مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند
آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند
مقتل نوشته است لگدها به در زدند
بر قلب بی قرار #علی هم شرر زدند
مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند
بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند
مقتل نوشته دست علی را که بسته اند
با تازیانه بازویتان را شکسته اند
مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین
شد کشته #محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین
مقتل نوشته کوچه و سیلی و #مجتبی
دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی
مقتل نوشته دومیِّ پست، بی هوا
سیلیِ محکمی زده بر صورت شما
مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای
بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای
#نـوكـر_نـوشـت:
#فـاطـمه_جــان
پُر شدم از غصّه و اندوه و غم بانوی من
پیکرت بدجور پیچیده بهم بانوی من
این کبودی ها، توانم را ربوده #فاطمه
تار می بینم تنت را، محترم بانوی من
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حبیب_ریاضی_پور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
کسی که غرق خدا شد به یَـم نیاز ندارد
رواق و صحن و چراغ و خَدَم نیاز ندارد
سخای بیشتر از حد مجتباست دلیلش
نیازمند اگر که به کم نیاز ندارد
زبانزد است دل مهربان و پاک و رئوفش
به معجزات زبان و قلم نیاز ندارد
ویطعمون الطعامش هنوز در جریان است
گدا برای گرفتن قسم نیاز ندارد
نفس بهانه ی از او سرودن است همیشه
دمی که گفت حسن، بازدم نیاز ندارد
زمین کرببلا طرحی از بهشت بقیع اش
حرم برای خودش که حرم نیاز ندارد
کتیبه های محرم کبود غربت او شد
بیان درد دلش محتشم نیاز ندارد
نوشت با خط خون تیر روی چوبه تابوت
شهید آتش کوچه که سم نیاز ندارد
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
یک شب، دو شب نه، بلکه چهل سالِ آزگار
کابوس کوچه از سرِ تو دست برنداشت...
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_کیهانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
ای عشق بی نشان به خدا خسته ام بیا
چون موسم خزان به خدا خسته ام بیا
آخر بیا بگو به چه اسمی بخوانمت
یا صاحب الزمان به خدا خسته ام بیا
افتاده ام به گوشه ی عزلت به اشک چشم
بی تاب و ناتوان به خدا خسته ام بیا
هر کس به طعنه ای بزند نیش خویش را
از نیش این و آن به خدا خسته ام بیا
از وصف اینکه سختی دوران کشیده ام
الکن بود زبان به خدا خسته ام بیا
آقا خلاصه که به لبم جان رسیده است
ای شاه جمکران به خدا خسته ام بیا
هر روز و شب دو مرتبه خون گریه میکنی
آقای روضه خوان به خدا خسته ام بیا
#نـوكـر_نـوشت:
#مـهـدی_جـان
روزها رفت و فقط حسرت دیدارِ رُخت
مانده بر این دلِ یعقوبی ما #آقا_جان
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عقیل_شیبک
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
به سلیمان جهان از طرف مور سلام
شاعرت آمده، این وصلهی ناجور، سلام
شرم نگذاشت به خدمت برسم از نزدیک
گنبدت دیدم و دادم به تو از دور سلام
ای که میجوشد از احساس تو سرمستیها
هشتمین تاک پر از خوشهی انگور، سلام
حرم و گنبد و گلدستهتان جای خودش
میدهم من به قدمگاه نشابور سلام
بارها لطف شما شامل حالم شده است
دادهای باز به این شاعر مغرور سلام
خاک پای تو شدم، برد مرا تا افلاک
ای که با نام تواَم این همه مشهور سلام
پدرت نور و خودت نور و جوادت نور است
بر سه تا نور عَلی نور عَلی نور سلام
#نـوكـر_نـوشت:
#یا_امـام_رضـا
سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور
سلام میدهد اینجا مسافری از دور
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
روسیاه آمده در این دل شب در وا کن
مهربان عیب نداردکه مرا دعوا کن
قدرنشناس منم باهمه خوبم جز تو
لااقل با من بد مثل خودم بد تا کن
من خودم معترفم بنده ی ابلیس شدم
بازهم مثل همیشه تو بیا حاشا کن
یک بهانه بتراش و دل من را بشکن
دل من سنگ شده زود مرا احیا کن
به من بی سروپا ربط ندارد که نبخش
نوکر فاطمه ام حال مرا رسوا کن
چادر مادر من تابه قیامت کهف است
پس مرا روز جزا کلب در زهرا کن
نمک سفره ی او دست حسین است فقط
داخل موکب او قلب مرا هم جا کن
احتیاجی به کفن نیست فقط هرطوراست
مرگ من را وسط کرب و بلا امضا کن
#نـوكـر_نـوشت:
#حسین_جان💔
نوکر اینجا هم که باشد روح او در کربلاست
هر #شب_جمعه غلام افتخاری می شود
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علیرضا_صفرپور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
من که در پیچ و خم جاده ی دنیا ماندم
دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟
یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟
در پی" راه بلد" در دل صحرا ماندم
حل این مشکل امروز به دست فرداست
چند سالیست که در حسرت فردا ماندم
در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود
چقدر منتظر #یوسف_زهرا ماندم؟
من به دنبال تو اما تو کنارم هستی
آه، من با لب تشنه، لب دریا ماندم
چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟ غلط است
من آلوده در این غیبت کبری ماندم
نوکری رو سیه ام، جای تعجب دارد
با تمام بدی ام باز هم "آقا" ماندم
یا بگویید: بیا، یا که بگویید: برو
خسته ام بس که در این شاید و اما ماندم
پسر فاطمه، نگذار که ناکام شوم
جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم
#کربلا، پای پیاده، چه قدر می چسبد
من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم
#نـوكـر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان
شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است
ای شرح اضطراب دلم، جمعه شد بیا
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ستار_عباسی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم