eitaa logo
کانال شاخه طوبی
14.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
59 فایل
اولین کانال نشر آثار حضرت علامه حسن زاده آملی و شاگردان ایشان در ایتا و تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
4_183200657484808841.mp3
7.62M
(شرح رساله ی نهج الولایه/جلسه 147) معنا و مبنای دحوالارض • زمان : 01:03:00 شرح رساله نهج الولایه تألیف علامه ذوالفنون حسن زاده آملی توسط شاگرد ایشان استاد صمدی آملی، سال 1388 كانال شاخه طوبي @shakhehtoba
زمین به معنای سطح خشکی/معنای زمین در اصطلاح قرآن/معنای دحو الارض اگر ما معنای زمین را، در اصطلاح قرآنی، به معنای سطح در نظر بگیریم، ابتدا باید سطح را معنا کنیم؛ یعنی بگوییم مراد از زمین سطح ظاهری خشکی است.(به اصطلاح زمین کروی کار نداریم، چرا که در آب هم که باشد بازهم زمین است). پس زمانی که دور تا دورش آب بوده است، هنوز ما زمینی نداشتیم، وقتی خشکی پدید آمده است، تازه زمین در اصطلاح قرآنی پیدا شده است. اکنون باید یک سوال را جواب بدهیم، که زمین در اصطلاح قرآنی پیدا شده، یعنی سطح خشکی. فلذا اگر توجه کنید در مفاتیح، منتهی الآمال و جاهای دیگر درباره ی عمل بیست و پنجم ذی القعده، در هر سال قمری، بیان شده که روزه گرفتن در این روز بسیار ثواب دارد و این روز، روز دحو الارض است، یعنی گسترده شدن خشکی زمین. اگر در اصطلاح قرآنی، کلمه ی ارض را خشکی در نظر بگیریم، شاید زمین خشکی هم بشود و توجه کنید که شد. ستارگان ثوابت در هر یک سال شمسی، حدود نصف ثانیه ی فلکی حرکت دارند، (که هر یک درجه ی فلکی چهار دقیقه ی زمانی و هر یک دقیقه ی فلکی چهار ثانیه ی زمانی است) ده ها یا شاید صدها سال یا هزاران سال زمان می برد که ستارگان بخواهند یک درجه ی فلکی را طی کنند. (هر یک درجه ی فلکی شصت دقیقه فلکی می شود و هر یک دقیقه ی فلکی، شصت ثانیه ی فلکی است. هر ثانیه فلکی نصف می شود. یعنی 7200 سال زمان می برد تا ستارگان ثوابت اگر در معدل النهارند (منطقه ی بروج ستارگان ثوابت) یک درجه به طرف شمال بیایند، که الان بیست و سه درجه و بیست و چهار دقیقه است. تقریبا 186000 سال زمان می برد تا به معدل برود.) اگر مقدار خشکی ای که الان وجود دارد را در نظر بگیرید، یعنی 186000 سال قبل از این، ستارگان از سمت معدل به شمال حرکت کردند، که برای بازگشتش 180000 وقت می خواهد که به معدل بازگردند. آداب حج و دحو الارض سوال این است، اگر می خواهید سطح خشکی زمین را به عنوان ارض در نظر بگیرید،مراد از روایتِ اگر حجت خدا در زمین نباشد زمین اهلش را فرو می برد چیست؟ در روایات داریم که اولین بار خشکی، از زیر کعبه زمین بیرون آمد و آب که فروکش کرد، خشکی به طرف مشعر، منا، عرفات وسعت پیدا کرد. در یک روایت داریم که مجدداً تلاطم دریاها پیش آمد و این آب، مجدداً از عرفات تا نزدیک کعبه آمد (به همین دلیل است که می گویند وقتی حاجی به سمت کعبه رفت که حاجی شود، باید سیر دحو الارض را طی کند. یعنی از نقطه ی کعبه احرام ببندد و سعی صفا و مروه بکند و این عمره ی تمتعش شود. دوباره در مکه بماند و به نقطه دحو الارض ابتدایی بیاید، احرام ببندد و به سمت منا برود. فلذا مستحب است که شب نهم ذی الحجه، به منا برود. سپس صبح روز عرفه، مسیر مشعر را طی کند و به عرفات برود، ظهر تا غروب روز نهم را در عرفات وقوف کند، مجددا شب دهم را در مشعر وقوف کند، تا طلوع آفتاب. سپس از مشعر، به سمت منا بیاید، در منا هم حدود سه شب بماند، شب های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم. قربانی و رمی جمره که انجام شد، به سمت مکه می رود برای انجام طواف (زیارت و نسا) یعنی یک دوره دحو الارض اولیه را طی کرد.سرّ حج، در طی دحو الارضش است. حفظه_الله @shakhehtoba
