرمون این بود که مریم بیاد. ولی بخاطر جوّ تبیلغاتی و درز اطلاعات و هزینه سنگین حفظ امنیتِ جشن تولد صلاح نبود. اما گفتیم آلادپوش بیاد که ... سوزان فورا گفت: که هم مثلا از اونا یه نفر اومده باشه و عریضه خالی نباشه. و هم احتمالا اعلام حمایت معنوی و رسانه ای داشته باشیم از حرکتی که قراره سازمان مجاهدین با تجزیه طلب ها انجام بدن. پیتر گفت: دقیقا. میخوایم همون شب مهمونی بهشون اعلام کنیم تا نگن اینا فقط گفتن پیمان نوین میبندیم اما حمایت نمیکنند. سوزان لحظه ای سکوت کرد و بعدش گفت: حالا کِی هست این جشن تولد؟ ادامه دارد... به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی @mohamadrezahadadpour 💕 @shahiidsho💕
شهید شو 🌷
💔 #دو_نیمه_سیب ۱۶...🍎 تاریخ دارد تکرار می شود تماشاچی و بی طرف وجود ندارد تو اگر شبیه شهدا نشوی چه
💔 ۱۶...🍎 تاریخ دارد تکرار می شود تماشاچی و بی طرف وجود ندارد تو اگر شبیه شهدا نشوی چه کسی علَم جهاد را برمےدارد؟؟ 💖 شھدا در ادامه دادن راه بسیار به هم هستند... سمت راست: (مدافع حرم) سمت چپ: (دفاع مقدس) 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از شهادت نیست" ...
2514076618.mp3
2.55M
💔 حرفه ای ها اینجوری توبه میکنن😢 منو ول کردی باز خراب کردم☹️ 💞 @shahiidsho💞
1_1977763550.mp3
7.37M
💔 ۱۰ 💠تحولات روحی انسان در لحظه ی انتقال به برزخ، بقدری شدید و مست کننده است که؛ ✔️می تواند تمام اعتقادات نامحکم انسان را نابود کند! ریشه هایت را محکم کن، نکند بلرزی... 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 همیشه کارش بیشتر بود. اصلا خیلی از کارهایی که میکرد، ربطی به شغلش نداشت. یعنی وظیفه‌ای نداشت یا ب
💔 مـــرا میهمان ِسفـره ی مهربانی ِخود کنید ! دلـم گرفته از آشــوب ِشهر ... 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 تو اتوبوس، یکی به بغل دستی من گفت: "من مطمئنم خدا وقتی آرزوی چیزی رو میندازه تو دل آدم، حتما قراره بهش بده" همسنگری ها نذاریم آرزوی تو دلمون بمیره مثه اون شهیدی که اگه یه روز می‌گذشت و میدید آرزوی شهادت نکرده، فرداش رو روزه می‌گرفت....🥀 معطر با یاد حضرت مادر 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 ثواب اعمال امروز تقدیم به شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد! اگر #شهید_عبدالکریم_پرهیزگار نب
💔 ثواب اعمال امروز تقدیم به شهیدی که جانباز ۵۵% دفاع مقدس بود و آخر در سوریه به رسید... در بحبوحه جنگ تحمیلی نوجوانی کم سن و سال بود که توانست با دستکاری کردن شناسنامه اش راهی جبهه ها شود و بعد از چندین بار حضور، به درجه نائل آمد... او در سوریه نیز زخمی دیگر بر پیکرش نشست و باز هم جانباز شد اما این زخم ها مانع او نمی شد.... بالاخره این مرد خستگی ناپذیر در بامداد ۲۲ آذر ۱۳۹۵ در حالی که مشغول پاکسازی منطقه ای در تدمر بودند مورد اصابت چند گلوله توپ قرار گرفت و پیکر متلاشی شده اش هیچ گاه به کشور برنگشت... شادی روح مطهر شهدا از صدر اسلام تا کنون مخصوصا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
شهید شو 🌷
💔 ربما یُساق إليك قدرٌ منَ اللّٰه خیرٌ من کل أحلامك شايد معجزه‌ای از سوى خدا به سمت تو فرستاده شود
💔 "وأسألك يا الله القوة لأقف وحدي دون أن أتكئ على كتف أحدهم." خدایا از تو قدرتی را طلب می‌کنم که به تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستم بدونِ آنکه رویِ شانه‌یِ کسی تکیه کنم 💞 @Shahiidsho💞
شهید شو 🌷
#داستان_کوتاه خانه قبر... گویند : صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت. نمازگزاران ، همه او را
