شهرستان ادب
🔻البلاءُ لِلولا
(تازه ترین مطلب پرونده #ادبیات_عاشورایی و پرونده پرتره شهریار اختصاص به غزلی عاشورایی از استاد سید #محمدحسین_شهریار دارد. ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیهالسلام شما را به خواندن شعری عاشورایی در رثای این امام عزیز دعوت میکنیم)
▪️دلم سر به هامون رها می پسندد
سرم بالش از صخره ها می پسندد
نهان خواهدم در دل خاک و خونین
که چون گوهرم پُر بها می پسندد
چرا جفت دیوانگانش نباشم
که از عاقلانم جدا می پسندد
روا نیست کام دل دوستانش
گر او کام دشمن روا می پسندد
نیارد مرا دید با کس، از آن رو
رفیقان من بی وفا می پسندد
بلی مبتلای بلا چون نباشم
که او «البلاء للولا» می پسندد
حکومت به بن سعدش از ری روا بود
که سلطان ما نینوا می پسندد
نوای نی از نینوا خیزد آری
در این نینوا، نی نوا می پسندد
یکی لعنت از خود به جا می گذارد
یکی رحمت و مرحبا می پسندد
یکی بوریای ریا دوست دارد
یکی بوریا، بی ریا می پسندد
به درمان درد محبت میندیش
نه هر دردمندی دوا می پسندد
چه دستی برآری چه پایی فشانی
تورا دوست بی دست و پا می پسندد
#امام_حسین
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻صدای متمایز شعر عاشورایی
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی ، #قادر_طهماسبی ، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
موسيقى:
#اميرحسين_سميعى
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
شهرستان ادب
🔻عرض تسلیت به خانوادههای داغدارِ حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز
▪️ایران بار دیگر و در ایام سالگرد حماسه دفاع مقدس، سوگوار از دستدادن فرزندان رشید خود شد.
موسسه شهرستان ادب فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران، نویسندگان و فعالان فرهنگی هنری رسانهای همراه با این موسسه، حادثه تروریستی امروز رژه نیروهای مسلح در اهواز را محکوم و به خانوادههای داغدیدهی شهیدان این حمله تروریستی #تسلیت میگوید.
گفتنیست صبح امروز در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز یک تیم چهار نفره تروریستی بهصورت مسلحانه به این مراسم حمله کردند. تا الان خبر شهادت 29 هموطن و خبر زخمی شدن حدود 60 نفر از هموطنان بیگناهمان قطعی شده است.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تنهاترین ستاره
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت #امام_سجاد علیهالسلام، شعری از جناب آقای #محمدسعید_میرزایی در رثای این امام عزیز بخوانید)
▪️این ماه کیست همسفر کاروان شده؟
دنبال آفتاب قیامت روان شده
یک لحظه ایستاده که سرها روند پیش
یک دم نشسته منتظر کودکان شده
یک جا ز پیر کوفه شنیده است ناسزا
یک جا به سنگ کودک شامی نشان شده
هم شاهد غروب گل ارغوان به خون
هم راوی حدیث لب خیزران شده
با پای خسته راه بر خلق آمده
با دست بسته کار گشای جهان شده
ای دیده داغ کودک شش ماهه تا به پیر
آه ای بهار تا گل آخر خزان شده
بعد از برادر و پدر و خواهر و عمو
تنهاترین ستارۀ هفت آسمان شده
از بس گریسته است چنان شمع در سجود
از خلق، آفتاب مزارش نهان شده
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پیرمرد یکچشم
(بازخوانی داستانی عاشورایی از کتاب #بخارهای_رنگی نوشتهی #سیدمیثم_موسویان در پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب)
▪️ «... پردهخوان ادامه داد:
«اسبِ شاهزاده، سیاهرنگ است. اسبِ تکسواری که باید شاهزاده را سمت خیمهها برگرداند».
اسبِ غلام، چشمش را بسته بود و جلوی در خرابه، تلف شد.
«شاهزاده با اسب سیاهش به میدان زد».
حالا چوب روی پرده میلغزید و جنگ بود و جنگ... گرد و خاک بود و زخم... صورتهای سیاه و دیومانند، دورِ شاهزاده را گرفته بودند.
پردهخوان چون را روی پیرمرد برد و گفت:
«حالا نوبت پیرمرد یکچشم بود که میخواست نیزه را به پهلوی شاهزاده بزند... پیرمرد نیزه را در دستهایش چرخاند و اسبش را به شاهزاده نزدیک کرد».
غلام قلبش تند میزد و احساس میکرد نفسش در گلو حبس شده است... »
ادامهی این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9482/
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 آخرین #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب در تابستان
(گزارش کارگاه داستان شهرستان ادب در تاریخ 25 شهریور ماه)
▪️ « جلسهای دیگر از یکشنبهداستانهای شهرستان ادب در تاریخ 25 شهریورماه با کارشناسی استاد قیصری و حضور علیاصغر عزتیپاک و جمعی از نویسندگان و علاقمندان داستان در روز یکشنبه 25شهریورماه برگزار شد. جلسه با داستانخوانی علیرضا نعمتاللهی شروع شد. داستانی با عنوان «حواست به پسر سیدحمید باشه» که درفضای دفاع مقدس بود.
بعد از خوانش داستان، افراد حاضر در جلسه شروع به بررسی داستان کردند.
خانم پروانه بابک خلاصهای از داستان را بیان کرد و گفت: «داستان خوبی بود، ولی تعداد شخصیتها زیاد بود».
خانم حبیبی نیز در نقد این داستان گفتند: «اول تشکر میکنم بابت این داستان، اما داستان جنگ چندان جذاب نیست، مگر اینکه موجز باشد یا جذابیتهای عشقی داشته باشد که در این داستان خیلی کم بود. اسم داستان در داستان بسیار کمرنگ بود. شاید "تنگهی لعنتی" که موتیفوار در داستان تکرار شد چندجا، بهتر بود برای عنوان. لهجه برای مخاطب کمی سنگین بود. طنز شیرینی هم داشت جابهجا داستان. حروف اضافهی داستان خیلی زیاد بود و با کاما میشد کار را حل کرد».
و دیگری اضافه کرد: «شخصیتها زیاد بودند و فرصت پرداختشان نبود. شاید بهتر بود لااقل یک ویژگی ظاهری از هرکدام بیاید. عشق دخترخاله راضیه، قصد دارد مخاطب را احساساتی تحت تأثیر قرار دهد. پایان داستان هم از پیش لورفته بود»...
ادامهی این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9521
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻یادی از #حسین_منزوی در سالروز تولدش
(با انتشار نوحه جدید حاج #مهدی_رسولی)
▪️«...امروز یکم مهرماه سالروز تولد زندهیاد استاد حسین منزوی است. منزوی از چهرههای درخشان غزل معاصر و شاید شناختهشدهترین شاعر زنجانی است. این شاعر در زمان حیاتش بیشتر با غزلهای عاشقانهاش شناخته میشد، در حالیکه شعرهای بسیار درخشانی هم با معانی و مضامین آیینی در کارنامه این شاعر است که عموما تا بعد از مرگ او از چشمها پنهان ماندند. بخشی از این شعرها در کتابی با عنوان "فانوسهای آفتابی" منتشر شدند. منزوی در بخشی از مقدمه این کاتاب خود مینویسد:
حماسه مردان حق،نمردنیاست و ازیاد نرفتنی.که از نمردنی و از یاد نرفتنیترین آنها، واقعه ی کربلاست.
درباره این رویداد بزرگ وبینظیر، قرنهاست که عاشقان حق و دلباختگان حقیقت لب بهسرود و ستایشگشودهاند اما آنچه به نظر می رسد این است که هنوز حق کلام درباره حسین بن علی علیه السلام و یاران با وفای فداکارش و نیز درباره عاشورا اینروز بزرگ امتحان بشری در قرارگاه عشق وحق به خوبی ادا نشده است و هنوزها نخواهد شد.
