eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
74 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2هزار ویدیو
2 فایل
@Yazinb69armaghan اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ بنایی محکم تر از دلی نیست که - توشه .. الحمدلله که تو دلمی.. ...
دلخوشیم‌روضه‌ست.. 1.mp3
3.46M
من می‌میرم ولی این حسین حسین هاست که برای من می‌مونه .. 🎤 : کربلایی حمید رضا علیمی 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
✋🏻🧡•° مولای مهربان غزل های من سلام سمت زلال اشک من،آقای من سلام نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز آبی ترین بهانه دنیای من سلام 🌱 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
شهید باقری : نیرو را کار خسته نمیکند بلکه بی برنامگی خسته میکند
: ما به شرایط ظهور امام زمان (عج) نزدیڪ شدیم شما آن روز را میبینید که ڪار دشمن تمام است... 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_شهید_چمران 🌹🍃 🌷🕊#زندگی_نامه_و_خاطرات : #شهید_دکتر_مصطفی_چمران فصل اول ..( قسمت سوم)🌹🍃 🌷
🌹🍃 🌷🕊 : فصل اول ..( قسمت چهارم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین بعد از این که از دانشگاه فارغ التحصیل شد یک سال دستیار استاد بود و توی همان دانشکده فنی درس می داد. بعد از ظهرهای سال ۳۶ را هم می رفت توی شرکت یاد کارهای تاسیسات ساختمانی انجام می داد شرکت مال مهندس بازرگان و یازده استاد اخراجی دانشگاه تهران بود. طراحی تهویه مطبوع مجلس سنا و وزارت دارایی، از پروژه هایی بود که همراه با مهندس سحابی انجام شان داد. آن سال ها بر اساس مصبوه مجلس شورای ملی، دانشجویان ممتاز را بورسیه می کردند و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می فرستادند مصطفی هم با بورس شاگرد اولی دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت در دوره کارشناسی ارشد الکتریسته در دانشگاه تگزاس هم شاگرد اول بود در آمریکا هم خوب درس می خواند و هم خوب سوتی می داد یک بار استاد آمریکایی شان گفته بود که هفته بعد برای بازدید به یک شهر خواهند رفت ولی به خاطر این که مصطفی زبان انگلیسی اش خوب نبود در دانشگاه تهران زبان رسمی فرانسوی بود درست متوجه نشده بود و هفته بعد را با کلاس خالی گذرانده بود. با ابراهیم یزدی و چند نفر دیگر برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را راه انداختند بعد هم انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را راه انداختند بعد هم انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا. در سالگرد شهادت دانشجویان ایرانی در ۱۶ آذر گزارش واقعه آن روز را چاپ و توزیع کرد وقتی فعالیت های سیاسی اش شدت گرفت بورس تحصیلی شاگرد ممتازی اش هم از سوی رژیم شاه قطع شد اما از درس خواندن دست بر نداشت برای دوره دکترا در رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک به دانشگاه برکلی در کالفرنیا رفت آن جا هم سه ساله دکترا گرفت. بعد در یک شرکت آمریکایی به نام بل که روی پروژه های علمی مثل طراحی ماهواره فعالیت می کردند استخدام شد. چند بار رفته بودم دنبال نمره ام استاد نمره نمی داد دست آخر گفت شما نمره گرفته ای ولی اگر بروی آزمایشگاه نیروی بزرگی از دست می دهم نمره را نگه داشته بود پیش خودش که من هم بمانم. سازمان ساواک چند بار مصطفی را احضار کرده بود. از او خواسته بودند تا نامه بنویسند و مصطفی را به ایران برگرداند. پدر گفته بود: مصطفی عاقل و رشید است. من نمی توانم در زندگی اش دخالت کنم. 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_شهید_چمران 🌹🍃 🌷🕊#زندگی_نامه_و_خاطرات : #شهید_دکتر_مصطفی_چمران فصل اول ..( قسمت چهارم)🌹🍃
🌹🍃 🌷🕊 : فصل اول ..( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین توی یک گوشه ای ساختمان سازمان ملل محلی را شبیه به یک معبد طراحی کرده اند جایی که نه مسجد است نه کلیسا مصطفی و یازده نفر دیگر طبق یک قرار قبلی در این محل حاضر شدند و به اصطلاح بست نشستند مامورین حافظتی از آن ها خواستند که از عبادت گاه خارج شوند اما جمع متحصن می واستند که دبیر کل سازمان ملل را برای اعتراض به وضعیت رژیم شاه ببینند. خبر تحصن ایرانی ها در محل سازمان ملل، خبرنگارها را به آن جا کشاند پس از مدتی گارد مخصوص آمد تا آن ها را بیرون کند دست و پای هر دوازده نفرشان را گرفتند و کشان کشان با وضع بدی از سازمان ملل بیرون کردند دوربین های خبرنگاران خارجی و تلویزیون های سراسری آمریکا لحظه به لحظه این صحنه را ضبط کردند روی زمین کشیده شدن چمران با سری بی مو روی پله های سازمان ملل صحنه فجیعی را در اخبار کانال های مختلف تلویزیون آمریکا به وجود آورده بود. دور و برش بود از آدم هایی با تفکرهای جور وا جور اما هیچ قت نشد که اصولش را فراموش کند در دوران کندی، پیاده روی های پنجاه مایلی مد شده بود تصمیم گرفتند که چندی از بالتیمور به واشنگتن را پیاده روی کنند پای خیلی هاشان توی راه تاول زد و خون افتاد تمام طول دو شب و دو روز را پیاده روی کرده بودند شب ها هم برای این که دید توی بزرگراه کم بود مجبور بودند از کنار جاده توی سنگ و کلوخ حرکت کنند در جمع کوجکشان مارکسیست های دو آشته هم بودند دوستانی که همیشه با هم بحث می کردند ولی یک هدف داشتند سرنگونی رژیم مستبد شاه. خدایا نمی دانم هدفم از زندگی چیست؟ عالم و مافیها مرا را راضی نمی کنند مردم را می بینم که به هر سو می روند کار می کنند زحمت می کشند تا به نقطه ای برسند که به آن چشم دوخته اند ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که دیگران به دنبال آن می روند بیزارم. اگر چه بیش از دیگران می دوم و کار می کنم اگر چه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار کرده می کنم لی نتیجه آن مرا خشنود نمی کند فقط به عنوان وظیفه قدم به پیش می گذارم و در کشمکش حیات شرکت می کنم و در این راه انتظار نتیجه ای ندارم خستگی برای من بی معنی شده است بی خوابی عادی و معمول شده است در زیر بار غم و اندوه گویی کوهی استوار شده ام رنج و عذاب دیگر برایم ناراحت کننده نیست. هرک جا که برسد می خوابم هر وقت که اقتضا کند بر می خیزم هرچه پیش می آید می خورم چه ساعت های دراز که بر سر تپه های اطراف برکلی بر خاک خفته ام و چه نیمه های شب که مانند ولگردان تا دمیدن صبح بر روی تپه ها و جاده های متروک قدم زده ام چه وزهای درازی را که با گرسنگی به سر آورده ام درویشم ولگردم در وادی انسانیت سرگردانم و شاید از انسانیت خارج شده ام چون احساس و آرزویی مانند دیگران ندارم. 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ....🌹🍃 🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹🍃 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---