🔻مرتضی حنیفی، شاعر سپیدسرای جوان درگذشت
▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم #مرتضی_حنیفی، شاعر جوان، روز گذشته دار فانی را وداع گفته است. مرتضی حنیفی فرزند شهید بود و اشعار بسیاری در زمینۀ ادبیات دفاع مقدس از او منتشر شده بود. مجموعه شعرهای «سرفههای قانونی»، «جنگ خاطرهها را مجروح میکند»، «جنگ زیرِ نورِ ماه» و «کتابِ جنگ» از آثار اوست که در رابطه با جنگ تحمیلی سروده شده بود.
مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه، این ضایعه را به خانوادۀ محترم حنیفی و جامعۀ ادبی کشور تسلیت میگویند و غفران الهی را برای روح این شاعر ارجمند آرزو میکنند.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻تمدید ثبتنام در دورههای آموزشی #زنگ_شعر تا ۱۹ تیرماه
▪️بنا به درخواست داوطلبان مهلت ثبت نام دوره های آموزشی آزاد «زنگ شعر» دفتر شعرِ موسسه فرهنگی هنری «شهرستان ادب» تمدید شد. علاقمندان تا ۱۹ تیرماه ۱۳۹۸ برای ثبتنام در این دورهها، که با حضور مدرسان شعر و شاعران برتر کشور برگزار میشود، فرصت دارند. کلاسها از ۲۰ تیرماه به مدت ۶ هفته برگزار خواهد شد. این دوره با حضور شاعرانی چون آقایان دکتر #قربان_ولیئی، دکتر #اسماعیل_امینی، #بابک_نیک_طلب، #علی_محمد_مودب، #زهیر_توکلی، #مبین_اردستانی، #سیدوحید_سمنانی و سرکارخانم #ایمان_طرفه برگزار میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10746
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کودک یتیم
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با پنج شعر سپید از زندهیاد #مرتضی_حنیفی که امروز ما را برای همیشه تنها گذاشت بهروز میکنیم)
▪️من محتاجم
به تماشای پیشانیات
به این که در را قفل کنی
و نگذاری
ترکت کنم
به خاطر تو یاد خواهم گرفت زیبا بودن را
عزیزم
برای تو خواهم مرد
حتی یک سال بعد از مرگم
برای تو خواهم مرد
▪️فریاد میزدم
این تنها روشی بود که میتوانستم
با آن از سلول بیرون بروم
▪️مادرم
هنوز با مرگ تو سرگرم است
و نیازی به خوشبختی ندارد
▪️ یادت میآید
بچه که بودم
ظهرها بیرون میرفتم
زیر گرمای چهل درجه
دستم را گود می کردم
که آفتاب بتواند ادای سیب را در بیاورد
بعد یک دفعه
دستم را کنار میکشیدم
تا روی زمین بیفتد
پخش بشود
بخندم...
▪️ از عزاداری و خستگی
همه شبیه هم شدهایم
لباسهایمان
چهرههایمان
نامهایمان
همهی ما شبیه هم شدهایم
جنگ همهی ما را به یک اندازه میکشد
پدر عزیزم!
مثل تو آدمهای بدبخت زیادی را میشناسم،
آدمهایی که مرگشان صدا ندارد.
مصاحبه ندارد،
عکس ندارد
اعلام عمومی ندارد
کودک یتیم اما دارد
زن بیوه اما دارد
و زخمی که سالم است.
☑️ @ShahrestanAdab
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #یادگاری_ها | قسمت پنجم
▪️بهجای وصیتنامه؛
فیلمی از شعرخوانی زندهیاد #مرتضی_حنیفی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پلنگ، یک بهانه برای ظلم
(یادداشت #طاهره_احمدنژاد بر کتاب #خواب_پلنگ نوشتۀ #هادی_حکیمیان)
▪️«...هادی حکیمیان در این رمان خود نیز مثل کتاب گذشته خود، باغ خرمالو، به سراغ دو شخصیت کوچیک و حسینعلی میرود و برگ دیگری از تاریخ ایران زمین را به داستان تبدیل میکند. کوچیک و دوستش حسینعلی هر دو همراه با پدر کوچیک مشغول دشتبانی هستند و کارهای کشاورزی انجام میدهند...
