منقبت و فضيلت اصحاب عباء كه اصحاب كسايند بدين عنوان، از آيه مباركه مباهله است كه متن قرآنست و انكار آن انكار آن است.
كلماتى چند از فريقين در اين موضوع باختصار نقل مىكنم:
آيه مباهله اين است: إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ (آل عمران آيه 62).
زمخشرى در تفسير كشاف در ذيل همين آيه آورده است كه: و عن عائشة رضى الله عنها ان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم خرج و عليه مرط مرحل من شعر أسود فجاء الحسن فأدخله، ثم جاء الحسين فأدخله ثم فاطمة ثم على ثم قال انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت.
...
اين كلام زمخشرى كه تصريح و تنصيص به اصحاب كساء در ذيل آيه مباهله است، از نص حديث عائشه مستفاد است.
....
و ملاحظه مى فرماييد كه امر كساء و اصحاب آن در يوم مباهله تا بدان حد اهميت آن چشمگير بود كه عائشه با اين كه خود از اصحاب كساء نبود و پدرش و خويشانش هم از جمله آنان نبودند تمام خصوصيات كساء و نحوه ورود و ترتيب اصحاب كساء را اظهار داشت و ارباب سير و اصحاب خبرت و بصيرت مي دانند كه شهادت و اظهار مثل عائشه تا بدان حد دقت چه اهميت به سزائى دارد.
...
من از جوامع روائى و تفاسير فريقين اگر بخواهم روايات و كلمات مفسرين را درباره اصحاب كساء عليهم السلام نقل كنم كه اصل فضيلت و منقبت اصحاب كساء بدين وصف أعنى به وصف اصحاب كساء و اصحاب عباء راجع به آيه كريمه مباهله است كتابى خواهد شد كه با دفتر نكات مناسب نيست بلكه به تنهايى موضوعى است كه منتهى به تأليف يك كتاب در پيرامون آن مى شود.
حال بدانكه اگر در خبرى آمده است كه واقعه اصحاب كساء در امر ديگرى بطور عادى و متعارف پيش آمد چنانكه در بعضى از روايات آمده است و نقل آنها بطول مى انجامد، ربطى به فضيلت اصحاب كساء در امر مباهله ندارد، مطلب عمده و كلام مهم اين است كه بدانى شيعه اماميه كه در فضيلت اصحاب كساء سخن مى گويد منشأ آن آيه مباهله قرآنست كه متن قرآن و ضرورى دين و اجماع قاطبه مسلمين است.
#مباهله
هزار و يک نکته، نكته 425
@shakhehtoba
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسن عسکری(ع):نحن حجج اللّه على خلقه و جدّتنا فاطمة حجّة علینا:
ما حجتهای خدا بر مخلوقین هستیم و جد ما حضرت فاطمه حجت بر ماست.
#علامه_حسن_زاده_آملی
#اشهد_ان_سیدتنا_فاطمة_الزهرا_حجة_الله_علی_الحجج_و_عصمة_الله_الکبری
@shakhehtoba
#میزان_انسان
سخن در اين است كه قرآن معيار و ميزان انسان سنج است، بايد حقائق و اسرار آيات در انسان پياده شود كه نفس ناطقه وعاء آن حقايق و آيات شود و در حقيقت قرآن غايت سير انسان است و در حكمت متعاليه محقق و مبرهن است كه وصل ذى الغايت به غايت به نحو تحول است نه به محض قرب اضافى، يعنى استكمال نفوس ناطقه به نحو اتحاد وجودى با حقايق نوريه است.
منبع: ولایت تکوینی
@shakhehtoba
استاد صمدی آملیعِوَض الهی جلسه 8.mp3
زمان:
حجم:
12.97M
مبحث #عِوَض_الهی _جلسه ۸
استاد داود صمدی آملی
جلسه آخر
@shakhehtoba
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیح #علامه_حسن_زاده_آملی ره پیرامون کتاب شریف زیج بهادرخانی یا#زیج_بهادری اثر #غلامحسین_جنپوری اهل شیراز که به دلیل حضور در رصدخانه ای در هند به این نام ملقب شد.
لذت بردن علامه از لمس کتاب و نگاه خاص ایشان به اوراق کاملاً محسوس است.
لذت های خاکی و خیالی در برابر التذاد علمی عدم است.
#علامه_حسن_زاده_آملی
#زیج_بهادر_خانی
#زیج_بهادری
@shakhehtoba
اقسام و مراتب قرائت
آيات قرآنى روزنه ها و درها و معبرها و عالمها براى اشخاص اند، تا بينش ها در چه پايه، و خواننده ها در چه حدى بوده باشد. به عبارت ديگر اين كتاب الهى معراج انسان يعنى وسيله عروج انسان است كه آيات آن به منزله درجات اين معراجند و پايه هاى اين نردبان اند.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزندش ابن حنيفه وصيت فرموده است كه و عليك بتلاوة القرآن والعمل به واعلم ان درجات الجنة على عدد آيات القرآن فاذاكان يوم القيامة يقال لقارى القرآن اقرأ وارق.