💔 در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید. همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد. اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف ۵ دقیقه پیدا کند. همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند. دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد. طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست. وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید. در حالی که شادی ما در شادی دیگران است. شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید. 💞 @shahiidsho💞
ah....mp3
1.84M
💔 + کاش‌منم موقع‌زمین‌خوردن آقام‌می‌اومد،‌سر‌منم‌به‌زانومی‌گرفت؟ 💐 💞 @shahiidsho💞
💔 حذف موریانه‌وار مطالب دینی در کتب درسی‼️ در کتاب درسی ادبیات پایه هفتم، در یک متن دو بار عبارت: نماز خواندم؛ وجود داشت؛ در هر دوی این عبارات حذف شده است! چه دلیلی داشته که از وسط متن فقط همین عبارت حذف شود؟! 📝 تفصیل ماجرا از زبان دبیر کلاس هفتم: امروز طبق روال همیشگی سر کلاس درس ادبیات پایه هفتم از دانش‌آموزان خواستم تا از روی درس سفرنامه اصفهان بخوانند و همزمان به کتاب خودم نگاه می‌کردم تا کلمات دشوار را برایشان معنا کنم. داستان در مورد قصه سفر کردن مجید به اصفهان بود چند خطی که دانش آموز خواند و به این جمله رسید بی‌بی وقت نماز صبح بیدارم کرد برایم بار و بندیل بست من هم بیکار ننشستم (با تعجب به دانش‌آموز و کتابم نگاه کردم که چرا دانش‌آموز جمله "من هم نماز خواندم" را نخواند!!) چیزی نگفتم و ادامه داد. بعد از چند دقیقه باز به این جمله رسید: "ظهر شد. صدای اذان آمد". منتظر ماندم ببینم بعد از این جمله دانش‌آموز چه می‌خواند و در کمال ناباوری دیدم که گفت: "کار اکبرآقا تمام شد" ( در حالی که در کتاب من نوشته بود: "من هم وضو گرفتم و نماز خواندم") با تعجب بلند شدم و نگاهی به کتاب دانش‌آموزان انداختم دیدم که در هر دو صفحه، جمله نماز خواندن مجید حذف شده است!! در واقع کتاب اینگونه القا می‌کند که می‌شود بی‌بی نماز بخواند و ما هم به کار دیگری غیر از نماز خواندن مشغول باشیم. می شود صدای اذان را شنید و نماز نخواند. امیدواریم آقای رئیسی و وزارت آموزش و پرورش هرچه سریعتر اصلاح کنند. اصلاح و توضیح لازم است که این اقدام مربوط به کدام دولت است؟ @shahiidsho
💔 دم کشتی‌گیران آزاد ایرانی گرم تو خاک آمریکا و با ناداوری با اختلاف نزدیک 6_4 نایب قهرمان شدن💪🏻 وحوش وطن‌فروش برانداز هم تا تونستن اونجا اذیتشون کردن شعار دادن، ولی به‌هر حال تیم با اقتدار و غیرتمندانه نایب قهرمان شد همین‌که جردن باروز که تابحال به ایران نباخته بود تو 14 مسابقه قبلیش توسط سوادکوهی مغلوب شد، خودش یه قهرمانیه. دمشون گرم..... اگر تونستید موقع بازگشت کشتی‌گیران برید فرودگاه امام 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 مجید رضا رهنورد به علی کریمی: 🔹 آخه تو انسان هستی یا نه؟ این فیلم رو خودم گفتم گرفتن که بعداً چند نفر مثل منو بدبخت نکنی حتما ببینید و نشر بدین 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 🌹 یک بسیجی دیگر در تهران به شهادت رسید بسیجی مدافع امنیت "حسن مختارزاده" طلبه پایه ۶ مدرسه علمی
💔 نامردها طوری را غریبانه زدند که بعد از ۲۲ روز که به رسیده، هنوز خون تازه بر لب‌های مبارکش جاریست... به حرمت ثارالله انتقام سختی از وحوش اغتشاشگر و حامیانشان خواهیم گرفت ان شاءالله... ✍🏻سید علیرضا آل‌داود 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🏴 ♨️راز پنهان و درسی که باید آموخت... 👌 بسیار شنیدنی 🎤استاد 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید 💞 @shahiidsho💞
1_1977765031.mp3
6.63M
💔 ۱۱ ✍دلت را به عبادات و خیراتت قُرص نکن! بتــرس❗️ نکند امانت دار خوبی نباشی، و لحظه ی رفتن؛ قلبت مطمئن و روحت دارا نباشد 💞 @shahiidsho💞
