شمع حق را پفکنی تو ای عجوز
همتو سوزی همسرت ایگندهپوز
کی شود دریا ز پوز سگ نجس
کیشود خورشید از پف منطمس
هر که بر شمع خدا آرد پف او
شمع کی میرد بسوزد پوز او
چون تو خفاشان بسی بینند خواب
کین جهان ماند یتیم از آفتاب
مه فشاند نور و سگ وع وع کند
سگ ز نور ماه کی مرتع کند
ای بریده آن لب و حلق و دهان
که کند تف سوی مه یا آسمان
تف برویش باز گردد بی شکی
تف سوی گردون نیابد مسلکی
تا قیامت تف برو بارد ز رب
همچو تبت بر روان بولهب
پ ن: بیانیه موسوی فتنهگر ثابت کرد که ترحم به شغال پیر خریت است و بس.
shajartooba 🌿
قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران
باسلام و احترام
به نظر بنده، مخاطب اولیه بیانیه ننگین موسویِ فتنهگر، کلیت دستگاه قضایی کشور است، دستگاهی که متولی اصلی رسیدگی به جرم فتنه گران بود ولی به دلایلی نامعلوم تا به امروز این وظیفه خطیر و تاریخی را انجام نداده است.
چرا که با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای در این سال ها ذرهای از گناه عظیم فتنهگران کوتاه نیامده و تا به امروز در مقابل جریاناتی که در پی نادیده انگاری گناه سران فتنه بودند ایستادگی کرده و صریحا #آشتی_ملی را که برای ماستمالی کردن جرم سران فتنه راه افتاد را مردود شمردند، از این نهاد انقلابی انتظار می رفت که در اولین فرصت ممکن این محاکمه تاریخی را به انجام برساند.
البته هرچند عدم رسیدگی به این موضوع در هشت سال دولت سابق که همراهان فتنه سبز در آن مسئولیت مهم داشتند با توجه به لحاظ مصلحت کشور قابل توجیه باشد ولی اکنون که شر دولت سابق از سر نظام برداشته شده است، تعلل در این وظیفه انقلابی هیچ توجیهی نداشته و ندارد.
باری دیگر بیانیه موسویِ پلید به همه ثابت کرد که سرپوش گذاشتن بر این موضوع و عدم اقدام انقلابی در این باره، خیانت به آرمان امام راحل و شهدای سرافراز انقلاب اسلامی است و جز اینکه زبان فتنه و فتنه گران را درازتر کند، هیچ فایده دیگری ندارد.
والسلام
امضا: یک طلبه
shajartooba 🌿
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
۱. حاجحسین همدانی! حبیببنمظاهرِ انقلاب! شهید مظلوم! میرحسین موسوی، تو را سردار "بیافتخار" و "تلفشده" و "جنایتکار" خوانده است! با همین صراحت و وقاحت! با همین حجم از کینه و نفرّت!
۲. واقعیّت این است که او نمیتواند فراموش کند که تو در "آتشِ فتنه"ای که او در تهران به پا کرده بود، چگونه "توطئه"اش را خنثی کردی و داغ "اثربخشیِ لشکرکشی خیابانی" را بر دل دنیاطلبش نهادی. آری، او از تو، "خاطرات تلخ" به یاد دارد! این تو بودی که چشم فتنه را کور کردی و با "خُلق محمّدی" و "تبیین منطقی" و حتّی "حضور میدانی" - آن هم بر تَرک موتور نشستن و در شهر چرخیدن! - هوادارانِ فریبخوردهاش را به این سو سوق دادی. و هم معارضانِ وطنفروش را خاموش ساختی. چونان بارانِ دلانگیزی بودی که بههنگام و بیامان، آتش فتنهگریِ او را سرد و بیرمق کرد.
۳. او "ملعبه موقتی" بود و تو "مرد میدان". او "بازیخورده سادهلوح" بود و تو "بازیساز پیچیده". او "جنون قدرت" داشت و تو "سودای خدمت". او "فتنهساز" بود و تو "فتنهسوز". او از نام امام، "نان" خورد و تو برای راه امام، "جان" دادی.
۴. و امّا امروز، او "سیاستمدارِ سیاهرو" است و تو "شهیدِ سفیدرو". او "بیانیهنویس مطرود" است و تو "مجاهد محبوب". او "حصرنشینِ مغلوب" است و تو "آسماننشینِ فاتح".
۵. چرندیاتی که نگاشته، جلوهای دیگر از "سفاهت سیاسی"اش است. این "نخستوزیر مذبذب"، همیشه نامعقول و ندانمکارانه زیسته، و پریشان و ناپخته، گفته است؛ بار اوّلش نیست! او تاوان "حماقتهای غریزی"اش را میپردازد.
🖋 مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
رذالت اصلاحات به روایت تصویر
برای این جماعت خبیث، آیت الله ناصری(ره) درگذشته ولی عفریته انگلیس به رحمت خدا رفته است.
امان از کاسه لیسی و غرب پرستی...
shajartooba 🌿
عزای هرهری مسلکان
مرگ دختر بی حجاب سنندجی واکنش های مختلفی را در پی داشت ولی از همه تهوع آورتر واکنش جماعت شل ایمان مدعی دینداری است که در این فتنه، پُز هرهری مسلکی شان عود کرده و با زبان دین به مبارزه با حجاب و عفاف برخاسته اند و از همه خنده دار تر اینکه به فراخور ایام و شب اربعین حسینی از ادبیات عاشورایی هم استفاده می کنند.