معنا و حقیقت دحو الأرض : جناب استاد علاّمه ذو الفنون آیت الله شعرانی قدّس سرّه الشّریف، در بیان مفادّ آیه « وَ الأرضَ بَعدَ ذَلِکَ دَحَئهَا » (سوره نازعات، آیه ۳۰ ) ، و اخباری که در موضوع یوم دحو الأرض روایت شده اند که زمین از زیر خانه ی کعبه گسترده شده است، فرموده است که : کره ی زمین را از دو جانب قطب، اندکی تَطامُن است یعنی اندکی مسطّح است و فرو رفتگی دارد و آفاق استوایی و قریب بدان ها را چون مکّه مکرّمه تَقَبُّب است یعنی برآمدگی دارند. و آب همه ی زمین را فراگرفته بود و چون فرو نشست، قهراً جای برآمده ی زمین، که قُبّه ی آن است و تقبّب آن بیش از جاهای دیگر است، در نخستین بار نمودار شده است و آن مکّه مکرّمه است و چون آب کم کم فرو نشست و تقلیل یافت، قسم پدید آمده ی زمین به تدریج گسترش یافت که از آن تعبیر به دحو الأرض شده است. ... « دحو : گستردن . وَ الأرضَ بَعدَ ذَلِکَ دَحَئَهَا ؛ زمین را پس از آن بگسترد . چنان که در لغت ارض گذشتّ مراد از آن کره زمین نیست، بلکه سطح خشکی است مقابل دریا و کوه، کوه و آب از زمین نیستند و به مقتضای این آیه، خشکی زمین که (آن را) رُبع مسکون می نامند پس از خلقت اوّلین، پدید آمد. چون سطح کره ی خاک را آب از همه جانب فرا گرفته بود، و این خشکی که برجسته و از آب بیرون آمده، مانند جزیره است که از قعر دریا برجهد و بالا آید و به تدریج پهن و گسترده و بزرگ شود. طبیعیان امروز ( بیش تر منظور دانشمندان زمین شناسی ، زیست شناسی و جغرافیا می باشند ) ، هم می گویند : آب به همه ی زمین احاطه داشت و خشکی به عللی از قعر آب برآمد و بر سطح زمین چین ها و شکنج ها هویدا شد . » از معرفت به معنای دحو الأرض دانسته می شود که این کلام دحو، از غُرَر معجزات قولی حضرت خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم است و نیز بنا بر دَحو، باید قُبّه « به معنی برآمده ترین جای ارض » مکّه مکرّمه بوده باشد که عرض آن ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه ی شمالی است. برگرفته از کتاب دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی ، علاّمه حسن زاده آملی حفظه الله ، قم ، بوستان کتاب ، طبع سوم ، سال ۱۳۸۶ ، جلد ۱ ، درس ۵۰ ، صفحه ی ۲۳۲ و ۲۳۳ @shakhehtoba
بیان علمی مسئله ی رتق و فتق و دحو الأرض : دحو الأرض، گسترده شدن سطح خشکی زمین است بعد از آب گرفتگی و سنّت تکوینی عالم طبیعی به اذن الله بر آن است که کعبه ی حق متعال، در هر دوره در همان نقطه بر پا گردد که اوّلین بار بر اساس قُبّه الأرض سر از آب بیرون آورده باشد. موضوع رتق و فتق در علم شریف هیئت و نتایج مترتّب بر آن، از مطالب بسیار عرشی است که عنوان رساله ای از حضرت آیت حقّ و یقین ، طود عظیم تحقیق و تفکیر، علاّمه حسن زاده آملی قرار گرفته است. مطلب بدین قرار است که : مراد از رتق و فتق، رتق و فتق دو دائره عظیمه مُعَدِّلُ النَّهار و مِنطَقَهُ البُروج است و این دو عظیمه، از دوائر هفت گانه ی عظام اند که در فن و علم