ویسنده تلاش کرده است تا تمام هوش و خلاقیت خود را در توصیف صحنهها و شرح و اوصاف شخصیتهای داستان به کار ببندد و بسیار هم در این کار موفق است. توصیفاتی با جزئیات دقیق مانند شرح لباس و شرح عمارات و خانهها که نه کسلکننده و نه اضافه هستند؛ مانند توصیف صحنهای که شازده در کنار روستای آنها توقف میکند و یا صحنهای که حسینعلی و کوچیک و پدرش وارد امارت شازده در یزد میشوند و با چه فلاکتی بیرون انداخته میشوند. این صحنهها به قدری با دقت وصف میشوند که گویی مخاطب خود آنها را تماشا میکند...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10744
☑️ @ShahrestanAdab
🔻جان و جهان شاعر
(#زکریا_اخلاقی از شاعران خوب کشورمان است که اشعار آیینی و عرفانی او مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار گرفته است. #حسنا_محمدزاده، شاعر و منتقد، در یادداشتی به بررسی اشعار این شاعر انقلابی پرداخته است)
▪️«...با کمی تأمل در غزلهای اخلاقی درمییابیم که عرفان این غزلها شباهت چندانی به اشعار سنایی و عطار و مولوی و... ندارد. چهبسا اگر مولوی و سنایی هم در دنیای تلفیقشده از سنت و مدرنیته و علم و خرافات امروز میزیستند، دیگر به آن شکل نمیسرودند. غزلهای زکریا اخلاقی آیینهای است از زیست معنوی و دریافتهای منحصر به خود او، آن هم در روزگار وارونگیها، دنیایی که مدام اخبار قتل و غارت و کلاهبرداری در رسانهها پخش میشود و از منظر شاعر، این روزها دنیا، دنیای آب و رنگ است:
وقتی که صبح آب و رنگ اینجا بغل وا کرد
از قبض و بسط این دقایق رفته بودم من
ای ابتهاج پیش از این، اکنون دلم تنگ است
ای کاش بر رفتار سابق رفته بودم من...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10677
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خاطرات
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #زن_بی_قرار سروده #سمانه_عابدینی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️اگر خاطرات، صندلی بود
خسته که میشدم
قدم میزدم
و روی صندلی دیگری مینشستم
اگر خوابهایم
اتاقی بود
وحشت که میکردم
درش را میبستم
و یا اگر دردهایم راههایی بود
برای رسیدن، تنها یکی را انتخاب میکردم
اما نمیدانم چرا سی سالهام
من که به اندازه تمام داستانهای جهان زیستهام
گاهی زنی هستم خیال پرداز
گاهی کودکی سر به هوا
با نیمههای بسیاری که هیچگاه نشان کسی ندادم
و جای خودم
که همیشه خالی است
دست صندلی را میگیرم
و از تمام راهها
گذشتن از خود را انتخاب میکنم
با نیمه کارگری بیوطن
که هر صبح با خورشید بیرون میزند
و بیخورشید باز میگردد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻رازوارگیِ سیال | اسطورهشناسی دو داستان کوتاه از #جشن_همگانی
(یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی در پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«دورۀ دانشجویی در کلاس درس منطق ارسطویی بودیم یا فلسفۀ غرب، درست در خاطرم نیست، اما خوب یادم است یکیدو بار بعضی از دوستان و همکلاسیهایم از اساتید یکسؤال مشترک داشتند: از کجا بفهمیم که هنگام مطالعۀ یکمتن فکر میکنیم؟ به بیان دیگر از کجا متوجه شویم در خواندن متن، فرآیند تفکر رخ داده است؟
پاسخ این بود که هرگاه هنگام مطالعه برای شما پرسش ایجاد شد، یعنی مطالعۀ متفکرانهای دارید، اما تفکر در علم منطق عبارت است از "حرکت از مجهول ایجادشده در ذهن بهسمت معلومات متناسب و جستجو در معلومات، برای پاسخ مجهول".
