در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبّ قلم نداشت.
#پروین_اعتصامی
در این کتاب سعی شده است مطالبی که می تواند در کار خوب نوشتن و درست نوشتن به خوانندگان یاری رساند سخن به میان آمده است و نمونه های ساده و رسا و در خور و پیام دار و آموزنده برای هر یک آورده شود.
#بخش_اوّل
نگارش، اسم مصدر است از" نگاشتن" به معنی نوشتن ، یعنی بیان کتبی خواسته ها و دانسته ها و عاطفه،و نگارنده ، به معنی کسی است که بدان کار می پردازد؛ یعنی می نویسد.
نویسنده امروزه در دو معنی به کار می رود:
1_معنی عام :
یعنی هر آن که چیزی می نویسد؛ مانندنامه دوستانه و یا یک گزارش ساده.
2_معنی خاص:
یعنی کسی که به هنر "نوشتن" آراسته است و قدرت پرودن مطالب گوناگون و معانی باریک و دقیق را با بیان زیبا و شیوا و رسا دارد؛ نویسنده، در این معنی در ردیف دیگر هنرمندان است؛چون نقّاش،شاعر،پیکرتراش، نوازنده و آهنگ ساز؛ هدایت ها، جمال زاده ها، آل احمد ها، حجازی ها، نفیسی ها و خانلری ها و... از این گروه ممتازند.
برای بیان مفهوم عام "نوشتن" ، واژهء "نگارش " به کار می رود و برای معنی خاصّ آن، از واژه نویسندگی استفاده می شود.
#کتاب_از_فنّ_نگارش_تا_هُنر_نویسندگی
#دکتر_حسن_احمدی_گیوی
#کارگروه_داستان_نویسی_استاد_حسین_ابراهیمی
@ANARSTORY
#990809
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبّ قلم نداشت.
#پروین_اعتصامی
#بخش_دوّم
نقش نویسنده در جامعه
نویسنده تنها برای خود نمی نویسد؛ به ویژه نویسندهء مقاله و داستان و نمایشنامه که در خواننده تاثیر بسیار می گذارد به همین جهت مسئولیت وی هم سنگین است.یک نویسنده ء توانا و چیره دست و هنرمند، با روح انسان ها ، به ویژه نسل جوان ، سر و کار دارد و می تواند با قلم سحار و شور آفرین خود ، احساسات و عواطف ملتی را به سود و یا زیان جریان حاکمیتی برانگیزد و به افراد خمود و خموش ، توان و تکان دهد و روابط حاکم بر اجتماع را دگرگون سازد حتّی از بیخ و بن براندازد.
#کتاب_از_فنّ_نگارش_تا_هُنر_نویسندگی
#دکتر_حسن_احمدی_گیوی
#کارگروه_داستان_نویسی_استاد_حسین_ابراهیمی
@ANARSTORY
#990809
هدایت شده از حرکت در مه
درباره بازخورد گرفتن برای نوشتهها
(همان نقد کردن)
روزانه پیامهای متعددی دریافت میکنم تا دربارۀ انواع مختلفی از مطالب بازخورد بدهم، از شعر و داستان کوتاه تا یادداشت و مقاله؛ و طبعاً فرصت پاسخگویی به همۀ این پیامها را پیدا نمیکنم.
نکتهای که در این یادداشت میخواهم بگویم، از جایگاه یک شیفتۀ یادگیریِ نوشتن است، نه کسی که مطالب زیادی را برای اظهارنظر دریافت میکند.
من تلاش برای بازخورد گرفتن را سم مهلکی میدانم که در ابتدای مسیر نویسندگی احتمالاً مضر و گمراهکننده خواهد بود.
این را بگویم که منظور ابتدای مسیر نویسندگی، یکی دو سال قلمزدن تفننی نیست، گاهی ده سال اول فعالیت یک نویسنده را میتواند ابتدای مسیر طولانی زیست نویسندگی او در نظر گرفت.
وقتی یک نویسندۀ تازهکار بهاندازۀ کافی ظرفیتهای زبانی و نگارشی خودش را گسترش نداده؛ چرا باید انتظار داشته باشد نویسندۀ حرفهایتری زمانش را برای تذکر بدیهیات به او تلف کند؟
اصولاً توقع داریم پس از نشان دادن متنهای نیمبند خودمان چه بازخوردی بگیرم؟ بهعنوان نابغهای نوظهور مورد تحسین واقع شویم؟ یا دنبال شنیدن وردی جادویی هستیم که یکشبه نوشتههای ما را دگرگون کند؟
اصولاً فقط و فقط خود ما هستیم که از روند رشد خودمان آگاهی داریم، هیچکس دیگری از جایگاهی که در آن قرار داریم آگاه نیست. در چنین شرایطی شنیدن تجویزی که هنوز توان اجرای آن را نداریم میتواند ناامیدکننده و بیاثر باشد. نویسندۀ تازهکاری که هنوز دامنۀ واژگانش بهقدر کافی غنی نشده، چه نیازی دارد که نکات پیشرفتهای را دربارۀ ساختار روایت بشنود؟
گاهی حس میکنم وسوسۀ بازخورد گرفتن نوعی بهانه برای فرار از نوشتن است.
