💎 می گویند روزی جمعی از بازاریان تهران به محضر آیت الله العظمی بروجردی رسیدند .
✳️ ایشان فرمودند ؛ مراقب باشید این روستایی ها و شهرستانی ها کلاه سرتان نگذارند.
صدای خنده حضار بلند شد و خوشمزه ای فریاد زد آقا چه می فرمایید همین دیروز یکی شان آمده بود جنس (مثلا) ۵۰ تومنی را ۲۰۰ تومن به او فروختم.
آقا فرمود؛ بله او با صفا و صداقت خود آمد اما دین تو را با خود برد کلاه سرت رفت ، حواست نیست.
راستی در میان فتنه های اجتماعی ، مکاره بازار شایعات ، داغی دعواهای سیاسی و صنفی و قومی ما کجای کاریم؟
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
1.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ۱۲ ثانیه جذاب از شهید نوید صفری
🌹 #شهیدنویدصفری
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
🔴 ویژگیها وخصوصیات امام زمان(عج)
۲۳۱-جنب الله است.
۲۳۲-مشیت الله است.
۲۳۳-آن حضرت صاحب دعوت نبوی است.
۲۳۴-دارای صولت حیدریه است.
۲۳۵-دارای عصمت فاطمیه است.
۲۳۶-دارای صلابت حسنیه است.
۲۳۷-دارای استقامت حسینیه است.
۲۳۸-دارای عبادت سجادیه است.
۲۳۹-داری مآثر باقریه است.
۲۴۰-دارای آثار جعفریه است.
#ویژگیها_و_خصوصیات_امام_زمان
#قسمتبیستوچهارم
#امام_زمان♥
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🍃
به کمک خدا و امام زمان و شهدا
#چهاردهمین_ختم_صلوات به پایان رسید.
انشاءالله برای#پانزدهمین_ختم_صلوات آماده شویم.
تا ساعاتی دیگر...🕛
🔄
کانال رو به دوستان و آشنایان معرفی کنید.
ممنون از فعالیت های خوب و پرتلاش
همه دوستان.🌺🌺🌺
لبیک_یا_خامنه_ای
امام_زمان
#التماس_دعای_فرج
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
🌷کانال شهیدبراهیم هادی. ذوالفقاری🌷👇
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
🌷شهید روز سی وهفتم🌷
💚سردار شهید علی عرب
«اعمال توسل»
1⃣ ذکر صلوات 👈110مرتبه
2⃣ 100مرتبه ذکر👈اِلهی وَ رَبی مَنْ لیٓ غَیْرُک
🌱ترجمه؛ خدایا، پروردگارا جز تو، من که را دارم؟
3⃣ زیارت عاشورا
«جسمی که ذوب شد»
🌷سردار شهید علی عرب🌷
دهم تیرماه سال ۱۳۴۹، روزی است که نوجوانی غیور و تاریخ ساز در روستای روح آباد از توابع شهرستان زرند ـ استان کرمان در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.
«پدر شهید از خوابش،قبل از تولدعلی اینطور تعریف میکند که👇
هدیه الهی در یکی از شب ها بعد از آنکه وضو گرفتم و به رختخواب رفتم در دمدمای صبح در عالم خواب خود را در باغی بس زیبا دیدم باغی بسیار زیبا و سرسبز با درختانی انبوه که نهرهایی از کنار آن در جریان بود در باغ مشغول گشت بودم که ناگهان زن محجبه ای را دیدم که به طرفم می آید نزدیک من که رسید فهمیدم نوزادی در آغوش دارد مرا صدا زد و گفت: حاج محمد بگیر، گفتم این کیست؟ گفت این فرزند توست و نامش علی است بگیر. بلند شدم نماز خواندم و سپس به همسرم این مژده شادی بخش را دادم او نیز خوشحال شد و هر دو خدای بزرگ را شکر کردیم. علی بعد از 6 ماه به دنیا آمد از همان اول
چهره ای بسیار نورانی و معنوی داشت او علی بود و علی وار زیست امید که بتوانیم راه پرفضیلتش را ادامه دهیم»٠
سردار شهید علی عرب کسی بود که در سن 12 سالگی به علت علاقه ای که به جبهه و جنگ داشت شناسنامه خود را 4 سال افزایش می دهد و به جبهه اعزام می شود و سه سال و سه ماه به عنوان خط شکن ویژه (آرپی جی زن ویژه) در منطقه حضور داشت
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
لحظه شهادت "علی "…
کولهپشتیاش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود.
پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی.
داشتیم پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد میشدیم.
سنگرهای دشمن در 200 متریمان قرار داشتند.
آرامآرام و بی هیچ صدایی جلو میرفتیم. اطرافمان میدان مین بود. کوچکترین صدایی فاجعه به بار میآورد…
ناگهان کولهپشتی علی گلوله خورد. و خرجهای آر پی چی آتش گرفتند… و علی شعلهور شد.کولهپشتی علی محکم بسته شده بود و خرجها هم خیلی سریع آتش گرفته بودند.
امکان اینکه کولهپشتی علی را باز کنیم نبود.
همه بهتزده داشتند علی را نگاه میکردند. شعلههای آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان میکشیدند و همه هر لحظه منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند.
علی همانطور که داشت میسوخت، نارنجکهایش را از خودش جدا کرد و یک کار دیگر هم کرد. دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد. فقط میشد نگاه کرد. شعلهها ذره ذره علی را میسوختند و علی جلوی چشمهای ما داشت جان میداد. علی داشت جان میداد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود. آتش کم کم سرد شد. علی که هنوز تهرمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچهها تقاضای آب کرد. رزمنده چفیهاش را خیس کرد و گذاشت روی لبهای علی… شاید این حق علی بود که لحظه آخر در میان این همه آتش، طعم آب را بچشد. آبی که برای علی حتماً مراد بود و نوید لحظههایی از بهشت را به این بسیجی 16 ساله میداد. چفیه خیس را که گذاشتند روی لبهایش، نگاهش برای همیشه خیره ماند و شهید شد. و شاید شهید که نه که برای همیشه؛ "علی عرب "، بسیجی 16 ساله لشکر ثارالله کرمان، شمع محفل شهدا شد.
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
18.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺مستندی از زندگی سردار ۱۶ ساله شهید علی عرب
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 این کلیپ رو میخوام اگه میتونی تو خلوتت ببینی
مطمئنم چندین بار میبینیش
یا امام رضا امشب شب تولدتونه میشه امشب یه نگاه به ما بکنی؟
هیچ وقت تو عمرم شب ولادت شما اینقدر دلم نگرفته بود
خیلی ها الان دارند دلمون برا حرمت تنگ شده اما من اصلا دلم برا حرمت تنگ نشده بلکه من دلم برای خودتون تنگ شده
چون من اینقدر آلوده ام که وقتی میام حرم فقط ضریح میبینم نه شما رو
اما من امشب دلم خود شما رو خواست حتی با همین گناهانم دلم میخواست امشب آدرسی داشتم ازتون و میومدم پیش خود شما
اینقدر حرف تو دلم هست که حتی کلمه ای پیدا نمیکنم بگم حرفامو فقط دلم میخواد سکوت کنم
و تو این سکوت هزاران حرف هست
نمیدونم به کی باید قسمتون بدم فقط اگه میشه امشب واقعا نگاه کن بهمون
کاش آهو بودیم و ضامنمون میشدی......
.
.https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari
#مهدی_جانم❤
سلام ای دلربای اهل بینش 🌼
سلام ای قلب ناب آفرینش🌹
فدای دیدهٔ محزونت ای یار💚
فدای آن دل پر خونت ای یار💔
به یاد داغ جدّه بی پناهت 🥀
بسوزد عالمی از سوز آهت🍃
بیا ای جلوه جاوید زهرا 💚
بیا ای آخرین امید زهرا 🌼
#اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج 🤲 🌼
✋ سلام بر قطب عالم امکان☀️
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
https://eitaa.com/shaidebrahimhadi0zolfaghari