eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
430 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 فایل با کیفیتِ بعضی حروف گرافیکی برای پس زمینه و پروفایل 👇 @shakh_nabat_1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕ماه من غصه چرا ؟؟؟ آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز، مثل آن روز نخست، گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد... شبتون به زیبایی ماه 🌙 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「شاخ ݩݕاٺツ」
داستان #اغشام_گلین💕💕 #قسمت_اول- بخش هشتم تا اینکه سکوت شد ...در حالیکه من آروم شده بودم ...ولی قلیچ
داستان 💕💕 - بخش سوم بالاخره با ماشین راه افتادیم ..وقتی وارد جاده شدیم .. زد کنارو پیاده شد و به من گفت: تو بشین ..چند بار با خودم بشینی بهتره ...و تا نزدیک اصطبل من رانندگی کردم و اونجا گفت : حالا بزن کنار تا کسی نبینه زن منو آورده ..و دوباره جامون رو عوض کردیم . گفتم : مگه چی میشه زن تو رو بیاره ؟ گفت : امان ..امان از حرف مردم ... دشت هنوز سر سبز و پر گل بود و من از اینکه توی اون جاده رانندگی می کردم خیلی خوشم اومده بود .... سر حال شده بودم ..ولی قلیچ خان کاملا ذهنش مشغول بود و نمی دونستم داره به چی فکر می کنه .... سئوالی هم نکردم چون ممکن بود جواب نده ..... آلا بای برادر نا تنی قلیچ خان که جوونی ریز نقش و عاشق برادر بود از صبح تا شب گوش به فرمان اون این طرف و اون طرف می دوید ... اغلب خونه نمی رفت و وظیفه اش این بود که تو اصطبل بمونه مگر اینکه قلیچ خان جای اون می موند .... سه تا دیگه کارگر م داشتن که از دل و جون برای قلیچ خان کار می کردن ....همه با دیدن اون اومدن جلو .. قلیچ خان همینطور که تو ماشین نشسته بود به ترکی با اونا حرف زد معلوم می شد دستورهایی داده که همه به سرعت دویدن برای انجامش ... بعدمنو برد جلوی اتاقشو کلید رو داد به من و گفت : تو برو تو استراحت کن ..هر وقت حوصله داشتی بیا ما تو محوطه اسب آماده می کنیم .... دوست دارم توام باشی و یاد بگیری ...و رفت . داستان 💕💕 - بخش چهارم درو باز کردم رفتم تو ...ولی اوضاع اونجا خیلی بهم ریخته بود و همه جا رو خاک گرفته بود ... تصمیم گرفتم اول همه چیز رو مرتب کنم ....و شروع کردم ظرف ها و استکان ها رو خوب سابیدم .. اتاق رو جارو و گرد گیری کردم ... بعد سمارو رو روشن کردم و چایی دم کردم تا اگر قلیچ خان اومد حاضر باشه ..خسته بودم یکم نشستم .. حوصله ام سر رفت ؛؛ درو از تو فقل کردم سمارو روخاموش و روی تخت دراز کشیدم ...دیگه نفهمیدم چند ساعت خوابیدم ..... وقتی بیدار شدم ساعت دو نیم بعد از ظهر بود .. نه صدایی بود نه کسی اونطرفا .....تو ی یخچال کوچیکی که کنار اتاق بود نگاه کردم ...دو تیکه نونِ خشک شده ؛ کمی پنیر و چند تا ظرف که معلوم می شد مال خیلی وقت پیشه ؛؛ رغبتی نکردم درشو باز کنم .... روسری مو سرم کردم از اتاق رفتم بیرون ...کسی نبود ..درو قفل کردم و رفتم تا باکس اسب ها می خواستم بولوت رو ببینم .... سر پیچ آلا بای رو دیدم ...صداش کردم ... بدو اومد و گفت : اوت خانیم داداش .. گفتم : قلیچ خان کجاس ؟ گفت : باشگاه تمرین سوار کار ..برای مسابقه .. گفتم : می خوام بولوت رو ببینم .. گفت : نیست بردنش .... گفتم : خیلی خوب مرسی آلای بای اینجا چیزی برای خوردن نداریم ؟ گفت : شما برو من براتون میارم همین الان ....و باز بدو رفت ..برگشتم تو اتاق ..و باز درو فقل کردم .. از قلیچ خان بعید بود که منو تنها رها کنه و یادشم نیاد که ممکنه من در چه حالی باشم ... داستان 💕💕 - بخش پنجم کمی بعد آلای بای با یک سینی نون گرم و دوتا تخم مرغ نیم روکرده و یکم گوجه فرنگی و یک نوشابه برگشت .. و گفت : خانیم هر چی خواستین به من بگین ... گفتم : نه ممنون همین خوبه فقط بگو قلیچ خان کی میاد ؟ گفت : درست نمی دونم خبر ندارم و همینطور جلوم ایستاد و نگاه کرد .. گفتم : باشه تو برو ..نه ببین یک وسیله ای داری من برم پیشش گفت : نه خانیم خودشون میان گفتم باشه پس تو برو .. دوباره درو فقل کردم ...نشستم و با اشتها خوردم ..... باز دراز کشیدم ولی دیگه خوابم نبرد ...روز کسل کننده ای بود ..یک رادیو اونجا بود یکم باهاش ور رفتم .. ولی اونقدر از قلیچ خان ناراحت شده بودم که حوصله نداشتم ...دوباره زیر سماور رو روشن کردم پشت سر هم چایی خوردم .... هوا تاریک شد و هیچ صدایی نبود .. هزار جور فکر و خیال می کردم ..تصمیم گرفتم به مامان زنگ بزنم ...اون از شنیدن صدای من فورا پرسید چی شده چرا اینطوری حرف می زنی ؟ گفتم چیزی نشده دلم براتون تنگ شده .. یکم قربون صدقه ی هم رفتیم و با بابا هم حرف زدم و قطع کردم ..و باز سکوت.. @shakh_nabat_1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک 🏴🏴🏴🏴🏴 برنامه ایام فاطمیه : مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) 🕝 یک شنبه۴دی ساعت ۱۴:۳۰ 🕝 دوشنبه ۵دی ساعت ۱۴:۳۰ 🕝 سه شنبه ۶دی ساعت ۱۴:۳۰ ✨️مکان : میدان ابوذر / خیابان شهید عیوض خانی/ کوچه حسینیه (داخل کوچه)/ حسینه قدس ☎️۵۵۷۹۲۱۷۹ ☎️۵۵۷۹۲۱۸۹ ◾️◾️◾️◾️◾️ 🔸https://eitaa.com/alreza72 🔹https://sapp.ir/alreza72 🔸https://www.instagram.com/qaasedac 🔹https://eitaa.com/joinchat/1380515964C706be45608
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💜 صفحه ی دلتون ❄️ مثل دونه های برف 💜 پاک وِِ سپید ❄️ کلام تون پر از مهر 💜 لبخندتون به صداقت عشق ❄️ و لحظه هاتون پر از گرمای امید 💜امروزتون پر از بهترینها 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
گاهی لازمه پا روی پـا بندازی به ذهنت آرامش بدی و به کارها و اتفاقاتی که به تـو، حسِ خوبی می دهند فکر کنی...😍 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
قبل از این که از کسی ایراد بگیری خوب به خودت نگاه کن، چون اون نکته ی غلطی که در اونا میبینی هم یه درس عبرت برای تو میشه. 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.🥀🏴 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
BQACAgQAAxkBAAFAhoRhQ2JKZv9I156IzOcV9K4EzC5bXgACYhAAAsWWGVJ4bygbBgJgISAE.attheme
76.7K
قلب❤️ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک 🏴🏴🏴🏴🏴 برنامه ایام فاطمیه : مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) 🕝 یک شنبه۴دی ساعت ۱۴:۳۰ 🕝 دوشنبه ۵دی ساعت ۱۴:۳۰ 🕝 سه شنبه ۶دی ساعت ۱۴:۳۰ ✨️مکان : میدان ابوذر / خیابان شهید عیوض خانی/ کوچه حسینیه (داخل کوچه)/ حسینه قدس ☎️۵۵۷۹۲۱۷۹ ☎️۵۵۷۹۲۱۸۹ ◾️◾️◾️◾️◾️ 🔸https://eitaa.com/alreza72 🔹https://sapp.ir/alreza72 🔸https://www.instagram.com/qaasedac 🔹https://eitaa.com/joinchat/1380515964C706be45608