یکی دیگر از قراردادهایی که باعث از دست رفتن بخشهایی از ایران بزرگ شد قرارداد مودت بود که میان ایران و ارتش سرخ روسیه به امضا رسید. در این زمان حکومت بلشویکها در روسیه بر سرکار آمده بود و ارتش سرخ شهر رشت و بخشهایی از گیلان را اشغال کرده بود. ایران که وحشت داشت که روسها به تهران نرسند ناچار معاهده مودت را امضا کرد. بر طبق این قرارداد ننگین تمام سرزمین قفقاز، خوارزم و فرارود و حتی بخشهای دیگری از دریای خزر به تزارهای جدید یا تزارهای سرخ واگذار شد.
دیگر کشورهایی که در زمانهای دور بخشی از خاک ایران بزرگ بوده، کشور ارمنستان است. این کشور از دوران هخامنشی در نقشه جغرافیایی ایران قرار گرفت و در دوران حکومتهای بعدی هم حاکمیت ایران را حفظ کرد. قوم ارمنیهای باستانی در حقیقت ترکیبی بودند از فرهنگ ایرانی و فرهنگ هلنی مسیحی که بعدها از فرهنگهای دیگر هم تأثیر پذیرفتند. همانطور که پیشتر گفته شد طبق معاهدههای گلستان و ترکمانچای این منطقه از تصرف ایران خارج شد.
یکی از مناطق مهم دیگری که در زمان قاجارها از ایران بزرگ جدا شده و به دست انگلیسیها افتاد، قسمت بزرگی از منطقه سیستان بود. انگلیس پس از تصرف بلوچستان نگران دستدرازی روسها به سیستان بود و از همین رو از امیر کابل خواست تا به ایران حمله کند. ایران که در این زمان بسیار ضعیف شده بود ناچار به پذیرش واگذاری بخشی از سیستان به دولت انگلیس شد. در واقع سیستان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم شد و تنها بخش داخلی که نسبت به مساحت کل سیستان بسیار منطقه کوچکی بود برای ایران باقی ماند.
این معاهده که همانطور که حدس میزنید میان قاجارها و روسها امضا شد هم باعث ازدسترفتن بخشهای بزرگی از ایران بزرگ و پیوستن آن به قلمرو روسها شد. روسها بین ۱۸۶۰ تا ۸۰ میلادی منطقه خوارزم و فرارود را اشغال کردند و قاجارها ناچار به امضای معاهده ننگین دیگری شدند. طبق این قرارداد مناطق خوارزم و فرارود از حاکمیت ایران خارج شد.
جمله کشورهای دیگر امروزی که تباری ایرانی دارند و در زمانهای گذشته از خاک ایران بودهاند میتوان به ترکیه، افغانستان، پاکستان، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی و حتی بخشهایی از چین و هند اشاره کرد.
آذربایجان خطهای وسیع از ایران بزرگ بوده پس از معاهده گلستان از خاک ایران جدا شده و به روسها واگذار شد. پس از آن در زمانهایی جلوتر جمهوری آذربایجان امروزی شکل گرفت. آذریها یکی از اقوام اصیل ایرانی هستند و زبان آذری هم قبل از این که ترکی آذربایجانی جایگزین آن شود، شاخهای از زبانهای ایرانی بهحساب میرفت و زبان غالب خطه آذربایجان بود.
آنچه امروز تحت عنوان کردستان میشناسیم خطهای است که بخشی از آن در ایران و بخشهای دیگرش در کشورهای سوریه، عراق و ترکیه واقع شده. اما روزگاری کل این محدوده جز قلمرو ایران بزرگ بوده. زبانی که کردها با آن حرف میزنند زبان ایرانی شاخه شمال غربی است که بسیار به زبان فارسی نزدیک بوده و کردها اصالتاً مردمی ایرانیتبار هستند.
یکی دیگر از کشورهای امروزی که پیشتر بخشی از خاک ایران بزرگ بوده کشور امروزی گرجستان است. این کشور از زمان امپراطوری ساسانی حاکمیت ایرانی داشت و پس از آن حتی در دوران صفویه بعضی از رجال حکومت گرجی بودند. همانطور که قبلتر گفتیم ایران طی معاهدههای گلستان و ترکمانچای بهطورکلی حاکمیت این ناحیه را به روسیه واگذار کرد.
ابتدای سده نوزده، آذربایجان، ارمنستان و افغانستان ایرانی بودند؛ اما در انتهای آن سده تمامی این سرزمینها در اثر مداخله نظامی اروپاییان از دست رفتند.»
محمدرضا پهلوی در شهریورماه سال 1349 به روزنامه گاردین گفت: «با توجه به این که ذخایر مروارید بحرین به پایان رسیده است، بحرین از نظر ایران دیگر اهمیتی ندارد». هویدا نخست وزیر وقت هم گفت: به هیچ کس مربوط نیست، دختر خودمان بود، به هر کس میخواستیم شوهرش دادیم.
در طی سالها و روی کار آمدن حکومتهای نالایق و امضاکردن معاهدههای ننگین مثل عهدنامه گلستان و ترکمانچای با کشورهای خارجی همچون روسیه و انگلیس بسیاری از بخشهای ایران به تصرف بیگانگان درآمد و طی سالها هرکدام تبدیل به کشورهایی جداگانه شد. کشورهای امروزی مانند، عراق، ترکیه، ارمنستان و گرجستان. تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بر این کشورها همچنان مشاهده میشود و یادگار ایامی است که ایران از شکوه و جلال زیادی برخوردار بوده. با شناخت تاریخ و گذشته کشورمان شاید بتوانیم قدمی برداریم هرچند کوچک در راستای بازیابی جلال و شکوه سابق.
این قرارداد هم یکی دیگر از معاهدههای ننگین دوره قاجار است که منجر به ازدسترفتن بخشهایی از ایران بزرگ شد. ایران و انگلیس در زمان محمدشاه قاجار در سال ۱۸۵۷ میلادی درگیر جنگ بودند. این جنگ در حقیقت بر سر مالکیت هرات شکلگرفته بود. انگلیسیها شهرهای در جنوب ایران مانند خرمشهر و بوشهر و قسمتهایی از جزایر خلیجفارس را اشغال کرده و محمدشاه را ناچار به مذاکره کردند. طبق این معاهده هرات از ایران جدا شد و به افغانستان پیوست. ایران حتی ناچار به پذیرش یک قرارداد تجاری استعماری شد. با امضاکردن این قرارداد ننگین ایران در حقیقت پذیرفت که زیر یوغ انگلیسیها برود و دخالتهای مکرر آنها را در اداره امور کشور بپذیرد.