شهرستان ادب
🎼 قطعه #شب_یلدا_بدون_تو شعر : #محمدمهدی_سیار دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار موسیقی و تنظیم: #امیرحسین_
Shab Yalda Bedoone To.mp3
7.44M
🎼 قطعه موسیقی #شب_یلدا_بدون_تو
شعر : #محمدمهدی_سیار
دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار
موسیقی و تنظیم: #امیرحسین_سمیعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7664/
☑️ @ShahrestanAdab
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 کلیپ تصویری قطعه #شب_یلدا_بدون_تو
شعر : #محمدمهدی_سیار
دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار
موسیقی و تنظیم: #امیرحسین_سمیعی
تصویر: #رضا_کیان
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🎼 کلیپ تصویری قطعه #شب_یلدا_بدون_تو شعر : #محمدمهدی_سیار دکلمه : #محمدحسین_موسوی_تبار موسیقی و تنظیم
🔻کلیپ تصویری دکلمه «شب یلدا بدون تو»
(در استقبال از این آیین دیرینۀ ایرانیان، #شب_یلدا)
▪️در استقبال از شب یلدا شما را به شنیدن دکلمهموسیقی #شب_یلدا_بدون_تو اثر تولید شده در دفتر موسیقی موسسه شهرستان ادب برای این آیین دیرینۀ ایرانیان دعوت میکنیم.
در این قطعۀ موسیقایی #محمدحسین_موسوی_تبار گویندۀ هنرمند، غزل زیبای دکتر #محمدمهدی_سیار را دکلمه کرده است. تنظیم کننده و آهنگسازی اثر نیز به عهده #امیرحسین_سمیعی است که با تصویرسازی #رضا_کیان همراه شدهاست.
قطعهی صوتی این دکلمه نخستینبار سال پیش در نخستین شب از #شب_های_شعر_عاشقانه و جشن شب یلدای شاعران در موسسه شهرستان ادب رونمایی و اجرا شد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻جنجالِ نفوسِ مرده
(دوازدهمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب را به مناسبت زادروز #هاینریش_بل به بازخوانی صفحهای از رمان #سیمای_زنی_در_میان_جمع برجستهترین اثر این نویسندهٔ آلمانی اختصاص میدهیم)
▪️«...خلاصه، قمار، ماجرا در حدود هفت-هشت ماه طول میکشد و در بین شرکتهای ساختمانی به "جنجالِ نفوسِ مرده" مشهور میشود. اساسِ این ماجرا "نوعی بازی با اسامی بود که در دفتر یادداشت گرویتن تشریح شده بود." (لوت. هویزر)؛ خلاصۀ ماجرا از این قرار بود که شرکت مذکور در فوق، با خرید و حتی فروشِ مقادیر زیادی سیمان و مصرفِ آن در بازارِ سیاه، تعدادِ قابل ملاحظهای «کارگر خارجی»، آرشیتکت، پیمانکار، مهندس امور ساختمانی، کارگر و سرکارگر، حسابدار –جملگی خیالی- در استخدام داشت که حقوق خیالی همگی مشخص شده بود؛ حتی این کارمندان خیالی محل غذاخوری و آشپز در اختیار داشتند که هزینۀ خیالی آنها هم معین شده بود؛ در این نقشۀ دقیق تنظیمشده، که فقط افرادش در دفتر یادداشت گرویتن وجود داشتند، حتی قراردادهای تنظیمی با امضا طرفینِ قرارداد و پولهایی که به حسابهای خیالی مختلف ریخته میشد، مبلغی که از حسابهای خیالی برداشت میشد، قید شده بود. همهچیز قانونی و صحیح یا در ظاهر اینطور به نظر میرسید...»
ادامهی این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9882
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عروس یلدا
(در شب باستانی #یلدا شعری میخوانیم از #خدابخش_صفادل که به زیبایی هرچه تمامتر، آخرین شب پاییز را سروده است)
▪️سلام میدهم امشب عروس یلدا را
به شبنشینی اندیشه میبرد ما را
امانتیست که باید مواظبش باشیم
سپردهاند به ما این همیشهزیبا را
تو یادگار نیاکانمان در این فصلی
که با حضور تو بیرون کنیم غمها را
به سرخرنگترین هندوانهها سوگند!
کشاندهای به حقیقت هزار رؤیا را
همیشه چنتهات از شوق کودکان پرباد
و روسپید کن از آفتاب، فردا را
تو را اگر چه شب سرد و چله میگویند
به پای کرسی احساس میبری ما را
به یاد قصهی مادربزرگ میافتم
رسانده است به مجنون دوباره لیلا را
انار و پسته و بادام و قصههای قشنگ
نگاه گرم تو دلچسب کرده سرما را
بهار از نفست جان تازه میگیرد
سپیدپوش کن از برف، کوه و صحرا را
تمام خلق، تو را قدبلند میبینند
مباد چشم زنند آن بلندبالا را!
به یاد روی تو، فالی بگیرم از حافظ:
«سرود زهره به رقص آورد مسیحا را»
#شب_یلدا
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشتهاست... | شماره سیزدهم
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)
▪️این هفته در سیزدهمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از دو سند جنجالی درباره احمد شاملو، نشر کتابی تازه در آمریکا درباره «شاهنامه فردوسی»، بزرگداشت محمدعلی موحد، رکوردشکنی مارسل پروست و خبری از یک نویسنده ترک. از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایبنا، مجله اندیشه پویا، ایسنا، گاردین، فیگارو، همشهریآنلاین پابلیشرویکلی و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.