خب؟ این صدوهفت کلمۀ بالا چه ارتباطی با کتاب جشن همگانی دارد؟
در مواجهه با "جشن همگانی" با دودسته از خوانندگان طرف هستیم؛ یا مخاطبان این کتاب پیش از این داستانهایی از "مجید قیصری" خواندهاند و با جهان داستانی او آشنا هستند یا اینکه جشن همگانی اولین تجربۀ آنها از روبهرو شدن با روایتهای نویسنده از جهانش است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10742
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شعر در سایهی درخت زیتون | معرفی کتاب #درخت_زیتون به قلم #محمدرضا_وحیدزاده
(در سالگرد شهادت #غسان_کنفانی)
▪️«امروز هشت ژوئیه است؛ روزی که در آن ۴۷ سال پیش، یعنی در سال ۱۹۷۲، یک انفجار بزرگ در بیروت همه را شوکه کرد؛ درست زمانی که غسان به همراه خواهرزادهاش سوار اتوموبیل شد و لحظاتی بعد سوئیچ را چرخاند. آن روز جهان در بهت فرو رفت و موساد مستقیماً مسئولیت ترور غسان کنفانی، یکی از بزرگترین نویسندگان و مبارزان فلسطینی را که فقط با ۳۶ سال سن، کابوس اسرائیل شده بود، به عهده گرفت.
به بهانۀ سالروز شهادت غسان کنفانی، نگاهی میاندازیم به اثری که اخیراً نشر روزگار از او و با ترجمۀ سیروس طاهباز منتشر کرده است. "درخت زیتون" نام مجموعهشعری است از شاعران مبارز عرب دربارۀ آرمان فلسطین. این مجموعه را غسان کنفانی در دهۀ چهل شمسی و همزمان با بالاگرفتن ماجرای اشغال فلسطین و درگیری اسرائیل با ساکنان اصلی این سرزمین، گرد آورده است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10753
☑️ @ShahrestanAdab
🔻زخمِ عمیقِ عشق
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #واقعه سروده #غلامرضا_کافی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️شراب از خنده میگیرم نگاهِ آبدارت را
به خوابِ سُرمه میبندم پر و بالِ غبارت را
غبار رفتنت را موج برمیخیزد از صحرا
که بر اشکم گذر دادی رکابِ راهوارت را
نسیمِ لطف پنهان است در زخمِ عمیقِ عشق
شکوفا کن به آبِ تیغ باغِ بیبهارت را
تو در عمقِ کدامین درّه میخوانی که میآرد
نسیمی خسته و محزون ردیفِ بغضِ تارت را
چه محزون مینوازد در غروبِ گرگ و میشِ دشت
شبانِ نیزنی این جا روانِ بیقرارت را
من امّا صوفیِ آن خانقاهم در نشیبِ کوه
که در هر خلسه میمیرم حضورِ سایهوارت را
غرورِ گیسوانش را اگر ای کوه میدیدی
چنین افشان نمیکردی شلالِ آبشارت را
مرا زخمی رها کردی به پای دارِ آویشن
چرا با خود نبردی لاشِ خونینِ شکارت را؟
و تو لیلا ندیده مُردی و یک صبحِ بارانی
چرید آهوی تنهایی علفهای مزارت را
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 تمدید مهلت ثبتنام در هشتمین دورۀ آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی (آفتابگردانها)
▪️از ابتدای خردادماه امسال، هشتمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی «آفتابگردانها» برای پذیرش اعضای جدید از میان شاعران نوجوان و جوان فراخوان داد.
با توجه به استقبال گستردۀ شاعران جوان از این فراخوان، مؤسسۀ شهرستان ادب مهلت ثبتنام در هشتمین فراخوان آموزشی شعر جوان آفتابگردانها را تا بیستم تیرماه تمدید کرد.
برای اطلاعات بیشتر به صفحۀ زیر در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10752
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مادر خوب خورشید و ماهی
(هجدهم تیرماه، روز #ادبیات_کودک_و_نوجوانان نامگذاری شده است. به این مناسبت که در تقارن با دهۀ کرامت نیز قرار گرفته است،شعر نوجوانی میخوانیم از #سیدمهدی_موسوی که به نجمهخاتون، مادر بزرگوار #امام_رضا علیهالسلام و #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها، تقدیم شده است)
▪️ عطر تو عطر گلهای باغ است
عطر خوشبوی یاس است و مریم
نام تو هر چه باشد قشنگ است
«نجمه» یا «خیزران» یا که «تکتم»
مادر خوب معصومه هستی
مادر خوب سلطان طوسی
کاش میشد که مثل گذشته
روی معصومهات را ببوسی
یادگار تو خورشید و ماه است
یادگار تو نور و تبسم
یادگار تو باران و شبنم
یادگار تو در مشهد و قم
مادر خوب خورشید و ماهی
مادرِ این دو خواهرْ برادر
همسر مهربان و صمیمی
همسر خوب موسیبنجعفر
☑️ @ShahrestanAdab