#بـشیـممثـلشهـدا
دوستانشدرنیوزیلندبهاومیگفتند:
«فریداینقدرنمازمیخوانیونمازجماعت
شرکتمیکنیآخرسرنمازشهیدمیشوی.»
+وشدآنچهشدوشهادتراسرنمازبهکامشریختند.
#شهیدفریدالدینمعصومی🌱
•ازشهدایحملهتروریستیشیراز •
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<🦋✨>
چادرم
را باد نیاورده
که باد ببرد...
#چادرم
پرچم غیرت همه مردان سرزمینم است
که سرخی خونشان را
به سیاهی آن بخشیدن
من امانت دار خونتان می مانم
#زن_عفت_افتخار
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_حوض_خون🌹🍃 #خاطرات : بانوان اندیمشکی از رختشویی در دفاع مقدس 🌷🕊 #نویسنده :..#بانو_سادات_میرغا
#کتاب_حوض_خون🌹🍃
#خاطرات : بانوان اندیمشکی از رختشویی در دفاع مقدس 🌷🕊
#نویسنده :..#بانو_سادات_میرغالی
فصل ششم ..( قسمت اول)🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
#اکرم_سروندی
ایستگاه راه آهن هرروز غلغله بود و رزمنده ه در حال رفت و آمد شوهرم ناصر علی محمدی هم مثل همه کارمندهای راه آهن وقت اداری نمی شناخت شبانه روز درگیر کار بود من هم می رفتم بسیج با خواهرها جمع می شدیم و آنجا نخود و لوبیا و عدس و برنج پاک می کردیم سبزی ها را می شستیم و خرد و بسته بندی می کردیم خانه ما توی بازار و کنار مسجد محمدی بود ولی به یاد روزهای انقلاب کلاس قرآن و جلسات خانگی را می رفتم ساختمان محله دوران بچگی ام. جلسات دوره ای بود هر هفته خانه یکی از خانم ها. زمستان سال ۶۰ توی یکی از جلسات شنیدم رخت شویی کمک نیاز دارد من که هر جا خبری می شد و نیاز بود چادر سر می زدم بابک را می گرفتم بغل و می رفتم از بیمارستان راه آهن و امدادگری و جمع آوری کمک های مردمی تا بسیج و انتظامات نماز جمعه و کلاس قرآن. با خودم گفتم از فردا رخت شویی هم می روم. صبح زود کارهای خانه را انجام دادم بابک را بغل کردم و پیاده رفتم سمت بیمارستان شهید کلانتری. بیمارستان توی بیابان حاشیه شهر بود حدود ربع ساعت با خانه ما فاصله داشت از میدان راه آهن و ریل رد شدم مسیر پر بود از تابلوهای خدا قوت رزمنده، لبخند بزن و ... با ماشین های گل مالی که از کنارم رد می شدند و دیدن آن تابلوها حس کردن دارم می رم جبهه. تنها تفاوتش صدای آمبولانس ها و رفت و آمد مردم به بیمارستان بود. رخت شویی انتهای بیمارستان بود اتاقی تازه ساز وبلوکی وسط بیابان. سی چهل تا خانم چادرهای مشکی را بسته بودند دور کمر گروهی کنار تشت ملافه ها را چنگ می زدند بعضی هم چکمه پوشیده بودند و با پا می رفتند توی تشت ها و حوض ها. بچه ام را شیر دادم گذاشتم زیر درخت کنار جلوی رخت شویی. زمستان بود اما آسمان صاف بود و آفتاب هوا را بهاری کرده بود کنجشگ ها روی درخت کنار سر و صدا را انداخته بودند هلی کوپتر هم حدود صدمتر آن طرف تر رخت شویی می نشست مجروح ها و پتو ملافه ها را از خط می آورد بیمارستان نگران بودم با این همه سرو ثدا بابک بیدار بشود و نگذارد کار کنم گفتم خدایا سپردمش به خودت.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#حاج_قاسم 🌷🕊
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
و سلام بر او که می گفت:
«اگر میخوای سرباز امام زمان(عج) باشی
باید تواناییهات رو بالا ببری
#شیعه باید همه فن حریف باشه
و از همه چی سر دربیاره!»
• شهید روح اللّٰه قربانی🕊•
#نسئلاللهمنازلالشھداء
#یادشهــــــــداباصلوات
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
ازمنبُریدهایکهصدایمنمیکنی؟
آقاببخشاگردلتانراشکستهام..
تعجیـلدرظهـور #امام_زمان صلـوات
|↫#یاایهـاالعزیز
|↫#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
🌿سلام بر او که میگفت:
از شما میخواهم به جان امام زمانمان مهدی موعود(عجا...) پشت #ولایت را خالی نکنید.
گوش به امر رهبر انقلاب و دنباله رو ایشان، ھــــــر چه امر میکنند بی چون و چرا بپذیرید. که والله #سعادتتان در همین است...✨
🌹#شهید_احمد_اعطایی
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
☘ مرحوم شیخ انصاری مادرش را بر روی شانه میگذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و بر روی شانه به منزل می آورد.
