eitaa logo
「شاخ ݩݕاٺツ」
430 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
201 فایل
﷽ شاخ نبات 🍯💛 تو دهه هشتادی هستی و لایق بهترین ها پس خوش بگذرون 🥰🧡 اینجا همون دورهمیه ‼️ . .دوستاتم بیار😉 لینک حرف ناشناس https://daigo.ir/secret/8412366535 ارتباط با ادمین @Gerafist_8622. اینستاگرام: @shakh_nabat_1400
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 تصاویری از نماز عید فطر در کشورهای مختلف جهان اسلام. از فلسطین تا اندونزی و ژاپن و ترکیه. #نماز_تاریخی #عید_فطر 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
همه چیز را با دید بهتری نگاه کن اینجوری زندگی قشنگتر میشه ... 👌💛🌿 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ جاده ای در زندگی بن بست نیست. اگر باور نمیکنی چند قدم جلوتر برو. جاده دیگری باز میشود .🌱 تا وقتی نشسته باشی همه جا بن بست است. 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبشار وارک😍 همچون نگینی در میان آبشار های لرستان.. آب های زلالی که از میان صخره ها و خزه های سبز جاری و پس ار برخورد به سنگ ها به هوا پاشیده میشوند .تماشای چنین منظره ای در ۶۰کیلومتری خرم اباد و گردنه نوژیان و روستای وارک 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهان این چنین بنا شده است که؛ اگر خواستار لذت بردن از خوشی‌های آن هستی، باید رنج‌های آن را نیز بر دوش کشی... چه بخواهی و چه نخواهی؛ نمی‌توانی یکی را بدون دیگری داشته باشی...! "سوآمی براهماناندا" 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی کسی ازت کمک میخواد به این فکر کن اول از خدا خواسته و خدا آدرس تو رو بهش داده☘ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔼 هِرَم عفاف؛ از حیا تا حجاب آیا نباید به دنبال ریشه دار کردن رفتارهای اجتماعی باشیم؟ •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ‏دختری که افتخاری برای گفتن داشته باشه، نیازی نداره با نشون دادن بدن یا موی سرش خودشو قهرمان نشون بده پیشنهاد دانلود 👌👌👌 •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دقیقه منطق درباره پوشش •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیرون کشیدن میخ از دیوار توسط یک زنبور! 🖥 این کلیپ کوتاه را به بچه ها نشان دهید و بگویید واژه های 🤨 نمیشه و 😞 نمیتونم و ☹️ محاله و... را برای همیشه از کلامشان دور کنند. •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سهم هر کس از هستی به وسعت قلب مهربان اوست ❤️ 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「شاخ ݩݕاٺツ」
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #خریدار_عشق💗 قسمت 2 از پله ها رفتم پایین مامان و جواد در حال صبحانه خوردن بودن ، رفتم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت3 بعد تمام شدن کلاس رفتیم داخل محوطه یه گوشه نشستیم تا کلاس بعدیمون شروع بشه سهیلا و مریم هم طبق معمول دنبال یه سوژه بودن که مخشو بزنن سهیلا: اوه اوه باز این خانمه داره میاد سمتمون خانم زندی ،جزء افراد بسیج دانشگاه بود ،مسئولیت حجاب دخترا هم دست اون بود خانم زندی: دخترا این چه وضعیه ،چند بار باید تذکر بدم بهتون ... مریم: ععع خانم زندی این همه دختر اینجا ،اد همیشه میای میچسبی به مااااا... زندی: به دخترای دیگه هم تزکر میدم ولی شما دوتا دیگه خیلی از حد گذروندین ،دفعه بعد میفرستمتون کمیته انضباطی خانم صادقی از شما بعیده ،با همچین افرادی دوست باشین سهیلا: ببخشید مگه ما چمونه؟ - ببخشید ،به نظرم دوست بودن با همچین افرادی بهتره از دوست بودن با افراد چادری که معلوم نیست چه گندی دارن زیر چادرشون میزنن زندی: مؤدب باشین خانم صادقی، این چه طرز حرف زدنه ... - مؤدب حرف بزنین ،مؤدب جواب میگیرین ،فعلن برین امر به معروفای دیگه تونو انجام بدین زندی از کنارمون با عصبانیت رد شد و سهیلا و مریم زدن زیر خنده مریم: دمت گرم بهار،خوشم اومد ضایع اش کردی سهیلا: دختره ی پرو ، هر چی دلش خواست بارمون کرد... - بسه دیگه لطفا از این بعد ،یه کم صرفه جویی کنین تو اون وسایل آرایشیتون سهیلا: خوب ،اگه صرفه جویی کنیم چه جوری بریم مخ بزنیم ... - مخ و با زبون میزنن نه با چهره مریم: خودت سفید و لپ قرمزی هستی فک میکنی همه مثل تو هستن ... - وااا نکنه شبیه مادره فولاد زره هستین من نمیدونستم سهیلا: هی مریم طرف اومد ،بهار ببین نزدیک دوماهه میخوایم مخشو بزنیم هیچ خطی نمیده ( سرمو برگردوندم ) - کدومو میگی؟ سهیلا: همونی که تک کت نوک مدادی داره - پسره خوشتیپیه ،فک کنم چشم برزخی داره، قیافه اصلیتونو دیده پشیمون شده... مریم: (با کیفش زد به پهلوم)کوووفت. نمکدون - پاشین بریم،کلاسمون داره شروع میشه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت4 وارد کلاس شدیم مثل همیشه رفتیم ته کلاس نشستیم مریم آروم زیر گوشم زمزمه میکنه مریم: خودشه - کی؟ مریم: من موندم چه جوری کنکور قبول شدی، یارو رو میگم دیگه ! - تو با عقل ناقصت داری حرف میزنی ،انتظار داری منم بفهمم سهیلا زد تو سرم : خنگ ،اون پسره رو میگه دیگه سرمو به طرفین برگردوندم و نگاه کردم : آها فهمیدم مریم و سهیلا: کووووفت نمیدونم چرا یه لحظه چشمم بهش قفل شد که با اومدن استاد ،به خودم اومدم تعجب کردم از کار خودم خودم، بعد تمام شدن کلاس ،سوار ماشین سهیلا شدیم و حرکت کردیم توی راه مریم از پسره میگفت بیچاره بیو گرافی جد در جدشو درآورده بودن - مگه میخواین ،ترورش کنین که اینقدر اطلاعات دارین ازش ... مریم: نه بابا ،اینقدر مخمونو درگیر خودش کرد ،دیگه مجبور شدیم ببینم ریشه اش کیه - نکنین بابا ،عاقبت خوبی نداره هااا ،یه دفعه همه این پسرا جمع میشن ریشه خودتونو خشک میکنن... سهیلا: غلت کردن ،با هفت جدشون صدای زنگ گوشیم اومد - اوه اوه بچه ها صدای ضبط و کم کنین ،جناب سروانه مریم: جوووون ، جناب سروان - بی ادب ،داشتییییم سهیلا: تو به بزرگیه خودت این روانی رو عفو کن، بردار الان قطع میشه هااا - جانم داداش جواد: سلام بهار جان خوبی؟ - ممنونم ،چیزی شده؟ جواد: نزدیک دانشگاهتونم میخواستم بپرسم دانشگاهی با هم بریم خونه؟ - نه داداش کلاسم تمام شده الانم دارم میرم خونه جواد: باشه پس میرم حجره پیش بابا، مواظب خودت باش ،خدا نگهدار - خدانگهدار سهیلا: بهار داداشت بهت گیر نمیده چادر بزاری؟ - گیر که نه، ولی دوست داره ،ولی همینم که حجابم خوبه چیزی نمیگن حجاب داشتن که حتمن به چادر نیس! سهیلا منو رسوند خونه و رفتن در و باز کردم وارد خونه شدم ،مامان، مامان ،مامان مامان: هووووو ،چه خبرته ! - خو جواب بدین دیگه،این همه انرژی هدر ندم مامان: تو اصلا نفس کشیدی، یه بند صدا کردی! چی شده ؟ - گشنمه مامان: برو لباست و عوض کن ،الان غذاتو گرم میکنم - دستت طلا،،، بری کربلا بعد از خوردن غذا رفتم توی اتاقم شروع کردم به کتاب خوندن هوا تاریک شده بود از صدای ماشین فهمیدم که بابا و داداش اومدن «همیشه داداش ،موقع برگشت ،میرفت دنبال بابا با هم می اومدن خونه» بلند شدم ،خودمو تو آینه نگاه کردمو رفتم پایین رفتم تو بغل بابا: سلام بابا جون خسته نباشی بابا: سلام بهار جان ،سلامت باشی با صدای اهه اهه برگشتم : عع ببخشید ،سلام داداشی جواد: سلام، وروجک... ‌‌ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟🌸🌟🌸شبتون زیبـا 🌸🌟🌸🌟 🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗣| ما رو به دوستاتون معرفی کنید. @shakh_nabat_1400 🍃 🌸「شاخ ݩݕاٺツ」