eitaa logo
شهرستان ادب
1.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
347 ویدیو
8 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻https://www.instagram.com/p/Bz710d7Byoy/ ▪️تصاویری از کارگاه #یکشنبه_های_داستان موسسه شهرستان ادب، با حضور استاد #مجید_قیصری یکشنبه بیست و سوم تیرماه (پنجمین جلسه #ایران_سرزمین_اسطوره) ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نامۀ سرگشاده (این روزها نگرانی مردم درخصوص وضعیت آیت‌الله #شیخ_ابراهیم_زکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه، بار دیگر اوج گرفته است. #افسانه_غیاثوند در پاسخ به این نگرانی‌ها شعری سروده است تقدیم به شیخ زکزاکی که در ادامه با یکدیگر می‌خوانیم) ▪️نامۀ سرگشاده‌ای دارم از خبرهای روشنی حاکی که شهیدانه زنده است هنوز کوری چشم هرچه خرخاکی نامه ای برملا که می‌گوید لاشه‌هایی دچار ناپاکی - باز دور از رشادتی مرسوم عاری از ساز و کار بی‌باکی - در خیالات کورشان این بار دور تابوت شیخ زکزاکی... حول دنیای نور جنبیدن؟! کرم اما کجا و چالاکی؟! چه تقلای باطلی دارند ننگ و نفرین به هرچه هتاکی از زمین کوچ می‌کند یک روز بی‌گمان این جهان افلاکی و تقلای کورشان باقی است حول دنیای شیخ زکزاکی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻واقعاً در چنین دنیایی زندگی می‌کنیم؟! (یادداشت بر کتاب ) ▪️«...حالا رمان رؤیای فالاچی، نظریه گلوله جادویی را از تاریخ بیرون کشیده و در دنیای خود پیاده کرده است. دنیایی که در آن، "هویت" هدف اصلی این گلوله جادویی قرار گرفته است که از اسلحه تلگرام بیرون آمده. نویسنده سعی کرده بحران هویت را از دریچه‌های مختلف نگاه کند و درباره هر نمود آن، حرفی بزند: کسب هویت‌های کاذب به وسیله شبکه‌های اجتماعی، تمایل به استفاده از زبان بیگانه در دانشگاه‌ها، فروپاشی خانواده‌ها به دلیل روابط نامشروع، اصرار بیش از حد به اصل و نسب تاریخی برای نمایش هویت، ایجاد شکاف در ارتباطات انسانی و صداقت، تولد پدیده‌ای به نام آوارگان و پناه‌جویان گریزان از وطن و خانواده، مسأله هویت و اعتلای فرهنگی و تهدید آبرو و حیثیت افراد به وسیله شایعات ایجاد شده توسط هویت‌های مجازی. در تمام این موارد، رد پایی از حضور مضر رسانه یا عدم حضور مفید رسانه وجود دارد...‌» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/10783/ ☑️ @ShahrestanAdab
28.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #یادگاری_ها | قسمت هفتم ▪️فیلم شعرخوانی #علیرضا_قزوه برای #شیخ_ابراهیم_زکزاکی و شهدای نیجریه‌ای (نخستین شب از #شبهای_شعر_مقاومت) ☑️ @ShahrestanAdab
🔻در سکوت (ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #فائزه_زرافشان تقدیم به #شیخ_ابراهیم_زکزاکی به‌روز می‌کنیم) ▪️تو را می‌کشند و جهان در سکوت است زمین در سکوت و زمان در سکوت است کجا رفت فریاد حق‌خواهی ما که شاعر خموش و زبان در سکوت است صدا، این صدای قدم‌های ملعون صدا می‌زند که امان در سکوت است خوشا سر در آغوش او جان سپردن ضرر در نرفتن، زیان در سکوت است مرا قوت غالب همین شعر تلخ است شما خوش بمانید، نان در سکوت است تو پیش خدا روسفیدی دعا کن به آنان که ایمانشان در سکوت است! ☑️ @ShahrestanAdab
🔻ای کاش می‌زد وسط خال! | یادداشت بر (پرونده‌پرترۀ ) ▪️«"گور سفید" یک‌فرصت سوخته است. فرصتی که می‌توانست به یکی از مهم‌ترین مفاهیم کل دورۀ معاصر ما بپردازد؛ قانون. مفهومی که لاأقل از مشروطه به این طرف، همۀ هستی ما را درگیر خودش کرده است. گور سفید، فرصتی استثنایی بود برای این که نویسنده به "قانون" بپردازد و برگ برنده‌ای را در آخرین رمانش برای ادبیات رو کند، اما متأسفانه قیصری این کار را نکرده و تنها به لحظۀ اعمال آن فکر کرده و درگیر ظاهری شده که هیچ‌لایه‌ای برای پیش‌برد قصه و جهان داستانی ندارد. آن صحنۀ بی‌نظیر دریاچۀ نمک، حیف شده؛ چون هیچ‌رابطۀ علی و معلولی درستی در رمان ننشسته است. اگر نویسنده می‌توانست در طول رمان به خود "قانون" خیره شود، صحنۀ "گور سفید" می‌توانست به یکی از ماندگارترین نقطه‌های گره‌گشایی در رمان فارسی تبدیل شود...