کسی که عاشق نوشتن است، بیش از هر چیز باید درگیر نوشتن باشد، باید در خلوت خودش بنویسد و دور بریزد و فقط و فقط از یک طریق بازخورد بگیرد:
خواندن.
بهعنوان داستاننویس، قبل از اینکه دنبال بازخورد گرفتن برای چرکنوشتههای خودمان باشیم، آیا سروانتس و فلوبر و چخوف را دوره کردهایم؟ بهعنوان شاعر جوان، قبل از اینکه دنبال بازخورد باشیم، آیا خواندن درست یا حتی کم غلط سعدی و حافظ و نیما را آموختهایم؟
نوشتن با خواندن عجین شده. بزرگترین نویسندۀ دنیا هم بعد از خواندن نوشتههای ما صادقانهترین جوابی که میتواند بدهد همین است:
بیشتر بخوان.
اصرار برای بازخورد گرفتن مثل این است که میوههای کال را بهزور بکنیم توی حلق دیگران.
تو درختت را آبیاری کن، به وقتش بار میدهد و حتی اگر آنها را نچینی، دیگران سراغش را میگیرند، یا از فرط رسیدگی روی زمین میافتد.
غالباً نوقلمهایی که مشکل عزتنفس دارند دنبال بازخورد (بخوانید: تأیید) میگردند، اصلاً طی چند سال اول نویسندگی نوشتههای ما چندان جدی نیستند که ارزش گرفتن وقت دیگران داشته باشند. این روزها برای خواندن سرسری شاهکارها هم وقت پیدا نمیشود، چطور توقع داریم دیگران حوصلۀ خواندن نوشتههای کممایۀ ما را داشته باشند؟
مسیر یادگیری نویسندگی روشن است، بازخورد گرفتن اصولاً کار بیاثر آماتورهاست. اگر دنبال شنیدن مبادی کار هستید که مطالعه کتابهای آموزشی یا شرکت در دورهها و کلاسها کافی است. چه نیازی هست که اصول اولیه را بعد از خوانده شدن چرکنوشتههایتان بشنوید.
اگر هم نیاز به تشویق دارید، یاد بگیرید خودتان، خودتان را تشویق کنید، یا کتاب انگیزشی بخوانید، وگرنه آدم معتاد به تشویق ممکن است با شنیدن یک بازخورد منفی نوشتن را برای همیشه ببوسد و بگذارد کنار.
اصلاً آدم مینویسد که با نوشتن خودش را تشویق کند دیگر، پس این یکی را هم از خود نوشتن طلب کنید نه دیگران.
بگذارید مخاطب بهصورت ارگانیک سراغ شما بیاید.
من همیشه در جواب کامنتهایی که دنبال یک نشانی برای فرستادن متن هستند میگویم یک وبلاگ راهاندازی کنید و مطالبتان را روی آن بگذارید؛ قطعاً من هم از خوانندههای شما خواهم بود.
به دو دلیل این روش مؤثر است: اولاً بسیاری از افراد متوجه میشوند که نوشتههایشان هنوز در این حد نیست که خودشان مجوز انتشار عمومی آن را بدهند. پس چه نیازی به بازخورد هست؟
ثانیاً متوجه میشوند، بازخورد گرفتن عرق ریختن میخواهد، ماهها و بله سالهای اول پشه هم در وبلاگ آدم کامنت نمیزند! باید آنقدر بنویسی و بنویسی و بنویسی تا برای بازخورد دادن به سراغت بیایند. مسیر نویسندگی میانبر ندارد.
شاهین کلانتری/ مدرسه نویسندگی (کارشان بسیار عالی است.)
هدایت شده از حرکت در مه
#نوشتن_داستان
نوشتن داستان قسمت ۱
داستان برای شکل گرفتن و کامل شدن نیاز به زمان دارد و داستان نویس در نوشتن آن نباید عجله کند. زیرا سوژه ای که به ذهن شما می آید باید مدتی در ذهنتان باقی بماند تا هم در زمینه های مختلف مطالعه کنید و هم در مورد عناصر تشکیل دهنده ی آن فکر کنید. هر داستانی بعد از مدتی، خودش مانند میوه ای رسیده، از شاخه ی ذهنتان جدا می شود و روی صفحه ی سفید دفترتان می افتد. برای این کار داستان باید مراحل زیر را بگذراند : 1 - موضوع یابی 2 - پیام داستان 3 - طراحی داستان 4 - رشد و پرداخت داستان
@dastannevis
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبّ قلم نداشت.
#پروین_اعتصامی
#بخش_سوّم
مشخصات یک نویسنده خوب
یک نویسنده مسئول و با ایمان، دردی و انگیزه ای برای نوشتن دارد و هدفی عالی و والا را در نوشتهء خود دنبال می کند و هرگز از جادّه حقّ و حقیقت دور نمی شود و قلم خود را به چیز های بی ارزشی، مانند پول و جاه و مقام نمی فروشد و به اغراض و کینه و حسد نمی آلاید و مطامع شخصی را بر مصالح و منافع عمومی و میهنی بر نمی گزیند.
