هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
۱. حاجحسین همدانی! حبیببنمظاهرِ انقلاب! شهید مظلوم! میرحسین موسوی، تو را سردار "بیافتخار" و "تلفشده" و "جنایتکار" خوانده است! با همین صراحت و وقاحت! با همین حجم از کینه و نفرّت!
۲. واقعیّت این است که او نمیتواند فراموش کند که تو در "آتشِ فتنه"ای که او در تهران به پا کرده بود، چگونه "توطئه"اش را خنثی کردی و داغ "اثربخشیِ لشکرکشی خیابانی" را بر دل دنیاطلبش نهادی. آری، او از تو، "خاطرات تلخ" به یاد دارد! این تو بودی که چشم فتنه را کور کردی و با "خُلق محمّدی" و "تبیین منطقی" و حتّی "حضور میدانی" - آن هم بر تَرک موتور نشستن و در شهر چرخیدن! - هوادارانِ فریبخوردهاش را به این سو سوق دادی. و هم معارضانِ وطنفروش را خاموش ساختی. چونان بارانِ دلانگیزی بودی که بههنگام و بیامان، آتش فتنهگریِ او را سرد و بیرمق کرد.
۳. او "ملعبه موقتی" بود و تو "مرد میدان". او "بازیخورده سادهلوح" بود و تو "بازیساز پیچیده". او "جنون قدرت" داشت و تو "سودای خدمت". او "فتنهساز" بود و تو "فتنهسوز". او از نام امام، "نان" خورد و تو برای راه امام، "جان" دادی.
۴. و امّا امروز، او "سیاستمدارِ سیاهرو" است و تو "شهیدِ سفیدرو". او "بیانیهنویس مطرود" است و تو "مجاهد محبوب". او "حصرنشینِ مغلوب" است و تو "آسماننشینِ فاتح".
۵. چرندیاتی که نگاشته، جلوهای دیگر از "سفاهت سیاسی"اش است. این "نخستوزیر مذبذب"، همیشه نامعقول و ندانمکارانه زیسته، و پریشان و ناپخته، گفته است؛ بار اوّلش نیست! او تاوان "حماقتهای غریزی"اش را میپردازد.
🖋 مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
رذالت اصلاحات به روایت تصویر
برای این جماعت خبیث، آیت الله ناصری(ره) درگذشته ولی عفریته انگلیس به رحمت خدا رفته است.
امان از کاسه لیسی و غرب پرستی...
shajartooba 🌿
عزای هرهری مسلکان
مرگ دختر بی حجاب سنندجی واکنش های مختلفی را در پی داشت ولی از همه تهوع آورتر واکنش جماعت شل ایمان مدعی دینداری است که در این فتنه، پُز هرهری مسلکی شان عود کرده و با زبان دین به مبارزه با حجاب و عفاف برخاسته اند و از همه خنده دار تر اینکه به فراخور ایام و شب اربعین حسینی از ادبیات عاشورایی هم استفاده می کنند.
جا دارد به این جماعت هرهری مسلک تذکر داده شود که قیام عاشورا یک قیام همه جانبه علیه حکومت اموی_یزیدی بود که قطعا یکی از ساحت های آن، سیاست های فرهنگی و اجتماعی اموی بود، همان سیاست فرهنگی که می رفت تا جامعه محمدی را از حیثیت الهی اش خالی کرده و فساد و فحشا را ترویج کند و اتفاقا سالیانی پس از قیام عاشورا به گزارش ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» کار را به جایی رساندند که مکه مکرمه و مدینه منوره را به مرکز مطربان و نوازندگان مبدل ساختند که زمانی که خلیفه هوس مطربی می کرد، خواننده و نوازنده از این دو شهر مقدس برایش می فرستادند.
پس ای جماعت هرهری مسلک که بنام دین برای خود چرند می بافید، هرگز نخواهید توانست که بی بند و باری و ولنگاری را به مکتب حسین گره بزنید، چرا که ولنگاری اجتماعی ساحت فرهنگی حکومت اموی است و کهنه رنگانگ بی عفتی قطعا به پرچم سرخ سیدالشهدا وصله نخواهد خورد.
پ ن: باب خیمه اباعبدالله هرچند به روی گناهکار پشیمان باز است ولی قطعا بر کسی که با گردن افراشته از گناه و گناهکاری دفاع کند، باز نخواهد شد.
السلام علیک یا اباعبدالله
shajartooba 🌿
پلیس مظلوم
برای یک لحظه خودتان را جای خانواده دو مامور ناجا که در روزهای گذشته به شهادت رسیدند، بگذارید.
در حالی که داغ عزیزشان را بر دل دارند و در عین حال توسط لاشخورهای داخلی و خارجی به لباس مقدس شهیدشان هجمه می شود، تمام مسئولان مملکت مشغول پیگیری ماجرای فوت یک دختر بدحجاب می شوند، تا جایی که روزنامه دولتی ایران در این دو روز تیتر اول و دوم اش را به این موضوع اختصاص می دهد ولی از آن سو تنها خبر درباره این دو شهید مظلوم در صفحه حوادث درج می شود.
