eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 جوادِ ۳۰ ساله با نوجوان ۱۶ ـ۱۷ ساله رفیق میشد تا بیاوردش توی راه برایش وقت می‌گذاشت ... ✍ تا وق
💔 فهمیده بود با می‌تواند روی خیلی ها اثر بگذارد. احساس مسئولیتی که در مقابل بقیه داشت، خیلی عجیب بود انگار همه این آدم های به ظاهر ، از نزدیکانش بودند. ”مثل یک برایشان ...“ ✍ برای همین هم بود که تا شد خیلی ها حس کردند شده اند...🥀 قسمت هایی از کتاب زیبای ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 جواد، محمد پسرم، رضا دامادم و چند تا از بچه های دیگر دور مسئول ثبت نام سوریه را گرفته بودند و هر
💔 آن زمانی که بحث بیداری اسلامی اوج گرفته بود، آمد و گفت من تا الان به تو نگفتم کاری برای من انجام بدهی؛ ولی الان یک خواسته ازت دارم. ۲۰ تا از اسب هایت را برایم آماده کن. میخواهم ببرم شان راهپیمایی ۲۲ بهمن میدان امام. قرار بود هر کدام از بچه ها لباس محلی یکی از استانها را بپوشد و پرچم یکی از کشورهای اسلامی را دستش بگیرد و برود وسط جمعیت. طرحش را جواد داده بود. وقتی جواد این را بهم گفت، داشتم بال در می آوردم. ذوق کرده بودم که کاری از من خواسته تا برایش انجام بدهم. اسب هارا مجانی دادم. گفتم جواد فقط به یک شرط. گفت تو هر شرطی بگذاری من قبول می کنم. گفتم لباس های من باید پلنگی باشد با یک سربند یا مهدی پرچم جمهوری اسلامی را هم باید بدهی دست من. همه را برایم رو کرد ۱۰-۲۰ روزی می آمد اینجا تا اسب ها را آماده کنیم. روز ۲۲ بهمن هر کدام از اسب ها را با یک وانت بردیم دروازه شیراز "خیابان بهشتی" جواد خودش با موتوربود. من و بچه های دیگر هر کداممان سوار یک اسب شدیم از دروازه شیراز تا میدان امام را با این اسبها بالا و پایین می کردیم. یه وضعی در اصفهان درست کرده بود که نپرس. راوی :دوست شهید، حسین درچه ای قسمتی‌ازکتاب‌ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ۲۲بهمن هست و جا داره یادی کنیم از #دابسمش #شهید_جواد_محمدی با آهنگ #مرگ_بر_آمریکای #حامد_زمانی
💔 بیست و یکی دو سالش که بود، یک شب منزل بابایم بودیم. ان شب باباحاجی بین شوخی هایش رو کرد به ما که چرا فکری به حال این بچه نمی کنید؟ خندیدم و گفتم باشد بابا، یک فکری می کنم. صبح روز بعد جواد گفت: "ننه چه فکری کردی؟" گفتم درباره چی؟ گفت: "خب زن گرفتن من دیگه😅 مگه به بابا حجی نگفتی یک فکری می‌کنی؟" گفتم حالا اگر بگویند چه دارد چه بگویم؟ گفت: "می‌گویم کند، یک آقا و ننه دسته گل با یک فامیل که مثل کوه پشتم هستند...." قسمتی‌ازکتاب‌ ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 برای 100% آمده بود👌 خیلی ها بهش مےگفتند برو دنبال کارهای مجروحیتت! مےگفت من دنبال این نقل و نبا
💔 زخمی شده بود اما وِل کُنِ شوخی نبود دکتر که آمد بالای سرش گفت: مواظب این زیرشلواری من باش پاره نشه!!! یادگاریه!😅 دکتر هم این تکه زیرشلواری را چید و داد بهش... شبها مےگذاشت بالای سرش و مےخوابید!😁 وقتی برای عوض کردن پانسمان، او را بردند عقب؛ دکتر بهش گفته بود باید استراحت کنی، بلند شد سوار موتور تریل شد و برگشت منطقه... 📸زیرشلواری یادگاری را در عکس مشاهده مےفرمایید😅 📚 (با تغییرات) به روایت دوستان ِ اختصاصی کانال شهیدشو 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 زخمی شده بود اما وِل کُنِ شوخی نبود دکتر که آمد بالای سرش گفت: مواظب این زیرشلواری من باش پاره نش
💔 جواد اخلاقی داشت که مےخواست مشکل طرف را ریشه‌ای حل کند... 📚 (با تغییرات) به روایت دوستان ِ اختصاصی کانال شهیدشو 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 جواد اخلاقی داشت که مےخواست مشکل طرف را ریشه‌ای حل کند... 📚 #بی_برادر (با تغییرات) به روایت دوس