شریف هیئت، مورد بحث قرار می گیرد. اکنون دائره عظیمه شمسیّه را یعنی مِنطَقَهُ البُروج از دائره مُعَدِّلُ النَّهار به مقدار بیست و سه درجه و بیست و چهار دقیقه ی فلکی مِیل است که آن را میل کلّی نامند و نیز این میل در هر سال شمسی، به مقدار ۴۶۸/۰ ثانیه رو به انتقاص (کاهش و کم شدن) است ؛ یعنی همه ی سیّارات و ثوابت اعم از کهکشان ها و غیر آن و خلاصه همه ی اَجرام عِلوی، با ثبات و نظم و نضد خاصّی که دارند، هر سال به مقدار مذکور به سوی جنوب می روند که در نتیجه در حدود ۱۸۶ هزار سال بعد، دائره مِنطَقه که مِنطَقه، حرکت ثانیه است، با مُعَدِّلُ النَّهار انطباق می یابد که این انطباق را « رَتق » نامند و رتق یعنی بستن و « فَتق » یعنی گشودن و باز شدن و انفتاح است. وقتی این انطباق حاصل گردد، آب همه جای سطح کره ی زمین را فرا می گیرد و روزگار این دوره ی آدمیان به سر می آید و پایان می یابد. حال این دائره شمسیّه به سوی شمال مُعَدِّل منفتح می شود مثل دوره ی فعلی ما، و یا به سوی جنوب مُعَدِّل مِیل پیدا می نماید. در نتیجه در این انطباق و انفتاح، به اتّفاق همه ی ارصاد قدیم و جدید، مُعَدِّل ثابت است و دائره مِنطَقَهُ البُروج که مِنطَقِه فلک ثوابت است، در حرکت است. بعد از انطباق و رتق مِنطَقِه و مُعَدِّل، وقتی مِنطَقَهُ البُروج یا همانند دوره ی پیش در جهت شمال دائره استوای سماوی ( یعنی مُعَدِّل ) انفتاح می یابد و یا بالعکس در جهت جنوب دائره سماوی انفتاح می یابد، کیف کان « دَحوُ الأرض » پدید می آید و در صورت اوّل، باز خشکی زمین به سمت شمال خواهد بود و دریا به سمت جنوب و در صورت دوم به عکس، ... و در هر صورت بسان دوره ی گذشته، خلقت آدم پیش آید. برگرفته از کتاب : اسرار حج و تجلی اعظم ، داود صمدی آملی ، قم ، نور السجاد ، طبع اول ، ۱۳۸۶ ، صفحه ی ۵۹ - ۶۱ ..................................................................................................... در تأیید این عبارات علمی و رتق و فتق و دحوالأرض سه آیه در قرآن آمده است : ۱- « أَوَ لَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالاَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلاَ یُؤْمِنُونَ » ، (سوره انبیاء ، آیه ۳۰) ؛ آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمان ها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمی آورند. ۲- « وَ الآرضَ بَعدَ ذَلِکَ دَحَئهَا » ، (سوره نازعات ، آیه ۳۰ ) ؛ زمین را پس از آن بگسترد . ۳- « وَ الاََرْضِ وَ مَا طَحَئهَا » ، (سوره شمس ، آیه ۶ ) ؛ سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد. (طَحو هم به معنای دَحو یعنی گستردن می باشد.) @shakhehtoba
توصیه ای از حضرت آیت الله صمدی آملی در خصوص حاجیان امسال حجاج امسال و خصوصا حاضرین در جلسه را به جای گشت و گذار در بازار و خرید انواع کالا ها توصیه به تفکر و توجه عرفانی و اصطیاد حقیقت از متن واقع عالم و گشت و گذار در عالم معنا و سیر عرفانی حول این موضوع عظیم  توصیه فرمودند و اضافه نمودند که در صورتی که برای کسی مطلب جدیدی ظاهر شد این را به عنوان سوغات سفر انسانی خود به جای سوغات های متداول هدیه نمایند سپس به ذکر خاطره ای از دیدار فردی با عارفی پرداختند ( به نظر حقیر این فرد خود ایشان هستند ) که وقتی آن عارف خواستند برای پذیرائی از مهمان خود بلند شده و چایی ای بیاورند آن فرد گفتند آقا چایی همه جا گیر می آید ما آمده ایم از شما بهره ببریم و به مطایبه فرمودند ما آمده ایم شما را بخوریم چایی جا های دیگر گیر می آید اما ما شما را دیگر کجا  می توانیم پیدا کنیم . بحث رتق و فتق در جلد سوم کتاب هزار و یک کلمه حضرت علامه حسن حسن زاده آملی و بحث دحو الارض به طور مشروح در کتاب اسرار حج حضرت استاد صمدی آملی آمده است. @shakhehtoba