جا دارد به این جماعت هرهری مسلک تذکر داده شود که قیام عاشورا یک قیام همه جانبه علیه حکومت اموی_یزیدی بود که قطعا یکی از ساحت های آن، سیاست های فرهنگی و اجتماعی اموی بود، همان سیاست فرهنگی که می رفت تا جامعه محمدی را از حیثیت الهی اش خالی کرده و فساد و فحشا را ترویج کند و اتفاقا سالیانی پس از قیام عاشورا به گزارش ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» کار را به جایی رساندند که مکه مکرمه و مدینه منوره را به مرکز مطربان و نوازندگان مبدل ساختند که زمانی که خلیفه هوس مطربی می کرد، خواننده و نوازنده از این دو شهر مقدس برایش می فرستادند.
پس ای جماعت هرهری مسلک که بنام دین برای خود چرند می بافید، هرگز نخواهید توانست که بی بند و باری و ولنگاری را به مکتب حسین گره بزنید، چرا که ولنگاری اجتماعی ساحت فرهنگی حکومت اموی است و کهنه رنگانگ بی عفتی قطعا به پرچم سرخ سیدالشهدا وصله نخواهد خورد.
پ ن: باب خیمه اباعبدالله هرچند به روی گناهکار پشیمان باز است ولی قطعا بر کسی که با گردن افراشته از گناه و گناهکاری دفاع کند، باز نخواهد شد.
السلام علیک یا اباعبدالله
shajartooba 🌿
پلیس مظلوم
برای یک لحظه خودتان را جای خانواده دو مامور ناجا که در روزهای گذشته به شهادت رسیدند، بگذارید.
در حالی که داغ عزیزشان را بر دل دارند و در عین حال توسط لاشخورهای داخلی و خارجی به لباس مقدس شهیدشان هجمه می شود، تمام مسئولان مملکت مشغول پیگیری ماجرای فوت یک دختر بدحجاب می شوند، تا جایی که روزنامه دولتی ایران در این دو روز تیتر اول و دوم اش را به این موضوع اختصاص می دهد ولی از آن سو تنها خبر درباره این دو شهید مظلوم در صفحه حوادث درج می شود.
آیا برای خانواده این دو شهید سوال نمی شود که چرا رییس جمهور باید به خانواده دختر بد حجابی که بخاطر سابقه بیماری فوت شده تسلیت بگوید، و با پدر آن دختر که در این روزها در مصاحبه با شبکه های خارجی به فرافکنی علیه نظام مشغول است، صحبت کند ولی هیچ مسئولی سراغ خانواده و بازماندگان شهدای ناجا را نگیرد؟؟؟
پ ن: ابعاد این فتنه ضد دینی از همان ابتدا روشن بود، پس ای مسئولان محترم دولتی، موضع گیری های تحت تاثیر جو شما نه تنها فضا را آرام نخواهد کرد، بلکه میدان داران این فتنه را جسورتر و نظام اسلامی را منفعل تر می نماید.
والسلام
shajartooba 🌿
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻"حذف عامدانه" یا "اشاره در لفافه"؟!
🖋 مهدی جمشیدی
۱. رهبر انقلاب در سخنرانی امروز خویش، با وجود همۀ برجستگیهای روانی و گستردگیهای رسانهایِ حادثۀ درگذشت مهسا امینی و شکلگیری موج اغتشاشها در برخی از شهرها، حتّی "کمترین اشاره"ای نیز به این واقعه نداشتند! چرا؟ بسیاری از ما انتظار داشتیم که در این باره، سخنی و خطی و جهتی از ایشان بشنویم و موضع ایشان را بدانیم، امّا تا پایان سخنرانی، ایشان به این مسأله نپرداختند. این "حذف آگاهانه" به چه دلیل بوده است؟
۲. فرضیۀ اوّل این است که ایشان بر این باور هستند که مسأله از "مجرای قانونی" در حال پیگیری هست و نیازی به موضعگیری ایشان نیست. یعنی از یک سو، مسأله در درون حاکمیّت از طریق نهادهای قانونی، در حال رسیدگی است و باید در انتظار نشست تا نتایج، مشخص شوند و از فضای ابهام، خارج شویم. از سوی دیگر، در خیابانها نیز نیروهای نظامی و امنیتی در حال مواجهه با جریان آشوب و اغتشاش هستند. بنابراین، باید همین مسیر "امتداد" یابد.
۳. فرضیۀ دوّم این است که رهبر انقلاب، موضعگیری آشکارِ خود را متوقف بر "مشخصشدن نتیجۀ تحقیقات" دربارۀ این مرگ کردهاند و نمیخواهند "پیشاپیش"، سخنی بگویند که به "روند طبیعی و تخصصی تحقیقات"، ناخواسته جهت بدهد یا بهانهای در اختیار جریان رواییِ دشمن قرار بگیرد تا مدّعی شوند که تحقیقات به گونهای رقم خواهد خورد که ایشان به صورت پیشینی، مطرح کرده است.
۴. امّا فرضیۀ سوّم بر این تصوّر تکیه دارد که از نظر ایشان، مسأله در "حد"ی نیست که "ایشان" به آن وارد شود و ورود مسئولانِ لایههای فروتر، کافی است. بهبیاندیگر، لازم نیست همۀ سطوح حاکمیّت، درگیر مسأله شوند و آشکارا و علنی دربارۀ آن موضعگیری کنند، چراکه در این صورت، جبهۀ رواییِ دشمن القاء خواهد کرد که مسأله، بسیار "بزرگ" و "جدّی" انگاشته شده و نظام جمهوری اسلامی، خود را در برابر آن ناچار به واکنش دیده است. گاهی ندیدن و نگفتن ونپرداختن، بر کوچکی و کماهمّیّت دلالت دارد و در مقابل، مطرحکردن به برجستگیِ هرچه بیشتر آن خواهد انجامید.
۵. فرضیۀ چهارم که جالب است، این است که ایشان در قالب "استعارۀ دفاع مقدّس"، به صورت غیرمستقیم به این مسأله پرداختند و و رویکرد کلّی و اساسی و خویش را عرضه داشتند، از جمله اوّلاً، در جاییکه "دوگانۀ مقاومت/ تسلیم" را مطرح و راه پیشرفت را مقاومت دانستند؛ ثانیاً در آنجا که به تعیینکنندگی "روایت حقیقت" پرداختند و "روایتهای مخدوش و غلط و دروغ" را ملامت نمودند، ثالثاً، در آن جمله که به آفت "خضوع و خودکمتربینی در میدان فرهنگی در برابر دشمن" اشاره کردند. این درسآموختههای دفاع مقدس باید در امروز و اکنون ما نیز بهکار گرفته شوند تا به همان فتوحات و توفیقات دست یابیم.
۶. البتّه این مواجهۀ رهبر انقلاب، بهطور ضروری، "قابلاقتباس" برای ما نیست؛ یعنی نباید نتیجه گرفت که چون ایشان در این "مورد خاص"، چنین کردند، و ما نیز باید همین منطق را به کار ببندیم. ازآنجاکه "موقعیّتهای اجتماعی" در زمینۀ اصل و نوع "موضعگیریها" مؤثّر هست و نباید "برداشت یکسان و یکنواخت" از کنشگری داشت و برای همه، یک "الگو و قالب واحد" را توصیه کرد، در اینجا ما باید به وظیفۀ قطعی و حتمی خود که دفاع از "نظام جمهوری اسلامی" و "کلّیّت عملکرد نیروی انتظامی" و "حجاب الزامی و قانونی" است، عمل نماییم و آشکارا و صریح، با "جریان غیرانقلابی" و "نیروهای معتقد به اسلام رحمانی"، مرزبندی کنیم.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
بی دینی اغتشاشگران در حرم اهل بیت، قم مقدسه
جسارت به نام اهل بیت فقط و فقط کار حرامیان بی شرف است
پ ن:
قابل توجه عمامه بسر هایی که به سکولار بودن خود می بالند، این هم ماهیت اغتشاشگرانی که فکر می کنید فقط با نظام اسلامی مخالفند.
آقایان عافیت طلب
دشمنی این جماعت اغتشاشگر با نظام در اصل دشمنی با اسلام است.
البته نه اسلام سکولاری که حاضر است تا کمر روبروی شاه خم شود و دستبوسی نماید ولی از نظام اسلامی حمایت نکند.
آقایان اینجا قم است که بنام اهل بیت جسارت شده است
shajartooba 🌿
کثیف تر از مسیح علینژاد
به لطف خداوند و عنایت امام زمان، کمر فتنه فواحش هم شکسته شد و بصیرت مردم آنان که در این چند روز آب از لوچه شان سرازیر شده بود را دوباره ناکام گذاشت، همانانی که تا فضا را مناسب دیدند عوعو کنان به نظام اسلامی حمله ور شدند، از خارج نشینان مزدور تا داخلی های منافق و مذبذب.
اما در بین همه این اظهارات و از همه عجیب تر مواضع حوزویانی بود که در این معرکه کثیف میدان داری کرده و علی رغم ادعاهای کذا و کذای شان همرنگ با جماعت ضد دین شدند؛ عمامه بسر هایی که با قاطعیت می توان گفت که پلیدتر از ضد انقلاب بی دین خارج نشین هستند، همانانی که موی گندیده مسیح علینژاد ها به عمامه شان شرف داشته و دارد، چرا که علینژاد ها دلار آمریکا را می خوردند تا علیه دین و نظام اسلامی بگویند و بنویسند ولی این جماعت روحانی نما با سهم مبارک امام شکم پرورانده و علیه دین و نظام نشخوار می کنند.
در بین این جماعت هم کسانی بودند که دعوی مرجعیت داشته و به زور برگزاری هیئت و مجالس مختلف و تولیت مسجد اعظم در پی گسترش مرجعیت هستند ولی در عین حالی که آقایان در بیت زعیم مرحوم شیعه آیت الله العظمی بروجردی(ره)، مشغول برگزاری هیئت بودند، اغتشاشگرانی که آقایان نه تنها محکوم شان نکردند بلکه بنوعی از آنان حمایت هم کردند، در خیابان های قم و در چند کیلومتری دفتر آقایان، نه تنها به نظام اسلامی، بلکه به خاندان عصمت و طهارت که آقایان عافیت طلب به اصطلاح در حال سوگواری برای ایشان بودند، هم جسارت کردند (مستندات اینجا) و آقایان به روی خود نیاورده و تا امروز به سکوت مرگ خود ادامه داده اند و کی باشد که پرده ریا و تزویر شان برای همگان کنار رود تا مرددین نیز بفهمند که در پشت چهره مرجعیت شان چه چیزی پنهان شده است.
