eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
430 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سعدیا نامت به رندی در جهان افسانه شد از چه می‌ترسی دگر بعد از سیاهی رنگ نیست 📝 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫سلام بر یاوران امام‌زمان ✨زندگیتون مهدوی 💫و روزگارتون پراز ✨معجزات خداونــد 💫آرزومندم امــروز ✨عزمت راسخ 💫نیرویت بی‌ پایان ✨سلامتی‌ات پایدار 💫کامیابی‌ات روز افزون ✨روزتون سرشار از  💫عطر و یاد حضرت مهدی عجل الله ✧════•❁❀❁•════✧ ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔸امام باقر(ع): هیچ کس از گناهان سالم نمی‌ماند، مگر اینکه زبانش را نگه دارد. امروز یکشنبه ۲۳ مهر ماه ۲۹ ربیع‌الاول ۱۴۴۵ ۱۵ اکتبر۲۰۲۳ ‌‌ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا دیوار حادثه بلنده و دست های ما کوتاه میشه خودت مراقبمون باشی ... 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
صبح یعنی یک سبد لبخند یک بغل شادی یک دنیا عشق وخندیدن از اعماق وجود به شکرانه داشتن نفسی دوباره 🌻 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شادترین رنگ را به زندگیت بزن🎨 نگاه مهربانت صورتی💗 اندیشه ات سبز 💚 آسمان دلت آبی 💙 و قلب مهربانت طلایی 💛 زندگی زیباست...🌸 اگر آن را به زیبایی رنگ بزنیم😊 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🍃صبح سـرشـار حس بـودن است 🍂جاده‌های عشق را پیمودن است 🍃صبح می‌آید، باز کن دروازه را 🍂عاشقی کن این حضور تازه را 🍃ســـــلام 🍂صبح زیبـاتـون بخیر 🍃امروزتون سراسر عشق و نیکبختی 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
هر وقت مادرت بهت گفت: یه چیزی بپوش سرما نخوری مواظب خودت باش...💗 شب زود برگرد خونه تو در جوابش بگو: مادر ! "منم دوستت دارم"✨🦋 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
اگه میدونستی چه لحظه های شیرینی از آینده رو هنوز زندگی نکردی انقدرآسون ناامید نمی شدی.... 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
. پاکنویس نمی توان کرد خاطره ها را...!! خوش بنویسیم 🍃🌸 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ 🔍 داریوش مهرجویی و همسرش به قتل رسیدند! مهرجویی تنها هنرمند پهلوی مورد تایید امام خمینی (ره) بود و امام از فیلم گاو او تجلیل کرده بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
🔔 زنگ عبرت 🔴 باز هم توطئه! ♦️ کانالهای خبری اصلاح طلب به صورت گسترده اقدام به پوشش قتل داریوش مهرجویی کردند. تقریبا تمام این کانالها در حال معرفی ضارب بعنوان فردی افغانستانی هستند. ♦️ لشگر سایبری و رسانه‌ای اسرائیل برای نجات مالک و حامی مالی خود از بحران ایجاد شده در فلسطین و اقدامات آینده جبهه مقاومت و حملات ایران به اسرائیل و برای اینکه با ایجاد اختلافات عمیق و ایجاد چالش بین ایران و افغانستان و مهاجران افغان از ورود فعال ایران به غائله غزه جلوگیری نماید، به حیله ۳۰ سال قبل (قتل فروهر و همسرش) روی آورد. ♦️ نهادهای امنیتی به هوش باشند. دزدی اول از خانه مهرجویی، ارسال پست اینستاگرامی درباره نوع و ماهیت و ملیت دزد از طرف مهرجویی(دروغ_محض)، قتل آقای مهرجویی وخانمش و نهایتا ورود رگباری رسانه‌های اصلاحات و زرد به موضوع مساله‌ای است که از قبل برنامه ریزی شده است. ♦️ می‌توان گفت ؛ این ماجرا سناریویی مشخص برای مشغول کردن کشور به حاشیه ایجاد شده و کاهش توان جبهه مقاومت و خنثی کردن نیروهای فاطمیون (افغانستانی) در سوریه و فلسطین می‌باشد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 بال‌های سبز و سرخ قدس زیر بال ماست... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
⭕️ این نشان های تجاری از صهیونیست ها حمایت کردند. ─────⊰⁛🇵🇸⁛⊱───── ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••|🌼💛|•• برگرد نگاه کن قسمت 48 محمد امین از خنده خودش را روی زمین انداخت. خود نادیا هم بلند بلند می‌خندید. لبهایم را گاز گرفتم. –هیچ معلوم هست چی‌میگی؟ زشته نادی، این شوخیها رو جلوی مامان و بابا نکنیدا، ناراحت میشن. اینجوری بلند می‌خندید صداتون میره بیرونا، اونوقت فکر می‌کنن ما از این که دزد بهشون زده خوشحالیم. محمد بلند شد و نشست و رو به نادیا گفت: –نادی باور کن اینا بوی کباب از خونه ما شنیدن با خودشون گفتن اینا که همیشه بوی سیب زمینی و اشگنه و دم پختک و دیگه خیلی بخوان به بچه هاشون حال بدن بوی ته چین مرغ میومد. چطور همین امشب که خونه ما رو دزد زده اینا کباب خوردن، در نتیجه کار کارخودشونه، من هم خنده‌ام گرفت و وارد شوخی‌شان شدم. –بعد اونوقت چطوری طلا رو به این سرعت به کباب تبدیل کردیم. همین یکی دو ساعت پیش دزد بهشون زده. –معمای ماجرا همینجاست دیگه، گفتیم به پلیس زنگ بزنن که همینجای معما رو حل کنن خب. هر سه از حرفهای خودمان خندیدیم. با صدای زنگ در محمد بلند شد و در را باز کرد. مادر با عصبانیت وارد شد. –شماها چتونه، صداتون مجتمع رو برداشته، آخه الان وقت مسخره بازیه، اون بدبخت داره میزنه تو سر خودش، اونوقت شما اینجا... با امدن پدر همه ساکت شدند، دیگر کسی حرفی نزد. من و نادیا سر به زیر برای خوابیدن به اتاق رفتیم. –نادی تشک محمد رو ببر بنداز تو راهرو بیا. نادیا تشک و بالش و پتو را به یکباره بیرون از اتاق ریخت و در را بست. با تعجب نگاهش کردم. –چرا اینطوری کردی؟ گفتم ببر تو راهرو. دستش را جلوی دهانش گذاشت و ریز خندید و پچ پچ کنان گفت: –اگه برم قیافش رو ببینم یاد حرفهاش میوفتم دوباره خندم میگیرها. تشکهایمان را پهن کردیم و دراز کشیدیم. نادیا تبلتش را باز کرد و عکس ساچی را نشانم داد. –ببین چه باحال شده، سرم را کج کردم. –کجاش قسنگه؟ چرا اینجوری رنگ کرده، حداقل همه‌ی موهاش رو آبی می‌کرد. اینجوری انگار رنگ دیوار رو ریخته وسط سرش. نادیا عمیق به عکس نگاه کرد. –تلما. سرم را روی بالشت جابجا کردم. –هوم. نـویسنده لیلافتحی‌پور .•°``°•.¸.•°``°•                                        •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´