■□از حق متعال جز خیر و نیکی نیاید و شرور از ماست. ((ما اصابک من حسنه فمن الله و مااصابک من سیئه فمن نفسک.)) معنی آیه نه این است که انسان در معاصی به حول و قوت و قدرت خود انجام میدهد که خداوند را از سلطان و اقتدارش بیرون ببرد و دیگری را در ملک او فاعل مستقل بداند، که (( قل کل من عندالله)). ■□ در بیان این نکته ی باریک به تمثیلی اکتفا می کنیم : خورشید به دیوار می تابد، دیوار روشن می شود و می گوید من روشنم،چون خورشید به او تابید سایه دار شد و می گوید سایه دارم. ■□نور دیوار اگر چه به دیوار انتساب دارد که می گوییم دیوار روشن است، در حقیقت نور و روشنایی از آن خورشید است. ■□این حسنه است که ((ما اصابک من حسنه فمن الله)) که اولا و بالذات نور از آنِ خورشید است و ثانیا و بالعرض به دیوار انتساب دارد. ولی سایه ی دیوار بالعکس، که سایه ندارد و بالذات نداد و سایه از آنِ دیوار است. ■□هرچند اگر خورشید بر دیوار نمی تابید ، دیوار سایه نمی داد. خورشید اولا و بالذات به دیوار سایه نداده است بلکه نور به دیوار داده است و سایه از دیوار پدید آمده است. آن سایه است (( و ما اصابک من سیئه فمن نفسک)). پیدایش شرور را در خلق این چنین بدان که از . (( قل اعوذ برب الفلق * من شر ما خلق )) . منبع : @shakhehtoba
✍امام على عليه السلام: به خدا سوگند، هرگز ملتى در زندگىِ مرفّه و پر نعمتى نبوده اند و نعمت و رفاه از آنان زائل نشده است، مگر به سبب گناهانى كه مرتكب شده اند، چرا كه خداوند به بندگانش ظلم نمى كند. اگر مردم به هنگامى كه بلاها و سختى ها بر آنان فرود مى آمد و نعمت ها از دستشان مى رفت، با نيت هاى خوب و دلى مشتاق به پروردگارشان پناه مى بردند، بى گمان هر از دست رفته اى به آنان باز مى گشت و هر فاسدى اصلاح مى شد. 📚نهج البلاغه، از خطبه 178 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 @shakhehtoba
تفاوت در باطن بیش از تفاوت در ظاهر است چنانچہ در قرآن ڪریم آمده است: وللاخرة اڪبر درجات و اڪبر تفضیلا اگر ظاهر را آفتي رسد جمال و زیبایي ظاهر از انسان مي رود، اگر خوے هاے ناپسند در باطن نشیند سیرت انسان را ڪہ همان حقیقت انسان است بہ صورتهاے بسیار زشت در مي آورد و با همان صورت ها ڪہ هیئات اعمال او است محشور است و خودش اعمال خودش است و اعمال او خود او است همہ جا دوش بدوشند مڪافات و عمل. علامه حسن زاده ی آملی @shakhehtoba
نماز نامه ايست كه به عزيزي نوآموز نوشته ام؛ نماز ستون دين و بهترين برنامه آدم ساز است، نماز گذار با خدايش به راز و نياز است ، و بافرشتگان كارخانه هستي همنشين و دمساز است ، و با بندگان خوب خدا که پيامبران و مرد و زن رستگار و درستكارند در راستي و درستي و پاكي انباز است ، سرانجام انسان هر دو سرا سرافراز است، چه اينكه وارسته در انجام و آغاز است. آري.. آنكه از نماز روي برگرداند داستان بي چاره گي و بدبختي او دراز است... @shakhehtoba