این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9912
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مشروح و گزارش تصویری نوزدهمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
(گفتگو پیرامون دوگانگی در جهانِ جلال)
▪️«...#جلال_آل_احمد هیچ کاری نیست که نکرده باشد؛ از مبارزهی سیاسی و فعالیت سازمانی گرفته تا نوشتن مقاله، داستاننویسی و حمایت معنوی از نویسندگان و شعرای دوران خودش. حتی دربارهی برخی نقاشان معاصر خودش مانند بهمن محصص نظرات انتقادی داشته است. اما از همهی اینها که بگذریم برای من شخصاً نثر جلال از سایر فعالیتهایش مهمتر است. نثر فارسی تا آستانهی انقلاب مشروطه متکلف و تا حدی قاصر است. بعد از تلاشهای قائم مقام فراهانی، کم کم با نوشتن سفرنامهها و فعالیتهای روزنامهنگاران نثر فارسی سادهتر و روانتر میشود...خود جلال دربارهی نثرش میگوید: "من مدت زیادی گلستان و بوستان سعدی را تدریس میکردم و خیلی تمرین کردم که بتوانم نثری اتخاذ کنم که بتواند بازتابی از زبان مردم باشد و در عین حال میراثدار کل تاریخ ادبیات فارسی." این تحول نثر متکلف به نثر ساده به این معنی است که چیزهای دیگری هم رسمیت پیدا میکنند. طبق یک قاعدهی قدیمی تمدن با خط آغاز شده است. به مرور زمان خط شکل ثابتی پیدا کرده و تغییر چندانی نمیکند اما هرگاه نثر ما متحول شده انگار کل جامعه دچار تغییر شده است. فکر میکنم یکی از مهمترین و دلالتمندترین تاثیرات بر زبان فارسی توسط نثر جلال آلاحمد صورت گرفته است...»
برای خواندن متن کامل سخنان #محمدحسین_بادامچی، #مجتبی_گلستانی، #محمدقائم_خانی و #علیرضا_سمیعی دربارهی دوگانگی در جهانِ جلال این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 ShahrestanAdab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«برف و بوستان»
(در آغازین روزهای #زمستان ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعر زمستانی از زندهیاد #پروین_اعتصامی شاعر بزرگ معاصر تازه میکنیم)
▪️به ماه دی، گلستان گفت با برف
که ما را چند حیران میگذاری
بسی باریدهای بر گلشن و راغ
چه خواهد بود گر زین پس نباری
بسی گلبن، کفن پوشید از تو
بسی کردی بخوبان سوگواری
شکستی هر چه را، دیگر نپیوست
زدی هر زخم، گشت آن زخم کاری
هزاران غنچه نشکفته بردی
نوید برگ سبزی هم نیاری
چو گستردی بساط دشمنی را
هزاران دوست را کردی فراری
بگفت ای دوست، مهر از کینه بشناس
ز ما ناید به جز تیمارخواری
هزاران راز بود اندر دل خاک
چه کردستیم ما جز رازداری
بهر بی توشه ساز و برگ دادم
نکردم هیچگه ناسازگاری
بهار از دکهٔ من حله گیرد
شکوفه باشد از من یادگاری
من آموزم درختان کهن را
گهی سرسبزی و گه میوهداری
مرا هر سال، گردون میفرستد
به گلزار از پی آموزگاری
چمن یکسر نگارستان شد از من
چرا نقش بد از من مینگاری
به گل گفتم رموز دلفریبی
به بلبل، داستان دوستاری
ز من، گلهای نوروزی شب و روز
فرا گیرند درس کامکاری
چو من گنجور باغ و بوستانم
درین گنجینه داری هر چه داری
مرا با خود ودیعتهاست پنهان
ز دوران بدین بی اعتباری
هزاران گنج را گشتم نگهبان
بدین بی پائی و ناپایداری
دل و دامن نیالودم به پستی
بری بودم ز ننگ بد شعاری
سپیدم زان سبب کردند در بر
که باشد جامهٔ پرهیزکاری
قضا بس کار بشمرد و بمن داد
هزاران کار کردم گر شماری
برای خواب سرو و لاله و گل
چه شبها کردهام شب زندهداری
به خیری گفتم اندر وقت سرما
که میل خواب داری؟ گفت آری
به بلبل گفتم اندر لانه بنشین
که ایمن باشی از باز شکاری
چو نسرین اوفتاد از پای، گفتم
که باید صبر کرد و بردباری
شکستم لاله را ساغر، که دیگر
ننوشد می بوقت هوشیاری
فشردم نرگس مخمور را گوش
که تا بیرون کند از سر خماری
چو سوسن خسته شد گفتم چه خواهی
بگفت ار راست باید گفت، یاری
ز برف آماده گشت آب گوارا
گوارائی رسد زین ناگواری
بهار از سردی من یافت گرمی
منش دادم کلاه شهریاری
نه گندم داشت برزیگر، نه خرمن
نمیکردیم گر ما پردهداری
اگر یکسال گردد خشکسالی
زبونی باشد و بد روزگاری
از این پس، باغبان آید به گلشن
مرا بگذشت وقت آبیاری
روان آید به جسم، این مردگانرا
ز باران و ز باد نو بهاری
درختان، برگ و گل آرند یکسر
بدل بر فربهی گردد نزاری
بچهر سرخ گل، روشن کنی چشم
نه بیهوده است این چشم انتظاری
نثارم گل، ره آوردم بهار است
رهآورد مرا هرگز نیاری
عروس هستی از من یافت زیور
تو اکنون از منش کن خواستگاری
خبر ده بر خداوندان نعمت
که ما کردیم این خدمتگزاری
☑️ @ShahrestanAdab