پ ن: امام خمینی:
«شاید گاهی شما یا مردم خیال بکنند که من اگر از روحانیت طرفداری میکنم برای این است که من هم یک معمَّم هستم و این گروه گرایی است. و من کراراً گفتم که من با هر که معمَّم است و اسم خودش را روحانی گذاشته است موافق نیستم. و من کراراً گفتم که روحانی که برخلاف مسلک روحانیت و اسلام عمل بکند وتوطئهگر باشد این از ساواکی بدتر است. برای اینکه ساواکی، ساواکی است و این ساواکی به صورت معمَّم، و لباس روحانیت پوشیده است. قضیه این نیست که من بگویم هر که عمّامه سرش هست، این مورد تأیید است. خیر، من از بسیاریشان متنفرم، و بسیاریشان را هم اعتقاد به آنها ندارم.»(صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۵۹)
والسلام علی من اتبع الهدی
shajartooba 🌿
هدایت شده از بر پا
یکی از رفقایم این متن رو برای بنده نوشته:
«دیشب حرم بودم
بعد از نماز مغرب رفتم پیش آقای علوی بروجردی، گفتم شما همانطور که برای فوت یه دختر بیانیه دادید؛
الان که قرآنها رو آتش زدند، مساجد رو آتش زدند، زنده زنده نیروی های انتظامی را آتش زدند، بسیجیان رو شهید کردند و چادر از سر ناموس شیعه برداشتند و اموال عمومی را تخریب کردند، نمی خواهید بیانیه بدید برای دعوت مردم به آرامش و ...؟؟!
در جواب گفت: برای من این مسائل ثابت نشده است و ثابت نشده که چه کسی مقصر است و بیانیه ای نخواهم داد !!!»
به نظرم این رفیق عزیزم اشتباه نقل قول کرده، شاید درست جملات را نشنیده.
و الا بعیده یک روحانی و طلبه ندونه که در شرایط حمله به نظام اسلامی باید از نظام دفاع کنه. بعیده این قدر نادان باشه که تو بیانیه اش تصریحا یا تلویحا نیروی انتظامی که هنوز جرمش مسجل نیست محکوم کنه و بگه باید با مسببین در هر مقامی برخورد بشه اما کلمه ای از مظلومیت روشن نظام سخن نگه و بگه برام روشن نیست.
بعیده اینقدر حوزه علمیه ما بیچاره و فلک زده شده باشه که در مساله به این مهمی خفه خون بگیره و نظر نده یا موضع منفعل و بینابین بگیره و یکی به نعل بزنه یکی به میخ.
بعیده اساتید این جوانان معصوم ایران اسلامی،که آمده اند در حوزه علمیه شیعه درس دین بخوانند، آدمهای نادانی باشند که به هر دلیل پازل دشمن را پر کنند یا لااقل مددی به حرکت انقلاب ندهند.
خدا رحمت کنه آن سردار شهید را که دیدبانی خود را در وصیتنامه اش گزارش کرد و خطاب به همین علما گفت بیایید کمک این نظام مظلوم که مورد هجوم دشمنان است.
رفیق بزرگوارم حتما اشتباه نقل کرده و الا خاک بر سر من و امثال من اگر بزرگان و علمای حوزه مقابل این ظلم فاحش به نظام و انقلاب سکوت کرده باشند و سکوتشان را اینطور وقیحانه توجیه کنند.
@ali_mahdiyan
حلقه اصلی فتنه فواحش
نقدی بر تطهیر «روسریسوزی» توسط سروش محلاتی
قطعا حلقه اصلی آشوبگری اخیر که با پیشران فحشا صورت گرفت و به صورت ترکیبی از داخل و خارج و در فضای مجازی و حقیقی جامعه به آن دمیده شد، مجریان کف میدان آن و یا حتی خارج نشینان رسانه ای آن نبودند، بلکه حلقه اصلی در این مواجه حق و باطل، مفتیان و صاحب نظران مزوّری بودند که کمر به امتزاج حق و باطل بسته بودند، چرا که روایت سازی اینان بود که عمل اغتشاشگری که بی رحمانه در کف خیابان جولان می داد را تزیین کرده و برای او این خیال را به وجود می آورد که طبق آیه قرآن خود را «هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» بداند، در حالی که فی الواقع عمل آنان مصداق «الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» می باشد.
محمد سروش محلاتی یکی از همین روایت سازان و حامیان اغتشاش اخیر بود که از ابتدا تا کنون در این سنگر شیطانی حضور جدی داشت و در تازه ترین یادداشت خود در این باره با عنوان «این روسری سوزی دین ستیزی نیست» مدعی این شده که انکار حجاب لطمه ای به تدین اغتشاشگران وارد نمی کند و این عمل را یک عمل سیاسی در مخالفت با حکومت تلقی می کند و نه مخالفت با دین. جالب این است وی که در تحریف شیطانی خود به کتاب الطهاره حضرت امام خمینی هم استناد می کند و در پایان هم با اشاره به خلا وجود فقیهی چون امام در این برهه حساس به حسرت حضور ایشان برای حل مسائل می پردازد و بنوعی القای این مطلب می کند که نظر امام در برخورد با چنین فتنه ای با برخورد صورت گرفته تفاوت اساسی دارد.
در پاسخ به دین فروشی سروش محلاتی چند نکته ضروری است:
1-فتنه گران مورد حمایت سروش محلاتی به سوزاندن روسری خود بسنده نکرده و در کنار روسری سوزان شان هم قرآن کریم و هم مساجد و هم پرچم و هم مامور انتظامی و هم وسایل عمومی را به آتش سپردند، و در نتیجه برای سروش محلاتی با تقلیل ماجرا به «روسریسوزی» چیزی جز آنچه که نصیب کبکِ سر در برف فرو برده، نخواهد شد.