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10786 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻خندۀ سبز توی قاب (ستون شعر شهرستان ادب را با شعری از خانم #مطهره_عباسیان به‌روز می‌کنیم. خانم عباسیان این شعر را به مادران شهدا و بخصوص مادر سردار شهید مرتضی پریشانی تقدیم کرده‌است) ▪️تاب می‌آورَد به‌تنهایی رنج غم‌های بی‌حسابش را بیش از این‌ها صبور و پابرجاست کس نمی‌بیند التهابش را شب‌به‌شب پای حوض با هر بغض زیر نور شکستۀ مهتاب می‌سپارد به دست تشنۀ آب همۀ فکر و اضطرابش را در تنش رشد داد دریا را، پوست و استخوان فردا را جنگ شد، ناگهان به خون بستند میوۀ عمر پرشتابش را چشم‌هایش به آسمان خیره، به عطشناکی شب تیره مثل هر شب هوای دلتنگی از نگاهش گرفته خوابش را پسرش را به آسمان داده‌ست به تن خشک باغ جان داده ست جای گل نصب کرده بر دیوار خندۀ سبز توی قابش را بگذرید از نصیحت ای زن‌ها! گوش او گوش پندخواهی نیست پس نمی‌گیرد از خدا هرگز طعم شیرین انتخابش را بعد از این زن تمام ایثار است مادر ابرهای پربار است بعد از این پنجره نخواهد دید نفس داغ آفتابش را ماه، اما نمی‌برد از یاد فصل باران نم‌نم زن را اعتکاف به گل نشستۀ او از دعاهای مستجابش را ☑️ @ShahrestanAdab
🔻سایۀ شریعتی (یادداشت بر رمان نوشته ) ▪️«...مهم‌ترین نقطۀ محوری و اتکای داستان اما "شریعتی" است. شخصیتی مهم در تاریخ انقلاب و البته شخصیتی که بعد از ۴۳سال هنوز موضوع چالش‌های مهمی در حوزۀ علوم سیاسی و اجتماعی کشور ماست. شریعتی در بخش‌های ابتداییِ کتاب، یک نویسنده و سخنرانِ دور از ماجراها و شخصیت‌هاست. کم‌کم سایه‌هایی از شریعتی پیدا می‌شود. به‌تدریج، شریعتی وارد محور داستان شده و به محور اصلی مجادله تبدیل می‌شود...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10789 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻چرا باید برای بچه‌ها کتاب بخوانیم؟ | یادداشتی از (پروندۀ اختصاصی ) ▪️«خوردن و خوابیدن و خواندن و خوش‌گذراندن وظیفه است؟ نیست. لذت است، لذت‌هایی که برآورده‌شدن آن‌ها کمک می‌کند تا شاد و راضی باشیم. می‌دانم ضرورت‌هایی هم وجود دارد که توصیه می‌کند در هردورۀ سنی باید چه اندازه و چه چیزی خورد، چندساعت خوابید، چطور تفریح کرد و... . سفارش‌هایی که معمولاً جدی می‌گیریم. چرا؟ تصور کنید پدر یا مادر نوزادی هشت‌ماهه‌ هستید و یک‌پزشک پیشنهاد می‌کند چطور از لعاب برنج یا آرد بادام، غذای کمکی درست کنید. می‌دانید عمل به این توصیه، ضامن سلامتی کودک‌تان است. می‌خواهید او سالم و در امان باشد و راز بقایش را در عمل به این شیوه می‌بینید. دربارۀ خوابیدن و خوش‌‌گذراندن او هم مراقب‌اید، ولی خواندن چی؟...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10780 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻باغ در باغ (ستون شعر شهرستان ادب را با شعری از به‌روز می‌کنیم. محبت همان شاعری است که شعر زیبای «دو کاج» سرودۀ او از کودکی در خاطر ما ماندگار شده است) ▪️تازه شد در نگاه مبهم تو شور و حالی که شد مجسم تو با تو گفتم بجز دل من نیست هیچ‌کس در زمانه محرم تو سرفرازست شام روشن تو دلپذیرست صبح خرم تو این سخن‌ها حقیقت است ای کاش ‌این حقیقت شود مسلم تو حاصل لحظه‌های عمر من است ‌برگ و باری که شد فراهم تو ای خیالی که باز می‌بارد روی گلبرگ باد، شبنم تو با همین شاخه امشب آمده است ‌باغ در باغ، عطر مریم تو ای دل خوب، ای رفیق قدیم ‌جز غم من نبود همدم تو مثل آب از نسیم می‌رنجی ‌آخر این است عهد محکم تو؟! ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«نگهبان تاریکی» یا نگهبان اسطوره‌ها؟ | یادداشتی از (پرونده‌پرترۀ ) ▪️«"بالایی‌ها نمی‌دانستند. از کجا باید می‌فهمیدند؟ مهم نبود. نمی‌دانم شاید هم می‌دانستند.گفتن نداشت. توافقی نکرده بودیم بین خودمان. وقتی ما نمی‌زدیم، آن‌ها هم نمی‌زدند، خیلی طبیعی. برای همین صدای تیر که بلند شد، همه ریختیم بیرون. ایرج گفت: "زدمش"... سیاوش می‌گفت: "خودم درستش می‌کنم". نگفت چطور؟ فقط گفت: "درستش می‌کنم". بی‌آبی را می‌شد تحمل کرد، ولی این لکۀ ننگ را که خورده بود روی پیشانی‌اش نمی‌توانست تحمل کند. امتحان سختی بود". اسطوره‌ها روایت‌های تکرارپذیر هستند. یکی از ویژگی‌هایی که می‌تواند آن‌ها را زنده نگه دارد، تکرارکردن آن‌هاست و هنر، جایگاه تکرار اسطوره است. یکی از جایگاه‌های اسطوره‌ها داستان و رمان است. در این‌ جایگاه، اسطوره‌ها می‌توانند بروز و جلوه کنند، خودی نشان دهند و نفس بکشند و به‌شکل‌های گوناگون دربیایند...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10791 ☑️ @ShahrestanAdab