امام فرمود: درجات بهشت بر عدد آيات قرآنند، پس چون روز قيامت شود به قارى قرآن گفته مى شود بخوان و بالا برو. اين قرائت را مراتب است. يك مرتبه آن قرائت لفظى است كه همين قرائت در عالم ماده و نشأه عنصرى است كه با حلق و زبان و دهان و لپ انجام مى دهيم، و يك مرتبه آن در عالم خواب است كه مثال همين قرائت اينجا است ولى كارى به جنبيدن لب و زبان اينجائى ندارد به قول حكيم ابوالقاسم فردوسى:
مگر خواب را بيهده نشمرى
يكى بهره دانش ز پيغمبرى
و پس از آنكه بكلى از اين كالبد انقطاع حاصل شد، قرائت به نحو ديگر خواهد بود تا جايى كه خداوند متعال قرائت مى نمايد فاذا قرأناه فاتبع قرآنه، قرائت خداوند به چه معنى است؟
خداوند خودش را ذاكر و ثناگوى خود خواند، مقصود از اين ذكر و ثنا چيست و به چه نحوه است. در عالم مفارقات كه عالم بى ماده و بى دهان و بى زبان است قرائت به چه معنى است؟ آيا دهان ها و زبانها مطابق عوالم متفاوت اند؟ آيا بدنها در طول يكديگرند و تفاوت بين بدن هاى اين نشأه و بدن هاى آن نشأه به نقص و كمال است كه بدن هاى حكايت از يكديگر مى كنند و قرائت ها و زبانها هم حكايت از هم مى كنند و بين آنها محاكات است چنانكه عوالم از يكديگر حكايت مى نمايند. به قول ميرفندرسكى:
چرخ با اين اختران نغز و خوش و زيباستى
صورتى در زير دارد آنچه در بالاستى
منبع: ولایت تکوینی
@shakhehtoba
آب فراوان است
هر چيز كه دل بدان گرايد
گر جهد كنى به دست آيد
نمى بايست انديشيد كه اين امر نشدنى است. اين همه كتابهاى كتابخانه هاى معظم جهان را ابناء نوع ما و اشخاص نظير ما نوشته اند جهان مسخر تو است. وحشت براى چه؟ تو تشنگى آور بدست، آب فراوان است يا ايها الذين آمنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم. خداوند متعال آب را براى تشنه و تشنه را براى آب آفريده است، به قول ملاى رومى:
حكمت حق در قضا و قدر
كرده ما را عاشقان يكديگر
آب مى نالد كه كو آن آب خوار
تشنه مى نالد كه كو آب گوارا
تشنه تحصيل معارف و حقائق قرآن را عاقبت به خيرى ديگر است، و آن تكامل برزخى او است يعنى چنين انسان طالب را كه از اين نشأه رخت بر بسته است و هنوز به مرتبه قيامت كبرى نرسيده است، قرآن تعليم مى دهند، اين قرآن باطن و حقيقت و معنى و محتواى كتاب و الفاظ قرآنست و اين محتوى را مراتبى است لاتعد ولا تحصى.
جناب ثقة الاسلام كلينى در كتاب فضل القرآن كافى به اسنادش از حفص از امام هفتم باب الحوائج الى الله روايت كرده است كه امام عليه السلام به حفص فرمود:
يا حفص من مات من اوليائنا و شيعتنا ولم يحسن القرآن علم فى قبره ليرفع الله به من درجته فان درجات الجنة على قدر آيات القرآن يقال له اقرأ وارق فيقرأ ثم يرقى.
اى حفص هر كس از اولياء و شيعه ما بميرد و قرآن را نيكو نداند، در قبرش بدو تعليم مى دهند تا خداوند درجات او را بالا برد چه اين كه درجات جنت بر قدر آيات قرآن است، به او گفته مى شود بخوان و بالا برو پس مى خواند و بالا مى رود. اين قبر همين حفره اى از ارض نيست، اين حفره قشرى و ظلى و نمودى از قبرهاى انسان است.
منبع: #ولایت_تکوینی
@shakhehtoba
ارتقاء وجودی انسان
در اين مقام كه ارتقاء وجودى انسان است حضرت استاد علامه طباطبائى قدس سره در رساله شريف ولايت كه در ولايت تكوينى نوشته است، نكته اى بلند و عرشى افاده فرموده است به اين مضمون كه انبياء تمام احوال و اطوار و شؤون زندگيشان معصوم است حتى نيت خلاف و گناه نمى كنند، و اصلا زبان هرزه ندارند، بنى اسرائيل كه در موضوع ذبح بقره به حضرت موسى كليم عليه السلام گفتند:
أتتخذنا هزوا در جوابشان فرمود: اعوذ بالله أن اكون من الجاهلين. استهزاء و مسخره كردن و تعريض گفتن كار جهال است. ياوه سرائى و دشنام و بدگوئى و قلم و زبان هرزه داشتن روش و شيوه نابخردان است، انسان بخرد آگاه همانست كه اميرالمؤمنين عليه السلام وصف فرمود: المؤمن يتقلب فى خمسة من النور مدخله نور، و مخرجه نور، و عمله نور و كلامه نور، و منظره يوم القيمة الى النور.
منبع: #ولایت_تکوینی
@shakhehtoba