2-سروش محلاتی در تطهیر آشوبگران با استناد به فرمایش امام خمینی چنین می نویسد:
«هرچند بغض و دشمنی با امیرالمومنین موجب کفر است، ولی کسانی که با انگیزههای سیاسی در جهت اعتراض به حکومت امیرالمومنین با حضرت جنگیدند و انگیزه دینی نداشتند مثل معاویه، از دین خارج نشدند.»(کتاب الطهاره، ج3، ص482)
برای اثبات تحریف گری سروش محلاتی همین بس که در اینجا از نظر امام خمینی برای دفاع از عمل فنته گران سوء استفاده می نماید در حالی که امام در این بیان در مقام اثبات عدم نجاست(عدم کفر فقهی) محاربان با حضرت امیر هستند و نه در مقام دفاع از عمل آنان، تا سروش محلاتی از آن این سوء استفاده را بکند که از فتنه گری و اغتشاش دفاع کند؛ شاهد بر این موضوع دو عبارت کلیدی امام در این صفحه مورد اشاره سروش محلاتی است که البته با چاقوی تحریف وی بصورت ناشیانه ای حذف شده است اول این عبارت «فلا دليل على نجاستهم و إن كانوا أشدّ عذاباً من الكفّار» که امام خمینی رغم اشاره به عدم کفر آنان ولی عذاب این گروه را شدیدتر از عذاب کفار می داند و دوم این عبارت «لا يوجب (ظاهراً) شيءٌ منها نجاسة ظاهرية و إن كانوا أخبث من الكلاب و الخنازير» که امام دو مرتبه ضمن اشاره به عدم نجاست آنان در مقام قضاوت درباره آنان محاربان را خبیث تر از سگان و خوکان می داند.»
آیا شرافتی در وجود این عنصر خبیث که کمر به تطهیر اغتشاشگران با استناد به قول حضرت امام بسته است، وجود دارد تا همانند امام خمینی باغیان بر حکومت دینی را از سگان و خوکان پست تر بداند؟؟؟
3-در پایان برای سروش محلاتی که منافقانه حسرت خلا وجود امام را می خورد باید نکته ای را متذکر شد و آن اینکه سیره عملی حضرت امام خمینی در برخورد با جریانات فرهنگی در دهه ابتدایی انقلاب به خوبی روشن است و نیازی به غور چندانی ندارد، سیره حضرت امام با اعقاب این فواحشی که امروزه در پی محو حجاب و عفاف هستند، در راهپیمایی های بی حجابان در اواخر سال 57 در تهران و در مخالفت با حکم ایشان درباره حجاب زنان در جامعه روشن است و همچنین عتاب قاطع امام با مسئولان تلویزیون در ماجرای پخش مصاحبه زنی که با توهین به حضرت زهرا سلام الله علیها الگوی خود را اوشین معرفی کرده بود، و محکوم کردن آن زن به اعدام درصورت احراز قصد توهین، توسط ایشان، روشن تر از آن است که نیاز به توضیح باشد.(صحیفه امام ج21 ص251)
پ ن:
زنّاری که کافران به کمر می بندند، صد پله شرف دارد به عمامه ای که آخوندهای حامی فتنه فواحش به سر بسته اند.
shajartooba 🌿
حضرت حجت الاسلام حسینی قمی
با عرض سلام
بدون مقدمه خدمت شما که یکی از سخنرانان مطرح کشوری هستید و در برنامه های تلویزیونی نیز حضور دارید چند نکته ای را عرض می کنم.
ما شما را انسانی صریح شناختیم که در سخنرانی و تریبون ها مسائل را بدون مجامله بیان می کنید، حتی اگر انتقاد از مسئولان در رسانه ملی باشد که نمونه آن تذکر چند ماه پیش شما با اشاره بالا رفتن اجاره بها و نیز تورم و گرانی اقلام و ارزاق پس از طرح اقتصادی اخیر دولت بود، که البته این دغدغه شما که در اصل دغدغه مردم است، جای بسی تقدیر دارد.
اما در این مجال به سلوک شما نسبت به حضور در بیت و مراسمات آقای علوی بروجردی که چندسالی است فاز مرجعیت به خود گرفته است انتقاد جدی وارد است.
چرا که این حضور شما فارغ از تایید مرجعیت فردی که مراتب مرسوم در مرجعیت را رعایت نکرده و وارد این فضا شده، تایید مواضع غلط و غیر انقلابی ایشان نیز هست.
از آن گذشته سلوک فرد مذکور در حوادث و اغتشاشات اخیر مورد سوال جدی است و جای مواخذه از اوست که چرا به فوت دختر بدحجاب سقزی واکنش نشان داده ولی از آن سو نسبت به هتک مساجد و قرآن و زنان محجبه و شهادت نیروهای امنیتی روزه سکوت گرفت.
حضرت آقای حسینی قمی، صریح گویی شما بر روی منبر و در رسانه ملی اقتضای این دارد که حالا که این طور تشخیص داده و در چنین جلساتی شرکت می کنید، حداقل به حکم عدالت و حق گویی میزبان آن جلسه را نسبت به این رفتار دوگانه مورد سوال قرار داده و یا اینکه طریقه صحیح را به وی یادآور شوید.
والسلام علی عباد الله الصالحین
shajartooba 🌿
✳️مدعیان فهمِ معماهایِ حل شده✳️
مشکل امثال این بنده خدا بعنوان یک مداح اهل بیت این است که از مکتب اهل بیت فقط مدیحه و مرثیه اش را آموخته است و الا اگر یک ورق(تاکید میکنم) تنها یک ورق از تاریخ اهل بیت(سلام الله علیهم) را خوانده و سپس روی آن تفکر می کرد، نمی بایست چنین هزلی را سیاهه می کرد.
