شهرستان ادب
🔻پرونده‌کتاب «سایه‌های باغ ملی» در سایت شهرستان ادب آغاز به کار کرد
▪️رمان #سایه_های_باغ_ملی که به مقطع حساس و تعیین‌کنندۀ پایان دهۀ چهل و شروع دهۀ پنجاه شمسی می‌پردازد، در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. این رمان، دومین کتاب از انتشارات شهرستان ادب است که داستان آن در شهر سبزوار می‌گذرد و درعین‌حال به مسألۀ انقلاب نیز مرتبط است. (قبلاً رمان #شاخه_های_روز از #حسن_کی_قبادی منتشر شده بود که به موضوع انقلاب اسلامی در سبزوار می‌پرداخت.)
#محسن_هجری در «سایه‌های باغ ملی» به مقطعی رفته که گروه‌های مبارزه بسیار فعال شده‌اند و درعین حال آن شکل نهایی خویش را که در سال‌های آتی پیدا کرده بودند، نیافته‌اند. نویسنده از خلال وقایع مربوط به آن مقطع، به سراغ علی شریعتی رفته که بدون شک، یکی از اثرگذارترین متفکران ایران در مسیر مبارزات دهۀ پنجاه بوده است. این کتاب به صورت ویژه بر بخشی از اندیشۀ شریعتی تمرکز کرده و نسبت مبارزان را با رویکردهای مختلف، نسبت به این متفکر روایت کرده است.
با وجود آن که شریعتی مورد توجه بسیاری از افراد تحصیل‌کرده از قشرهای متفاوت و در سطوح مختلف قرار داشته، اما پس از انقلاب سرنوشت عجیبی پیدا کرده و مورد بی‌مهری بخش مهمی از انقلابیون واقع شده است، هرچند بخشی دیگر به او (در راستای کنش اجتماعی مطلوب خویش) توجه کردند. با وجود همۀ فراز و نشیب‌ها باید گفت که علی شریعتی همواره زنده بوده و بر جامعه اثر داشته است. با وجود چنین جایگاهی، طبیعی است که محسن هجری درخصوص آن مقطع خاص، حرف‌های زیادی برای جامعۀ امروز ما داشته باشد و در عین تاریخی بودن داستان، به معنی واقعی امروزین باشد.
در هفدهمین پرونده‌کتاب سایت شهرستان ادب، یادداشت‌هایی متنوع از نویسندگان مختلف، ابعاد گوناگون کتاب «سایه‌های باغ ملی» را مورد بررسی قرار داده‌اند.
شما می‌توانید برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔗 shahrestanadab.com/سایه-های-باغ-ملی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ماهِ کامل
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از خانم #حسنا_محمدزاده به‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این شعر در کتاب #پری_روز توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
◾️ماهِ کامل بودنت دیوانه از من ساخته
آشنایی باهمه‌بیگانه از من ساخته
سینه‌ام انگار شب‌ها کورۀ آجرپزی‌ست
غم برای ماندن تو خانه از من ساخته
رد شدی آرام و دیگر شهرِ آبادی نماند
یورش دلتنگی‌ات ویرانه از من ساخته
این منم؛ دست و سر و چشم و دهانی واقعی
چیست آنچه بر لبت افسانه از من ساخته؟
نیست دیگر ردی از آن شور و شرهای قدیم
زندگی یک حال معصومانه از من ساخته
تازه دارم یاد می‌گیرم، پریدن را چه غم
پیلۀ صبر و جنون پروانه از من ساخته
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻رمان‌های «عاشقی به سبک ونگوگ» و «وقت معلوم» نامزدهای بخش رمان بزرگسال جایزۀ «شهید اندرزگو»
(دو نمایندۀ شهرستان ادب در بخش رمان بزرگسال نخستین جایزۀ شهید اندرزگو)
◾️دبیرخانۀ جشنوارۀ شهید اندرزگو نامزدهای نهایی بخش داستان بلند و رمان بزرگسال را از میان بالغ بر ۶۵ کتاب داستانی ارزیابی‌شده توسط داوران منتخب معرفی کردند.
دو اثر برجستۀ داستانی انتشارات شهرستان ادب نیز در میان نامزدهای نهایی این جشنواره نیز حضور دارند. کتاب #عاشقی_به_سبک_ونگوگ و #وقت_معلوم هر دو با محوریت «مبارز ادبی با تحریف تاریخ معاصر» و «بیان حقایق و روشنگری دربار رژیم پهلوی»، در بخش داستان بلند و رمان بزرگسال معرفی شدند.
«عاشقی به سبک ونگوگ» اثر #محمدرضا_شرفی_خبوشان پیش از این نیز نامزدی پانزدهمین دورۀ جایزۀ شهید حبیب غنی‌پور، نامزدی هشتمین جایزۀ ادبی جلال آل احمد و نامزدی سیزدهمین جشنواره قلم زرین را نیز در کارنامۀ خود داشت.
گفتنی‌ست محمدرضا شرفی خبوشان با رمان نوجوان «موهای تو خانۀ ماهی‌هاست» در بخش نوجوان جشنواره شهید اندرزگو نیز در میان نامزدها حضور دارد.
رمان «وقت معلوم» اثر #مهدی_کفاش نیز پیش از این در دهمین دورۀ جایزۀ جلال نیز نامزد شده بود.
شهرستان ادب این موفقیت را به آقایان محمدرضا شرفی خبوشان و مهدی کفاش تبریک گفته و برای آنان از خدای متعال موفقیت‌های روزافزون مسئلت دارد.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻رمان‌های «موهای تو خانۀ ماهی‌هاست» و «باغ خرمالو» نامزدهای بخش نوجوان جایزۀ «شهید اندرزگو»
(دو نماینده شهرستان ادب در بخش رمان کودک و نوجوان نخستین جایزۀ شهید اندرزگو)
◾️رمان‌های نوجوان #باغ_خرمالو نوشتۀ #هادی_حکیمیان و #موهای_تو_خانه_ماهی_هاست نوشتۀ #محمدرضا_شرفی_خبوشان موفق به کسب عنوان نامزدی نخستین دورۀ جایزۀ ادبی «شهید اندرزگو» در بخش داستان کودک و نوجوان شدند.
گفتنی‌ست ولین دورۀ جایزۀ ادبی و مردمی «شهید اندرزگو» با محوریت مبارزۀ ادبی با تحریف تاریخ معاصر و همچنین بیان حقایق و روشنگری دربارۀ رژیم پهلوی، در سه بخش داستان بلند، رمان و شعر بزرگسال، داستان کودک و نوجوان و نیز روایت تاریخ در حال برگزاری است.
باغ خرمالو اثر هادی حکیمیان پیش از این نامزد سی‌وششمین جایزۀ کتاب سال شده بود و در شانزدهمین جایزۀ قلم زرین نیز شایستۀ تقدیر شناخته شده بود.
موهای تو خانۀ ماهی‌هاست (سال ۱۳۹۷) و باغ خرمالو (سال ۱۳۹۶) هر دو توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر و روانۀ بازار شده‌اند.
شهرستان ادب و همۀ هنرمندان همراه با این مجموعه، این موفقیت را به جناب آقای حکیمیان و جناب آقای خبوشان تبریک گفته و برای این دو نویسندۀ خوب کشورمان آرزوی موفقیت‌های روزافزون دارد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ایران و سایه‌های آن
(یادداشتی از #محسن_حسن_نژاد در پرونده‌کتاب #سایه_های_باغ_ملی)
▪️«...شیوۀ رفتار مردم یک‌کشور در ایام کشمکش‌های انقلابی را نباید تنها براساس صفات رایج آن مردم تبیین کرد. در این موقعیت‌ها، جامعه بیش از هرچیز تحت‌تأثیر غلیان و جریان‌یافتن سایه‌ها است. همان سایه‌هایی که در طول تاریخ، سرکوب شده‌اند و در انقلاب مجال عیان‌شدن پیدا می‌کنند..
سایه‌های باغ ملّی، حکایت جوانی است که در میان درگیری‌های سیاسی پهلوی دوم برای تحصیل در دانشگاه به تهران پا می‌گذارد. به قول خود شخص اول داستان، تهران مانند دریای مواجی است که در آن احساس گم‌شدن می‌کند. او که به قصد مطالعۀ جامعه‌شناسی پا به این دریای مواج گذاشته، در طی داستان با چالش‌هایی مواجه می‌شود. چالش‌هایی که خودش را در قبال آن‌ها منفعل احساس می‌کند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/10900
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بلِّغ یا مُحمّد
(ضمن عرض تبریک فرارسیدن عید سعید غدیر خم، عید ولایت و امامت، شما را به خواندن شعر زیبایی از استاد #محمدعلی_مجاهدی در وصف این عید بزرگ دعوت می‌کنیم)
◾️چشمه‌ها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن
خنده، گل می‌کرد بر لب‌های صحرا در غدیر
بود پیدا در زلال جاری تکبیرها
نقطۀ پایان عمر تشنگی‌ها در غدیر
جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زان‌که نیست
این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر
رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند
خطبه‌ای شورآفرین و شورافزا در غدیر
تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ
کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر
عرشیان، در اشتیاق خاکیان می‌سوختند
تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر
«گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست»
کرد گل، گل‌نغمۀ احمد چه زیبا در غدیر
دستِ رد بر سینۀ اغیار می‌زد آشکار
«عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر
گاهِ بیعت بود و بدعت پا به پای فتنه‌ها
خیمه می‌زد در کنار آرزوها در غدیر
خشم‌های شعله‌ور، پژواک کینِ جاهلی
خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر
یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی
از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟!
کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی
از طلوع آفتابِ عالم‌آرا در غدیر
طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود
شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر
لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد
با تماشایی‌ترین تصویر، مولا در غدیر...
#عید_غدیر
☑️ @ShahrestanAdab
🔻#محمدرضا_وحیدزاده : بحران شعر مدرن، بحران مخاطب
▪️گزارش مشروح و تصویری دومین روز اردوی آقایان دورۀ هفتم #آفتابگردان_ها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10917
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کبوترخانه
(همزمان با اردوی سوم آفتابگردان‌های دورۀ هفتم، شعری می‌خوانیم از خانم #مائده_عابدیان، آفتابگردان دورۀ هفتم)
◾️هرچه می‌خواهم بگویم، باز پنهان می‌کنم
تا می‌آید موقع ابراز، پنهان می‌کنم
با زمین بیگانه‌ام هرچند از بیم قفس
آنچه را می‌دانم از پرواز پنهان می‌کنم
می‌گذارم دست خود را بر تپش‌های دلم
این کبوترخانه را از باز پنهان می‌کنم
عاقبت در کوچه و بازار هم خواهند گفت
آنچه را بیهوده از آغاز پنهان می‌کنم
با تو قهرم! با تو‌ام آری! نمی‌بینی چرا
آن نیازی را که پشت ناز پنهان می‌کنم؟
آه... ساکت می‌شوم، حس می‌کنم بی‌فایده‌ست
هرچه خود را پشت این الفاظ پنهان می‌کنم
#آفتابگردان_ها
☑️ @ShahrestanAdab