شهید شو 🌷
💔 #داستان_صبا #قسمت_8⃣ بر خلاف انتظار که دوست داشتم حاجی بیشتر ملاحظه بکنه ولی سختگیرتر و سختگیر
💔
#داستان_صبا
#قسمت_9⃣
بعد از جلسه کنکور✏️☑️ مستقیم رفتم برای امتحانی که قرار بود حاجی بگیره...
حاجی گفته بود که اگر توی این امتحان احکام قبول نشم دیگه کلاً بیخیال بشم و کاری با من نداره!☹️
(یعنی توی شش ماه هنوز نتونستی احکام عادی رو یاد بگیری؟)
بخاطر همین هفته قبل کنکور فقط کتاب های📔📓 احکام رو خوندم.😎
بعد از کنکور رفتم خونه حاجی و بخاطر اینکه کنکور رو خوب داده بودم آروم نشسته بودم و جواب می دادم.
در نهایت حاجی گفت خوبه تا حدودی یاد گرفتی، پاشو برو چایی☕️ بیار...
خیلی خوشحال شدم که تو امتحان حاجی قبول شدم...
حاج بابا وقتی میگه "چایی بیار" یعنی همه مشکلات حل شده..😊
بعد رو کردم به حاجی گفتم:
"حاج بابا من خسته شدم، چند ماهه سخت دارم درس میخونم میخوام استراحت کنم."
قرآن رو باز کردن و خوندن:
"سیروا فی الارض....."
گفتم کجا برم؟
گفت اونو خودت تصمیم بگیر.
تو راه خونه کلی فکر کردم که کجا بهتره، بالاخره تصمیم گرفتم به لبنان🇱🇧 برم...
رسیدم خونه به مامانم گفتم مامان اگه من بخوام برم سفر اجازه میدین؟ گفت مثلاً کجا؟
گفتم لبنان🇱🇧.
چشماش چهار تا شد و گفت نه.😳😑
گفتم کنکورمو خوب دادم آ؟
گفت با پدرت صحبت کن...
منم با ترفندهای دخترانه تونستم پدر رو راضی کنم که به مدت بیست روز راهی لبنان بشم.🤗
اونجا دوست برادرم و همسرش همراهیم کردند.
✔️یک نکته درمورد لبنان و اون هم اینکه لبنان لغو روادیده، یعنی شما میتونید بدون ویزا سفر کنید...
خیلی زود عازم لبنان🇱🇧 شدم.
تو فرودگاه بیروت دوست برادرم و همسرش برای استقبال اومده بودند.
پانزده روز کاملاً فقط خرید کردم و خوش گذروندم.
حاجی وقتی فهمید گفت:
" کی میخوای بزرگ بشی؟ تو کشوری که ویترین مقاومت هست و در خط مقدم جبهه مقاومت میجنگه فقط خرید کردی و خوش گذروندی؟"
گفتم :
"حاج بابا ضاحیه الجنوبیه هم رفتم فلافل خوردم 😐 و با مردمش آشنا شدم،" مردمی که با مقاومت میخوابند و بیدار میشند، با مقاومت زندگی می کنند... بر خلاف بیروت که کاملاً اروپایی هست!
سه چهار روز آخری که لبنان🇱🇧 بودم خیلی ناراحت بودم که چرا زودتر به اینجا نیومدم!
و حسرت بزرگم اینکه چرا نتونستم سر مزار 🌷شهید حاج عماد🌷 و
🌷شهید ابن الرضوان (جهاد مغنیه)🌷 برم...
اون یک هفته کاملاً با پانزده روز قبلش متفاوت بود و من با شهادت🔴 و فرهنگش رو در رو آشنا شدم و فهمیدم وارد دینی شدم که از ابتدای آغاز و تا قیامت درگیر جنگ و آسیب های دشمنان و جهل مردم هست...‼️
پس باید همیشه آماده بود، مثل حضرت آقا که چفیه رو دوششون همین حرفو میزنه که باید همیشه آماده جنگ بود..
بعد از بیست روز عازم ایران🇮🇷 شدم و از کشور نارنج و زیتون خداحافظی کردم...
ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
یاران شتاب کنید...
گویند قافله ای در راه است
که گنهکاران را در آن راهی نیست
اری گنهکاران را راهی نیست
اما پشیمانان را میپذیرند
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#سیدشهیدان_اهل_قلم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 راهِ بهشت از طرف خانهی علیست ای عاشقان! نشانی ازاین مستقیمتر؟! السَّلامُ عَليکَ يا اَميرا
💔
#غدیر
دستش دراز نیست به هر جا و هر طرف
هر کس به درب خانهی لطفت گدا شود
#یاسر_مسافر
السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام.
السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها.
#مولاعلیجانم
#یکشنبه_های_علوی_زهرایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
شهید شو 🌷
💔 #داستان_صبا #قسمت_9⃣ بعد از جلسه کنکور✏️☑️ مستقیم رفتم برای امتحانی که قرار بود حاجی بگیره...
💔
#داستان_صبا
#قسمت_🔟
به ایران🇮🇷 برگشتم و بعد از چند روز پدربزرگم زنگ زد و صحبت کردیم و این شد که دوباره برای مدت ده روز رفتم اردبیل به خونه باغ🏡 پدربزرگم....
پدربزرگ بخاطر بیماری قلبی و کهولت سن باید در جایی خوش آب و هوا زندگی می کرد؛ و این موضوع بیشتر باعث خوش حالی ما نوه ها شده بود که از زندگی شهری فرار کنیم.
البته ما نژاد روس آذری داریم. مادربزرگم از اهالی باکوی آذربایجان بودند و پدربزرگم از روس های ساکن در شمال ایران.
قبل رفتن به اردبیل برای کسب تکلیف پیش حاجی رفتم.
حاجی با لحن شوخ طبعی گفت:
" خوب از زیر درس در میری؟
برو اما نه برای خوش گذرونی، برو از خلقت و آفرینش بی نظیر ✨خدا✨ ایمانت رو تقویت کن و خودتو به ✨خدا✨ برسون.
*یامن خلق سحاری والبحار...والاشجار...*
درک کن چرا دانه های انار مرتب هستند. خدای دانه های انار خدای دانه های برف🌨...خدای باران🌧...
خدایی که برای تک تک دانه های باران رسالتی قرارداده، حتماً برای تک تک لحظات زندگی تو هم برنامه ای داره... پس بیهوده نگذرون...
✅برو خدا رو در خلقتش ببین، و بدان رحمت خدا بر غضبش غلبه دارد؛ و تفکر در خلقت خدا و آفزایش، ایمان و رحمت خدا را در پی دارد."
روز چهارمی که اونجا بودم متوجه شدم پدربزرگم فهمیده من در چه سِیری افتادم و دارم چیکار میکنم، 😱😰 نشست و کلی صحبت کرد... 😐
اول از حرفهاش ترسیدم😰، در ادامه حرفاش فهمیدم از اینی که هستم راضی هست و آرزوش اینه یکی از نوه هاش مسلمون بشه💖...😍
خیلی خوشحال شدم و در تصمیمم جدی تر و راسخ تر شدم...
اما فردا صبحش🏙 سخت ترین صبح من بود! 😫
✳️پدربزرگم برای نماز✨ صبح بیدارم کرد و منو مجبور کرد که چهار بار نماز صبح بخونم تا یاد بگیرم...😫😩
اولین بار بود نماز می خوندم...📿
⚡️فرای از سختیش حال خیلی عجیبی بود...
پر از آرامش و گریه...
✳️ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 مَــن کبوترنیستم امـــــــــا نَــــدیدمدربَـقیع یاکَریمیرا بِرانی ازحَریمَت یاحَسَن 💚🕊️ #
💔
ندهد فرصت گفتار بہ محتاج ، #کریم
گوش این طایفہ، آواز گدا نشنیده ست
#صلیاللهعلیکیامعزالمؤمنین✋💚
"اَلسَّلامُعَلَيْكَياحَسَنَبْنَعَلِیوَرَحْمَةُ اللّهِوَبَرَكاتُهُ"
#اݪحمداللہڪہنوڪرتم:)🍃
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#هرگزنمیردآنکهدلشمستمجتباست
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
💔
#بسم_الله
❣إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ
در حقیقت مومنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید.
سوره حجرات، آیه۱۰
#با_من_بخوان.
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
نمیکند آغازِ هفته باشد، یا پایانش
صبح باشد یا شب...
بذرِ امید؛ نه وقت میشناسد، نه موقعیت.
هر وقت بکاری ؛ با اولین طلوعِ آفتابِ جوانه میزند و تا آسمانِ موفقیت و توانستن، اوج میگیرد...
هرگز نا امید نباش... ناامیدی، تیشهی بیرحمیست به جانِ ریشه ی شعور و خوشبختیات.
پس تا دیر نشده، بذرِ جادوییِ امیدت را بکار، و در آینده ای نزدیک، معجزه هایت را درو کن...
#انگیزشی
4_5942693565959244855.mp3
23.07M
💔
#صوتی | #سرود
📝 نمکِ زندگیم از نامِ علیه...
👤 کربلاییسیدرضا #نریمانی
#عید_غدیر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
ضرورت شناخت غدیر.mp3
5.61M
💔
➖ برای چی اینهمه هیاهو و جشن و شلوغکاری رو برای غدیر، توصیه کردند؛
ولی ما فقط چسبیدیم به محرّم؟
اشتباه کردیم
💫 ویژه #عید_غدیر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
تمـام سرمایہ اش همین هاست !
اما با همیـن عشقش را نشان میدهد ...
من و شمـا چقدࢪ هزینہ میکنیم ؛ چجورۍ تبلیغ میکنیم !؟
#غدیر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #داستان_صبا #قسمت_🔟 به ایران🇮🇷 برگشتم و بعد از چند روز پدربزرگم زنگ زد و صحبت کردیم و این شد ک
💔
#داستان_صبا
#قسمت_1⃣1⃣
بعداز ده روز ازسفربرگشتم....
پام به تهران نرسیده بود که فهمیدم به خاطر مشکل بارداری خواهرم باید برم مشهد.....💛
اونم به مدت دوماه😉
به مادرم گفتم مامان شما ساکم👛 رو ببند🙏من برم خونه حاج بابا و برگردم....🏃
رفتم خونه حاج بابا و شرح سفر دادم....
و تکلیف گرفتم که "فقط در اقیانوس امام رضا💚غرق بشم و فقط به خواهرم برسم"....
گفتم چشم ولی نشد....🙃
👌فردای اون روز عازم مشهد شدیم....
منو خواهرم و همسرش....
رسیدم به مشهد عید بود همه شهر شلوغ بود.....بعدها فهمیدم عید فطر بوده🎉🎊🎉
رفتیم به خونه ای که از قبل اماده شده بود....🏠
خواهرم و همسرش مستقیما مراجعه کردند به پزشک و خواهرم همون روز بستری شد ......🏢
و بعد از سه روز همسرش راهی تهران شد....🚗 من بودم و امام رضا.....❤️❤️❤️
اصلا کل چیزایی که یاد گرفته بودم تو اون چند سال یک طرف ....
امام رضا یک طرف....🌹
هفته ای یک بار میتونستم خواهرم رو ببینم....
این یعنی با ارامش تمام میتونستم کارهایی که حاج بابا گفته بود و انجام بدم.......😌
دو سه روز بعد هر چیزی که از آداب زیارت در رفتار حاج بابا دیدم رو انجام دادم و راهی شدم.....
آمدم ای شاه پناهم بده.......💛💗💛
وقتی که خواستم وارد حرم شوم چون چادر نداشتم خدام اجازه ندادند.😐
به شدت شوکه شده بودم و ترسیده بودم!
همون حسی رو داشتم که برادر دوستم توی حیاط خونه حاج بابا به من گفت!😰
اصلا طاقت این رو نداشتم که با واقعیت خودم دوباره روبرو شم!😢😨
وقتی که بغضم ترکید و گریه کردم 😭 یکی از خدام به سمتم آمد و گفت:
"چرا چادر سر نمیکنی...
خوب اینجا خیلی قداست داره"...💛
گفتم:
"الزامی به حجاب ندارم❗️
چون مسلمان نیستم❗️😐
گفت:
"پاشو با هم بریم چادر بگیریم " 😊
رفتیم و یک چادر مشکی ساده گرفتیم...
و...
آرام وارد حرم شدم...😇
هیچ توصیفی برای حسم نداشتم.
امام رضا 💚مثل یک پاک کننده، تمام لجبازی ها و رفتارهای بدم رو پاک کرد.🙃
یک هفته به همین منوال گذشت..
ظهرها به بیمارستان می رفتم و کارهای خواهرم رو انجام دادم و بعد به حرم رفتم.😍
چند نفری از خدام حرم منو میشناختند و نسبت به بقیه رفتار متفاوتی با من داشتند.😌
ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
من از «الیوم اکملتُ لکم.. »
اینگونه فهمیدم :
خدا با مهر"او"دینِ مرا اندازه میگیرد:)
#غدیر
#عیدغدیر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 -مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ آن کس که تو را ندارد،چه دارد؟!🦩 #سه_شنبه_های_جمکرانی #اللهم_صل_
💔
سه شنبه ها
یک سبد عطر دعا مےخواهد این دل💚
هوای جمکران
دست دعا را مےگشايد
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجبِحَقّحضرتزینب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#لوگوعکسپاڪنشه
💔
#بسم_الله
🕊وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُون
سوره جاثیه، آیه ۴
#با_من_بخوان.
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