شهید شو 🌷
🔹 #او_را ...4 بعد از رفتن سعید، دراز کشیدم... حتی تصور زندگی بدون سعید هم برام کابوس بود...🕸 ❤️من
🔹 #او_را ... 5
حالم هنوز خوب نشده بود اما باید میرفتم.
امروز تو دانشگاه کلاس نداشتم،
ولی باید آموزشگاه میرفتم و عصر هم باشگاه داشتم.
📱اول یه زنگ به سعید زدم و با شنیدن صداش،
انرژی لازم برای شروع روزمو بدست آوردم💕
یه زنگم به مرجان زدم و برای دو سه ساعتم که بین روز خالی بود،باهاش قرار گذاشتم.👭
به چشمام که به قول سعید آدمو یاد آهو مینداخت،ریمل و خط چشم کشیدم
و لبای برجسته و کوچیکمو با رژلبم نازترش کردم 👄👌
مانتوی جلو باز سفیدمو
با کفش پاشنه بلند سفیدم ست کردم
و ساپورت صورتی کمرنگمو با تاپ و شالم👌
موهای لخت مشکیمو دورم پخش کردم و تو آینه برای خودم چشمک زدم و در حالیکه قربون صدقه ی خودم میرفتم از خونه خارج شدم😘
سر کلاس زبان فرانسه همیشه سنگینی نگاه عرشیا اذیتم میکرد.
البته خیلی هم بدم نمیومد😉
اینقدر جذاب و خوشگل بود که بقیه دخترا از خداشون بود یه نیم نگاه بهشون بندازه!
چندبار به بهونه کتاب گرفتن و حل تمرین ازم خواسته بود شمارمو بدم بهش،
اما با وجود سعید این کار برام خطر جانی داشت❗️
حتی اگر بو میبرد که چنین کسی تو کلاسم هست،
رفت و آمدم به هر آموزشگاهی ممنوع میشد🚫
بعد از کلاس میخواستم سوار ماشینم شم که صدای سمانه(که یکی از دخترای کلاس و #چادری بود) رو شنیدم.👂
-ترنم!
برگشتم سمتش،
-بله؟
-ببخشید، میتونم چنددقیقه وقتتو بگیرم؟؟
-برای چی؟😳
-کارت دارم عزیزم☺️
-منو؟؟😳
چیزه...یکم عجله دارم آخه...
-زیاد طول نمیکشه.
-آخه با دوستم قرار دارم.
پس بیا سوار ماشین شو تا سر خیابون برسونمت،حرفتم تو ماشین بزن که من دیرم نشه.
-باشه عزیزم.ممنون
سوار شد و راه افتادیم... 🚗
-خب؟
گفتی کارم داری...؟
-اره☺️
برم سر اصل مطلب یا مقدمه بچینم؟؟
-نه لطفاً برو سر اصل مطلب
-باشه،میگم...
حیف اینهمه خوشگلی تو نیست؟؟
-جان؟؟ منظورت چیه؟؟
-حیف نیست نعمتی که خدا بهت داده رو اینجوری ازش استفاده میکنی؟
-خدا؟چه نعمتی؟؟ 😳
-بابا همین زیباییتو میگم دیگه.
اینجوری که میای بیرون،هرکی هرجوری دلش میخواد راجع بهت فکر میکنه... 🔞
-گفتم برو سر اصل مطلب!
-تو کلاس دقت کردی چقدر پسرا نگاهت میکنن؟؟
-خخخخخه،آهااااان...
خب عزیزم توهم یکم به خودت برس،
به توهم نگاه کنن!
حسودی نداره که!!😂
-حسودی؟؟
نه.حسادت نمیکنم.
-چرا دیگه. مگه مجبوری خودتو بسته بندی کنی که هیچکس نبینتت بعدم اینجوری حسودی کنی😂
-من میگم این کار تو گناهه!هم خودت به گناه میفتی،هم بقیه،
حتی استاد حواسش به توعه،نه به درس!!
-سمانه جان نطقت تموم شد بگو پیادت کنم.
-باور کن من خیرتو میخوام ترنم...
تو دختر سالمی هستی،نذار به چشم یه هرزه نگات کنن!
ماشینو نگه داشتم
-گمشو پایین😠
-چی؟مگه چی گفتم؟☹️
-گفتم خفه شو و گمشو پایین...😡
هرزه تویی که معلوم نیست زیر اون چادرت چه خبره...
سری به نشونه تاسف نشون داد و پیاده شد.
همینجور که فحشش میدادم پیاده شدم
و تا دور نشده صندلی ای که روش نشسته بود رو با دستمال تمیز کردم تا بفهمه چقدر ازش بدم میاد و دیگه نباید سمت من بیاد 🚫🚫😡
"محدثه افشاری"
@aah3noghte
@romane_Aramesh
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
#تلنگرانہ
جالب است!
زنـی با روسری آب رفته... پیــرزنـی با کفش پاشنه هفت سانتی... دختـر جـوانی با لباس های تنگ... جـالــب است!!! میان این همه رنگ و لعاب
چشم آدم به دختری می افتد که رنگ ندارد، اما بیشتر میدرخشد... هی فکر میکنم این آدم علاوه بر ایمان، یک چیز دیگر هم دارد که بقیه ندارند
و آن فقط کمی اعتماد به نفس است...💗👌
#حجاب_زهرایی
#چادری
#اعتماد_به_نفس
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#چگونه_چادری_شدم
#من_دوستدار_شهدا_چطور_چادری_شدم
من به انتخاب خودم #چادری شدم، مادرم هم مقید, #محجبه بودند و چادری
دوران #راهنمایی و سال اول دبیرستان مانتویی بودم
خوب نگاه و #متلک ها آزار دهنده بود
از دبیرستان چادر مشکی زیبایی
ک پدر مادرم برام از #کربلا برام سوغات اورده بودن پوشیدم ومن عاااشق چادر شدم و خلاصه... بعد مدتی چادرملی گرفتم و الان
درحال حاضر #چادر دانشجویی دارم که #بسیار_برازنده_است این را همه میگویم
دوستان صمیمی من #مانتویی هستند.. پیش خودم گاهی که #تفکر میکنم چقدر بدون #چادر سختمه
بودند در ازدحام جمعیت که عدهای با #چشمانشان در خیابون خانم ها را رصد میکنند ..
گاهی باید فکر کرد با #لباس_های وارداتی که #قیمت آن چنان هم ندارد چرا #ارزشش انسانیت خود را پایین بیاوریم
در واقع از زمانی به این باور رسیدم که #چادرمن را
از #نگاها_متلک_هاحفظ میکند باچادرم درامان هستم.
چادر بارعایت #ححاب_درست_و_عفاف به خودیه خود برای ما دخترا امنیت #حیاعفت پاکدامنی و معصومیت به همراه دارد که به دل مینشیند ولبخند #حضرت_حق رابه همراه دارد. شاید #حرفام ابتدایی باشد اما من با چادر، خودمم خودخودم ...
#یاعلی_مولا
#صادق_باشیم #چادر_ارثیه_حضرت_فاطمه_زهرا(س)_است
برای سلامتی خواهر بزرگوار و خانواده گرامیشان
صلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
برامون بنویسید که چه شد #چادر را انتخاب کردید👌
شهید شو 🌷
💔 #چگونه_چادری_شدم سلام من چندسال پیش مانتویی بودم محجبه هم نبودم بعد با یکی آشنا شدم که محجبه ب
💔
#چگونه_چادری_شدم
قبلا برای #دوستان قدیمی تعریف کرده بودم اما الان تمایلی به یادآوری روزهای قبل از #چادری شدنم ندارم، یعنی اون دوران رو نمی پسندم
اما در حد #اجمالی اینکه من خانواده مذهبی ای دارم #پدرم هم خیلی دوست داشتن که چادری باشم
البته #انتخاب با خودم بود...
اما مشکل بعضی خانواده های #متدین اینکه فقط به یه عمل نیکی که خودشون به #حقانیتش ایمان دارن یا ندارن توصیه میکنند
در حالیکه تبیین چرایی #مسئله میتونه کمک بزرگی باشه که معمولا دریغ میشه، خود من به خاطر شرایط #محیط اطراف از حجاب و دین تا حد زیادی بدم میومد همیشه تمایل به جدا شدن از اون داشتم.
تا قبل از #راهنمایی که خواستم مدرسه شاهد ثبت نام کنم ولی نشد..
#ناراحت بودم و غصه دار. اونم چون داشتم از دوستام جدا میشدم و شاهد مدرسه خوبی بود البته اون موقع برام از نظر علمی مهم بود
تا اینکه همان تابستون قبل از رفتن به سفر #مشهد تصمیم گرفتم یه نذر کنم
اگر این مدرسه ثبت نام شدم #چادر سر کنم قبلا عادت نداشتم #دعاهای معنوی بکنم اصلا تو فکرش هم نبودم.
یادمه یکی دو روز بعد #زنگ زدن و گفتن بریم برای ثبت نام. یعنی حتی قبل از اینکه برم خدمت #حضرت و پای پنجره فولادش درخواست کنم، مورد لطف قرار گرفتم😍
بعد از ورود به #مدرسه یا بهتر بگم بعد از اینکه #حضرت ضمانتم رو کردن پیش خدا که این بنده #گناهکار سر به راه کنه همه چیز پشت سر هم #مهیا شد
از دوستای #مذهبی و ادمای صالحی که سر راهم قرار گرفتن
یا اتفاقاتی که باعث #رشدم شد و اگر بخوام #کرامت حضرت متعالش بشمارم رو قطعا نمیتونم.
ادامه👇