آیا برای خانواده این دو شهید سوال نمی شود که چرا رییس جمهور باید به خانواده دختر بد حجابی که بخاطر سابقه بیماری فوت شده تسلیت بگوید، و با پدر آن دختر که در این روزها در مصاحبه با شبکه های خارجی به فرافکنی علیه نظام مشغول است، صحبت کند ولی هیچ مسئولی سراغ خانواده و بازماندگان شهدای ناجا را نگیرد؟؟؟
پ ن: ابعاد این فتنه ضد دینی از همان ابتدا روشن بود، پس ای مسئولان محترم دولتی، موضع گیری های تحت تاثیر جو شما نه تنها فضا را آرام نخواهد کرد، بلکه میدان داران این فتنه را جسورتر و نظام اسلامی را منفعل تر می نماید.
والسلام
shajartooba 🌿
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻"حذف عامدانه" یا "اشاره در لفافه"؟!
🖋 مهدی جمشیدی
۱. رهبر انقلاب در سخنرانی امروز خویش، با وجود همۀ برجستگیهای روانی و گستردگیهای رسانهایِ حادثۀ درگذشت مهسا امینی و شکلگیری موج اغتشاشها در برخی از شهرها، حتّی "کمترین اشاره"ای نیز به این واقعه نداشتند! چرا؟ بسیاری از ما انتظار داشتیم که در این باره، سخنی و خطی و جهتی از ایشان بشنویم و موضع ایشان را بدانیم، امّا تا پایان سخنرانی، ایشان به این مسأله نپرداختند. این "حذف آگاهانه" به چه دلیل بوده است؟
۲. فرضیۀ اوّل این است که ایشان بر این باور هستند که مسأله از "مجرای قانونی" در حال پیگیری هست و نیازی به موضعگیری ایشان نیست. یعنی از یک سو، مسأله در درون حاکمیّت از طریق نهادهای قانونی، در حال رسیدگی است و باید در انتظار نشست تا نتایج، مشخص شوند و از فضای ابهام، خارج شویم. از سوی دیگر، در خیابانها نیز نیروهای نظامی و امنیتی در حال مواجهه با جریان آشوب و اغتشاش هستند. بنابراین، باید همین مسیر "امتداد" یابد.
۳. فرضیۀ دوّم این است که رهبر انقلاب، موضعگیری آشکارِ خود را متوقف بر "مشخصشدن نتیجۀ تحقیقات" دربارۀ این مرگ کردهاند و نمیخواهند "پیشاپیش"، سخنی بگویند که به "روند طبیعی و تخصصی تحقیقات"، ناخواسته جهت بدهد یا بهانهای در اختیار جریان رواییِ دشمن قرار بگیرد تا مدّعی شوند که تحقیقات به گونهای رقم خواهد خورد که ایشان به صورت پیشینی، مطرح کرده است.
۴. امّا فرضیۀ سوّم بر این تصوّر تکیه دارد که از نظر ایشان، مسأله در "حد"ی نیست که "ایشان" به آن وارد شود و ورود مسئولانِ لایههای فروتر، کافی است. بهبیاندیگر، لازم نیست همۀ سطوح حاکمیّت، درگیر مسأله شوند و آشکارا و علنی دربارۀ آن موضعگیری کنند، چراکه در این صورت، جبهۀ رواییِ دشمن القاء خواهد کرد که مسأله، بسیار "بزرگ" و "جدّی" انگاشته شده و نظام جمهوری اسلامی، خود را در برابر آن ناچار به واکنش دیده است. گاهی ندیدن و نگفتن ونپرداختن، بر کوچکی و کماهمّیّت دلالت دارد و در مقابل، مطرحکردن به برجستگیِ هرچه بیشتر آن خواهد انجامید.
۵. فرضیۀ چهارم که جالب است، این است که ایشان در قالب "استعارۀ دفاع مقدّس"، به صورت غیرمستقیم به این مسأله پرداختند و و رویکرد کلّی و اساسی و خویش را عرضه داشتند، از جمله اوّلاً، در جاییکه "دوگانۀ مقاومت/ تسلیم" را مطرح و راه پیشرفت را مقاومت دانستند؛ ثانیاً در آنجا که به تعیینکنندگی "روایت حقیقت" پرداختند و "روایتهای مخدوش و غلط و دروغ" را ملامت نمودند، ثالثاً، در آن جمله که به آفت "خضوع و خودکمتربینی در میدان فرهنگی در برابر دشمن" اشاره کردند. این درسآموختههای دفاع مقدس باید در امروز و اکنون ما نیز بهکار گرفته شوند تا به همان فتوحات و توفیقات دست یابیم.
