💔
#رهبـرانقلاب:
هتک حرمت حرام است
و انتقاد با هتک حرمت تفاوت دارد
ضمن اینکه امروز کشور ، بیش از هر زمان دیگری به
| همکاری و اتحاد و انسجام نیاز دارد |
۱۳۹۹/۸/۳
#فداےسیدعلےجانم❤️
#پروفایل #استوری😍
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
+ دلممیخوادشهیدشماما ..🌿
- اماچی⁉️
+میگموقتیسَرِیکیرومیبُرندردداره؟
- میدونیرفیق🌱
ماهنوزشهادتیبیدردمیطلبیم😊
اماغافلازاینکهشهادترو
جزبهاهلدردنمیدن .. :)
[ #عشقجگرمیخواهد ]✌️🏻
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
قلههای مقدس ظهور
سپهبد قاسم سلیمانی:
من معتقد هستم امام زمان (عج) كه ظهور بكنند،
حكومتی که ايجاد ميكنند،
قلّهی آن حکومت، آن دورهای خواهد بود که در دفاع مقدس ما در بخشها و حالاتش اتفاق افتاد...
مهرماه۱۳۹۵
گرافیست: رضا فراهانی
🎐 انتشار بهمناسبت سالروز آغاز ولایت حضرت مهدی (عج)
منبع: مکتب حاج قاسم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#کپےبدونتغییردرعکس
09_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
11.2M
💔
🔈 شرح و بررسی کتاب #آنسوی_مرگ
🔇 جلسه نهم
در ذهنم گفتم چرا خواسته داخل قبر را ببیند؟
مگر چه چیزی در آن گودال تنگ و تاریک و نفرتانگیز بوده؟
ناگهان مهندس گفت: آنجا اصلا تنگ و تاریک و نفرتانگیز نبود☝️
من جا خوردم
و مهندس متوجه شد که ....
#پیشنهاددانلود👌
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
شناختی ؟
منم...برایت اشک هدیه آورده ام تا معصومیت چشم هات دوباره آن چرخشِ رنگارنگ ماهی های سرخِ نگاه دریایی ات را به جریان بیندازد و خدا یک بار دیگر ابرها را روی آسمان روستای شرجیِ پِلک هات نازل کند که بعد از باران همیشه در هوا دوست داشتن است و دلتنگی.
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
وقتے حاجتت را به تاخیر
مےاندازد، دارد چیز بزرگترے
به تو ميدهد منتها تو حواست
به خواستهے خودت هست
و متوجه نمیشوے تو نان
مےخواهے، او به
تو جان مےدهد ...
📚حاج آقا دولابی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
امام موسی صدر:
#شیعه کسی است که
جان خود را
برای اهل سنت
فدا میکند
#اهل_سنت
#وحدت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
شهید شو 🌷
💔 ♦️رمان قدیس 👈 شرح اتفاقات حکومت علی (ع) با رویکرد کشیش مسیحے♦️ ✨ #قدیس ✨ #قسمت_نود_و_هفتم نو
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_نود_و_هشتم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ڪشیش انگشتش را لاے ڪتاب گذاشت، آن را بسته عینڪش را برداشت و سرش را بلند ڪرد.
هنوز فڪرش در ڪوفه بود و سخنان علــے... ڪه صداے زنانــه اے او را به خود آورد.
"ســلام پدر ایوانف!
این شما هستیــد؟"
ڪشیــش به پیرزن نگاه ڪرد.
بلوزے سرمه اے و دامــن گل گلــے بلندے پوشیده بود و روسرے سفیدے بر سر داشت.
پیـــرزن، بند ڪیف سفید رنگش را در دستــے چسبیده بود و با هیجــان به ڪشیش نگاه مےڪرد:
"باورم نمےشود شما پــدر ایوانـف باشید!
اینجـا چه مےڪنید پدر؟
مگر به مسڪو نرفته بودیــد؟"
ڪشیش پیــرزن را به خاطر نیاورد، اما حدس زد ڪه باید یڪے از صدها پیرزنــے باشد ڪه به ڪلیسایش مےآمدند و او برایشان موعظــه مےڪرد.
