شهید شو 🌷
💔 لحظه دردناک شهادت دو تن از پرسنل نیروی انتظامی در اولین روز سال در مشهد صبح روز گذشته و در نخس
💔
تصاویر دو #شهید مشهدی
استوار #هادی_عزتی
و ستوان #هادی_صفایی
#شهدای_مظلوم_ناجا
#روحشان_شاد_و_یادشان_گرامی
#آھ_اےشهادت
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🎬لعنت بازی!
.
خلاصه حرفای دکتر:
ما که نبودیم!😇
هرکی بود خدا لعنتش کنه😀✊
#کی_بود_کی_بود؟
#مانبودیم
#آھ_ز_بےبصیرتی
💕 @aah3noghte💕
💔
زمزمه ی عاشورایش به سختی شنیده می شد:
اللهم اجعلنی عندک و جیها بالحسین علیه السلام فی الدنیا و الاخره....
خیلی چله می گرفت ،
این اخری هم برای این بود که حالش خوب شود و بتواند در مراسم عزاداری خانم فاطمه زهرا(س) خدمت کند😭
ارادتش به بی بی مثال زدنی بود😭😍
بین همه دوستانش معروف بود😍
تا اسم خانم می اومد صدای گریه و ناله علی بلند می شد😭😭
به قول یکی از دوستانش:
همونجورم شد مثل مادر حدود ۱۸سالش بود که ضربت خورد و دو ماه و نیم بود که توی بستر افتاد ،😭 وقتی که بدنشو رو سنگ غسالخانه گذاشتن همونجوری که در مورد زمان شهادت حضرت زهرا شنیده بودیم 💔😭😔
علی همونجور پوست و استخوان شده بود و اینطوری اون علاقه و ارادتش رو به حضرت زهرا (س) نشون داد.😭💔
به رسم مادرش فاطمه زهرا (س) هم دعای او شده بود: اللهم عجل وفاتی سریعا😭😭
این دوسال به علی میگفتند شهید زنده، هر بار به او می گفتند می خواهی شهید بشوی، می گفت:
می خوام بمونم انتقام خون حضرت زهرا رو بگیرم😭😭💔💔😭
بزرگواری داشت می رفت کربلا، زنگ زد به علی حلالیت بطلبه😔
شاید دو روز قبل شهادتش ، علی گفت دعا کن شهید بشم😭
سه بار تاکید کرد:
دیگه خسته شدم ، دیگه نمیکشم.😭
انگار تصمیم خودش را گرفته بود
#شهید_علی_خلیلی
#سالروزشهادت
کتاب نای سوخته
نویسنده :هانیه ناصری
ناشر: انتشارات تقدیر
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
🔹 #او_را ... 30 دم ظهر بود که با صدای زنگ گوشی چشامو باز کردم. یه شماره غریبه بود باصدای خش دار و خ
🔹 #او_را ... 31
کلافه گوشی رو پرت کردم و چشمامو بستم.
خوابم پریده بود و اعصابم خورد بود.
خودمو فحش میدادم که چرا اون روز شماره عرشیا رو گرفتم😏
دستمو گذاشتم رو شونه ی مرجان و صداش کردم...
-مرجان؟
مری؟
-هوم😴
-مرجان بلند شو، گشنمه، بریم صبحونه بخوریم...
-ترنم! جون اون عرشیا ولم کن،خوابم میاد
-اوه اوه جون چه کسی روهم قسم دادی😒
بلندشو لوس نشو...
-وای ترنم...بیخیال، بذار بخوابم
-باشه، خودت خواستی....
لیوانو برداشتم و رفتم از تو حموم پر از آب سردش کردم،
-مرجان؟
-هووووممممم؟😖
-هنوز میخوای بخوابی؟
-اوهوم😢
-باشه بخواب...
و آب لیوانو خالی کردم روش😂
مرجان مثل جن زده ها بلند شد نشست و با چشمای گشاد زل زد بهم😳
-مگه مرییییییییضیییییی؟😰
بیشعوووووررررر...
خفت میکنم😠
زدم زیر خنده و همینجور که سمت در اتاق میدویدم داد زدم
-تقصیر خودت بود😝😂
همونجور دویدم سمت حیاط و مرجانم به قصد کشت دنبالم میدوید
دم استخر رسید بهم و با یه حرکت هلم داد تو استخر😐
آب یخخخخخ بود،
نمیتونستم تکون بخورم،تمام عضلاتم قفل کرده بود😣
فقط جیغ میزدم و فحشش میدادم
اونم میخندید و میگفت
-تقصیر خودت بود😝😂
تا دو ساعت از کنار شومینه تکون نمیخوردم، بدنم سر شده بود از سرما
مرجان هم میخواست از دلم دربیاره،هم قیافمو که میدید خندش میگرفت😁
با اینکه از دستش حرصم گرفته بود،اما منم از خنده هاش خندم میگرفت...
چقدر دلم میخواست مرجان خواهرم بود و همیشه باهم بودیم...😢
"محدثه افشاری"
@aah3noghte
@Romanearamesh
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
#دلشڪستھ_ادمین
#شهید_کابلی جمله معروفی دارند که "حاجت شهادت را در نماز شب بخواهید"
و بزرگان نیز گفته اند:
"در نماز شب، به مقام شامخ #حضرت_زهرا سلام الله علیها توسل کنید..."
مےبینیـد؟
انگار گـرھ کـور شهادت، به دستان پر مهر مادر باز مےشود ... ان شالله ...
و چرا اینگـونه نباشد وقتی شهدا، یاران آخرالزمانی حسینِ فاطمه اند...
چرا مادر انتخاب نکند سربازان و شهدای جان فدای مهدےموعودش را....
ما را به دعا
کاش فراموش نسازند
رندان سحرخیز که
صاحب نظرانند....
#شهید_رحیم_کابلی
#حضرت_مادر
#نماز_شب
#آھ_اےشهادت
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک