eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
163 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
در دم مردن بیا یک دم کنارم یاحسین  جان زهرا مادرت چشم انتظارم یاحسین  در س‍ؤال و پرسش قبرم بیا ای سرورم  بی کس و بی مونس و بی غمگسارم یاحسین  بی نوا را جان مادرت از در مران  مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یاحسین  خادمم،عبدم،غلامم،نوکرم در مانده ام  سروری کن لحظه ی در احتضارم یاحسین  رو سیه، نامه سیه، رفتار بد، کردار زشت  من پناهی جز تو در محشر ندارم یاحسین  سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور  من یقین دارم که اندر قعر نارم یاحسین  این لباس نوکری را ای شه از نوکر مگیر  چون که یک عمری بُوَد این افتخارم یاحسین  : 💔 یک سلام از سمت باب القبله یعنی زندگی حسرت این زندگی بر سینه‌ی شرمنده‌هاست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
مه شعبان شده ماهی به زمین آمده است روز چارم پسر آمده است پدرش زمیلادش شاد بر بنی هاشمیان ماه ترین آمده است نامش شد ومعنی آن شیر دژم بین شیران عرب شیرترین آمده است جمله ذریه ی به رخش بوسه زنند یک برادر به همه یارومعین آمده است مادرش گفت برای همه اولاد بتول پسرم بهر غلامی به یقین آمده است مرتضی بوسه به دستش زد وگفتا بینم دست او نقش زمین آمده است آمده تا که بشود آن یل لشگر دین آمده است مادرش درس وفایش داده اسوه بر اهل وفایان زمین آمده است آمده ساقی اطفال حسینش گردد آب در حسرت او چله نشین آمده است روز میلاد ابوالفضل  به بین الحرمین بهر دیدار عمو پرده نشین آمده است : ❤️ این زمزمه رویِ لَبِ جبریل اَمین است اِی اَهلِ حَرم میر و عَلَم دار خوش آمد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت علیه السلام و مبارک باد🌺
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟ چشمپوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم، که آمد از او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم، ضامن ما خواهد شد لطفها نوکـر از آقای خراسان دیده زیرورو کن دل آلوده ی ما را،به علی ذکر او را لب ما آیه ی دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم، به ما رزق را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده : 💔 آخرین جمعه‌ی رمضان چشم به راهیم هنوز تــا مگــر بــاد صبــا عطر تو آرد زِ حجاز سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
آری اگرچه دست هجران بسته بالم را بستم کنار مرقدت پای خیالم را روزی که از داغ تو گریه می‌کنم خوبم از وضع چشمم می‌توان فهمید حالم را باکی ندارم از تباکی وقت بی اشکی کافیست که ببیند قیل و قالم را سینه کبودت بودنم هم ماجرا دارد بر گردنم انداخته زهرا مدالم را از کل قبرستان عذاب قبر بردارند با من اگر در قبر بگذارند شالم را رد می‌شدم از محفلی و می‌شنیدم شمع در محضر پروانه‌ها میزد مثالم را از شستن دیگ غذای نذری روضه دارم تمامی مقامات کمالم‌ را هرچه که دارم از بساط روضه‌ات دارم از برکت روضه گرفتم رزق سالم را : 💔 سرم هوای تو دارد، دلم هوای ضریح چه می شود که سری گوشه ی حرم بزنم؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
گرفته دامن ما را شرار غیبت تو جهنمی شده این روزگار غیبت تو چگونه نام خودش را گدا گذاشته است کسی که کار ندارد به کار غیبت تو عجیب نیست که دیگر وفور نعمت نیست نشسته‎ایم در این شوره‎زار غیبت تو هنوز مادر تو صبح و شام می‎گرید برای مـرثیـه‎ی گـریه‎دار غیبت تو چه عاشقان که ز داغ فراق دق کردند چقدر سر که می‎آید به زار غیبت تو تو بی‎کسی و کس تو نمی‎شود آقا شدیم ما همگی شرمسار غیبت تو بگو چه کار کند آنکه سوخته از هجر بگو چه کار کند بی‎قرار غیبت تو می‎آید آن سحری که به کعبه تکیه کنی به کوی وصل ‎میافتد گذار غیبت تو اگر چه پیر شد عمه ز داغ کرب و بلا قدش خمیده شده زیر بار غیبت تو : ای غایب از دو دیده ی دنیا بیا بیا ای روشنی ظلمت شبها بیا بیا چشم انتظار روز ظهورت دو عالم است ای آرزوی قلبی بیا بیا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خوش بحال هرکسی که روضه دعوت می‌شود از جانب حمایت می‌‌شود بس که شأن و منزلت در روضه خانه ریخته هرکه یک دفعه بیاید، پیشکسوت می‌‌شود این وسط آن عاشقی بُرده است که در این دو ماه بی ریا می‌‌آید و مشغول خدمت می‌شود یک پر کاهی اگر چشم کسی نمناک شد کوه عصیان هم اگر باشد شفاعت می‌شود گریه کن با گریه‌اش غسل تقرّب می‌کند قطره‌ای از اشک، مُنجر به طهارت می‌شود هرکه در ماه محرّم کاروبارش شد حسین چون آخر با سعادت می‌شود رازق ما کربلایی‌ها حسینِ فاطمه است روزی یکسال ما این ماه، قسمت میشود در میان هیأتش انگار زیر قُبّه‌ای تا که لب وا میکنی فوراً اجابت میشود تا به سجده میروم سمت خدا پَر میکشم علّت معراج‌هایم مُهر تربت می‌شود آنقدَر آقاست این آقا به عبّاسش قسم ارمنی هم زیر این پرچم هدایت می‌شود ناله‌های مادری پهلوشکسته می‌رسد روضه‌خوان تا وارد ذکر مصیبت می‌شود صبح محشر تا که می‌گوید حسین من کجاست؟ می‌رسد آقا، ولی بی سر، قیامت می‌شود : 💔 هرکَس که دید راس تو را رویِ نیزه ها آهی کشید و گفت بیچاره مادرش😭 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
قطره‎ایم اما کماکان وصل دریا نیستیم چون نمی‎میریم ز دوری، مسیحا نیستیم غصه ی یک لقمه نان داریم و درد یار، نه چون در این دنیا به غیر از عبد دنیا نیستیم وقت را بیهوده صرفش می‎کنیم حق بده آنقدر پایینیم و بالا نیستیم چشم گریان داشتیم افسوس آن هم خشک شد ما برای یوسف زهرا زلیخا نیستیم نه بیابان می‎رویم و نه گدایی می‎کنیم مثل مجنون نیستیم و فکر لیلا نیستیم دید مرحوم فشندی غربت ارباب را قدر ظرف آب هم مشتاق آقا نیستیم کربلا رفتن که باشد عرش رفتن راحت است در حرم در حسرت عرش معلی نیستیم در تمام عمر صبح و شام اگر گریه کنیم ما حریف گریه‎ی یک روز نیستیم : گرچه دوریم، به یادِ تو سخن می‌گوییم بُعد منزل چه بلاها به سرِ ما آورد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
اين اشکـها براى تو مرهم نمى شود چيزى ز غصه هاى دلت كم نمى شود با من بگو عزيز دلـم راز را غير از به راز تو محرم نمى شود جارو نزن به خانه، براى تو خوب نيست پهلو شكسته اين همه كه خم نمى شود بيا و غصه ى ما را تمام كن حريف اين همه ماتم نمى شود ظهر دهم تنش زير دست و پاست لب تشنه مانده است، كفـن هم نمى شود : بـه نگـاهِ مـادرانه هـوسـی مُـدام دارم همه یِ وجود خود را ز مدینه وام دارم برو ای نسیمِ رحمت، سفری به کویِ زهرا و بگـو که مـن از اینجا به شما سلام دارم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
پیش چشم تو علی بال و پرم می سوزد بخدا، از کف پا، تا  به  سرم  می سوزد من اگر درد و غم خویش زخاطر  ببرم از غریبیّ ِ تو امـا جـگـرم  می سوزد آنقَدَر بهر غریبی ِ تو من گریه کنم که دگر دُورِ دو چشمان ترم می سوزد من نگفتم به تو در کوچه چه آمد به سرم فقط این جمله بگویم  کمرم می سوزد نیمی از درد و غمم را حَسنم میداند وای ِ بر دل که ز آه ِ  پسرم  می سوزد چه کنم با دل خود این دم آخر تو بگو تا که روی حسنم می نگرم  می سوزد : روی سیلی خورده ی شهادت میدهد از مظلومتر مردی در این دنیا نبود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خورشید، دیگر میلِ تابیدن ندارد بارانِ رحمت، قصدِ باریدن ندارد دنیا سراسر تیره گشته، رود دیگر انگیزه‌ای، بهرِ خروشیدن ندارد اینقدر "هوهو" می‌کند این بادِ حیران انـگـار، کاری غیرِ نالیدن ندارد باغِ علی، غارت شد و مردم نگفتند یاسِ حـریمِ کبریا، چیدن ندارد هیزم به دست آمد عدو، آیا نفهمید؟ بانوی هجـده ساله، جنگیدن ندارد؟ خیلِ ملائک، رو به اهلِ خاک گفتند: سیلی، به احساسِ علی، دیدن ندارد بر زخمِ بازِ مرتضی، ما بعدِ دیگر نمک، اینقدر، پاشیدن ندارد : میروی زهرای من امّا بدان که بعد تو فاتح خیبر ز در وا کردن عاجز می‌شود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من یک روز دیگر است که هستی کنار من شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری پیراهن جدید مبارک، بهار من نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز صِدام کن دستی بکش به روی دل بیقرار من برات لقمه گرفتم، قبول کن روزه بس است آب شدی روزه دار من افتاده ام‌ به پات، بمان، جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من اسما، برای خانه دوتابوت لازم است مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟ تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه ی سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من : 💔 باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
مه شعبان شده ماهی به زمین آمده است روز چارم پسر آمده است پدرش زمیلادش شاد بر بنی هاشمیان ماه ترین آمده است نامش شد ومعنی آن شیر دژم بین شیران عرب شیرترین آمده است جمله ذریه ی به رخش بوسه زنند یک برادر به همه یارومعین آمده است مادرش گفت برای همه اولاد بتول پسرم بهر غلامی به یقین آمده است مرتضی بوسه به دستش زد وگفتا بینم دست او نقش زمین آمده است آمده تا که بشود آن یل لشگر دین آمده است مادرش درس وفایش داده اسوه بر اهل وفایان زمین آمده است آمده ساقی اطفال حسینش گردد آب در حسرت او چله نشین آمده است روز میلاد ابوالفضل  به بین الحرمین بهر دیدار عمو پرده نشین آمده است : ❤️ این زمزمه رویِ لَبِ جبریل اَمین است اِی اَهلِ حَرم میر و عَلَمدار خوش آمد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت علیه السلام و مبارک باد🌺