با وجـود این، لبخندے زد و وانمــود ڪرد او را به خاطــر آورده است.
-پــدر من از دیدنتان خوشحــال شدم.
دلمان برایتــان تنگ شده بود.، ڪشیش گفت:
"من هم از دیدن شما خوشحال شدم خواهر..."
پیرزن پرسید:
"آمده اید ڪه در بیــروت بمانید؟"
ڪشیش پاسخ داد:
"خيــر! آمده ام به دیــدن پسرم.
بایـــد برگردم به مسڪو."
پیرزن با تأسف سرش را تڪان داد و گفت:
"چه قــدر بد شد پــدر! ڪاش مےماندید.
دعاهاے شما در حق ما همیشه مستجاب مےشد."
ڪشیــش گفت:
خدا صداے قلب هاے شڪسته را مےشنود و پاســخ مےدهد؛ با او حرف بزنید خواهر، بدون واسطه بهتــر شنیده مےشود.
پیـــرزن با چشمانــے به شوق نشسته، به ڪشیش نگاه مےڪرد.
بر سینه، صلیـــب ڪشیده و گفت:
"شما داشتید مطالعه مےڪردید پدر؛ مزاحمتان نمےشوم، بایــد برگردم.
چه خــوب شد دیدمتـان."
♦️رمان قدیس 👈 شرح اتفاقات حکومت علی (ع) با رویکرد کشیش مسیحے♦️
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
این رمانیست که هر شیعه ای باید بخواند‼️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_نود_و_هشتم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے ڪشیش انگشتش را لاے ڪتاب گذاشت، آن را
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_نود_و_نهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ڪشیش با تبسـم گفت:
"من هم از دیدنتان خوشحال شدم خواهــر. دست خـدا به همراهتـان."
پیـرزن ڪه رفت، ڪشیش به دوردست ها نگاه ڪرد.
در افــق دیـد او، در قلـب دریایـے آبــے و آرام، چند ڪشتــے شنــاور بودنـد.
ڪشیــش ڪتاب را ڪه هنوز انگشتش در بین صفحـات آن بود، بالا آورد و به جلد آن نگاه ڪرد؛ ڪلمــه ے علــے در زمینه ے ڪرم و مشڪے جلـد، ڪمے برجسته به چاپ رسیده بود.
با انگشت روے این برجستگــے دست ڪشید و فڪر ڪرد #علــے نیز چون #عیســے و #موســے و #نــوح، از امـت خویش چه زخم ها خورده است!
بےمهرے مــردم نسبت به رهبرے ڪه پرچم هدایتشان را به دست گرفته بود و آن ها را به بهشـت خداونـد دعـوت مےڪرد، نهایت جهل و عنــاد بـود.
چــراغ در دست هاے علــے بـود و آن ها تاریڪے را جستجو مےڪردند.
چون موش هاے ڪور، از آفتاب و روشنایے مےگریختند و در دالان هاے تاریڪ زمین، آرام مےگرفتند.
ڪشیش، عینڪش را به چشم زد و ڪتاب را گشود تا سرنوشت علــے و امتش را از لابه لاے سطور سیــاه خطوط ڪتاب، جستجو ڪند:
معاویــه با آرامــش خاطر ، نفس مےڪشد.
از خطر بزرگــے به سلامت جسته است.
نزدیـڪ است سپیده ے دولتش بدمد.
آرزویــے ڪه شب هاے زیادے فڪرش را مشغول ڪرده بود، اڪنون رشد یافته، شاخ و برگ رویانده، شڪـوفا شده، جوانه ها زده و بالاخره به ثمر نشسته است.
اخبارے خوش، یڪے پس از دیگرے به او مےرسد.
نبرد نهــروان، نبــرد دشمنان معاویــه با یڪدیگر، ڪشندگان زیادے برجا گذاشته است.
بسیارے، خویشان و دوستــان و اقـوام خود را از دست داده اند، عزادارنـد و تخــم اختـلاف، بیـن آن ها جوانــه زده است.
♦️رمان قدیس 👈 شرح اتفاقات حکومت علی (ع) با رویکرد کشیش مسیحے♦️
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
این رمانیست که هر شیعه ای باید بخواند‼️