کاش چنین افرادی بجای توییت بازی هایشان، کمی از آنچه که بر امام اول شان در دوران حکومت بر سرشان گذشت را می خواندند، امامی که پس از دو جنگ سهمگین در دوران خلافت شان با اهل قبله و نه کفار، در ایام پایانی حکومت وارد جنگ با کسانی شد که تا مدتی قبل آن جزو سپاهیان حضرت در جنگ با معاویه بودند والبته بخاطر کج فهمی شان و در #انتقاد به عمل امامشان سر به طغیان گذاشته و وقتی یکی از یاران حضرت را بهمراه همسرش به قتل رساندند همان حضرت چهار هزار از آنان را از دم تیغ گذراند.
بله آقای علیمی
خوارج نه خواننده بودند و نه شاعر و نه سلبریتی و نه فوتبالیست، خوارج نمازشب خوانانی بودند که روزگاری در صفین و در کنار حضرت جانبازی کردند ولی اسیر حجاب معاصرت شدند و در مقابل امام شان به طغیان برخواستند.
حجابی که زبیر را به هلاکت کشاند و صحابی بزرگی چون حجر بن عدی را در مقابل امام مجتبی تا لبه پرتگاه کشاند.
والا ادعای حل معمایی که هزار و چهارصد سال پیش حل شده برای یک شیعه چندان افتخاری نداشته و ندارد، مهم شناخت حق و باطل در زمان حاضر و یاری امام حیّ است.
shajartooba 🌿
شجرطوبی
✳️مدعیان فهمِ معماهایِ حل شده✳️ مشکل امثال این بنده خدا بعنوان یک مداح اهل بیت این است که از مکتب
و تاریخی که همیشه تکرار میشود...
برخی از این مدعیان سوپر دولوکس شیعه را با این منطق کجی که در قبال جمهوری اسلامی دارند، اگر به هزار و چهارصد سال پیش و در زمان حکومت حضرت امیر ببرند همین منطق کج شان آنان را به ستیز با حضرت می کشاند و یا در خوشبینانه ترین حالت موضع ممتنع در قبال حضرت خواهند داشت.
بله این افراد امروزه زیاد دم از علی و اولاد علی(علیهم السلام) می زنند چون دیگر حجاب معاصرت بین آنان و آن حضرات وجود ندارد،یعنی دیگر حضرت علی بین آنان زندگی نمی کند تا آنان حضرت را همچون یکی از خودشان، در شان و منزلت خود بدانند؛ همان حجابی که مردم مدینه را از دور حضرت کنار زد و به سمت دیگران کشاند و حضرت را خانه نشین کرد، همان حجابی که علی(علیه السلام) را حتی در زمان حکومت هم به مظلومیت کشانده و از دست کوفیان خون به جگر کرد والا اگر حجاب معاصرت کنار رود، و معما چو حل شود، آن قدر همه چیز روشن است که حتی جرج جرداق مسیحی هم در شان امام کتاب «صوت العداله الانسانیه» می نویسد.
پس القصه، از هواداران این منطق کج هیچ بعید نیست که اگر در زمان حضرت بودند، همراه با قاعدینی همچون عبدالله بن عمر، سعد ابی وقاص و ابوموسی اشعری نه خود را طرف حضرت امیر(ع) و نه طرف اهل جمل و معاویه بدانند و عافیت طلبانه بر زمین بنشینند.
پ ن: قطعا کسی ادعا نمی کند صدر تا ذیل صدا و سیما همه صحیح و درست است ولی همسنگ کردن تنها رسانه جمهوری اسلامی ایران با شبکه سلطنتی بی بی سی و اینترنشنال سعودی و منوتوی بهایی، همان منطق قاعدین زمان حضرت امیر است.
والسلام
#مرزبندی
shajartooba 🌿
امان از جذب حداکثری گُترهای
به بهانه بیلبورد «زنان سرزمین من» میدان ولیعصر
جذب حداکثری یکی از مهم ترین توصیه های امام خامنه ای است که متاسفانه برداشت غلطی از آن صورت گرفته، تصوری که از جذب حداکثری در ذهن بسیاری نقش گرفته، این است که جذب هر فردی با هر تفکری توسط آقا توصیه می باشد، البته عده ای هم هستند که بی ملاکی و بی مبنایی خود را در معاشرت با هر فرد و گروهی را، با شعار «جذب حداکثری» پوشیده نگاه می دارند و الا چندان به فرمایش رهبری اعتقادی ندارند.
کسی که ملتزم به منظومه فکری آقا باشد باید بداند که ایشان علی رغمی که توصیه به جذب و پیاده نکردن افراد از قطار انقلاب به هر بهانه ای دارند ولی از سوی دیگر جذب از نظر ایشان ملاک و معیار مشخص دارد و نمی توان به اسم جذب به سمت هر ننه قمری رفت.
یکی از ملاکهای ایشان در اینباره عدم جذب انسان منافق است که در ادامه ایشان چنین مساله را توضیح می دهند:
«بعضیها هستند همهی سعیشان این است که در مبانی انقلاب ایجاد تردید کنند و نشانههای پیشرفت کشور را انکار کنند؛ با اینها با قوّت و با صراحت حرف بزنید، یعنی مرزتان را با اینها مشخّص کنید. من هیچ توصیه نمیکنم با کسی که مبانی انقلاب را قبول ندارد و ایجاد تردید در این مبانی میکند و دشمن را تزئین میکند و راه غلط را در مقابل پای ما میگذارد، با مماشات رفتار کنیم؛ نخیر، آنجا با صراحت رفتار کنید، با قوّت رفتار کنید.»(۱۳۹۹/۲/۲۸)
علاوه بر این برخی البته با ادعای کم کردن هزینه برای جبهه انقلاب به این نوع جذب غلط دست می زنند که البته فارغ از تاکید حضرت آقا در برهه های مختلف این تجربه حاصل شده است که اتفاقا همین جذب بیشتر از اینکه کم کننده هزینه باشد، بر هزینه های جبهه انقلاب می افزاید.