پس سلام بر خونهای ریخته برشنهای روان و تف کرده کربلا، کهیادش همان سپیده دم خونآلودی است که همچنان بر پیشانی آسمان خواهد گذشت...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9524
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻گزیدهمطالب منتشر شدۀ سایت شهرستان ادب با موضوع مرحوم منزوی
(به بهانه سالروز تولد #حسین_منزوی)
▪️روز اول مهر، سالروز تولد زندهیاد حسین منزوی، غزلسرای توانمند معاصر است. شاعری که غزلسرایی و شیوه خاص او در غزل موجب پیدایش پدیدهای به نام «غزل نیمایی» یا «غزل نو» شد.
سایت شهرستان ادب پیش از این چندمطلب درخصوص این شاعر بزرگ معاصر منتشر کرده بود، که امروز به مناسبت درگذشت او، به بازخوانی آنها میپردازیم:
🔸یادی از حسین منزوی در سالروز تولدش با نوحهای #مهدی_رسولی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9524
🔸«بهار در گل شیپوری» | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6346
🔸«نوآوریهای حسین منزوی» | یادداشتی از #امیر_مرادی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3915
🔸«نام من عشق است، آیا میشناسیدم؟» | یادداشتی از #المیرا_شاهان
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5841
🔸ماجرای شعر #مهدی_اخوان_ثالث خطاب به آیتالله خامنهای دربارۀ حسین منزوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1969
🔸قصیدهای از حسین منزوی در مدح حضرت اباعبدالله علیه السلام
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7348
🔸«سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو» | شعری از حسین منزوی با نوحه #میثم_مطیعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1091
🔸عاشقانهای از حسین منزوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9091
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻یادی از #حسین_منزوی در سالروز تولدش (با انتشار نوحه جدید حاج #مهدی_رسولی) ▪️«...امروز یکم مهرماه س
مداحی حاج مهدی رسولی با شعری از حسین منزوی.mp3
12.16M
🔻مداحی حاج #مهدی_رسولی با شعری از #حسین_منزوی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻سیمای آذربایجان در شعر #محمدحسین_شهریار
(مقالهای از #الهه_عزیزی_فرد پروندهپرترهی شهریار)
▪️«...یکی از برجستهترین ویژگیهای محمدحسین شهریار که موجب شده است آثار او در میان شاعران معاصر از جایگاه ویژهای برخوردار باشد، بازتاب عواطف میهنی اوست. این اشعار سرشار از دلدادگی شاعر برای موطن خویش است. بسیاری از سرودههای او در باب ستایش میهن، اشعاری هستند که شاعر در آن بهطورمستقیم یا غیرمستقیم به تکریم و بزرگداشت آذربایجان پرداخته است.
نقطۀ عطف توجه شهریار به آذربایجان در احساسات شخصی او نسبت به سرزمین مادری خویش و توجه به طبیعت بکر آن است. موضوعات مربوط به عواطف درونی شهریار که در ارتباط با وجهۀ رمانتیک شخصیت شاعر هستند، در خلال مضامینی مربوط به عواطف شاعر در ارتباط با زادگاهش، خاطرات کودکی او و یاد یاران مألوف بازتاب پیدا کرده است.
شهریار موضوعات اقلیمی آذربایجان را با درونمایههای طبیعت، یادکرد چندی از محلات و گردشگاههای تبریز، ارادت ویژه به شهر ارومیه و اشاراتی دربارۀ بازتاب فرهنگ مردم آذربایجان، بیان کرده است...»
ادامهی این مقاله را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9523
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻مهمترین مسئله رمان معاصر
(دکتر #مسعود_کوثری در گفتگو با شهرستان ادب)
▪️«...رمان معاصر ایران بیش از هر دورۀ دیگری، بیانگر بحران هویّت و سرگشتگی انسان ایرانی است؛ البته، این سرگشتگی با نوع سرگشتگی نویسندگان عصر آل احمد و ساعدی بسیار متفاوت است. آن سرگشتگی، بیش از آنکه در جامعه و توسط فرد ایرانی تجربه شود، نوعی بازسازی تجربۀ سرگشتگی انسان غربی و متأثّر از جریان مدرنیسم، از کافکا و کامو و سارتر گرفته تا ویرجینیا وولف بود، تا تجربۀ عمیقاً ایرانی؛ امّا فرد امروز ایرانی، واقعاً فروپاشیده است و حتّی این فروپاشی از رمان ایرانی جلوتر است؛ این جلوتر بودن به این دلیل است که سرعت تغییرات به اندازهای بودهاست که رماننویسان ما هنوز دامنۀ این تغییرات را درک نکردهاند. آنها هنوز درگیر آن بخش از تغییرات هستند که به قول خودشان «مجوز نمیگیرد»؛ ولی داستان تغییرات، از این هم فراتر رفتهاست و فقط به برخی از جلوههای این تغییرات، مثل تغییر نگرش نسبت به خانواده، زن، عشق، رابطۀ زن و مرد و مانند آن، ختم نمیشود. این فروپاشی، بیش از هرجای دیگر در ذهنیّت فرد ایرانی رخ داده و او رابطهاش را با دنیای سنّت و حتّی با دنیای مدرن از دست دادهاست. این انسان، در گذشته میدانست چه میخواهد، امّا اکنون حتّی بهدرستی نمیداند چه میخواهد. بنابراین، مسالۀ خیلی ساده این نیست که فرد ایرانی در "گذار" از سنّت به مدرنیته است؛ این، دیگر یک افسانه است که زمانش به سر آمدهاست. خود مدرنیته هم تبدیل به سنتّی شدهاست که دیگر پاسخگوی سرگشتگی فرد ایرانی نمیتواند باشد. خلاصۀ تغییرات، خیلی عمیق است و این، نیاز به عمیق شدن در کار رماننویسی دارد...»
ادامهی این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9400
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پیرمرد یکچشم (بازخوانی داستانی عاشورایی از کتاب #بخارهای_رنگی نوشتهی #سیدمیثم_موسویان در پرونده #
🔻فاصلهی مخاطب از پیرمرد یکچشم
( یادداشت #محمدقائم_خانی بر داستانی عاشورایی از مجموعه داستان #بخارهای_رنگی نوشتهی #سیدمیثم_موسویان در پروندهی #ادبیات_عاشورایی )
▪️ «... سنت علوم حوزوی از ابتدا و در تمام هزاره پس از تشکیل خویش، متکفل جداسازی سره از ناسره تاریخ و حکم کردن درباره دین بوده است. بنابراین مبنا، هرگونه برهم زدن خط تاریخ اسلام و کمرنگ کردن حوادث آن از طریق مبهم و تیره نشان دادن حوادث تاریخ اسلام، اصل اعتقاد دینی را زیر سؤال میبرد. اما از طرف دیگر، داستاننویس دینی هنگام مواجهه با تاریخ صدر اسلام، همچون تمام برحههای دیگر تاریخ، چارهای جز تحلیل واقعیت از منظری فراتر کنش انسانی ندارد. در رمان تاریخی، حوادث بازسازی میشوند تا بتوانند در خدمت روایت داستان قرار بگیرند. این دو نیروی مخالف درونی و بیرونی داستان، نویسنده را در منگنه قرار میدهند و آرامش پرداخت به چنین موضوعات حساسی را از او سلب میکنند. به همین دلیل است که اکثر نویسندگان، هرچقدر هم مذهبی بوده و به رمان تاریخی علاقه داشته باشند، ریسک انجام چنین کاری را نمیپذیرند یا درنهایت رمان را به پای تاریخ ذبح میکنند. اما آقای موسویان داستان «پیرمرد یک چشم»، با اتخاذ ترفندی توانسته است این مشکل را حل کند. او داستان را از زبان نقالی که صحنههای کربلا را روی پرده کشیده شده دارد، برای ما روایت میکند و بخشهای تاریخ را از زبان خودش کنار هم مینشاند... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9471
@ShahrestanAdab☑️