💔 خودش مےگفت من از سگ و ارتفاع مےترسم... یک وقت هایی که بچه‌ها روی ارتفاع بودند،مےگفت: "شما دیوانه‌اید! خدا اگر مےخواست بالا برویم، بِهِمون بال مےداد..."🕊 ✍🏻 ولی الآن از اون بالا بالاها داره نگاهمون مےڪنه... شهدا اینجوری ره صد ساله رو یه شبه میرن...🥀 📚 (با تغییرات) به روایت دوستان ِ اختصاصی کانال شهیدشو 💞 @shahiidsho💞
💔 سلام همسنگری ها برای سهولت در پیدا کردن اسم شهید مورد نظرتون، اسم شهید را با هشتک جستجو کنید و بین کلمات، آندرلاین قرار بدین به این صورت👈 تعدادی از کلمات و هشتک هایی که شاید لازمتون بشه👇👇 ❤️‍🔥 ❤️ ⁉️ ❤️ 💕 🕊 🔥 📚 🎙 🍎 🥀 🥰 🥺 ❤️‍🩹 📚 😇 🕋 📿 🥀 📚 💥 😯 📻 🤗 ... بدون هشتک جستجو کنید👇👇 حرف آخر... وصیتنامه حرف آخر سالروز شهادت سالروز ولادت این لیست بروزرسانی میشود👌
شهید شو 🌷
💔 احساس کردم جواد اگر توی مانور یا درگیری گوشه کنار اصفهان هم شرکت کند، شهید می‌شود.... جواد از همه
💔 این قدر خاطرش را میخواستم که بدقولی‌هایش برایم مهم نبود 📚 (با تغییرات) به روایت دوستان ِ فدایی عمه جانِ اختصاصی کانال شهیدشو 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 چهره خسته و زخمی اش را که خوب نگاه کنی میفهمی مدافعان حرم گرما ، سرما، زخم جنگ و دوری از خانواده ر
💔 بی برادر، حال و روز تموم کسانی هست که با رفتنت کمرشان شکست... فدایی عمه جان 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 یا شهید فی الشق الأیسر مِن صَدری، مدینة صَغیرة أنت لها النُور والمِصباح ای شهید در سمت چپ سینه ا
💔 یکی از رفتارهای جالب جواد، حفظ تعادل بین کار و ماموریت و جهاد و... با خانواده‌اش بود یعنی از هیچکدام کم نمی‌گذاشت... جواد هر دو را با هم حفظ میکرد فدایی عمه جان 📚 ص۶۳ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 یکی از رفتارهای جالب جواد، حفظ تعادل بین کار و ماموریت و جهاد و... با خانواده‌اش بود یعنی از هیچ
💔 حقوقش را که می‌گرفت، برای همه چیز خرج میکرد از تفریح و نیازهای خانواده‌اش تا قرض دادن به دوستان هزینه کارهای فرهنگی و کمک به افراد بی‌بضاعت... خدا انگار برکت خاصی به پولش میداد. شاید به همین دلیل بود که کلا اهل حساب کتاب نبود انگار خدا هم بی‌حساب کتاب باهاش حساب کرد. فدایی عمه جان 📚 ص۶۴ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 حقوقش را که می‌گرفت، برای همه چیز خرج میکرد از تفریح و نیازهای خانواده‌اش تا قرض دادن به دوستان ه
💔 اگر کسی ظاهر و خنده‌هایش را میدید فکر میکرد این آدم، غمی ندارد. یا خبر نداشت این آدم با شنیدن اسم شهدا دچار چه زلزله‌ای می‌شود. گاهی طوری برای شهدا گریه میکرد که بعدها بقیه‌ی دوستانش، مسخره‌اش میکردند... فدایی عمه جان 📚 ص۶۵ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 اگر کسی ظاهر و خنده‌هایش را میدید فکر میکرد این آدم، غمی ندارد. یا خبر نداشت این آدم با شنیدن اسم
💔 اگر غم‌های عالم هم توی دلت بود یک ساعت که با جواد حرف می‌زدی از تمام دنیا فارغ می‌شدی... ✍🏻 الان هم همینطور است... حتی نشستن بر سر مزارش هم غم‌های عالم را از دلت بیرون می برد... فدایی عمه جان 📚 ص ۷۲ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 اگر غم‌های عالم هم توی دلت بود یک ساعت که با جواد حرف می‌زدی از تمام دنیا فارغ می‌شدی... ✍🏻 الان
💔 یک وقت‌هایی سینه‌ سپر میکرد و می‌گفت: "رفیقم است"... ✍🏻 چقدر دوست داریم سینه سپر کنی و بگویی رفیقیم.. هنوز دیر نشده دست رفاقت منو پس نزن🤝 فدایی عمه جان 📚 ص ۷۴ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 یک وقت‌هایی سینه‌ سپر میکرد و می‌گفت: "رفیقم است"... ✍🏻 چقدر دوست داریم سینه سپر کنی و بگویی رفی