#کتاب_از_فنّ_نگارش_تا_هُنر_نویسندگی
#دکتر_حسن_احمدی_گیوی
#کارگروه_داستان_نویسی_استاد_حسین_ابراهیمی
@ANARSTORY
#990810
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبّ قلم نداشت.
#پروین_اعتصامی
#بخش_چهارم
مشخصات یک نویسنده متعّهد و راستین
الف. از جهت توانایی ذهنی:
روشنی و وسعت اندیشه، قدرت تخیّل ،لطافت، ذوق، نوآوری ،دقت و باریک بینی، تنوع و تناسب طبیعی زبان ، نظام فکری ، قدرت استدلال ، رعایت نظم مطالب ، گرایی بیان.
ب: از حیث توجه به اصول زیبا شناختی
پرهیز اطناب ملال آور و ایجازی که در گفتار خلل ایجاد کند، توجه به هماهنگی و برابری لفظ و معنی، رعایت همواری و خوش آهنگی واژه ها، به کار گرفتن آرایش های کلام در حدّ معقول.
ج:از حیث تعّهد به اصول و حقایق:
صراحت لهجه، شهامت ادبی، توجّه به نتایج اخلاقی و اجتماعی، مقدم داشتن مناف ملّی و مصالح میهنی بر اغراض و منافع شخصی، واقع بینی و حقیقت گرایی.
#کتاب_از_فنّ_نگارش_تا_هُنر_نویسندگی
#دکتر_حسن_احمدی_گیوی
#کارگروه_داستان_نویسی_استاد_حسین_ابراهیمی
@ANARSTORY
#990810
#نیم_ساعت_خواندن
علاقه پیدا کردم به خواندن زندگی نامه نویسندگان بزرگ و بعد خواندن آثار آنان .
امروز درباره نارنیا موسیقی فیلم را شبکه نمایش نشان داد کنجکاو شدم بدانم نویسنده ان کیست.
#کلایو استیپلز لوئیس که ملقب به س.اس.لوئیس هستش.
که در سال1898در ایرلند شمالی متولد شدند و در سال 1963 در انگلستان در گذشتند.
گفته شده ایشان استاد بکار بردن واژه ها بودند.
و همچنین رئیس دپارتمان ادبیات دانشگاه کمبریج بودند.
مجموعه هفت جلدی سرگذشت نارنیا یک اثر کلاسیک در ادبیات کودک شناخته می شود که به 41 زبان دنیا ترجمه شده است. با 120 میلیون نسخه فروخته شده!!!!!
که فیلم های زیادی ساخته شده و به علت نماد گرایی بین بزرگسالان طرفدار دارد.
این مجموعه از 1941 تا 1954 طول کشیده است.
#ف_صالحی
#990811
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبّ قلم نداشت.
#پروین_اعتصامی
#بخش_پنجم
برای نگارش چه باید کرد؟
برای آموزش نگارش، هیچ دستورالعمل خاص و روشنی مانند فرمول فیزیک و شیمی وجود ندارد. اما نکات و اصولی را می توان یاد آور شد که رعایت آنها ما را در راه دور و دراز نویسندگی یاری می دهد و از خطا و لغزش و انحراف باز می دارد.
اوّل_خواندن دوّم_نوشتن
خواندن:
یکی از بهترین و موثرترین وسایل کسب مهارت در نوشتن، خواندن است.
ما وقتی نوشته ای را می خوانیم، علاوه بر آنکه از محتوا و مفهوم آن بهره مند می شویم. ناخودآگاه یا آگاهانه، نکاتی را از حیث نگارش از آن می اموزیم و بدین ترتیب با خواندن نوشته های مختلف، انشای ما روانتر و خامهء ما تواناتر می شود و درست نوشتن و خوب نوشتن برای ما عادت و ملکهء ذهنی می گردد. درست ترین و سودبخش ترین راه هاست.
#کتاب_از_فنّ_نگارش_تا_هُنر_نویسندگی
#دکتر_حسن_احمدی_گیوی
#کارگروه_داستان_نویسی_استاد_حسین_ابراهیمی
@ANARSTORY
#990812
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحبّ قلم نداشت.
#پروین_اعتصامی
#بخش_ششم
برای نگارش چه باید کرد؟
دوّم_نوشتن
مهارت و توانایی در نگارش و نویسندگی، پیش از همه از ما "نوشتن" می طلبد.
نویسندگی مانند بسیاری از هنر ها و صنعت هاست؛ هیچ نوازنده یا مکانیک اتومبیل با خواندن کتاب هایی که در قلمرو این فنون نگارش یافته، نوازنده و میکانیک نشده است. تنها با خواندن کتاب های "آیین نگارش" ، " آداب نویسندگی" امکان نویسندگی برای کسی میسر نیست، از این رو باید حتّی الامکان هر روز و هر شب مرتب نوشت و از انتقاد دیگران نهراسید.
#کتاب_از_فنّ_نگارش_تا_هُنر_نویسندگی
#دکتر_حسن_احمدی_گیوی
#کارگروه_داستان_نویسی_استاد_حسین_ابراهیمی
@ANARSTORY
#990812