💔 تشییع شهدای گمنام در اصفهان سرهنگ پاسدار «رضایی» گفت: همزمان با سراسر کشور در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) تشییع ۱۳ شهید گمنام در سطح استان اصفهان انجام خواهد شد. 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
9437163084.mp3
13.07M
💔 پشت صحنه اغتشاشات اخیر 🛑👈 اگر این صوت مهم و روشنگرانه را نشنیده اید، واقعا از اغتشاشات چند روز پیش چیزی نمی دانید. این صوت سه روز پیش انتشار یافته و به همه حوادث یک هفته گذشته و کشته شدن مجموعا ۱۲۷ نفر تا آن تاریخ و .. می پردازد حتما تا آخر گوش کنید و هیچ بخش از این صوت را از دست ندهید 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 «قسمت پنجاه و نه» ثریا نشست
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 «قسمت شصت» سوزان لحظه ای سکوت کرد و بعدش گفت: حالا کِی هست این جشن تولد؟ پیتر گفت: فرداشب. سوزان پرسید: قراره آلادپوش سخنرانی کنه؟ چون ازم خواسته یه متن سخنرانی براش آماده کنم! پیتر خنده ای کرد و گفت: خب براش آماده کن. اما کوتاه. سوزان نفس عمیقی کشید و زیرلب گفت: دیگه این خیلی تو مُخه. 🔸 آلادپوش روبروی آینه داشت تند تند با لحن مودبانه و جدی، جملاتی که روی کاغذش نوشته بود حفظ میکرد و سوزان هم کراواتشو براش میبست. سوزان گفت: نه ... نشد ... اینجاشو باید با ملاطفت بیشتری بگی ... ببین ... اینجوری ... همه ما به آزادی و فردای بهتر فکر میکنیم ... به ایرانی آزاد و ... آلادپوش گفت: آره آره ... گرفتم ... دقایقی بعد سوار ماشین شدند و رفتند. در راه، چند مرتبه گوشی آلادپوش زنگ خورد. سوزان احساس کرد که تماس ها باعث شده آلادپوش تمرکز نداشته باشه و حتی استرس بگیره. گوشی آلادپوشو از دستش گرفت و جلوی چشم آلادپوش خاموش کرد و گذاشت تو کیف خودش و بهش گفت: لطفا تمرکز کن تا اتفاقات خوبی بیفته. تو متوجه نیستی این دیدار چقدر مهمه و چه نتایج تاریخی میتونه داشته باشه؟! آلادپوش گفت: چرا ... متوجهم ... ببخشید ... میدونم که اولین بار هست که از سازمان مجاهدین یک نفر در پارتی شاهزاده و دخترش شرکت میکنه. سوزان جوری که راننده نشنوه گفت: پس لطفا با من باش. از این میترسم که حرف اضافه ای بزنی و حرکت ناشیانه ای انجام بدی و همه چی بهم بخوره. تو همه حیثیت مریم و مسعودی! آلادپوش که از این حرف سوزان خیلی خوشش اومده بود گفت: تو هم همه آرزوی منی! اما حتی اجازه ندادی بهت دست بزنم. سوزان چشم غُره رفت و آلادپوش هم دیگه ادامه نداد. سوزان دستشو آروم تو کیفش کرد و وقتی آلادپوش بیرون رو نگاه میکرد، سوزان صفحه گوشی خودشو دقیقا روی صفحه گوشی آلادپوش گذاشت و اندکی به هم فشار داد. صفحه گوشی خودش روشن و گوشی آلادپوش هم راه اندازی مجدد شد. 🔶 مجید پشت سیستمش بود که دید پنجره ای باز شد. به محض دیدن اون پنجره روی مانیتورش، عینکشو عوض کرد و دکمه OK را زد. در چشم بهم زدنی، گوشی آلادپوش هک شد و تمام محتویات گوشیش روی مانیتور مجید ظاهر شد. مجید گوشیو برداشت و با سعید تماس گرفت و گفت: سعید جان الان گوشی آلادپوش اینجاست. کدوم کلیدواژه مدنظرته؟ سعید گفت: عالیه. ببین باکسِ رَمزای فولدرهای سیستمش کجاست. همونو کپی کنی بعدا بچه ها اَلَکِش میکنن. مجید گفت: ی لحظه گوشی دستت باشه. مجید تو دفترچه یاداشت گوشیِ آلادپوش که رفت، چشمشاش تیز و براق شد. به سعید گفت: پیداش کردم. هفت هشت تا رمز اینجاست. از ایمیلش گرفته تا ... ببیین مثلا اینجا نوشته فولِ دو ... فولِ سه ... فولِ چهار ... همینه فکر کنم. سعید گفت: باید خودش باشه. حله. بکاپ از کل گوشیش گرفتی؟ مجید: گرفتم و فرستادم ایمیل خودش. ایمیلش هم که خونه خودمونه! سعید خندید و گفت: دست شما درد نکنه. دیگه امری؟ مجید گفت: نه ... یاعلی. ادامه دارد... به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی @mohamadrezahadadpour 💕 @shahiidsho💕