ماجرای بیلبورد میدان ولی عصر هم نمونه بارز و تازه، هزینه های جذب گُترهای آقایان است، آقایانی که برخلاف امر آقا حتی از شر معتمدآرایی که چند روز پیش جلوی دوربین های خبری بصورت مکشوفه به نظام تکه پراکنی کرد، هم نمی گذرند و بیلبوردی را به نمایش می گذارند که در آن مادران شهدا به عنوان زنان واقعی سرزمین در اقلیت محض بوده ولی تا بخواهی پر بود از زنان سلبریتی که چندین نفرشان در همان ابتدا جواب مدعیان جذب را به روشنی دادند و بخاطر همین بی ملاکی باعث شدند که به دست خود در عرض کمتر از ۲۴ ساعت طرح بیلبورد را تغییر دهند.
پ ن۱: مسئول روابط عمومی سازمان اوج(مسئول اصلی ماجرا) در توییتی پس از اعلام خبر جایگزینی طرح در مقام ماستمالی اقدام سخیف شان با توصیه به سعه صدر مدعی شده بود که: «همه ما در یک کشتی هستیم»
که البته جا دارد به نادانانی مثل او عرض کنیم که:
بله همه ما در یک کشتی هستیم ولی ناخدای کشتی برای آن کسی در حال سوراخ کردن کشتی است، بر روی عرشه مراسم تقدیر برگزار نمی کند.
پ ن۲: متاسفانه در همین ایام زمزمه های این نوع جذب هم در حوزه علمیه قم شنیده شد و حضراتی در حال القای این خط در بین انقلابیون بوند که باید با امثال علوی بروجردی هر چند که علیه نظام موضع گرفته با سعه صدر برخورد کرد و از ضروری بودن جذب وی حتی در این وضعیت سخن گفتند. ولی جالب این است که علی الظاهر به این فکر نکردند که پیرمرد هفتاد ساله ای را چگونه می توان جذب کرد؟؟؟
shajartooba 🌿
خطاب به دغدغه مندان دو قطبی سازی:
چشم تان روشن حضرات
آقایان ضرغامی، فضائلی، صدری نیا، امینی، پویانفر، سردبیران روزنامه فرهیختگان و صبح نو ووو که همه در هفته گذشته احساس تکلیف نسبت به دوقطبی سازی در جامعه کرده و با ادبیات مختلف در نقد به سخنان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر از یکدیگر سبقت گرفتید، تا جایی که وزیر مملکت ما از سر جوگیری پا را فراتر گذاشته و حتی اصل هشتم قانون اساسی را هم زیر سوال برد.
مطمئن باشید که برچسب دو قطبی سازی که شما بر ستاد و بنوعی بر پیشانی نظام زدید، حتی از عهده بیبیسی و اینترنشنال هم بر نمی آمد.
اینکه امام خامنه ای در تاریخ ۲۰ مهر بر این تاکید می کنند که اصل ماجرای اغتشاش اخیر برای حواس پرت کردن مسئولان کشور و وارد ساختن آنان به حاشیه است ولی اتفاقا شما در این ماجرا به حاشیه ای اندر حاشیه می چسبید، بسی جای تعجب دارد، فارغ از اینکه سخنان دبیر ستاد را غلط یا غیر قابل دفاع بدانیم یا نه.
محض اطلاع و چشم روشنی شما حضرات باید گفت که وقتی شما مشغول توییت زدن هایتان بودید، همان جریان رقیبی که شما نگران دوقطبی سازی با آنان بودید، امام خامنه ای را به خطای تحلیلی و شناختی متهم کرد و البته شما در حال سبقت در محکوم کردن دبیر ستاد امر به معروف بودید...
پ ن: محسن حسام مظاهری همان کسی است که در سال های گذشته در موضوعات مختلف از جمله قانون حجاب، عزاداری و مناسک و پیاده روی اربعین ووو کلیت نظام را به دو قطبی سازی متهم می کرد ولی عجیب این است که ادبیات چنین شخصی امروز از زبان وزیر و برخی از شخصیت های دیگر شنیده می شود.
#تاسف
shajartooba 🌿
هدایت شده از وضعیت انقلابی
📱اغتشاشات اخیر بهغیر از معضلات امنیتی، زخمهایِ خشکشده را که بر پیکر فکر سیاسی جبهه انقلاب اسلامی بود؛ باز کرد.
اشتباه نشود، سخن در خصوص تبیین ابهامات حجاب نیست، سخن در خصوص «فکر سیاسی» بالمعنی الاخص است.
مصداقیتر صحبت کنیم. بهطور مثال ابعاد «جذب حداکثری» بهعنوان اصل مسلم امام و رهبری، برای برخی تصمیمگیران و تصمیمسازان روشن نیست.