✍ پرسیدند : در منزل قاطر یا الاغی نداری ؟
فرمود: دارم.
✅ولی نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد...
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
#سفارش_یاران
🥀✨ از شما عزیزان می خواهم فقیران را دوست بدارید و به آن ها کمک کنید تا خداوند از شما راضی باشد. حق دیگران به خصوص همسایه ها را پایمال نکنید؛چرا که حق الناس مانع استجابت دعاست.
🥀✨با والدین تان با دلسوزی و مهربانی رفتار کنید تا در های رحمت خداوند به روی شما باز شود. روحانیت و امام را دوست بدارید و همواره گوش به فرمان امام باشید.
🥀✨ در نماز جماعت شرکت کنید تا وحدت و همدلی میان تان فزونی یابد. قرآن بخوانید و به دستورات آن عمل کنید تا سعادتمند شوید.
#شهیدمیرقربان_نبوی_تروجنی🌷
🌷 #تولد : ۱۳۴۷/۰۳/۰۱ شهیدآباد
🕊 #شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۰۸ شلمچه
#یادشهداباذکرصلوات🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_حوض_خون🌹🍃 #خاطرات : بانوان اندیمشکی از رختشویی در دفاع مقدس 🌷🕊 #نویسنده :..#بانو_سادات_میرغا
#کتاب_حوض_خون🌹🍃
#خاطرات : بانوان اندیمشکی از رختشویی در دفاع مقدس 🌷🕊
#نویسنده :..#بانو_سادات_میرغالی
فصل ششم ..( قسمت دوم)🌹🍃
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
رفتم داخل رخت شویی چکمه ای پوشیدم چند نفر ملافه های خیس را از توی حوض در آوردند و گذاشتم روی سیمان کف رخت شویی. خونابه از زیر آن ها راه افتاد چنگ انداختم زیرشان و تعدادی را گذاشتم داخل تشت تاید و وایکتس ریختم و با پا رفتم رویشان خوب لگد زدم و توی دست سابیدم بعد دادم به خانم ها تا توی حوض آب کشی کنند. مدام از بیمارستان و جبهه پتو ملافه می آوردند خون و لایه ای از خاک روی ملافه های جبهه را گرفته بود چند تا ملافه گذاشتم توی تشت وایکتس ریختم رویشان به دلم افتاد با پا نروم رویشان لکه ها را توی دست ساییدم و ملافه را کم کم باز کردم یک دفعه تکه گوشتی آمد توی دستم نرم بود و لطیف استخوان نداشت احساس کردم گوشت برادرم غلام عباس است. یاد لب خشکیده و سینه خونی و شکافته غلام عباس افتادم. بدنم بی حس شد جلوی چشم هایم سیاهی رفت و افتادم وقتی چشم هایم را باز کردم دیدم خانم ها دورم جمع شده اند هر کس چیزی می گفت:
خوبی؟ ببریمت پیش دکتر؟ چی شده؟
بغض کرده بودم نمی توانستم حرف بزنم صدای خنده و شوخی غلام عباس با همهمه خانم ها پیچیده توی سرم. من و غلام عباس فقط خواهر و برادر نبودیم دوست و هم بازی در مبارزات انقلابی همراه بودیم متولد ۳۹ و دو سال از من کوچک تر بود چند سال قبل از انقلاب دستم را گرفت و با خودش برد مسجد جامع ساختمان. شدیم پا منبری حاج آقا ذکری. غلام عباس از تهران برایم اعلامیه و عکس امام می آورد. وقتی ازدواج کردم پاتوقش شد خانه من. خیلی به هم وابسته بودیم در مبارزات من را همراه خودش می دانست. کتال ها و اعلامیه ها را توی باغچه و زیر زمین خانه ما مخفی می کرد بعد از پیروزی انقلاب. وقتی لباس پاسداری را تنش دیدم.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#حاج_قاسم 🌷🕊
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا اخر نگاه کنید
بسیار زیبا و تکان دهنده هستش....
🎤: حاج مهدی رسولی
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~
▪️نقل از همسر شهید مدافع حرم #ناصر_مسلمی_سواری
👈شروطش در جلسه #خواستگاری چنان مرا زیر و رو کرد که حاضر نبودم خواستگاری با شرایط مالی خوب ولی کم اعتقاد را جایگزین او کنم.
تا قبل ازآشنایی با ناصر پوشیدن #چادر مانند خواندن نماز صبح برایم مشکل بود اما او با مطرح کردن همان دو شرط اعتقاداتم را دگرگون کرد...
تنها شروطش برای #ازدواج خواندن نماز، خصوصا نماز صبح و رعایت #حجاب بود. ناصر برایم مرد ساده و متواضعی بود که در همه چیز خلوص نیت داشت. برای همین میخواستم زندگیم با او مثل ظاهر و قلبش، بی پیرایه باشد...
🗓شهادت ۲۰ آبان ۹۲
📿شادی روحشان #صلوات
#کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
@shaid_mohands_hadi_jafari65
🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃
---~~ 🌴 #لبیک_یاحسین...🌴~~