۶. البتّه این مواجهۀ رهبر انقلاب، بهطور ضروری، "قابلاقتباس" برای ما نیست؛ یعنی نباید نتیجه گرفت که چون ایشان در این "مورد خاص"، چنین کردند، و ما نیز باید همین منطق را به کار ببندیم. ازآنجاکه "موقعیّتهای اجتماعی" در زمینۀ اصل و نوع "موضعگیریها" مؤثّر هست و نباید "برداشت یکسان و یکنواخت" از کنشگری داشت و برای همه، یک "الگو و قالب واحد" را توصیه کرد، در اینجا ما باید به وظیفۀ قطعی و حتمی خود که دفاع از "نظام جمهوری اسلامی" و "کلّیّت عملکرد نیروی انتظامی" و "حجاب الزامی و قانونی" است، عمل نماییم و آشکارا و صریح، با "جریان غیرانقلابی" و "نیروهای معتقد به اسلام رحمانی"، مرزبندی کنیم.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
بی دینی اغتشاشگران در حرم اهل بیت، قم مقدسه
جسارت به نام اهل بیت فقط و فقط کار حرامیان بی شرف است
پ ن:
قابل توجه عمامه بسر هایی که به سکولار بودن خود می بالند، این هم ماهیت اغتشاشگرانی که فکر می کنید فقط با نظام اسلامی مخالفند.
آقایان عافیت طلب
دشمنی این جماعت اغتشاشگر با نظام در اصل دشمنی با اسلام است.
البته نه اسلام سکولاری که حاضر است تا کمر روبروی شاه خم شود و دستبوسی نماید ولی از نظام اسلامی حمایت نکند.
آقایان اینجا قم است که بنام اهل بیت جسارت شده است
shajartooba 🌿
کثیف تر از مسیح علینژاد
به لطف خداوند و عنایت امام زمان، کمر فتنه فواحش هم شکسته شد و بصیرت مردم آنان که در این چند روز آب از لوچه شان سرازیر شده بود را دوباره ناکام گذاشت، همانانی که تا فضا را مناسب دیدند عوعو کنان به نظام اسلامی حمله ور شدند، از خارج نشینان مزدور تا داخلی های منافق و مذبذب.
اما در بین همه این اظهارات و از همه عجیب تر مواضع حوزویانی بود که در این معرکه کثیف میدان داری کرده و علی رغم ادعاهای کذا و کذای شان همرنگ با جماعت ضد دین شدند؛ عمامه بسر هایی که با قاطعیت می توان گفت که پلیدتر از ضد انقلاب بی دین خارج نشین هستند، همانانی که موی گندیده مسیح علینژاد ها به عمامه شان شرف داشته و دارد، چرا که علینژاد ها دلار آمریکا را می خوردند تا علیه دین و نظام اسلامی بگویند و بنویسند ولی این جماعت روحانی نما با سهم مبارک امام شکم پرورانده و علیه دین و نظام نشخوار می کنند.
در بین این جماعت هم کسانی بودند که دعوی مرجعیت داشته و به زور برگزاری هیئت و مجالس مختلف و تولیت مسجد اعظم در پی گسترش مرجعیت هستند ولی در عین حالی که آقایان در بیت زعیم مرحوم شیعه آیت الله العظمی بروجردی(ره)، مشغول برگزاری هیئت بودند، اغتشاشگرانی که آقایان نه تنها محکوم شان نکردند بلکه بنوعی از آنان حمایت هم کردند، در خیابان های قم و در چند کیلومتری دفتر آقایان، نه تنها به نظام اسلامی، بلکه به خاندان عصمت و طهارت که آقایان عافیت طلب به اصطلاح در حال سوگواری برای ایشان بودند، هم جسارت کردند (مستندات اینجا) و آقایان به روی خود نیاورده و تا امروز به سکوت مرگ خود ادامه داده اند و کی باشد که پرده ریا و تزویر شان برای همگان کنار رود تا مرددین نیز بفهمند که در پشت چهره مرجعیت شان چه چیزی پنهان شده است.
پ ن: امام خمینی:
«شاید گاهی شما یا مردم خیال بکنند که من اگر از روحانیت طرفداری میکنم برای این است که من هم یک معمَّم هستم و این گروه گرایی است. و من کراراً گفتم که من با هر که معمَّم است و اسم خودش را روحانی گذاشته است موافق نیستم. و من کراراً گفتم که روحانی که برخلاف مسلک روحانیت و اسلام عمل بکند وتوطئهگر باشد این از ساواکی بدتر است. برای اینکه ساواکی، ساواکی است و این ساواکی به صورت معمَّم، و لباس روحانیت پوشیده است. قضیه این نیست که من بگویم هر که عمّامه سرش هست، این مورد تأیید است. خیر، من از بسیاریشان متنفرم، و بسیاریشان را هم اعتقاد به آنها ندارم.»(صحیفه امام، ج۱۳، ص۳۵۹)
والسلام علی من اتبع الهدی
shajartooba 🌿