نمونه واضح این «ابهام» هم اینکه صدا و سیمایِ ما برای روشن شدن ابعاد اغتشاشات، به همان کرباسچی تریبون میدهد که زمانی بهعنوان مفسد اقتصادی محکوم شد و امروز هم فساد سیاسی حزب و همقطاریهایش وضع امروز را رقم زده است. که چه بشود؟ لابد برای اینکه مردم جذب شوند و بگویند چقدر صدا و سیمایمان جنتلمن شده و ما چقدر اشتباه میکردیم که میرفتیم سراغ «من و تو» و «نشنال» و مگر ماهوارهبینها بهخاطر ندیدن رویِ ماهِ کرباسچی (!) صدا و سیما را وِل کردند که حالا با رؤیت هلال به آن برگردند؟
یا مثلا همین دیوارنگارِ ولیعصر که تابلوی تمامعیار «اشتباه زدن» در جذب حداکثری بود و لابد دیوارنگارندگانِ ولیعصر انتظار داشتند که فرسودگانِ آوینیکُشِ سینمای ایران از فردای رؤیت عکسشان بر دیوار، چادر و روبنده ببندند و با معدود هواداران هتاکشان جذبِ فرهنگ اصیل اسلامی شوند و توبهکنان بستنشین شاه عبدالعظیم حسنی شوند.
در آخرِ متن، به سرِ متن برمیگردیم: بخشی از بحران مدیریتی که در ایام اخیر از تصمیمگیران و تصمیمسازان و نخبگان دیدیم، به مبهم بودن مفاهیم و نداشتن دیدی ثابت و متقن برمیگردد. مصداقیتر صحبت کنیم: همه ما جذب حداکثری را از بنِ دندان قبول داریم و برایش شب و روز نمیشناسیم، اما جذب چیست؟ جذب چگونه؟ جذبِ چه کسی؟ برای پاسخ به این سؤال نیاز به یک «مطهری» داریم که جلد دوم «جاذبه و دافعه علی» را بنویسد که رفت و ننوشت و ماندند و ننوشتند.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
بدون تعارف با رییس جمهور
آقای رییسی
به حکم جمهوریت نظام این حق را به خود می دهم که به عنوان یکی از کسانی که به شما رای داده و در پیروزی شما در انتخابات به اندازه خود تلاش کردم، بدون تعارف دولت شما را نقد نمایم، چرا که رای به شما را در حقیقت رای به آرمان هایی که خود را به آن دلبسته می دانستید، می دانیم والا ما با کسی عهد اخوت نبسته ایم.
آقای رییسی ما به شما رای ندادیم تا کسی مسئولیت وزارت میراث فرهنگی کشور را در دست بگیرد که در حوادث اخیر بجای دفاع از آرمان ها، با پُز روشنفکری به فریضه امر به معروف و نهی از منکر که اصل هشتم قانون اساسی بدان تصریح دارد، بتازد.
ما به شما رای ندادیم که امروز وزیر ورزش بیملاحظه دولت شما چنین قاب ذلیلانه ای را به مردم تحویل دهد و در اقدامی خلاف دیانت و عقلانیت، عجولانه با زنی که در لباس تیم ملی بصورت بی حجاب به مسابقه رفته و بعد از باخت بخاطر این عمل اش منافقانه بهانه تراشی کرده، عکس یادگاری بگیرد، آن هم زیر نام مقدس «الله» به عنوان نماد جمهوری اسلامی و نیز عکس امام و رهبری.
آقای رییسی طبق همان ملاکی که بخاطر وضعیت ظاهری اخیرا با آن خبرنگار زن آمریکایی مصاحبه نکردید، طبق همان ملاک باید با این زن برخورد نمایید و البته که باید بیش از آن با وزیرتان که از جنگ ترکیبی دشمن علیه حجاب و اسطوره سازی از این زن خبر نداشته و یا خود را به بی خبری می زند، برخورد نمایید.
پ ن:
فارغ از کشف حجاب این زن در حین مسابقه، وضعیت ظاهری این زن در عکس فوق و تایید این ظاهر توسط وزیر نادان، از نکات اعجاب آور این عکس است که به هیچ صورتی قابل توجیه نیست.
shajartooba 🌿
هدایت شده از خرمافروش
بیچاره اینستاگرام!!
همهی تقصیرها را گردن پیامرسانهای خارجی نیندازید...
خودمان بدترهایش را داریم؛ تولید داخل، با تأثیرگزاری و قدرت تخریب بسیار بیشتر!!
اگر بپرسند در تخریب فرهنگ ایرانی-اسلامیمان، تأثیر «اینستاگرام» بیشتر بوده یا «مسئولان»؟
جواب قطعی من، این «مسئولان» خواهد بود
اگر داستان تلگرام و اینستاگرام و ...، جامعهی مذهبی ما را از این مهم غافل کند، خود یک فرافکنی و حواسپرتیِ زیرکانه خواهد بود...
هنوز درد را نشناختهایم، چه رسد به درمانش!
شما فقط پیشینهی #ضرغامی را ببینید:
از «مبارزات پیش از انقلاب» تا عضو «دانشجویان پیرو خط امام» و مشارکت در اشغال سفارت آمریکا....تا مسئولیتها در «وزارت ارشاد»... تا مورد اعتماد رهبری در «ریاست 10 ساله بر سازمان صداوسیما»...
سوابق #سجادی وزیر ورزش و خییلی دیگر از مسئولین که حتی قابل مقایسه با ضرغامی نیست...
این دو نمونه، مسئولین و دولت انقلابی ما هستند. کم نداریم از نوع لیبرال و غرب گرا😣
تصاویر و ویدیوهای منتشر شده، جلد و تابلوی اینان است، در خلوتشان چه میگذرد، الله اعلم!
از اینچنین مسئولان، جامعهی بهتری بر میآید؟
اینها را چه کسی و چطور میخواهد «فیلتر» کند؟!!
از #گشت_ارشاد_مسئولین چه خبر؟...
@khormaforush