💔 این خنده‌ها و شوخی‌های جواد همه را به اشتباه می‌انداخت که آدم بیخیال و بی‌قیدی است اما از خیلی‌های دیگر عمیق‌تر بود همه انگار گوشه‌ای از برنامه‌ی زندگی جواد بودند و برای همه برنامه داشت.. فدایی عمه جان 📚 ص ۷۶ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 این خنده‌ها و شوخی‌های جواد همه را به اشتباه می‌انداخت که آدم بیخیال و بی‌قیدی است اما از خیلی‌ها
💔 چند روز قبل از رفتن به سوریه، گفت برای سوریه عکس میخواهند، می‌آیی برویم بگیریم؟ آنجا به من گفت تو هم بیا توی عکس تا یادگاری بماند که یک وقت اتفاقی افتاد داشته باشی... حرفش را جدی نگرفتم... فکرش را هم نمیکردم چند روز بعد دوستم زنگ بزند و بگوید: "جواد شهید شده!" فدایی عمه جان 📚 ص ۷٧ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 چند روز قبل از رفتن به سوریه، گفت برای سوریه عکس میخواهند، می‌آیی برویم بگیریم؟ آنجا به من گفت تو
💔 آن موقع‌ها وقتی حرفی بینمان پیش مےآمد و مقصر هم من بودم، جواد بهم زنگ مےزد... طوری باهام حرف مےزد که احساس مےکردم اصلا اتفاقی نیفتاده... وقتی مےخندید، یادم مےرفت هزار تا جمله آماده کرده بودم که بهش بگویم "ببخشید تقصیر من بود!" خودش زودتر بخشیده بود... فدایی عمه جان 📚 ص ۷٧ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 آن موقع‌ها وقتی حرفی بینمان پیش مےآمد و مقصر هم من بودم، جواد بهم زنگ مےزد... طوری باهام حرف مےز
💔 دلم برای این همه رفاقت جواد، تنگ شده است هنوز هم بدجوری هوایش را مےکنم... کاش بهانه‌ای پیدا می‌شد تا بهش زنگ بزنم و آن‌وقت بیاید برایم حرف بزند حرف بزند تا پُر شوم از حس رفاقتش از حس بودنش از حس برادری‌اش... فدایی عمه جان 📚 ص ۷٧ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 دلم برای این همه رفاقت جواد، تنگ شده است هنوز هم بدجوری هوایش را مےکنم... کاش بهانه‌ای پیدا می‌شد
💔 شیطنت‌های جواد، شیطنت‌های خوبی بود. طوری نبود که به کسی آسیبی برسد. توی شوخی‌هایش جذابیت خاصی بود اگر ده بار هم سر به سر کسی می‌گذاشت باز هم آدم دوست داشت در کنارش باشد... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 شیطنت‌های جواد، شیطنت‌های خوبی بود. طوری نبود که به کسی آسیبی برسد. توی شوخی‌هایش جذابیت خاصی بود
💔 اسم یک نفر را گذاشته بودیم نمایندگی ولی‌فقیه!!! از بس نماز می‌خواند و اهل عبادت بود وقتهایی که می‌خواستیم سربه‌سر یک نفر بگذاریم جواد می‌رفت سراغش و می‌گفت "فلانی پستش را ترک کرده یک حُکم برایش بدهید" نماینده ولی‌فقیه هم می‌گفت: "بروید برایش سبیل آتشین بزنین" می‌رفتیم و با این حکم، از خجالتش درمی‌آمدیم.... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 اسم یک نفر را گذاشته بودیم نمایندگی ولی‌فقیه!!! از بس نماز می‌خواند و اهل عبادت بود وقتهایی که می
💔 جواد یک شب جایگزین سرباز مخابرات شد تا او به مرخصی برود... کار سرباز این بود که هر موقع تلفن با کسی کار داشت از پشت بلندگو او را صدا میزد... آن شب تا صبح، جواد نگذاشت تیپ بخوابد مدام یک نفر را با لهجه‌ی همان سرباز صدا می‌کرد... صبح جواد را خواستند که چرا این کار را کرده اما دوباره روز از نو... روزی از نو فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 جواد یک شب جایگزین سرباز مخابرات شد تا او به مرخصی برود... کار سرباز این بود که هر موقع تلفن با
💔 جاهایی میشد که سربه‌سر فرماندهان هم می‌گذاشت... ادامه در تصویر... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"
شهید شو 🌷
💔 جاهایی میشد که سربه‌سر فرماندهان هم می‌گذاشت... ادامه در تصویر... #شهید_جواد_محمدی فدایی عمه ج
💔 مربی‌اش روی نظم خیلی حساس بود...😅 ادامه در تصویر... فدایی عمه جان 📚 با اندکی تغییر 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد، بدون تغییر در عکس"